پاورپوینت جنیدبن محمد قواریری


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
6 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت جنیدبن محمد قواریری دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت جنیدبن محمد قواریری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت جنیدبن محمد قواریری :

جنید بغدادی

جنید بغدادی

زیارتگاه جنید بغدادی

نسب‌شناسی

نام

جنید بن محمد بن جنید

لقب

طاووس العلما، سلطان المحققین، سید طایفه، خزّاز قواریری‌، زجّاج خزّاز

کنیه

ابوالقاسم

ولادت/وفات

زادروز

قبل از ۲۱۵ ق

شهر تولد

بغداد

کشور تولد

عراق

محل زندگی

بغداد

تاریخ وفات

۲۹۷ یا ۲۹۸

شهر وفات

بغداد

کشور وفات

عراق

مدفن

قبرستان شونیزیه در بغداد

خویشاوندان

خویشاوندان سرشناس

سری‌ سقطی‌

اطلاعات مذهبی

دین

اسلام

مذهب

شافعی‌ مذهب‌ یا حنبلی مذهب‌ یا شیعه

فعالیت‌ها

نقش‌های دینی

صوفی نامدار جهان اسلام

تالیفات

رساله‌های‌ دواء الارواح، الفناء، المیثاق‌، فی ‌الالوهیه‌، فی ‌الفرق‌ بین‌الاخلاص‌ و الصدق‌، آداب ‌المفتقِر الی‌اللّه‌، دواء التفاریط ‌، و چند رساله‌ کوتاه ‌در توحید

اساتید

ابوثور ابراهیم‌ بن ‌خالد کلبی‌، ابوجعفر قصاب

شاگردان

ابومحمد جریری‌، حسین بن منصور حلاج، ابوبکر شبلی، جعفر خلدی‌، ابوعلی‌ رودباری‌، ابوبکر کتّانی‌، ابوالحسن‌ مزین و دیگران

‌ابوالقاسم جنید بن محمد بن جنید خزاز زجاج قواریری نهاوندی، معروف به جنید بغدادی، از پرآوازه‌ترین عارفان و صوفیان جهان اسلام در قرن ‌سوم‌ است.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی
۲ – نسب ‌و لقب
۳ – جوانی و مذهب
۴ – شجره‌ طریقتی‌
۵ – اهمیت ‌مبحث ‌توحید
۶ – معاصر بزرگان ‌صوفیه
۷ – شاگردان ‌و مریدان‌جنید
۸ – ترجیح‌ ‌اقامت ‌بر سفر
۹ – ‌مشرب‌عرفانی صحوی
۱۰ – جمع علم و تجربه
۱۱ – علاقه به ‌شعر
۱۲ – مجالس سماع
۱۳ – بانی مکتب‌ صحوی بغداد
۱۴ – علل ترجیح‌ صحو بر سکر
۱۵ – معرفت توحیدی
۱۶ – عالم ذر
۱۷ – آثار
۱۸ – توحید میثاق‌ فنا
۱۹ – موضوع سه رساله
۲۰ – تاریخ وفات
۲۱ – مقبره
۲۲ – فهرست منابع‌
۲۳ – پانویس
۲۴ – منبع

معرفی اجمالی

ابوالقاسم جنید بن محمد بن جنید خزاز زجاج قواریری نهاوندی، معروف به جنید بغدادی، از پرآوازه‌ترین عارفان جهان اسلام در سده ۳ ق/ ۹ م است که نام و آوازه اش بر دوره‌های مختلف تاریخ تصوف ، سایه افکنده و تعالیم گسترده و آموزه‌های عرفانی دقیق او، بر بسیاری از عارفان نامدار و برخی از سلسله‌های عرفانی- از جمله کبرویه- تاثیری شگرف نهاده است.
از او با القاب متعددی همچون «طاووس العلما»، «سلطان المحققین»، «سید طایفه» یاد کرده‌اند. اصل او، از نهاوند و محل تولد و رشد وی، بغداد بوده است. تاریخ تولد وی معلوم نیست ولی بنا بر قرائنی، احتمالا قبل از ۲۱۵ ق به دنیا آمده است.
از کودکی، خانواده و نسب وی اطلاع چندانی در دست نیست. او در اوایل جوانی، نزد ابوثور ابراهیم بن خالد کلبی ( فقیه مشهور) فقه آموخت و در بیست سالگی، در حضور وی، بر مذهب او که ظاهرا مذهب مستقلی بوده است، فتوا می‌داد؛ ازاین رو پیش از آنکه صوفی باشد، فقیه به شمار می‌رود.
عمده منابع، او را شافعی مذهب دانسته‌اند، اما ابن ابی یعلی ، او را حنبلی پنداشته و رادمهر از امکان شیعه بودن وی سخن گفته است.
با آنکه وی، علاوه بر فقه ، در دیگر علوم شرعی تحصیلاتی داشته و بر فراگیری حدیث و کتابت آن و تقید به کتاب و سنت تاکید کرده، خود از راویان حدیث به شمار نمی‌آید و جز یکی دو حدیث، از او روایت نشده است.
چون سری کتابی ننوشت، بیشتر اقوالی که از او در دست است، از طریق جنید به ما رسیده و ممکن است برخی از آنها در حقیقت اقوال خود جنید باشد که وی آنها را از زبان سری بیان کرده است. با توجه به این نکته و نیز سبک سؤال و جوابی گفتگوهای جنید و سری، می‌توان نسبت این دو را چون نسبت سقراط و افلاطون دانست.
این که سری نخستین کسی بوده که در بغداد به تعلیم توحید از طریق تصوف پرداخته، ممکن است علت اهمیت و اولویت یافتن مبحث توحید نزد شاگردش جنید باشد. غیر از حارث محاسبی که گفته شده احتمالا مراوده جنید با وی تا حدی مخفیانه بوده و ابن الکرنبی که تاثیر او بر جنید بیشتر از لحاظ رفتار و شیوه زندگی صوفیانه بوده تا از جنبه نظریه‌های عرفانی، جنید خود ابوجعفر قصاب را استاد حقیقی خویش خوانده است.
بسیاری از بزرگان صوفیه با جنید معاصر بودند و او با تعداد زیادی از آنها معاشرت یا مکاتبه داشت، از جمله با ابواحمد قلانسی ، ابوحفص حداد که به مدت یک سال در بغداد مهمان جنید شده بود، ابوسعید خراز ، ابوالحسین نوری که جنید با تعریضی او را به تسلیم دعوت کرد.
جنید با برخی معاصران خود، چون بایزید بسطامی ، ارتباط مستقیم نداشت. گفته‌اند که وی شاید از طریق ابوموسی عیسی بن آدم برادرزاده بایزید، یا به احتمال بیشتر از طریق یحیی بن معاذ رازی با اقوال بایزید آشنا شده و به شرح و تفسیر و نقد برخی از آنها پرداخته است.

نسب ‌و لقب

نسب ‌و لقب ‌او در منابع ‌متقدم ‌عموماً به ‌صورت ‌جنیدبن ‌محمدبن ‌جنید خزّاز قواریری‌ ضبط‌ شده‌

[۱] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج۱۳‌، ص‌۲۵۵.

[۲] خطیب ‌بغدادی‌، تاریخ بغداد، ج‌۸، ص‌۱۶۸.

[۳] ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج‌۱، ص‌۳۷۳.

[۴] عبدالوهاب‌بن‌علی‌سبکی‌، طبقات‌الشافعیه‌الکبری‌، ج‌۲، ص۲۶۰.

اما خواجه‌عبداللّه ‌انصاری‌

[۵] عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص۱۶۱.

لقبِ او را زَجّاجِ خَزّاز آورده‌است‌. گفته ‌شده ‌که ‌چون‌ پدر جنید تاجر شیشه‌ ( قَواریر ) و خود او تاجرِ ابریشم ‌خام‌ (خَز) بوده ‌است‌، جنید را قواریری‌ و خَزّاز خوانده‌اند.

[۶] محمدبن‌حسین‌سلمی، طبقات‌الصوفیه‌، ج۱، ص۱۲۹.

[۷] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص‌۷۸.

از او با القاب ‌متعددی ‌همچون ‌ طاووس‌العلما ، سلطان‌المحققین‌، و سید طایفه ‌یاد کرده‌اند.

[۸] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۲۳۵.

[۹] عبدالوهاب‌بن‌علی‌سبکی‌، طبقات‌الشافعیه‌الکبری‌، ج‌۲، ص۲۶۰.

[۱۰] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۱۶.

جنید به‌بغدادی ‌و نهاوندی ‌نیز شهرت‌دارد زیرا اصل‌او از نهاوند و محل ‌تولد و رشد وی‌ بغداد بوده‌است‌

[۱۱] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص۷۸.

[۱۲] عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص۱۶۱.

[۱۳] ابن ‌جوزی‌، صفه الصفوه، ج۱‌، ص۵۱۸.

ماسینیون‌

[۱۴] ماسینیون‌، ج‌۱، ص‌۱۱۶.

و به‌ تبع ‌او کوربن‌

[۱۵] کوربن‌، ج‌۱، ص‌۲۷۱.

، زادگاه ‌او را نهاوند دانسته‌اند. تاریخ ‌تولد جنید معلوم‌ نیست‌ ولی‌ بنا بر قرائنی‌

[۱۶] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۲ـ۳.

احتمالاً قبل‌از ۲۱۵ به ‌دنیا آمده‌ است‌.

جوانی و مذهب

از کودکی‌، خانواده‌و نسب‌ جنید اطلاع ‌چندانی ‌در دست‌نیست‌. او در اوایل‌جوانی‌، نزد ابوثور ابراهیم‌بن ‌خالد کلبی‌ (فقیه ‌مشهور) فقه ‌آموخت ‌و در بیست‌سالگی‌ در حضور وی‌، بر مذهب ‌او که ‌ظاهراً مذهب‌ مستقلی‌ بوده‌ است‌، فتوا می‌داد،

[۱۷] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص‌۷۸.

[۱۸] عبدالوهاب‌بن‌علی‌سبکی‌، طبقات‌الشافعیه‌الکبری‌، ج‌۲، ص۲۶۰.

از این‌ رو پیش‌ از آنکه ‌صوفی‌باشد فقیه ‌به ‌شمار می‌رود. عمده‌ منابع‌ او را شافعی‌ مذهب‌ دانسته‌اند

[۱۹] عبدالوهاب‌بن‌علی‌سبکی‌، طبقات‌الشافعیه‌الکبری‌، ج‌۲، ص۲۶۰.

[۲۰] عبدالرحیم‌بن ‌حسن‌اسنوی‌، طبقات‌الشافعیه‌، ج‌۱، ص‌۱۶۳.

[۲۱] خوانساری‌، ج‌۲، ص۲۷۸.

اما ابن‌ابی‌یعلی ‌

[۲۲] ابن‌ابی‌یعلی‌، طبقات‌ الحنابله‌، ج‌۱، ص‌۱۲۷.

او را حنبلی ‌پنداشته ‌و رادمهر

[۲۳] فریدالدین‌رادمهر، جنید بغدادی‌ (تاج‌العارفین‌)، ج۱، ص‌۹۲ـ ۹۸.

از امکان ‌شیعه‌ بودن‌ وی‌سخن‌گفته‌است‌. با آنکه‌جنید، علاوه‌بر فقه‌، در دیگر علوم‌شرعی‌تحصیلاتی‌داشته‌ و بر فراگیری ‌حدیث ‌و کتابتِ آن‌ و تقید به‌ کتاب‌ و سنّت‌تأکید کرده‌،

[۲۴] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج‌۱۳، ص‌۲۵۵.

[۲۵] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص‌۷۹.

خود از راویان ‌حدیث‌ به ‌شمار نمی‌آید و جز یکی ‌دو حدیث‌، از او روایت ‌نشده ‌است‌

[۲۶] محمدبن‌حسین‌سلمی، طبقات‌الصوفیه‌، ج۱، ص‌۱۲۹.

[۲۷] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج۱۳‌، ص‌۲۸۱.

[۲۸] ابن ‌جوزی‌، صفه الصفوه، ج۱، ص‌۵۲۲.

شجره‌ طریقتی‌

بنا بر سنّت‌، نویسندگانِ احوالِ متصوفه‌، برای‌ جنید نیز شجره‌ طریقتی‌ به‌ دست ‌داده‌اند.

[۲۹] محمدسعید کردی‌، الجنید، ج۱، ص‌۱۲.

در تصوف‌استادان ‌و مصاحبان‌مختلفی‌ برای ‌جنید برشمرده‌اند، از جمله‌ سَری‌ سَقَطی‌دایی‌ جنید، حارث‌ محاسبی‌ ، ابوجعفر محمدبن‌ قصّاب‌، ابو جعفربن‌ الکَرَنْبی‌/ الکُرّینی‌

[۳۰] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص‌۱۴۶.

[۳۱] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص۱۸۲.

[۳۲] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص۱۸۸.

[۳۳] محمدبن‌حسین‌سلمی، طبقات‌الصوفیه‌، ج۱، ص۱۲۹.

[۳۴] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص۵۱‌.

[۳۵] عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص‌۱۸۴.

جنید قریب‌به ‌نیمی‌از عمر خود را نزد سَری‌ــ که ‌واسطه ‌انتقال ‌تعالیم‌استادش‌، معروف‌کَرخی ‌، به‌جنید بود ــ به ‌سر برد و به‌این‌ترتیب‌، جنید نیز واسطه‌انتقال‌افکار و تعالیم‌کرخی ‌و سَری‌ به ‌نسل‌بعد صوفیه‌گردید. چون‌سری‌کتابی‌ننوشت‌بیشترِ اقوالی‌ که‌ از او در دست‌ است‌ از طریق‌ جنید به‌ ما رسیده‌ و ممکن ‌است ‌برخی ‌از آن‌ها در حقیقت ‌اقوال‌خود جنید باشد که‌ وی آن‌ها را از زبان‌سری‌بیان‌کرده‌است‌.

[۳۶] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص‌۱۱۸، ‌۱۳۶۹ ش‌.

با توجه ‌به‌ این ‌نکته ‌و نیز سبک‌ سؤال‌ و جوابی گفتگوهای‌ جنید و سری‌، می‌توان ‌نسبت ‌این‌ دو را چون‌ نسبت ‌سقراط‌ و افلاطون ‌دانست.

[۳۷] علی‌حسن ‌عبدالقادر، ص‌۹ـ۱۰ .

[۳۸] علی‌حسن ‌عبدالقادر، ص۴۸.

اهمیت ‌مبحث ‌توحید

این ‌که ‌سری ‌نخستین ‌کسی‌ بوده‌ که ‌در بغداد به ‌تعلیم ‌توحید از طریق‌ تصوف‌ پرداخته،

[۳۹] محمدبن‌حسین‌سلمی، طبقات‌الصوفیه‌، ج۱، ص‌۴۸.

ممکن‌است‌علتِ اهمیت ‌و اولویت‌ یافتن ‌مبحث ‌توحید نزد شاگردش‌ جنید باشد. غیر از حارث‌ محاسبی ‌که ‌گفته ‌شده‌ احتمالاً مراوده‌جنید با وی ‌تا حدی ‌مخفیانه‌بوده‌،

[۴۰] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص‌۱۱۶، ‌۱۳۶۹ ش‌.

و ابن‌الکرنبی‌ که‌ تأثیر او بر جنید بیش‌تر از لحاظ ‌رفتار و شیوه‌ زندگی‌ صوفیانه ‌بوده ‌تا از جنبه ‌نظریه‌های‌عرفانی‌، جنید خود ابوجعفر قصّاب ‌را استاد حقیقی‌ خویش‌ خوانده ‌است‌.

[۴۱] خطیب ‌بغدادی‌، تاریخ بغداد، ج‌۴، ص‌۱۰۳.

با این‌حال‌، نقش‌ هیچ‌ یک‌ از این‌ مشایخ ‌در حیات ‌صوفیانه ‌جنید به ‌اندازه ‌سری‌ سقطی‌ نبوده ‌است‌.

معاصر بزرگان ‌صوفیه

بسیاری ‌از بزرگان ‌صوفیه ‌با جنید معاصر بودند و او با تعداد زیادی‌ از آن‌ها معاشرت‌ یا مکاتبه ‌داشت‌، از جمله ‌با ابواحمد قَلانِسی‌ (متوفی‌احتمالاً در ۲۹۰)؛ ابوحفص ‌حَدّاد که ‌به‌ مدت ‌یک ‌سال‌ در بغداد مهمان‌جنید شده‌بود

[۴۲] سمعانی‌، الانساب، ج‌۴، ص‌۷۹.

[۴۳] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۱۵۴.

[۴۴] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۳۹۴.

[۴۵] یحیی‌بن‌احمد باخرزی‌، اوراد الاحباب ‌و فصوص‌الا´داب‌، ج‌۲، ص‌ ۱۵۵ـ۱۵۶.

ابوسعید خَرّاز ؛

[۴۶] ابوالحسین‌ نوری‌

که ‌جنید با تعریضی‌ او را به ‌تسلیم ‌دعوت‌کرد

[۴۷] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص۱۶۵.

و البته‌خود جنید نیز زمانی‌مورد انتقاد نوری‌واقع‌شد

[۴۸] عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص‌ ۱۵۷.

ابن‌عطاء اَدَمی ‌که ‌با جنید مناسبات ‌بسیار دوستانه‌ای ‌داشت‌ ولی‌ در برخی‌ آرا، از جمله‌ در باب ‌فقر و غنا با وی ‌اختلاف ‌نظر داشت‌

[۴۹] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۲۷.

[۵۰] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۸۹.

ابو یعقوب‌ یوسف‌ بن‌حسین‌رازی‌؛

[۵۱] اوراد الاحباب ‌و فصوص‌الا´داب‌.

ابومحمد رُوَیم‌؛ و ابوبکر محمد کَتّانی‌.

[۵۲] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص۸۵.

[۵۳] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص۱۲۳.

[۵۴] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص۱۳۷.

[۵۵] عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص‌۱۵۴ـ۱۵۵.

[۵۶] عبدالرحمان‌بن ‌احمد جامی‌، نفحات‌الانس‌، ج۱، ص‌۱۸۱.

جنید با برخی‌معاصران‌خود، چون‌ بایزید بسطامی‌ ، ارتباط ‌مستقیم ‌نداشت‌. گفته‌اند که ‌وی‌ شاید از طریق‌ ابوموسی‌ عیسی‌ بن ‌آدم ‌برادرزاده‌ بایزید

[۵۷] کوربن‌، ج‌۱، ص‌۲۶۹.

یا به ‌احتمال ‌بیشتر از طریق‌ یحیی‌بن ‌معاذ رازی‌

[۵۸] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص‌۱۱۸، ‌۱۳۶۹ ش‌.

[۵۹] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۳۱.

با اقوال ‌بایزید آشنا شده ‌و به‌ شرح ‌و تفسیر و نقد برخی ‌از آن‌ها پرداخته ‌است‌

[۶۰] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص۳۸۰- ۳۸۱.

[۶۱] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص۳۸۸ـ۳۸۹.

[۶۲] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۳۱ـ۳۲.

همچنین‌در اقوال‌جنید، کلماتی‌از ذوالنون‌ مصری‌ هست‌ و ذوالنون‌سفری‌ نیز در آن‌عصر به‌ بغداد داشته‌ ولی‌معلوم ‌نیست‌ که ‌این ‌دو باهم‌ ملاقات ‌کرده‌باشند

[۶۳] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۳۳.

ادعای‌ملاقات ‌و بحث ‌ابن‌کُلّاب‌ (متوفی‌ح ۲۴۰) با جنید هم‌ که ‌در برخی‌منابع‌

[۶۴] عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص‌۱۷۰.

[۶۵] عبداللّه‌بن ‌اسعد یافعی‌، مرآه‌ الجنان ‌و عبره‌ الیقظان‌، ج‌۲، ص‌۱۷۴.

[۶۶] ابن‌عماد، ج‌۲، ص‌۲۲۹.

آمده‌، با توجه‌ به ‌قرائن ‌تاریخی ‌پذیرفتنی ‌نیست‌ .

[۶۷] علی‌ حسن‌ عبدالقادر، ص‌۶ـ۷.

شاگردان ‌و مریدان‌جنید

بسیاری‌ از مشایخ‌صوفیه‌ را در شمار شاگردان ‌و مریدان‌جنید نام‌برده‌اند، از جمله‌: ابومحمد جُریری‌ که‌ جنید به ‌او اجازه‌ ارشاد داد

[۶۸] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۱۸۷.

و برطبق ‌وصیت‌ جنید، ابومحمد جانشین‌او گردید

[۶۹] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص‌۲۰۴.

[۷۰] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص۲۱۰.

[۷۱] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص‌۱۰۲.

حلّاج‌ که ‌جنید او را از عواقب ‌دعوی‌اش‌ بیم ‌داده ‌و برخی ‌اقوال ‌و اعتقاداتش‌ را مردود خوانده‌ بود

[۷۲] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۲۳۵ـ۲۳۶.

[۷۳] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۵۸۵.

شِبلی‌ که‌ گفته ‌شده‌ جنید برای‌ زدودن‌ غرور از طبع ‌وی‌، او را به ‌گدایی ‌در بازار وادار ساخت‌،

[۷۴] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۴۶۸ـ۴۶۹.

از لحاظ ‌عقاید رویکردی‌ مشابه‌ با جنید داشت ‌ولی ‌در طرز گفتار و رفتار با او سخت‌ مغایر و متفاوت‌ بود

[۷۵] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۴۴ـ۴۵.

همچنین‌ جعفر خلدی‌ ، ابوعلی‌ رودباری‌ ، ابو بکر کتّانی‌ ، ابوالحسن‌ مزین (متوفی ۳۲۸)، ابومحمد مرتعش‌ (متوفی ۳۲۸) و ابو یعقوب ‌نَهْرِ جوری‌ از شاگردان‌ جنید بودند

[۷۶] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص‌۱۰۴.

[۷۷] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص۱۲۴.

[۷۸] عبداللّه‌بن ‌محمد انصاری‌، طبقات‌ الصوفیه‌، ج۱، ص‌۳۳۳.

[۷۹] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۴۷.

ترجیح‌ ‌اقامت ‌بر سفر

معمولاً صوفیانِ دیگر برای‌ ملاقات‌با جنید به ‌بغداد می‌آمدند و او خود جز یک‌ سفر حج ‌،

[۸۰] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص‌۱۶۷.

سفر شایان ‌ذکر دیگری ‌نداشته ‌و شاید چنانکه‌ قشیری‌

[۸۱] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۲، ص‌۴۵۰.

گفته ‌اقامت ‌را بر سفر ترجیح‌ می‌داده ‌است‌. او تا آخر عمر در بغداد ــ که ‌در آن‌ عصر مرکز حیات‌ معنوی ‌و محل ‌رفت‌وآمد علما و صوفیه‌ بود ــ به ‌سر برد.

[۸۲] علی‌ حسن ‌عبدالقادر، ص‌۳۳ـ۳۴.

[۸۳] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص‌۱۱۸، ‌۱۳۶۹ ش‌.

[۸۴] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۴۲۵ـ ۴۲۶.

[۸۵] ‌ناصرخسرو، ص‌۴۴۰ـ ۴۴۲.

[۸۶] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، نه‌شرقی‌، ج۱، ص۲۶۵، نه‌غربی‌ـ انسانی‌، ‌۱۳۵۳ ش‌.

‌مشرب‌عرفانی صحوی

جنید همچنان‌که ‌مشرب‌عرفانی صحوی ‌و متعادل ‌او ایجاب‌ می‌کرد، زندگی ‌به ‌نسبت ‌آرامی ‌را گذراند و در دوره‌ پرآشوب ‌خلافت ‌متوکل‌ (حک: ۲۳۲ـ۲۴۷)، به‌ مصائبی ‌به ‌شدتِ آنچه ‌بر برخی ‌اقرانِ او، چون‌ حلاّج ‌و شبلی‌، رفت‌ دچار نگردید.

[۸۷] محمدسعید کردی‌، الجنید، ج۱، ص‌۱۴ـ ۱۵.

او در اظهار آرای‌ خود بسیار محتاط ‌بود و اغلب ‌با اشارات ‌و عباراتی‌مبهم ‌و تأویل‌پذیر و معمولاً برای‌ جمعی‌ کم‌شمار سخن‌می‌گفت‌ و همواره‌ از سوء تعبیر سخنان‌خود بیمناک ‌بود.

[۸۸] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص۱۱۹، ‌۱۳۶۹ ش‌.

این‌ نگرانی او، به ‌ویژه‌ در نامه‌هایی‌جلوه‌گر می‌شود که‌ او به ‌شبلی ‌و کتانی ‌و بعضی‌ عرفای‌ دیگر نگاشته‌

[۸۹] ابونصرسراج‌، ص ‌۲۳۳ـ ۲۳۴.

[۹۰] ابونصرسراج‌، ص ۲۳۹.

[۹۱] ابونصرسراج‌، ص ۲۴۱.

و آنان ‌را از پرده‌دری ‌و افشای ‌بحثهای‌باطنی خواص‌نزد عوام‌برحذر داشته‌است‌. با اینکه‌خانه‌ جنید در بغداد، محل‌ تردد صوفیه‌ بود، از غوغا و تظاهر به ‌شدت‌ پرهیز می‌کرد و به‌همین ‌سبب‌، نه ‌مجلس‌عام‌داشت‌ و نه ‌با شیعیان ‌و قرمطیان‌ ارتباط‌ می‌یافت‌.

[۹۲] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص۱۱۸‌.

در هنگام‌ فتنه‌ عبداللّه‌بن‌احمدبن‌محمد باهلی‌ معروف‌ به ‌ غلام‌خلیل ‌ (متوفی‌۲۷۵) برضد صوفیان ‌بغداد، جنید خود را صرفاً یک ‌فقیه ‌خواند و از محاکمه‌ رهید.

[۹۳] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص۴۰۴.

[۹۴] ابن‌جوزی‌، تلبیس‌ابلیس‌، ج۱، ص‌۱۵۵.

جمع علم و تجربه

یکی‌ از مهم‌ترین ‌امتیازات ‌جنید بر مشایخ ‌وقت‌ آن ‌بود که‌ علم ‌را با حال ‌و تجربه‌های ‌عرفانی ‌جمع‌ می‌کرد

[۹۵] عبدالوهاب‌بن‌علی‌سبکی‌، طبقات‌الشافعیه‌الکبری‌، ج‌۲، ص‌۲۶۰.

[۹۶] عبدالحسین ‌زرین‌کوب‌، جستجو در تصوف‌ایران‌، ج۱، ص‌۱۱۷، ‌۱۳۶۹ ش‌.

و بر مراقبه ‌باطن ‌و محاسبه ‌اعمال‌ تأکید بسیار داشت‌؛ از این‌رو، هجویری‌

[۹۷] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۲۴۵.

مراقبه‌ باطن ‌را طریق‌ جنیدیان‌می‌نامد. اغلب‌اوقات‌جنید به‌عبادت‌ و ریاضت‌ می‌گذشت‌، با این ‌حال ‌روزها به ‌بازار می‌رفت ‌و به‌ تجارت‌ می‌پرداخت‌.

[۹۸] ابن‌جوزی، ‌صفه ‌الصفوه‌، ج۱‌، ص۵۱۸‌.

[۹۹] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۱۸.

به ‌گفته ‌عطار

[۱۰۰] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۲۲.

وی‌ برخلاف‌ صوفیان‌، رقعه‌ و مرقّعه ‌بر تن‌نمی‌کرد و به‌ رسم‌علما لباس‌ می‌پوشید. جنید در طول ‌سالهایی‌ که‌ سری ‌سقطی‌ تدریس ‌می‌کرد، برای‌ رعایت‌ حرمتِ استاد، حتی ‌با وجود اصرارِ خود وی‌، از وعظ ‌و خطابه ‌امتناع ‌می‌کرد تا آنکه‌ پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه وآله را در خواب‌دید و به‌ دعوت‌ایشان‌، درس‌ و وعظ‌ را آغاز کرد.

[۱۰۱] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۲، ص‌۳۹۶.

[۱۰۲] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۱۶۱ـ۱۶۲.

[۱۰۳] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۲۲.

علاقه به ‌شعر

جنید به ‌شعر علاقه ‌داشت‌ و گاه ‌به ‌ابیاتی ‌ترنّم‌ می‌کرد. نویسندگان‌ صوفیه ‌ابیاتی ‌را نیز به ‌وی ‌نسبت ‌داده‌اند.

[۱۰۴] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص‌۲۴۷ـ ۲۴۹ .

[۱۰۵] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج۱۳، ص‌۲۵۱- ۲۵۲.

[۱۰۶] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج۱۳‌، ص۲۶۹.

[۱۰۷] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج۱۳‌، ص۲۷۶.

[۱۰۸] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج۱۳‌، ص۲۷۹.

[۱۰۹] احمدبن‌عبداللّه‌ابونعیم‌، حلیه‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، ج۱۳‌، ص۲۸۴.

[۱۱۰] محمودبن‌علی‌عزالدین‌کاشانی‌، مصباح‌الهدایه ‌و مفتاح‌الکفایه‌، ج۱، ص‌۱۲۸.

[۱۱۱] محمودبن‌علی‌عزالدین‌کاشانی‌، مصباح‌الهدایه ‌و مفتاح‌الکفایه‌، ج۱، ص۱۳۳ـ ۱۳۴.

رادمهر

[۱۱۲] فریدالدین‌رادمهر، جنید بغدادی‌ (تاج‌العارفین‌)، ج۱، ص۳۴۵ـ۳۴۹.

و نوربخش‌

[۱۱۳] جواد نوربخش‌، جنید‌، ج۱، ص‌۴۹۷ـ ۵۰۸.

مجموعه‌ اشعار منقول ‌از جنید و منسوب ‌به ‌او را آورده‌اند.

مجالس سماع

گفته‌اند که‌ جنید، به ‌رغم ‌حضور در مجالس ‌ سماع ‌، حرکتی ‌نمی‌کرد و در توضیح‌ و تبیین ‌عمل ‌خود به‌ آیه‌ «وَ تَرَی‌ الجِبال ‌تَحْسَبُها جامِدَه وَ هِی تَمُرُّ مَرَّالسَّحاب‌»

[۱۱۴] نمل‌/سوره۲۷، آیه۸۸.

استشهاد می‌کرد و سماع ‌را مستلزم‌ ترک‌ صحو و هوشیاری‌ نمی‌دانست‌.

[۱۱۵] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص‌۹۲.

[۱۱۶] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص۲۹۴.

[۱۱۷] محمدبن‌حسین‌سلمی‌، حقائق‌التفسیر: تفسیر القرآن ‌العزیز، ج‌۲، ص‌۹۸.

به‌ جنید نیز، مانند دیگر مشایخ‌، کراماتی ‌منسوب‌ است‌

[۱۱۸] خطیب ‌بغدادی‌، تاریخ بغداد، ج‌۸، ص‌۱۶۸.

[۱۱۹] ابن‌جوزی‌، صفه الصفوه، ج‌۲، ص۳۳۶- ۳۳۷.

بانی مکتب‌ صحوی بغداد

جنید به ‌واسطه‌ برخورداری ‌از معلوماتی ‌گسترده‌ و چندجانبه‌، افکار و تعالیم ‌متنوعِ عصر خود را با منش‌، رویکرد، دریافتها و تجربه‌های‌ شخصی‌اش‌ پیوند داد و از مجموعه‌ آنها نظامی‌ نسبتاً منسجم‌ و جدید پدید آورد. به ‌بیان‌دیگر، وی ‌توانست ‌برخی‌اندیشه‌های‌عرفانی‌ را که‌ ابتدا با چارچوبهای ‌تعالیم‌اسلامی ‌بیگانه‌می‌نمودند، با سنّت‌سازگاری ‌دهد و از همین‌رو همگان‌، حتی‌ برخی‌ مدافعانِ سرسخت‌سنّت‌چون ‌ابن‌تیمیه‌

[۱۲۰] ابن‌تیمیه‌، منهاج ‌السنه ‌النبویه‌، ج‌۵، ص‌۳۶۹۳۷۰.

و ابن‌قیم‌جوزیه ‌،

[۱۲۱] ابن‌قیم‌جوزیه‌، مدارج‌السالکین‌بین‌منازل‌ ایاک ‌نعبد و ایاک ‌نستعین‌، ج‌۳، ص‌۱۱۷.

[۱۲۲] ابن‌قیم‌جوزیه‌، مدارج‌السالکین‌بین‌منازل‌ ایاک ‌نعبد و ایاک ‌نستعین، ج۲، ص۳۴۷‌.

[۱۲۳] ابن‌قیم‌جوزیه‌، مدارج‌السالکین‌بین‌منازل‌ ایاک ‌نعبد و ایاک ‌نستعین‌، ج۳، ص۳۱۸.

[۱۲۴] ابن‌قیم‌جوزیه‌، مدارج‌السالکین‌بین‌منازل‌ ایاک ‌نعبد و ایاک ‌نستعین‌، ج۲، ص۱۳.

طریقه‌ و شخصیت‌او را تحسین ‌و از او با احترام ‌یاد کرده‌اند

[۱۲۵] علی‌حسن ‌عبدالقادر، ص‌۳۴.

صرف‌نظر از تقسیم‌بندی‌ رایج‌ تصوف‌ به ‌دو مکتب ‌بغداد و خراسان‌ و قرار دادن ‌جنید (به‌عنوان‌بانی‌ مکتب‌ صَحوی بغداد) در برابر بایزید (به ‌عنوان ‌پایه‌گذار مکتب‌ سُکری خراسان‌)، می‌توان‌پذیرفت‌ که‌ با وجود علم‌جنید به ‌دقایق‌سُکر، اساساً تفکر صحوی‌ در منش ‌و تعالیم ‌او برجستگی‌ و نمود بیشتری‌ داشته ‌است‌.

علل ترجیح‌ صحو بر سکر

فضای ‌نه‌ چندان ‌موافق ‌بغداد در قرن ‌سوم‌ و فتنه‌هایی ‌از نوع‌ آنچه‌ غلام‌ خلیل ‌یا ابوبکربن ‌یزدانیار (متوفی‌۲۷۵)

[۱۲۶] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۶۶.

[۱۲۷] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص۵۱۲ ـ۵۱۳.

برضد صوفیه‌برمی‌انگیختند نیز پرهیز بیش‌تر از تظاهرات ‌سُکری‌ مسلکانه‌ را ایجاب‌ می‌کرد. البته‌مبانی ‌و جنبه‌های‌نظری‌هم‌ در ترجیح‌ صحو بر سکر در تصوفِ جنید دخیل ‌بوده‌ و به ‌همین‌ سبب‌ تصوف‌ او با آنِ حلاّج ‌و شبلی ‌متفاوت ‌است‌. لازمه ‌رعایت‌ میثاق الست‌ ،

[۱۲۸] اعراف‌/سوره۷، آیه۱۷۲.

که‌ یکی‌ از اصول ‌تعالیم ‌عرفانی‌جنید محسوب‌می‌شود، صحو و اجتناب‌از سکر است‌. از نظر او حتی‌ فنای ‌صوفی‌ نیز مستلزمِ سُکر و گم‌کردن‌ حدِّ وجودِ خود نیست ‌و در واقع ‌پس‌از استهلاک ‌اراده ‌عبد در اراده‌حق‌، سالک‌ باید از سکرِ روحانی‌ و فنا، به ‌صحو و بیداری‌ باز گردد تا به ‌ارشاد و دستگیری ‌خلق‌ بپردازد. به‌ تعبیری ‌دیگر، سالک‌ باید در عین‌ غیبت‌ از حضور بهره‌مند باشد و نگذارد که ‌سکرِ وی ‌بر ظاهر شریعت ‌لطمه‌ وارد کند.

[۱۲۹] جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص‌۴۱.

[۱۳۰] جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص۵۱ ـ۵۲.

[۱۳۱] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۲۳۱ ـ۲۳۲.

[۱۳۲] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص۲۳۵.

[۱۳۳] محمودبن‌علی‌عزالدین‌کاشانی‌، مصباح‌الهدایه ‌و مفتاح‌الکفایه‌، ج۱، ص‌۱۸۹ـ۱۹۰.

[۱۳۴] بشیر احمددار، نخستین ‌صوفیان‌: صوفیان ‌پیش‌از حلاج‌، ج۱، ص‌۴۸۱.

معرفت توحیدی

و نیز نظریه‌ فنا در نظام‌ عرفانی‌ جنید هر دو معطوف‌ به ‌موضوعِ اصلی‌ تصوف‌ وی‌، یعنی‌توحید، بوده‌اند و تنها در چارچوب‌ اندیشه‌های‌ توحیدشناسانه ‌او به ‌درستی‌ فهمیده ‌می‌شوند

[۱۳۵] جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص‌۳۱ـ۴۳.

[۱۳۶] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص‌۱۴.

[۱۳۷] علی‌حسن‌عبدالقادر، ص۷۸ـ۷۹.

یکی‌ از تعاریف ‌محوری ‌جنید از توحید، إِفراد القدیم‌ / القدم‌عن‌المُحْدَث‌/ الحدث‌ (جداکردن ‌میان ‌قدیم ‌و حادث‌) است ‌که ‌در نظر صوفیه‌ و غیر آن‌ها پسندیده‌ افتاده ‌و در آثار آن‌ها بارها مورد ارجاع‌ و شرح‌ و تفسیر قرار گرفته‌ است‌.

[۱۳۸] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمع‌ فی ‌التصوف‌، ج۱، ص۳۰‌.

[۱۳۹] علی‌بن‌عثمان‌هجویری‌، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص۳۶۰‌ـ۳۶۱.

[۱۴۰] عبدالکریم‌بن‌ هوازن‌ قشیری‌، الرساله ‌القشیریه‌، ج۱، ص‌۱۹.

[۱۴۱] محمدبن‌ابراهیم‌عطار، تذکره‌الاولیاء، ج۱، ص‌۴۴۲.

جنید معرفت‌ خدا را، که ‌ابتدای ‌عبادت ‌اوست‌، مبتنی‌بر اصل‌توحید و نظام‌توحید را عبارت‌از نفی‌صفات‌کیف‌ و حیث ‌و أین‌از خداوند می‌داند.

[۱۴۲] جنید بغدادی، ۱۹۷۶‌، ج۱، ص‌۵۱.

در واقع‌، جنید در مقایسه ‌با صوفیان‌ معاصر خود به ‌نحو روشن‌تری‌ به ‌تبیین ‌توحید پرداخته‌است‌. او توحید مردمان ‌را به‌چهار وجه‌، از سطح‌ عوام ‌به ‌خواص‌ اهل‌ معرفت‌، تقسیم‌ و درجه‌بندی ‌می‌کند و برای ‌هر مرتبه‌ ویژگیهایی ‌را برمی‌شمرد

[۱۴۳] جنید بغدادی،

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.