پاورپوینت جود (فلسفه)
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت جود (فلسفه) دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت جود (فلسفه)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت جود (فلسفه) :
پاورپوینت جود (فلسفه)
جود، اصطلاحی در حدیث ، اخلاق ، فلسفه و کلام و عرفان میباشد . معنا و تعریف جود در این علوم کاملاً یکسان نیست و به اعتبار برخی قیود و تأکید بر آنها، در کاربرد این اصطلاح و تعیین مصداق برای آن تفاوتهایی وجود دارد. در این مقاله جود در فلسفه و کلام اسلامی بررسی میشود.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف جود در فلسفه و کلام اسلامی
۲ – مؤلفههای این تعریف
۳ – جود در متون فلسفی
۴ – تفاوت معنای جود با خیر
۵ – استدلال حکما بر جوادبودن واجبالوجود
۵.۱ – ابنسینا
۵.۲ – سهروردی
۵.۳ – خواجه نصیرالدین طوسی
۶ – متعلق جود حقیقی و مجازی و دیدگاه حکما
۶.۱ – ابنسینا
۶.۲ – صدرالدین شیرازی
۶.۳ – زنوزی
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع
تعریف جود در فلسفه و کلام اسلامی
در فلسفه و کلام اسلامی، جود عبارت است از اعطا و افاده امری شایسته، نه برای عوض و غرض، به چیزی یا کسی که سزاوار آن فایده باشد.
[۱] ابنسینا، الشفاء، ج۳، ص۱۴۵، الالهیات، ج ۱، چاپ ابراهیم مدکور، جورج شحاته قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴ ب.
[۲] یحیی بن حبش سهروردی، سه رساله از شیخ اشراق، ج۱، ص۱۰۲، چاپ نجفقلی حبیبی، لاهور ۱۳۶۳ ش.
[۳] محمد بن عمر فخررازی، کتاب المباحث المشرقیه فی علمالالهیات و الطبیعیات، ج ۱، ص ۵۴۲، حیدرآباد دکن ۱۳۴۳، چاپ افست قم ۱۴۱۱.
[۴] حسن بن یوسف علامه حلّی، کشفالمراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ج۱، ص ۲۹۹، چاپ حسن حسنزاده آملی، قم ۱۴۰۷.
مؤلفههای این تعریف
این تعریف از سه مؤلفه تشکیل شده است: اول، فایده رساندن به دیگری؛ دوم، سزاوار و درخور بودنِ آن فایده برای کسی یا چیزی که آن را دریافت کرده است، مثلاً اگر کسی چاقویی به فرد خلافکاری بدهد و او با آن مظلومی را بکُشد، این عملْ جود نیست؛ سوم اینکه فایده رساندن برای دریافت عوض نباشد، زیرا اگر کسی فایدهای برساند تا به جای آن عوض بگیرد، سوداگر است نه اهل جود. منظور از عوض صرفاً چیزها و امور مادّی نیست بلکه طلب برخی امور غیرمادّی را نیز میتوان عوض به شمار آورد، نظیر سپاس، ستایش، شهرت، شادمانی، رهایی از سرزنش، نیل به حالتی بهتر و نیکوتر و رفع رذیلههای نفسانی
[۵] ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۱۴۵، معالشرح لنصیرالدین طوسی و شرحالشرح لقطبالدین رازی، تهران ۱۴۰۳.
[۶] یحیی بن حبش سهروردی، سه رساله از شیخ اشراق، ج۱، ص۱۰۲، چاپ نجفقلی حبیبی، لاهور ۱۳۶۳ ش.
[۷] محمد بن عمر فخررازی، کتاب المباحث المشرقیه فی علمالالهیات و الطبیعیات، ج ۱، ص ۵۴۲، حیدرآباد دکن ۱۳۴۳، چاپ افست قم ۱۴۱۱.
[۸] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، سفر ۳، ج ۱، ص ۳۶۹، بیروت ۱۹۸۱.
[۹] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، ج۱، ص ۱۴۷، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۴ ش.
اما کسی که در فایده رساندن غرضی دارد و چیزی را میدهد تا چیزی برتر و نیکوتر از آن را به دست آورد، بهطوری که اگر آن کار را انجام ندهد کمالی حاصل نخواهد کرد، چنین موجودی در حد ذات خود ناقص است و چون کمالش وابسته به امری است محتاج است، اگرچه آن امر به کمال رساندن دیگری یا برطرف کردن فقر او یا رساندن خیر به او باشد.
[۱۰] ابنسینا، الشفاء، ج ۱، ص ۲۹۷، الالهیات، ج ۱، چاپ ابراهیم مدکور، جورج شحاته قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴ ب.
[۱۱] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، سفر ۳، ج ۱، ص ۳۶۹، بیروت ۱۹۸۱.
[۱۲] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، ج۱، ص ۱۴۷، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۴ ش.
در اغلب متون فلسفی و کلامی، تعریف مذکور با همان سه مؤلفه پذیرفته شده است، اگرچه برخی از آن انتقاد هم کردهاند.
[۱۳] برای نمونه انتقادهای فخررازی و پاسخهای خواجهنصیرالدین طوسی رجوع کنید به، ابنسینا، شرحی الاشارات، لنصیرالدین طوسی و لفخرالدین رازی، ج ۲، ص ۵ ـ۶، (قاهره) ۱۳۰۶، چاپ افست قم ۱۴۰۴ الف.
جود در متون فلسفی
در متون فلسفی بحث از جود در مبحث غایت افعال مطرح میشود. اگر فاعل از ناحیه غایت کمالی بهدست نیاورد و از آن غایت یا توابع آن نیز منفعل نگردد، آن غایت را جود مینامند. چنانچه فاعل از غایت منفعل شود و کمالی برای او حاصل گردد، این غایت نسبت به آن فاعل، خیر نامیده میشود.
[۱۴] ابنسینا، الشفاء، ج ۱، ص ۲۹۴ـ۲۹۶، الالهیات، ج ۱، چاپ ابراهیم مدکور، جورج شحاته قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴ ب.
[۱۵] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، سفر ۱، ج ۲، ص ۲۶۷ـ۲۶۹، بیروت ۱۹۸۱.
تفاوت معنای جود با خیر
ابنسینا
[۱۶] ابنسینا، الشفاء، ج ۱، ص ۲۹۸، الالهیات، ج ۱، چاپ ابراهیم مدکور، جورج شحاته قنواتی، و سعید زاید، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۴۰۴ ب.
در تفاوت معنای جود با خیر میگوید هر افاده کمالی اگر نسبت به قابل سنجیده شود خیر است، چه برای عوض باشد چه نباشد، اما همان افاده کمال نسبت به فاعل آن، اگر برای عوض نباشد، جود است.
استدلال حکما بر جوادبودن واجبالوجود
حکیمان با توجه به تعریف یاد شده از جود، واجبالوجود را جواد دانسته و برای این رأی استدلال آوردهاند.
ابنسینا
به نظر ابنسینا
[۱۷] ابنسینا، النجاه من الغرق فی بحرالضلالات، ج۱، ص ۶۰۳، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۴ ش.
[۱۸] ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ج ۳، ص ۱۴۹، معالشرح لنصیرالدین طوسی و شرحالشرح لقطبالدین رازی، تهران ۱۴۰۳.
اگر به واجبالوجود جواد میگویند مراد این است که وجود را با نسبت و اضافه به همه پدیدههای معقول و سلب مادّه از آن، همراه با یک سلب در نظر گرفتهاند و آن سلب، این است که افعال واجب، معلل به اغراض نیست، زیرا موجود عالی برای موجود سافل چیزی طلب نمیکند که این طلب برای موجود عالی به منزله غرض باشد. کسی که برای نیل به غرضی، فعلی انجام میدهد، این فعل برای فاعل، نسبت به نقیض آن (یعنی ترک کردن آن) اولویت خواهد داشت، اما اگر بگوییم آن فعل خود به خود حسن و نیکوست نه نسبت به فاعل، در این صورت برای فاعل غرض محسوب نخواهد شد. پس، فعلِ جوادِ حقیقی، مطلقاً بدون غرض است.
سهروردی
سهروردی
[۱۹] یحیی بن حبش سهروردی، سه رساله از شیخ اشراق، ج۱، ص ۵۴ ـ ۵۵، چاپ نجفقلی حبیبی، لاهور ۱۳۶۳ ش.
[۲۰] یحیی بن حبش سهروردی، سه رساله از شیخ اشراق، ج۱، ص ۱۰۲، چاپ نجفقلی حبیبی، لاهور ۱۳۶۳ ش.
نیز بر آن است که ذات و کمال واجبالوجود وابسته به دیگری نیست. پس، واجبالوجود (و بهطورکلی هر موجود عالی) به دنبال غرضی در موجود سافل نیست، زیرا اگر غرضی داشته باشد، وجود آن غرض و انجام دادن فعلی برای نیل به آن برای او اولویت خواهد داشت و هر فعلی که انجام دادنش برای فاعل اولویت داشته باشد با انجام دادن آن بر کمالش افزوده میشود و اگر آن را انجام ندهد ناقص و نیازمند میماند. بنابراین، کمال چنین فاعلی وابسته به دیگری است، در حالی که کمال واجبالوجود به دیگری متکی نیست.
خواجه نصیرالدین طوسی
خواجه نصیرالدین طوسی
[۲۱] محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، تجریدالاعتقاد، ج۱، ص ۱۹۵، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم ۱۴۰۷.
میگوید که وجوبِ وجود باریتعالی، بر ثبوتِ جود او دلالت میکند. علامه حلّی
[۲۲] حسن بن یوسف علامه حلّی، کشفالمراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ج۱، ص ۲۹۹، چاپ حسن حسنزاده آملی، قم ۱۴۰۷.
در شرح این سخن نوشته چون خداوند وجود را، که سزاوار و شایسته ممکنات است، بدون هیچگونه عوضی میبخشد پس جواد است.
متعلق جود حقیقی و مجازی و دیدگاه حکما
جود به معنی حقیقی و بنابر تعریفی که حکیمان برای آن عرضه داشتهاند فقط به خدا اختصاص دارد. با این حال گاه به طور نسبی و مجازی بر غیر خدا نیز آن را اطلاق کردهاند.
ابنسینا
ابنسینا
[۲۳] ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ج
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.