پاورپوینت حاکم نیسابوری
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت حاکم نیسابوری دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حاکم نیسابوری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت حاکم نیسابوری :
محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری
حاکم نیشابوری، ابوعبداللّه محمد بن عبداللّه ضَبّی طهمانی، محدث، قاضی و تراجمنگار شافعی قرن چهارم بود.
فهرست مندرجات
۱ – تولد و شهرت حاکم نیشابوری
۲ – تحصیلات نیشابوری
۳ – مصاحب نیشابوری در تصوف
۴ – مشایخ حاکم نیشابوری
۵ – مقام علمی حاکم در حفظ احادیث
۶ – انتساب نیشابوری به مقام قضا
۷ – مذهب نیشابوری
۸ – مخالفان نیشابوری
۹ – تألیفات حاکم نیشابوری
۹.۱ – آثاری که موجود نیستند
۹.۲ – آثار موجود نیشابوری
۱۰ – فهرست منابع
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
تولد و شهرت حاکم نیشابوری
او در ۳ ربیعالاول ۳۲۱ در نیشابور بهدنیا آمد.
[۱] خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینه السلام، ج۳، ص۵۱۰.
[۲] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۳] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
ابن خلکان
[۴] ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۲۸۱.
علت شهرت وی را به حاکم، اشتغال او به منصب قضا دانسته، گرچه حاکم از جمله القابی بوده است که محدّثان آن را برای کسانی به کار میبردهاند که به جمیع احادیث، از حیث متن و سند و جرح و تعدیل و تاریخ، احاطه داشته باشد
[۵] علی بن سلطان محمد قاری، شرح شرح نخبهالفکر فی مصطلحات اهل الاثر،ج ۱، ص ۱۲۱، چاپ محمد نزار تمیم و هیثم نزار تمیم، بیروت (۱۴۱۵/ ۱۹۹۴)
[۶] سعد فهمی احمد بلال، السراج المنیر فیالقاب المحدثین، ج۱، ص۲۰۲ـ۲۶۰، ریاض ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
حاکم نیشابوری به ابن البَیع (بَیع به معنای کسی است که میان بارزگانان واسطهگری میکند) شهرت داشته است که احتمالا نشاندهنده شغل نیاکان اوست.
[۷] سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۳۲.
[۸] مقدمه شفیعیکدکنی، ص ۳۱، محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
نسبت ضبّی و طهمانی را نیز از اجداد مادریِ خود گرفته است.
[۹] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۵، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
تحصیلات نیشابوری
حاکم در کودکی، نزد پدر و داییاش تحصیل علم را آغاز کرد.
[۱۰] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۱۱] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
نخستینبار در نُه سالگی سماع حدیث کرد
[۱۲] خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینه السلام، ج۳، ص۵۱۰.
[۱۳] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و در ۳۳۴ نزد ابو حاتم ابن حبان حدیث شنید.
[۱۴] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۱۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
وی از پدرش ــکه موفق به دیدار مسلم بن حجاج، صاحب الجامعالصحیح، شده بودــ حدیث روایت کرده است.
[۱۶] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
حاکم قرآن را در خراسان و عراق نزد ابو عبد اللّه محمد بن ابیمنصور صرام و احمد بن سهل اشنانی و استادان دیگر آموخت.
[۱۷] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۱۸] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
در فقه شاگرد ابو سهل محمد بن سلیمان صعلوکی، ابو الولید حسّان بن محمد نیشابوری
[۱۹] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۰] ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۲۸۰.
[۲۱] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و ابوبکر احمد بن اسحاق صبغی (از فقیهان بنام شافعی) بود و مناسبات علمی مستحکمی میان او و حاکم وجود داشت، بهگونهای که صبغی در جرح و تعدیل و علل به حاکم مراجعه میکرد و اداره و تولیت اوقاف مدرسه خود، دارالسنّه، را به حاکم واگذاشت
[۲۲] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافربن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۳] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
مصاحب نیشابوری در تصوف
حاکم در تصوف مصاحب ابوعمرو بن نُجَید و جعفرِ خلدی و ابوعثمان مغربی بود
[۲۴] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۱، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۲۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و با کسانی چون ابوبکر محمد بن عمر جعابی، محدّث کثیرالحفظ امامی و ابو علی حسین بن محمد ماسرجسی نیشابوری که حافظترین محدّث روزگار خویش بود و ابوالحسن دارقطنی، محدّث مشهور، به مذاکره علمی میپرداخت.
[۲۶] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۲۷] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰ـ۹۱، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
حاکم دو بار به عراق و حجاز سفر کرد
[۲۸] خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینه السلام، ج۳، ص۵۰۹.
نخست چند ماه پس از مرگ اسماعیل صفّار در ۳۴۱، که راهی شهرهای خراسان و ماوراءالنهر گردید
[۲۹] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۳۰] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و بار دیگر در ۳۶۸.
[۳۱] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۲، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
گفتهاند که حاکم حدود هزار شیخ داشت.
[۳۲] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافربن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
[۳۳] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳۴] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
مشایخ حاکم نیشابوری
خود او فهرست بلندی از مشایخ نیشابوریش را در تاریخ نیشابور
[۳۵] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،ص۱۴۷ـ۱۹۶، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
عرضه کردهاست.
حاکم از عالمان و محدّثان بسیاری روایت کرده است، که از آن جملهاند: محمد بن یعقوب اصمّ، محمد بن عبداللّه بن احمد اصفهانی صفّار، ابوحامد احمد بن علی بن حسنویه مُقری، و ابو بکر احمد بن اسحاق صبغی.
[۳۶] خلیل بن عبداللّه خلیلی قزوینی، کتابالارشاد فی معرفه علماءالحدیث، ج۳، ص۸۵۱ـ ۸۵۲، چاپ محمدسعید بن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۳۷] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۸۹ـ۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
اشخاص فراوانی نیز از حاکم حدیث نقل کردهاند، از جمله ابوبکر احمد بن حسین بیهقی و ابوالقاسم عبدالکریمبن هوازن قشیری.
[۳۸] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۳۹] ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۸ـ ۲۲۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۴۰] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
مقام علمی حاکم در حفظ احادیث
مقام علمی حاکم در حفظ احادیث با اسانید کمواسطه (اصطلاحاً: سند عالی)، در روزگار خود (قرن چهارم) منحصر به فرد است، چندانکه ابوحازم عمر بن احمد عبدویی بر آن است همه کسانی که پس از مسلم بن حجاج، به حفظ حدیث و آگاهی از علل آن شهرت یافتند، در عصر خود واجد نظیر و بدیل بودند، اما حاکم نیشابوری در روزگار خود هیچ نظیر و بدیلی نداشت.
[۴۱] ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۳۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۴۲] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۸ـ۱۶۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
فارسی از مشایخ خویش نقل کرده است که ابوسهل صعلوکی و ابن فورَک، دو تن از محدّثان و متکلمان بزرگ شافعی در نیشابور، حاکم را بر خود مقدّم میداشتند و او را بسیار محترم میشمردند.
[۴۳] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۴۴] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۹، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
دارقطنی، حاکم را از حیث اتقان و حفظ، بر ابن مَنده ترجیح داده است.
[۴۵] محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۱۷۱، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
همچنین ابوالقاسم سعد بن علی زنجانی، حاکم را خوشتصنیفتر از دارقطنی و عبدالغنی اَزْدی و ابن منده دانسته است.
[۴۶] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۷ـ۹۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۴۷] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
در شرححال حاکم از ملاقات او با بدیعالزمانِ همدانی یاد کرده و گفتهاند حاکم که شهرت بدیعالزمان را در حفظ اشعار شنیده بود، برای امتحان وی، جزئی مشتمل بر احادیث و اسناد برایش فرستاد و برای حفظ آنها یک جمعه به وی مهلت داد و بدیعالزمان آن جزء را پس از جمعه بازفرستاد و این کار را بیهوده شمرد و حاکم، در جواب، او را به معرفت نفس توصیه نمود و برتری حفظ احادیث بر اشعار را یادآوری کرد.
[۴۸] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۶ـ۹۷، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۴۹] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
انتساب نیشابوری به مقام قضا
حاکم در دوره سامانیان و وزارت ابوجعفر عُتبی، در ۳۵۹، مسئولیت قضای نسا را برعهده گرفت
[۵۰] ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۵۱] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
و قضای جرجان هم بعد از آن به او پیشنهاد شد، اما نپذیرفت.
[۵۲] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
به نوشته ابنعساکر
[۵۳] ابنعساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
و ابن خلّکان،
[۵۴] ابنخلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۴، ص۲۸۱.
سامانیان، حاکم را به عنوان پیک و سفیر نزد آلبویه میفرستادند. شفیعی کدکنی انتساب حاکم به تشیع را با سفارت او میان سامانیان و آلبویه مرتبط دانسته است.
[۵۵] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،مقدمه، ص ۳۵ـ۳۶، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
مذهب نیشابوری
بیشتر تراجمنویسان اهل سنّت و کسانی که شرححال حاکم را نوشتهاند، از تمایل وی به تشیع یاد کردهاند.
[۵۶] سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۳۳.
[۵۷] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،مقدمه شفیعیکدکنی، ص ۳۶ـ۳۷، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
مستند این قول، روایت «حدیث طَیر» در فضیلت امامعلی علیهالسلام
[۵۸] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۱۳۰ـ۱۳۱، و بذیله التلخیص للحافظالذهبی، بیروت: دارالمعرفه، (بیتا).
و حدیث «من کنت مولاه فعلیٌّ مولاه»
[۵۹] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، ج۳، ص۱۰۹ـ۱۱۰، و بذیله التلخیص للحافظالذهبی، بیروت: دارالمعرفه، (بیتا).
در المستدرک علی الصحیحین
[۶۰] خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی یا تاریخ مدینه السلام، ج۳، ص۵۱۰.
[۶۱] سمعانی، الانساب، ج۱، ص۴۳۳.
و گاه روایت مطالبی شیعی، چون زیارت جامعه،
[۶۲] ابراهیمبن محمد جوینی خراسانی، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین و الائمه من ذریتهم علیهمالسلام، ج۲، ص۱۷۹ـ۱۸۶، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰/ ۱۹۷۸ـ۱۹۸۰.
توسط حاکم است. حتی برخی، در عین ثقه دانستن وی، از او با تعبیر رافضی خبیث یاد کردهاند.
[۶۳] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۶۴] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۲، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
در واقع، وجود حدیث طیر در المستدرک علی الصحیحین برای شرححالنویسان حاکم معضِلی بوده است و کوشیدهاند آن را به صورتهای مختلف توجیه کنند
[۶۵] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۶۶] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳. محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران،ج ۱۷، ص ۱۶۸ـ۱۶۹، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
سُبْکی
[۶۷] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۱ـ ۱۷۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
درباره عقیده مذهبی و تمایل حاکم به تشیع، بهتفصیل بحث کرده و با ذکر دلایلی، شیعه بودن او را رد کرده است. وی ضمن پاسخگویی به کسانی که حاکم را شیعه و او را در این مذهب متعصب دانستهاند، بر تمایل نسبتآ شدید وی به علی علیهالسلام و تشیع به معنای نقل احادیث وارده در فضائل اهل بیت صحه گذاشته، اما معتقد است این تمایل به حدی نیست که او علی علیهالسلام را بر شیخین مقدّم بدارد. وی همچنین
[۶۸] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
گفته که حاکم در کتاب اربعین خود، بابی درباره تفضیل ابوبکر و عمر و عثمان بر دیگر صحابه آورده است.
مخالفان نیشابوری
حاکم مخالفانی هم داشته است، از جمله ابو اسماعیل عبداللّه بن محمد انصاری و محمد بن طاهر مقدسی، که او را متهم میکردند و ضعیف میشمردند. سُبْکی آن را ناشی از اختلاف عقیده آنان دانسته و نوشته که شهرت آن دو به داشتن عقیده تجسیم بیش از شهرت حاکم به اعتقاد به تشیع است.
[۶۹] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
از دیگر مخالفان وی، کرّامیان بودند که مدتی از خروج حاکم از منزل و املای حدیث جلوگیری کردند.
[۷۰] ابن جوزی، المنتظم فی تاریخالملوک والامم، ج۱۵، ص۱۰۹، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۷۱] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۸، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۷۲] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
درباره مرگ حاکم، در سوم صفر ۴۰۵، نوشتهاند که وی به حمام رفت و غسل کرد و خارج شد، سپس آهی کشید و در دم مرد.
[۷۳] محمد بن محمد ذهبی، ج۹، ص۹۹، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۷۴] محمد بن محمد ذهبی، ج۹، ص۹۲، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۷۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۶۱، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۷۶] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۳۱، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۷۷] خلیل بن عبداللّه خلیلی قزوینی، کتابالارشاد فی معرفه علماءالحدیث، ج۳، ص۸۵۲، چاپ محمدسعید بن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
و بعد از آنکه قاضی ابوبکر بر او نماز گزارد، به خاک سپرده شد.
[۷۸] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۱۰۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
تألیفات حاکم نیشابوری
حاکم نخستین اثر خود را در ۳۳۷ تألیف کرد.
[۷۹] ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور: المنتخب منالسیاق، ج۱، ص۶، (اصل از) عبدالغافر بن اسماعیل فارسی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ش.
آثاری که موجود نیستند
او کتابهایی تألیف کرد که موجود نیستند و فقط نقلقولهایی از آنها در متون بعدی باقیمانده است، از جمله: تاریخ نیسابوریین (تاریخ نیشابور)، الاکلیل فی دلائل النبوه،
[۸۰] خلیل بن عبداللّه خلیلی قزوینی، کتابالارشاد فی معرفه علماءالحدیث، ج۳، ص۸۵۴، چاپ محمدسعید بن عمر ادریس، ریاض ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
مزکّیالاخبار، فضائلالشافعی، فضائل فاطمه الزهراء
[۸۱] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۹، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
و مفاخرالرضا. حاکم کتاب الاکلیل را درباره ایام پیامبر و همسران ایشان و برای ابوعلی سیمجور، سپهسالار سامانیان در خراسان، تألیف کرده و در معرفه علومالحدیث
[۸۲] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفه علومالحدیث، ج۱، ص۲۹۶، چاپ معظم حسین، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
به برخی مباحث آن اشاره کرده است.
[۸۳] ابن حجر عسقلانی، الاصابه فیتمییز الصحابه، ج۱، ص۲۹۱، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۴] ابن حجر عسقلانی، الاصابه فیتمییز الصحابه، ج۱، ص۳۰۴، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۵] ابن حجر عسقلانی، الاصابه فیتمییز الصحابه، ج۱، ص۳۰۸، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۶] ابن حجر عسقلانی، الاصابه فیتمییز الصحابه، ج۲، ص۱۳۲، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۸۷] ابن حجر عسقلانی، الاصابه فیتمییز الصحابه، ج۲، ص۱۴۳، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
در مزکّیالاخبار ــکه خود حاکم از آن با نام المزکیین لرواه الأخبار یاد کرده
[۸۸] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، کتاب معرفه علومالحدیث، ج۱، ص۶۶، چاپ معظم حسین، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۵/۱۹۶۶.
وی به بحث از جرح و تعدیل راویان حدیث در ده طبقه پرداخته است.
[۸۹] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۲۱، ص۲۵۲، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.
[۹۰] ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۵۶، ص۳۹۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/۱۹۹۵۲۰۰۱.
[۹۱] محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۵، ص۳۰۱، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۹۲] محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۸، ص۱۱۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۹۳] محمد بن محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۵۵۸، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
باتوجه به شافعی بودن حاکم و منازعات تند حنفیان و شافعیان در دوران او، حاکم کتاب فضائلالشافعی را، مشتمل بر اخبار متداول میان شافعیان در فضیلت محمد بن ادریس شافعی، تألیف کرد.
[۹۴] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۹۵] عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقاتالشافعیه الکبری، ج۴، ص۱۵۶، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
نسخهای از این کتاب یافت نشده، اما احتمالا بخش اعظمی از مطالب آن در کتاب مناقبالشافعی ابوبکر احمدبن حسین بیهقی (متوفی ۴۵۸)، که یکی از مهمترین راویان آثار حاکم بوده، باقی مانده است
[۹۶] احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۱۵۴، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۹۷] احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۱۵۸، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۹۸] احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۱۸۳، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۹۹] احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۱، ص۳۱۴، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۱۰۰] احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۲، ص۱۲۵، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۱۰۱] احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۲، ص۱۳۸، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
[۱۰۲] احمد بن حسین بیهقی، مناقب الشافعی، ج۲، ص۲۰۴، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۹۷۱.
مفاخرالرضا، که در مناقب امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام بوده، تنها از طریق نقلقولهایی که ابن حمزه طوسی
[۱۰۳] ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۴۸۳، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
[۱۰۴] الرضا ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۴۹۶، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
[۱۰۵] ابن حمزه، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۵۴۶، چاپ نبیل رضا علوان، قم ۱۴۱۲.
آورده، شناخته شده است و احتمالا حاکم کتاب مستقلی به این نام نداشته و مطالبی که ابن حمزه نقل کرده، بخشی از شرححال امام رضا علیهالسلام، در تاریخ نیشابور بوده است.
[۱۰۶] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،همان مقدمه، ص ۴۲، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
بهنوشته ابن شهرآشوب،
[۱۰۷] ابنشهرآشوب، کتاب معالمالعلماء، ج۱، ص۱۲۱، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۵۳.
شخصی به نام ابوعبداللّه مفید نیشابوری کتابی به نام مناقبالرضا تألیف کرده و آقابزرگ طهرانی
[۱۰۸] آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲۲، ص۳۲۷.
احتمال داده است که ابوعبداللّه مفید نیشابوری همان حاکم باشد. از نام برخی آثار دیگر حاکم در منابع سخن رفته است،
[۱۰۹] ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابیالحسن الاشعری، ج۱، ص۲۲۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۱۰] محمد بن محمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۹، ص۹۵، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۱۱۱] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری،همان مقدمه، ص ۴۰ـ ۴۱، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ش.
اما اطلاع بیشتری از آنها در دست نیست.
آثار موجود نیشابوری
<
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.