پاورپوینت تولید (کلام)
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت تولید (کلام) دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تولید (کلام)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت تولید (کلام) :
پاورپوینت تولید (کلام)
تولید، اصطلاحی کلامی میباشد.
فهرست مندرجات
۱ – معنای تولید
۲ – مفهوم تولید
۳ – ارتباط مفهوم تولید با جبر واختیار
۴ – خلق الاعمال از اساسی ترین مناقشات معتزله و اشاعره
۵ – دیدگاههای مختلف درباره فعل حقیقی انسان
۶ – فعل حقیقی انسان از دیدگاه متکلمان معتزلی
۷ – پدیدآورنده افعالِ متولده
۸ – ارتباط مسئله متولدات با مفهوم علیت یا سببیت
۹ – اولین پاسخ دهنده به مسئله افعال متولده
۱۰ – نظریه تولید از مهمترین مباحث کلامیِ قرنهای دوم تا هفتم
۱۱ – مدافعان نظریه تولید از معتزلیان
۱۲ – مدافعان نظریه تولید از علمای امامیه
۱۳ – متولدات از دیدگاه ابوالهذیل علاّ ف
۱۴ – نظریه تولید از دیدگاه ضرار بن عمرو و حفص الفرد
۱۵ – مهمترین مخالفان نظریه تولید در میان معتزله
۱۶ – دلیل اصلی مخالفت با نظریه تولید از دیدگاه قاضی عبدالجبار
۱۷ – هِشام بن حَکَم، بزرگترین متکلمِ شیعیِ، مخالف با نظریه تولید
۱۸ – اشاعره مهمترین مخالفان نظریه تولید
۱۹ – فروعات بحث نظریه تولید
۲۰ – تولید در افعال اللّه از دیدگاه برخی از معتزلیان
۲۱ – فاعل فعل متولد پس از مرگ فاعل
۲۲ – دستاوردهای فکری معتزله در پروراندن مفهوم تولید
۲۳ – تقسیم بندی افعال انسان
۲۳.۱ – تقسیم بندی اول
۲۳.۲ – تقسیم بندی دوم
۲۳.۳ – تقسیم بندی سوم
۲۴ – فهرست منابع
۲۵ – پانویس
۲۶ – منابع
معنای تولید
به معنای پدیدآوردن کاری به وسیله کاری دیگر.
مفهوم تولید
وقتی کاری به واسطه انجام شدن کاری دیگر صورت پذیرد، این عمل، تولد و آن کار، فعلِ متولده خوانده میشود، مثل حرکت کلید در قفل که متولد از حرکت دست است،
ارتباط مفهوم تولید با جبر واختیار
مفهوم تولید یا تولد با موضوع جبر و اختیار مرتبط است که نخستین بحث انتزاعی کلامی در جهان اسلام بوده و همواره یکی از مهمترین مباحث کلامی باقیمانده است
خلق الاعمال از اساسی ترین مناقشات معتزله و اشاعره
این مبحث که در آثار رسمی کلام «خلق الاعمال» خوانده میشود، یکی از اساسی ترین مناقشات معتزله و اشاعره را به وجود آورده است. بحث اصلی بر سر این است که آیا انسانها خود پدیدآورنده و خالق افعالشاناند یا خداوند آنها را پدید میآورد؟ جَهم بن صفوان، حسن بصری و در پی آنها اشاعره، با شعار «لا خالق الاّ اللّه» پدیدآورندگیِ انسان را نفی کرده اند،
[۱] علی بن محمد آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۲، ص۲۳۵، چاپ احمدمحمد مهدی، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
با این تفاوت که جَهمیه به هیچ وجه افعال انسان را به خود او نسبت نمیدادند و آنها را متعلق به او نمیدانستند،
[۲] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۸۰، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ش.
در حالی که اشاعره با طرح نظریه کسب، افعال انسان را متعلق و منسوب به او میشمردند، هرچند که معتقد بودند خالق و پدیدآورنده آن خداوند است.
[۳] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۸۸ ـ۸۹، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ش.
[۴] قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ج۱، ص۲۱۸، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت ۱۴۲۲.
معتزله به نحو کلی انسان را حقیقتاً فاعل و پدیدآورنده کارهایش میدانستند، اما در محدوده و گستره اعمالِ حقیقیِ او اختلاف نظر داشتند.
دیدگاههای مختلف درباره فعل حقیقی انسان
گروهی بر این باور بودند که تنها فعل حقیقی انسان، کنشهای درونی یا افعال قلبی او، چون اراده و تفکر، است
[۵] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۳، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
[۶] قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ص۳۸۰، چاپ عمر سید عزمی، (قاهره ۱۹۶۵).
و گروه دیگر بر این عقیده بودند که کنشهای اندامی (افعالِ جوارح)، مانند حرکت، نیز در دایره افعالِ حقیقیِ انسان جای دارد.
[۷] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۳، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
فعل حقیقی انسان از دیدگاه متکلمان معتزلی
متکلمان معتزلی با تحلیل کارهای انسان آنها را به دو گونه اساسی تقسیم کرده اند: افعالی که انسان بدونِ واسطه کاری دیگر آن را انجام میدهد، مانند فکر کردن و خواستن (اراده)؛ افعالی که با واسطه انجام میگیرد، مانند جابه جا کردنِ یک قطعه سنگ که به واسطه استفاده از دستها یا دیگر اندامها صورت میگیرد. گونه نخست را افعالِ مباشره یا مبتدئه و گونه دوم را افعالِ متولده نامیده اند.
[۸] قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ج۱، ص۳۸۹، چاپ عمر سید عزمی، (قاهره ۱۹۶۵).
[۹] علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۵۹، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/ ۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ش.
پدیدآورنده افعالِ متولده
پس از این تقسیم بندی، این سؤال مطرح شد که پدیدآورنده افعالِ متولده کیست و به عبارت دیگر آیا افعالِ متولده نیز به فاعلِ انسانی منسوب است ؟ مثلاً وقتی انسان تیری را رها میکند که به کسی میخورد، آیا زخم ناشی از برخورد تیر را باید فعل وی محسوب کرد؟ موافقانِ نظریه تولید بر این باورند که افعالِ متولده نیز به فاعلِ انسانی منسوب است و پدیدآورنده آن انسان است.
[۱۰] قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ج۱، ص۳۸۰ـ۳۸۱، چاپ عمر سید عزمی، (قاهره ۱۹۶۵).
ارتباط مسئله متولدات با مفهوم علیت یا سببیت
مسئله متولدات با مفهوم علیت یا سببیت، به ویژه در باره اشیای بی جان، نیز ارتباط دارد.افعالی که از فاعل بی جان پدید میآید، مثل سوزانندگی آتش، نزد اشاعره فقط فعل خداوند محسوب میشود. اما متکلمانی که اصل علیت را پذیرفتهاند و نیز معتقدان به وجود طبایع برای اشیا، این افعال را به طریق دیگری تبیین میکنند.
اولین پاسخ دهنده به مسئله افعال متولده
نخستین متکلّمی که این مسئله را صورت بندی کرد و بدان پاسخ گفت، بِشر بن مُعتَمِر (متوفی ۲۱۰ یا ۲۲۶)، بنیانگذار مکتب معتزلی بغداد، بود.
[۱۱] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۶۳، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ش.
با این حال، برخی شواهد نشان میدهد که پیش از او نیز این مسئله، هر چند به نحو صورت بندی نشده و خام، مطرح بوده است. مثلاً، محمد بن حُکَیْم از امام صادق علیهالسلام در باره معرفت و فاعل آن پرسیده و پاسخ امام این بوده است که «معرفت صُنع خداست»؛ همچنانکه گاهی امامان به اصحابشان میگفتهاند که معرفت در قلمرو افعال انسانها نیست.
[۱۲] ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۴۱۰، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ۱۳۸۷.
باتوجه به اینکه معرفت، به اعتقاد طرفدارانِ نظریه تولید، متولد از نظر (اندیشیدن) است،
[۱۳] قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ج۱، ص۳۸۹، چاپ عمر سید عزمی، (قاهره ۱۹۶۵).
دور نمینماید که برخی از اصحاب، با این مسئله روبرو شده باشند که فاعل معرفت کیست و آن را با امام در میان گذاشته باشند. در هر صورت، به اعتقاد بشر بن معتمر افعال متولده نیز افعال حقیقی انسان اند. بِشر با طرح نظریه تولید، دامنه شمول افعال انسانی را گسترش داد ولی در این راه چنان به افراط گرایید که اشاعره و حتی همفکرانِ معتزلی وی، او را تکفیر کردند.
[۱۴] عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۵۷، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفه.
به اعتقاد وی هر آنچه در پیِ افعال انسان به وجود میآید، فعل اوست و برای مثال، حتی رنگها و مزه ها و بوهایی که در پیِ به هم آمیختن و ترکیب شدنِ چند مادّه به وجود میآید، فعلِ انسان است و انسان پدیدآورنده آنهاست.
[۱۵] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۱، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۱۶] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۲، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
[۱۷] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۶۳، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ش.
البته بِشْر ظاهراً میان متولداتی که انسان آگاهانه پدید میآورد و متولداتی که ناشی از قصد انسان نیست، تفکیک قائل شده است. وی تنها دسته اول را فعل انسان شمرده و دسته دوم را فعل خدا دانسته است
[۱۸] عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۳۵، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۹] هری Austryn ولفسون، فلسفه کلام، ج۱، ص۶۴۶ـ۶۴۷، کمبریج، ماساچوست ۱۹۷۶.
نظریه تولید از مهمترین مباحث کلامیِ قرنهای دوم تا هفتم
نظریه تولید، که بِشر بن معتمر مطرح کرد، بحثهای بسیاری برانگیخت و یکی از مهمترین مباحث کلامیِ قرنهای دوم تا هفتم شد، به گونهای که این مبحث در تمام آثار کلامی این دوران آمده است. قاضی عبدالجبار همدانی، واپسین متفکر بزرگ معتزلی، یک جلد از دائرهالمعارف کلامیِ خود، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، را به این مبحث اختصاصداده و در آثار خود بحثهای بسیار گستردهای را در این زمینه مطرح کرده است. ابن ندیم نیز در الفهرست آثار متعددی را نام برده است که به این موضوع اختصاص دارد.
[۲۰] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۴ـ۲۰۵.
[۲۱] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۰.
البته گروهی از معتزله و اشاعره و نیز بعضی از متکلمان متقدم شیعی با این نظریه مخالفت کردند.
مدافعان نظریه تولید از معتزلیان
در میان مدافعان این نظریه، از معتزلیان بزرگی چون ابوالهُذَیل علاّ ف، که نقشی بی بدیل در تاریخ اعتزال داشته است، ابوموسی مُردار، جعفر بن مُبَشّر، ابوجعفر اسکافی، عباد بن سلیمان، ابوالحسین خیاط، ابوعلی و ابوهاشم جُبّائی و قاضی عبدالجبار همدانی میتوان نام برد.
مدافعان نظریه تولید از علمای امامیه
علاوه بر این، شماری از متکلمان و علمای امامیه، همچون شیخ مفید، شریف مرتضی علم الهدی، نصیرالدین طوسی، علامه حلّی و محقق اردبیلی، از طرفدارانِ این نظریه اند
[۲۲] محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ج۱، ص۴۵، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۲۳] علی بن حسین علم الهدی، الذخیره فی علم الکلام، ج۱، ص۷۳ـ۷۹، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۱۱.
[۲۴] محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، تلخیصالمحصّل، ج۱، ص۳۳۵ـ۳۳۶، چاپ عبداللّه نورانی، تهران ۱۳۵۹ ش.
[۲۵] حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ج۱، ص۳۱۳ـ۳۱۵، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
[۲۶] احمد بن محمد مقدس اردبیلی، الحاشیه علی الهیات الشرح الجدید للتجرید، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۶، چاپ احمد عابدی، قم ۱۳۷۷ش.
متولدات از دیدگاه ابوالهذیل علاّ ف
موافقانِ این نظریه در جزئیات و تفصیل آن اختلاف نظر دارند. ابوالهذیل علاّ ف ــ که به گفته ابن ندیم
[۲۷] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۴.
چندین اثر در این زمینه، از جمله کتابی در ردِ نظریه نظّام در باره تولید، دارد ــ متولدات را به دو بخش تقسیم کرده است: افعالی که چگونگی آنها بر ما معلوم است، مانند درد ناشی از ضرب، و افعالی که چگونگی آنها بر ما معلوم نیست، مانند رنگ و مزه و بوی پدیدآمده از ترکیب چند مادّه. وی نیز، مانند بِشر، گونه نخست را به انسان منسوب میکند اما گونه دوم را از آنجا که فاعل از چگونگی شان آگاه نیست، کار خدا میشمرد.
[۲۸] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۲۹] علی سامی نشار، النشأه الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۱، ص۵۴۴، ج۱، (مصر) ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
وی، به خلاف بِشر،کیفیات عرضی و حسیات و عواطف را از دسته دوم میداند.
به اعتقاد وی اموری چون رنگ و مزه و بو، گرما و سرما، رطوبت و یبوست، بیمناکی و دلیری، گرسنگی و سیری، لذت، و دانشِ پدیدآمده در دیگری به سبب کارِ فاعل، همه از کارهایی هستند که فاعل از چگونگی شان ناآگاه است و ازاینرو منسوب به انسان نیست.
[۳۰] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
به اعتقاد ابوالهذیل، ادراک نیز از متولدات نیست، بلکه از مخترعات است.
[۳۱] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۲، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
با وضع مفهوم جدید مخترعات، اصطلاح مباشر نیز معنایی جدید یافت. بدین ترتیب، افعال بر سه دسته اند: مخترع و مباشر و متولد.
افعال مخترع افعالی هستند که بدون سبب و در غیرمحل قدرت (فاعل) ایجاد میشوند، افعال مباشر افعالیاند که بدون سبب ولی در محل قدرت ایجاد میشوند؛ وافعال متولد افعالی هستند که با سبب ایجاد میشوند، خواه در محل قدرت خواه در غیرمحل قدرت.
[۳۲] قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ج۱، ص۱۴۸، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت ۱۴۲۲.
بر پایه این اصطلاح، خداوند از آنرو که محل حوادث نیست، فاعل مباشر نیست و چنانکه علامه حلّی
[۳۳] حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ج۱، ص۳۱۴، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
تصریح کرده افعال مباشر ویژه انسان است. این معنا از معنای پیشینِ اصطلاح، محدودتر است. ابوالهذیل همچنین بنا به شهادت ابن راوندی و خیاط و اشعری بر این باور بوده است که حتی متولداتی که پس از مرگ فاعل محقق میشوند منتسب به اویند،
[۳۴] عبدالرحیم بن محمد خیاط، الانتصار والرد علی ابن الراوندی الملحد، ج۱، ص۱۲۹، چاپ محمد حجازی، قاهره (۱۹۸۸).
[۳۵] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۳، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
اما قاضی عبدالجبار همدانی
[۳۶] قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ص۱۴۸، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت ۱۴۲۲.
اعتقادی را به او نسبت داده که با این باور ناسازگار است. وی گفته است که از نظر علاّ ف هیچ فعلی را نمیتوان به مردگان نسبت داد، نه افعال ناشی از طبع و نه افعال اختیاری را. ابوموسی مردار، شاگرد بِشر بن معتمر این نکته را بر گفته های استادش افزود که یک فعل میتواند متولد از دو فاعل باشد.
[۳۷] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۶۷، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ش.
ابوعلی و ابوهاشم جبّائی با ابوالهذیل علّاف در این مطلب هم رأی بودند که رنگ و مزه و و بو کار خداوند است. ایشان همچنین جسم و حیات و قدرت را فعل اللّه میدانستند و معتقد بودند که تولیدِ ادراک و تولیدِ علم و اعتقاد در دیگری ناممکن است. به اعتقاد ایشان، برخی افعال همواره از گونه متولداتاند و هیچ گاه به صورت مباشر پدید نمیآیند، مثل اراده و هر آنچه فاعل در بیرون از حوزه شخصی اش (محل قدرت) انجام میدهد.
[۳۸] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۳ـ۱۴، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
ابوعلی علاوه بر این، همچون ابوالهذیل، ادراک را فعل اللّه و مخترَع میداند.
[۳۹] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۲، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
نظریه تولید از دیدگاه ضرار بن عمرو و حفص الفرد
در میان مُجبّره، ضرار بن عمرو و حفص الفرد نظریه تولید را، اجمالاً، پذیرفتند.
به اعتقاد این دو، متولدات به سه گونه تقسیم میشوند که دو گونه آن منتسب به فاعل است و یک گونه آن نیست، با این توضیح که متولدات یا در فاعل (فی محلِّ قدره الفاعل) محقق میشوند یا بیرون از او (فی محلٍّ مباینٍ لمحلِّ القدره)، درصورت دوم نیز یا مطابق با خواست و اراده فاعل محقق میشوند و یا نه. در دو صورت نخست فعل به فاعل منسوب است ولی درصورت سوم خیر.
[۴۰] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۷ـ ۴۰۸، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۴۱] علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۱۶۰، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/ ۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ش.
[۴۲] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۳، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
مهمترین مخالفان نظریه تولید در میان معتزله
مهمترین مخالفان نظریه تولید در میان معتزله، ثُمامه بن اَشرَس، جاحظ، مُعَمّر بن عَبّاد سُلَمی، نَظّام و صالح قُبّه بودند که خود نیز در باره فاعل متولدات اختلاف نظر داشتند. ثمامه بن اشرس معتقد بود که این افعال، فاعلی ندارند.
[۴۳] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۷، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۴۴] قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسه، ج۱، ص۲۶۰، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت ۱۴۲۲.
[۴۵] علی بن محمد آمدی، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۲، ص۴۳۰، چاپ احمدمحمد مهدی، قاهره ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
مثلاً، «معرفت» از «نظر» پدید میآید و متولد از آن است، اما چون اراده کسی در به وجود آوردنش نقشی ندارد، به هیچ فاعلی منتسب نیست.
[۴۶] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۶۹، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ش.
نظر جاحظ این بود که طبیعت و سرشتِ انسان، فاعلِ متولدات است.
[۴۷] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۷، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۴۸] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۱، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
معمّر بن عبّاد سلمی ــ که پیروانش اصحاب الطبایع خوانده شده اند
[۴۹] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۳۸۲، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
ــ طبیعت و سرشتِ محل متولدات را فاعل آنها میدانست.
[۵۰] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۵، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۵۱] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۱، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
[۵۲] مسعود بن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، ج۴، ص۲۷۲، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰ـ۱۳۷۱ش.
مثلاً، معرفت چون جایگاهش انسان است، پس طبیعت انسان فاعلِ آن است، ولی تغییر شکلِ خمیر مجسمه سازی، گرچه از حرکت دستهای سازنده مجسمه متولد میشود، چون قائم به خمیر است و در آن جای دارد، پس خمیر فاعلِ آن است. نظّام ــ که به نوشته ابن ندیم
[۵۳] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۰۶.
کتابی مستقل در این زمینه تألیف کرده است ــ معتقد بود متولداتی که در بیرون از حیطه قدرت و اختیار ِ فاعل قرار دارند، برآمده از طبیعتی هستند که سرشته خداوند است. به بیان دیگر، خداوند محل و جایگاهِ تحقق این افعال را چنان سرشته است که اقتضای چنین آثاری دارد؛ بنابراین، چنین افعالی فعلِ خداست بنا بر ضرورت آفرینش وی.
[۵۴] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۴، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۵۵] قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۹، ص۱۱، چاپ توفیق طویل و سعید زاید، ج۹، قاهره.
[۵۶] مسعود بن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، ج۴، ص۲۷۲، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰ـ۱۳۷۱ش.
با این حال، باید توجه داشت که به شهادت ابن راوندی و خیاط، نظّام ذوات و طبایعِ اشیا را غیرقابل جعل و غیرقابل تغییر ــ حتی توسط خداوند ــ میدانسته و به عبارت دیگر، معتقد بوده است که طبیعتِ اشیا را خداوند خلق نمیکند،
[۵۷] عبدالرحیم بن محمد خیاط، الانتصار والرد علی ابن الراوندی الملحد، ج۱، ص۹۱، چاپ محمد حجازی، قاهره (۱۹۸۸).
بلکه صرفاً به ذواتِ ثابت و متعین آنها کسوت وجود میپوشاند؛ بنابراین، باید سخن او را در باره متولدات چنین تقریر کرد که متولدات چون برآمده از وجودِ طبیعتی هستند که مخلوق خداوند است، پس منسوب به اویند. به اعتقاد نظّام، تنها فعل حقیقیِ انسان حرکت است که آن را فقط در نفس خود انجام میدهد، ولی وی چنان دامنه شمول حرکت را میگستراند که شامل اراده و علم و حتی سکون نیز میشود.
[۵۸] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۳ـ۴۰۴، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۵۹] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۵۷، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۷ش.
صالح قبّه نیز، مانند نظّام، متولدات را فعل اللّه میدانست و معتقد بود که انسان جز در نفس خود عمل نمیکند.
[۶۰] علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلّین، ج۱، ص۴۰۶، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
[۶۱] قاضی عبدالجبار بن احمد، المحیط بالتکلیف، ج۱، ص۳۸۰، چاپ عمر سید عزمی، (قاهره ۱۹۶۵).
دلیل اصلی مخالفت با نظریه تولید از دیدگاه قاضی عبدالجبار
قاضی عبدالجبار همدانی
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.