پاورپوینت تورات در قرآن
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت تورات در قرآن دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تورات در قرآن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت تورات در قرآن :
پاورپوینت تورات در قرآن
در ادبیاتِ معارف اسلامی، تورات نام کتاب آسمانی حضرت موسی علیهالسّلام است.
[۱] تفسیر الثعلبی، ثعلبی، احمد بن محمد، ج۱، ص۲۳۲.
[۲] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۲۹۵.
[۳] تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۱، ص۳۷۲ – ۳۷۳.
مباحث مربوط به تاریخ ، آموزهها و تحولات تورات بازتاب گستردهای در قرآن ، احادیث و منابع اسلامی یافته است. بر اساس دیدگاه رایج اسلامی، تورات نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام در طول تاریخ دچار تغییر و تحول شده و نسخه کنونی با آن تفاوت زیادی دارد.
فهرست مندرجات
۱ – ساختار واژه تورات
۱.۱ – قائلین عربی بودن تورات
۱.۲ – معادل انگلیسی تورات
۲ – تورات در الهیات یهودی و مسیحی
۳ – عهد قدیم
۳.۱ – وجه تسمیه عهد جدید و قدیم
۴ – دو نسخه کهن عهد قدیم
۵ – تقسیم بندی عهد عتیق
۶ – تاریخ نگارش عهد قدیم
۷ – نوشت افزار
۸ – ترجمههای عهد قدیم
۹ – تورات و بخشهای آن
۹.۱ – سفر پیدایش
۹.۲ – سِفر خروج
۹.۳ – سِفر لاویان
۹.۴ – سِفر اَعداد
۹.۵ – سِفر تثنیه
۱۰ – تاریخ نگارش تورات (اسفار پنج گانه)
۱۰.۱ – دیدگاه دانشمندان سنتی یهود
۱۰.۱.۱ – نقد دیدگاه مذکور
۱۰.۲ – بررسی انتقادی کتاب مقدس
۱۱ – تورات از دیدگاه قرآن
۱۲ – بسامد و طبقه بندی آیات
۱۲.۱ – الواح موسی علیهالسّلام
۱۲.۲ – کتاب موسی علیهالسّلام
۱۲.۳ – صحف موسی علیهالسّلام
۱۲.۴ – تورات
۱۲.۴.۱ – جایگاه تورات در میان یهودیان
۱۲.۴.۲ – ارتباط تورات با قرآن کریم و پیامبر اکرم
۱۲.۵ – تعابیر کلی کتاب حضرت موسی
۱۲.۵.۱ – تورات از مصادیق «الکتاب»
۱۲.۵.۲ – نتیجه تعابیر بکار رفته
۱۲.۵.۳ – نکته
۱۳ – تاریخ تورات
۱۳.۱ – تورات، کتابی آسمانی
۱۳.۱.۱ – یادکرد تورات در کنار انجیل و قرآن
۱۳.۲ – کیفیت نزول
۱۳.۲.۱ – نقد مستندات نزول دفعی تورات
۱۳.۳ – زمان نزول
۱۳.۴ – هدف نزول
۱۳.۵ – ویژگیهای عمومی تورات
۱۴ – آموزههای تورات
۱۴.۱ – خداشناسی
۱۴.۲ – معادشناسی
۱۴.۲.۱ – معادشناختی در میان پیروان حضرت موسی
۱۴.۳ – نبوت
۱۴.۳.۱ – بشارت به آمدن برخی پیامبران
۱۴.۳.۲ – گزارش تورات و انجیل درباره بعثت پیامبر اکرم
۱۴.۳.۳ – یادکرد برخی اوصاف پیامبر اکرم
۱۴.۴ – احکام
۱۴.۵ – اخلاق
۱۵ – تورات و یهود
۱۵.۱ – جایگاه تورات در میان یهود
۱۵.۲ – اختلاف درباره تورات
۱۵.۳ – کتمان آموزههای تورات
۱۵.۴ – عمل نکردن به آموزههای تورات
۱۵.۴.۱ – نادیده گرفتن بشارتهای تورات درباره پیامبران الهی
۱۵.۴.۲ – نادیده گرفتن آموزههای تورات درباره تعامل اجتماعی
۱۵.۴.۳ – واکنش تند قرآن
۱۵.۵ – آیات قرآن درباره تحریف تورات
۱۵.۵.۱ – دسته اول
۱۵.۵.۲ – دسته دوم
۱۵.۵.۳ – دسته سوم
۱۵.۵.۴ – دسته چهارم
۱۶ – تورات و مسیحیت
۱۷ – تورات و اسلام
۱۷.۱ – تصدیق تورات از سوی قرآن و پیامبر اکرم
۱۷.۲ – تقسیم آیات تصدیق کننده
۱۷.۲.۱ – دسته اول
۱۷.۲.۲ – دسته دوم
۱۷.۲.۳ – تایید ضمنی و به اجمال تورات عصر نزول
۱۷.۳ – احتجاج قرآن به تورات
۱۷.۳.۱ – نفی یهودی بودن ابراهیم علیهالسّلام
۱۷.۳.۲ – حلال بودن همه خوردنیها پیش از نزول تورات
۱۷.۳.۳ – بی ایمانی گروهی از یهودیان
۱۷.۳.۴ – امکان نزول کتاب آسمانی بر بشر
۱۷.۳.۵ – رد بهانه مشرکان برای انکار قرآن
۱۷.۴ – آگاهی پیامبر اکرم از آموزههای تورات
۱۷.۵ – لزوم ایمان مسلمانان به تورات
۱۸ – فهرست منابع
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع
ساختار واژه تورات
درباره عربی یا عِبری بودن و نیز اشتقاق و ساختارواژه تورات اختلاف است؛ فرهنگ نویسانی مانند فراهیدی (م. ۱۷۰ ق.)؛ ابن دُرَید (م. ۳۲۱ ق.) و ابن فارِس (م. ۳۹۵ ق.) که آن را در کتابهای خود نیاوردهاند
[۴] العین، فراهیدی، خلیل بن احمد، ج۸، ص۳۰۱.
[۵] جمهره اللغه، ابن درید، ج۱، ص۲۳۶ – ۲۳۷.
[۶] مقاییس اللغه، ابن فارس، ج۶، ص۱۰۴، «وری».
به احتمال زیاد تورات را از واژگان عبری دانستهاند. زَجّاج (م. ۳۱۱ ق.) از اتفاق پژوهشگران بر عبری بودن آن و زبیدی (م. ۱۲۰۵ ق.) از محتمل بودن آن سخن گفته
[۷] تاج العروس، زبیدی، مرتضی، ج۴۰، ص۱۹۰-۱۹۱.
و برخی واژه پژوهان قرآنی مانند آرتور جِفری و مصطفوی بر عبری بودن آن تصریح کردهاند.
[۸] واژههای دخیل در قرآن مجید، آرتور جفری، ترجمه: بدرهای، توس، ص۱۶۱ – ۱۶۲.
[۹] التحقیق فی کلمات القرآن، مصطفوی، سیدحسن، ج۱، ص۴۰۳، «توراه».
به نوشته آرتور جفری از زمان «ماراچی» دانشمندان غربی بر این باورند که واژه تورات از عبری به عربی راه یافته است.
[۱۰] واژههای دخیل در قرآن مجید، آرتور جفری، ترجمه: بدرهای، توس، ص۱۶۱ – ۱۶۲.
در مقابل، فرّاء (م. ۲۷۰ ق.)؛ سیبویه (م. ۱۸۰ ق.) و مبرّد (م. ۲۸۵ ق.) آن را از واژگان عربی، از ریشه «و ـ ر ـ ی» (وَرَت النار: آتش برافروخته شد)؛ به معنای نور و روشنایی و سبب نامگذاری تورات به این نام را روشنگر و هدایتگر بودن آموزههای آن دانستهاند.
[۱۱] شرح شافیه، استرآباذی، رضی الدین، ج۳، ص۸۱ – ۸۲، «تورات».
[۱۲] لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، ج۱۵، ص۳۸۹.
[۱۳] مجمع البحرین، طریحی، فخرالدین بن محمد، ج۴، ص۴۹۲ – ۴۹۳، «وری».
راغب اصفهانی (م. ۵۰۲ ق.) و فیروزآبادی (م. ۸۱۷ ق.) بی هیچ پرسشی این دیدگاه را پذیرفتهاند.
[۱۴] المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ص۱۶۸، «توراه».
[۱۵] القاموس المحیط، فیروزآبادی، مجدالدین، ج۴، ص۳۴۹، «الوری».
ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.) آن را به شکل مبسوط گزارش کرده و زبیدی (م. ۱۲۰۵ ق.) ضمن پذیرش، آن را به جمهور نسبت داده
[۱۶] لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، ج۱۵، ص۳۸۹.
[۱۷] تاج العروس، زبیدی، مرتضی، ج۴۰، ص۱۹۰-۱۹۱.
و زمخشری (م. ۵۳۸ ق.) آن را استهزا و رد کرده است.
[۱۸] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، محمود بن عمر، ج۱، ص۴۱۰.
قائلین عربی بودن تورات
کسانی که واژه تورات را عربی پنداشتهاند، درباره ساختار آن اتفاق نظر ندارند: ۱. گروهی آن را در اصل تَورَیَه بر وزن تَفْعَلَه میدانند که «ی» آن به سبب متحرک بودن و فتحه داشتن حرف پیش از آن به «الف» بدل شده است. ۲. تَوْرِیَه بر وزن تَفْعِلَه مانند «توفیه» و «توصیه» هم گفتهاند که در آن حرف «ر» بنا بر تلفظ قبیله طی از حالت مکسور به حالت مفتوح در آمده است (آنان جاریه را جاراه تلفظ میکردند). ۳. اصل تورات «وَوْرَیَه» بر وزن فَوْعَلَه است که در آن «و» اول به «ت» و «ی» به سبب مفتوح بودن حرف قبلش به «الف» بدل شده است.
[۱۹] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۲، ص۳۹۱.
[۲۰] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۷، ص۱۳۱.
زبیدی پس از گزارش آرای گوناگون درباره ریشه و ساختار واژه تورات، احتمال عبری بودن آن را طرح کرده، سپس یادآور میشود که در این صورت بحث اشتقاق و وزن آن در زبان عربی بی معنا خواهد بود، مگر اینکه بگوییم این واژه پس از معّرب شدن، تصریف شده است.
[۲۱] تاج العروس، زبیدی، مرتضی، ج۴۰، ص۱۹۰-۱۹۱.
معادل انگلیسی تورات
معادل انگلیسی تورات را (توراه) و آن را واژهای عبری دانستهاند. از زمان ترجمههای آرامی و یونانی عهد عتیق (قرن ۳ ـ ۶ ق. م.)؛ معنای «قانون» برای تورات مرسوم و مقبول بوده است. بعضی کاربردهای در عهد عتیق
[۲۲] کتاب مقدس، خروج ۱۲: ۴۹.
[۲۳] لاویان ۶: ۹.
[۲۴] اعداد ۶: ۲۱.
به معنای قانون یا شریعت سبب شده است تا برخی این ترجمه را موجه بدانند؛ اما بعضی از پژوهشگران متاخر یهودی بر این باورند که ترجمه عمومی به «قانون» یا «شریعت» نادرست و ناشی از ترجمه واژه یاد شده به (قانون، شریعت) در ترجمه یونانی «سبعینیه» است و از این راه وارد ترجمههای لاتین شده است. به عقیده این پژوهشگران تورات در درجه نخست به معنای «آموزش» و اشاره به تعلیم بنی اسرائیل به وسیله خداوند است.
تورات در الهیات یهودی و مسیحی
تورات در الهیات یهودی و مسیحی و در رایجترین کاربرد آن به ۵ سِفر (کتاب) نخستِ «عهد قدیم» یا همان «اسفار پنج گانه» اطلاق میشود. عهد قدیم به جز تورات، مجموعهای متعدد از کتابهای دیگر را نیز دربرمی گیرد. اسفار پنج گانه، «تورات مکتوب» و در مقابل آن، تلمود، «تورات شفاهی» خوانده میشود. در سنت یهودی اعتقاد بر این بوده است که حضرت موسی علیهالسّلام در شرح و تفصیل تورات، تعالیم دیگری نیز داشته که بعدها به صورت کتاب تلمود در آمده است.
عهد قدیم
«کتاب مقدس» عنوان مجموعهای از نوشتههایی است که به دو بخش بزرگ و کوچکِ «عهد عتیق» و «عهد جدید» قسمت میشود.
[۲۵] قاموس کتاب مقدس، مسترهاکس، ص۷۱۸، «کتاب مقدس».
[۲۶] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۲۳.
عنوان «کتاب مقدس» نخستین بار به وسیله «پولُس» و تنها درباره عهد عتیق
[۲۷] کتاب مقدس، دوم تیموتاوس ۳: ۱۵ – ۱۶.
[۲۸] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۲۶.
و بعدها اغلب از سوی مسیحیان عرب زبان درباره مجموع دو بخش به کار رفت.
[۲۹] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۲۳.
در بیشتر زبانهای اروپایی برای نامگذاری کتاب مقدس از واژههایی برگرفته از واژه یونانی Bibliaبه معنای «کتابها» استفاده میشود. این واژه در انگلیسی و فرانسوی به صورت Bibleنوشته میشود.
[۳۰] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۲۳.
از میان دو بخش کتاب مقدس، یهودیان فقط عهد عتیق، ولی مسیحیان هر دو بخش را کتاب آسمانی و مقدس خود میدانند.
[۳۱] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۲۳.
عهد عتیق و عهد جدید، اصطلاحی مسیحی است.
[۳۲] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۳۲.
یهودیان کتاب آسمانی خود (عهد عتیق) را «تَنَخ» مینامند. این واژه از حروف نخست سه واژه عبری «تورا» به معنای تورات، «نِویئیم» به معنای انبیا و «کِتوبیم» به معنای مکتوبات (با تبدیل «ک» به «خ» طبق قواعد آن زبان) ساخته شده و به معنای «تورات و مکتوبات انبیا» است.
[۳۳] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۳۲.
[۳۴] آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، حسن، ص۹۷.
وجه تسمیه عهد جدید و قدیم
واژه «عهد قدیم» نخستین بار در سال ۱۷۰ میلادی به وسیله میلتیوس، اسقف ساردس درباره بخش اول کتاب مقدس و واژه «عهد جدید» در سال ۲۰۰ میلادی از سوی ترتولیان برای بخش دوم آن به کار رفت.
[۳۵] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۳۲.
البته دو مفهوم عهد جدید و قدیم و نامگذاری مزبور برگرفته ازآموزههای خود کتاب مقدس
[۳۶] کتاب مقدس، ارمیا ۳۱: ۳۱ – ۳۴.
[۳۷] لوقا ۲۲: ۲۰.
[۳۸] عبرانیان ۸ – ۱۰.
و مبتنی بر این باور مسیحی است که خداوند با انسان دو پیمان بسته است: قدیم و جدید. بر اساس عهد و پیمان قدیم، خداوند از انسان پیمان گرفت که اوامر و شریعت الهی را پذیرفته، بدان گردن نهد و در این صورت خداوند رستگاری و نجات او را تضمین خواهد کرد. کانون مرکزی این عهد که از طریق پیامبران پیش از حضرت عیسی علیهالسّلام گرفته شد، پیمانی است که با ابراهیم علیهالسّلام منعقد گردید و سپس در زمان حضرت موسی علیهالسّلام تجدید و تحکیم شد. دوره تاریخی این پیمان که نماد آن ختنه کردن و انسانهای طرف آن، اغلب بنی اسرائیل بودند، با ظهور حضرت عیسی علیهالسّلام پایان پذیرفت و خداوند عهد و پیمان جدیدی از طریق عیسی مسیح علیهالسّلام بست که طرف آن همه آدمیان هستند. بر اساس این پیمان جدید، نجات و رستگاری انسان از طریق محبت خدا و عیسی مسیح علیهالسّلام به دست میآید؛ به این معنا که با اراده مهرآمیز خدای پدر، خدای پسر به شکل انسان تجسم یافته، با تحمل رنج صلیب ، کفاره گناهان بشر و موجب نجات او گردید. مسیحیان با اعتقاد به این دو دوره، کتابهای مربوط به دوره نخست را که درباره پیمان کهن سخن میگوید، عهد عتیق و کتابهای دوره دوم را که درباره پیمان نو سخن میگوید عهد جدید مینامند.
[۳۹] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۳۲.
[۴۰] آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، حسن، ص۱۵۸ – ۱۶۰.
[۴۱] مدخلی بر تبارشناسی کتاب مقدس، ص۵۹۳۵.
دو نسخه کهن عهد قدیم
«عهد عتیق» نزدیک به سه چهارم کتاب مقدس را تشکیل داده، دارای ۳۹ یا ۴۶ کتاب است. اختلاف مزبور از تفاوت دو نسخه قدیم آن (عبری و یونانی) سرچشمه میگیرد. زبان اصلی عهد قدیم، جز بخش اندکی از آن که به زبان کلدانی نگارش یافته عبری است. در قرن چهارم پیش از میلاد و در پی اشغال فلسطین به دست اسکندر، یهودیان در سراسر امپراتوری وی پراکنده شده و با فراموشی تدریجی زبان مادری خویش (عبری) به زبان یونانی روی نهادند، بر همین اساس در سده سوم پیش از میلاد، نزدیک به ۷۰ نفر از یهودیان اسکندریه به دستور «بطلمیوس فیلادلفوس» (۲۸۵ ـ ۲۴۷ ق. م.) حاکم مصر ، عهد قدیم را به زبان یونانی ترجمه کردند.
[۴۲] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۶۰ – ۶۱.
[۴۳] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۲۵۲۴.
[۴۴] کتاب مقدس، ص۲۰ – ۲۲.
این ترجمه به نسخه «سبعینیه» معروف و مهمترین تفاوت آن با متن عبری در ۷ کتاب طوبیّت، یهودیّت، حکمتِ سلیمان، حکمتِ یشوع بن سلیمان، باروک، کتاب اول و دوم مُکابیان است. به رغم وجود این کتابها در نسخه سبعینیه، متن عبری آنها در دست نیست؛ همچنین برخی از کتابها در نسخه سبعینیه نسبت به متن عبری، افزودههایی دارند. نسخه سبعینیه در دو قرن پیش از میلاد و یک سده پس از آن، نزد بسیاری از یهودیان و بعدها نزد مسیحیان معتبر بود. حدود سال ۱۰۰ میلادی، شورایی از سران یهود با رای به رسمیت ۳۹ کتاب متن عبری، اسفار هفت گانه موجود در ترجمه سبعینیه را غیرقانونی اعلام کرد؛ اما مسیحیان به استفاده از آن ادامه دادند تا اینکه در قرن شانزدهم، پروتستانها نیز که مردم را به بازگشت به ایمان کلیسای صدر مسیحیت فرامی خواندند با بازگشت به متن عبری، ۷ کتاب یاد شده را غیر معتبر خواندند، بنابراین یهودیان و مسیحیان پرُوتِستان، فقط متن عبری را معتبر و شمار کتابهای عهد قدیم را ۳۹ عدد، ولی مسیحیان کاتولیک و اُرْتُدُکْس نسخه سبعینیه را قانونی و عهدقدیم را دارای ۴۶ کتاب میدانند. اضافات سبعینیه نزد پروتستانها، «اپوکریفا» (مخفی و پوشیده) و نزد دو فرقه دیگر مسیحی «قانون ثانوی»؛ بهمعنای دارای اعتبار درجه دوم یاد میشود.
[۴۵] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۲۵.
[۴۶] کتاب مقدس، ص۲۰ – ۲۲.
تقسیم بندی عهد عتیق
دو نسخه کهن عهد قدیم در ترتیب کتابها نیز متفاوتاند؛ نسخه عبری به سه بخش تورات ، نبییم (انبیا) و کتوبِیم (مکتوبات) تقسیم شده است. بخش تورات، ۵ سِفر پیدایش، خروج، لاویان، اعداد، و تثنیه را دربرمی گیرد. بخش دوم (کتب انبیا) به دو بخش انبیای متقدم و متاخر تقسیم شده است. در قسمت نخست، کتابهای یُوشَع، داوران، اول و دوم سَموئیل و اول و دوم پادشاهان و در بخش دوم کتابهای اَشِعْیا، اِرْمِیا، حِزْقِیال، هُوْشَع، یُوئیل، عامُوس، عُوْبَدْیا، یُونُس، مِیکاه، ناحُوم، حَبَقُّوق، صَفَنْیا، حَجَّیْ، زَکَرِیا و ملاکی را شامل میشود. بخش سوم عهد عتیق (مکتوبات) از کتابهای مَزامیر، امثال، اَیّوب، غَزَل غَزَلها، رُوْت، مَراثی اِرمیا، اِسْتَر، جامعه ، دانیال، عَزرا، نَحَمِیا، و تواریخ اول و دوم تشکیل میشود. برخی از این کتابها به صورت شعر ، برخی تاریخی و بعضی دیگر دربردارنده حکمت ، پیشگویی و رؤیا هستند.
[۴۷] المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۱۴۱.
[۴۸] کتاب مقدس، ص۲۳.
اما نسخه سبعینیه به سه بخش «کتابهای تاریخی»؛ «کتابهای حکمت، مناجات و شعر» و «کتابهای پیشگویی» قسمت میشود. بخش نخست، افزون بر اسفار پنج گانه تورات، کتابهای یوشع، داوران، روت، سموئیل اول و دوم، دو کتاب پادشاهان، دو کتاب تواریخ ایام، عزراء، نحیما و استر را شامل میشود. این بخش که با داستان آفرینش جهان وانسان آغاز میشود و تاریخ بنی اسرائیل را تا حدود قرن پنجم پیش از میلاد گزارش میکند، هر چند مطالب گوناگونی مانند شریعت و اخلاق نیز دارد، از آنجا که بخش عمده آن تاریخ است، آن را بخش تاریخی نامیدهاند. بخش دوم با ۵ کتاب ایوب، مزامیر، امثال، جامعه، و غزل غزلها مشتمل بر کلمات حکیمانه، مناجاتها و اشعار و سرودههای شاد، غمناک، شورانگیز و گاه بدبینانه است. بخش سوم نیز ۱۷ کتاب اشعیا، ارمیا ، مراثی ارمیا، حزقیال، دانیال، هوشع، یوئیل، عاموس، عوبدیا، یونس، میکاه، ناحوم، حبقوق، صفنیا، حجی، زکریا و ملاکی را دربرمی گیرد. در این قسمت پیامبران بنی اسرائیل ضمن هشدار به قوم خویش، آنان را از گناهان برحذر داشته، آینده اسفناک یا خوشایندشان را پیشگویی کردهاند.
[۴۹] کتاب مقدس، ص۲۳ – ۲۴.
تاریخ نگارش عهد قدیم
بر اساس دیدگاه رایج در سنت یهودی ـ مسیحی، مجموعه عهد قدیم در مدت زمان تقریبی ۱۰۰۰ سال با وحی و الهام خداوند، به وسیله حضرت موسی علیهالسّلام و پیامبران و دیگر شخصیتهای الهی پس از وی نگارش یافته است. تورات (اسفار پنج گانه) را حضرت موسی علیهالسّلام و سایر کتابهای عهد عتیق را کسانی نوشتهاند که این کتابها در عنوان خود به آنها منسوباند. کتابهایی دیگر مانند «داوران» و «پادشاهان» هم که در عنوان آنها نام کسی یاد نشده به یکی از شخصیتهای قدیمی منسوباند. بنابر این دیدگاه، «عزراء» و دیگران پس از دوران اسارت در بابل فقط به گردآوری و حفظ این کتابها پرداختهاند.
[۵۰] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۳۳ – ۳۴.
[۵۱] تاریخ قوم یهود، کلایر من، ژیلبرت ولیبی، ترجمه: مسعود همتی، ج۲، ص۴۰.
اما پژوهشهای گسترده انجام گرفته درباره یکایک کتابهای این مجموعه به ویژه پس از پیدایش جریان نقد تاریخی کتاب مقدس نشان میدهد که تاریخ نگارش و نویسندگان شماری از آنها نامعلوماند و درباره شمار باقی مانده نیز تردیدها و چالشهایی بسیار جدی وجود دارند. بر اساس این پژوهشها، مجموعه عهد قدیم در یک فرایند تدریجی از حدود سال ۱۵۰۰ تا ۱۳۰ پیش از میلاد به وسیله شمار زیادی از افراد تالیف و گردآوری شده است و شواهدی گوناگون به ویژه مستنداتی از خود مجموعه، نشان میدهند که این کتابها یا دست کم همه بخشهای آنها نمیتوانند در زمان و به وسیله کسانی نوشته شده باشند که به آنها منسوباند،
[۵۲] المدخل الی الکتاب المقدس، الفغالی، ج۲، ص۴۰۰ – ۴۱۴.
[۵۳] المدخل الی الکتاب المقدس، الفغالی، ج۳، ص۱۴ – ۱۵.
[۵۴] المدخل الی الکتاب المقدس، حبیب سعید، ص۹۲ – ۱۷۱.
[۵۵] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۳۹۸ – ۶۷۳.
[۵۶] قاموس الکتاب المقدس، بطرس عبدالملک و دیگران، ص۱۷۱۸۱.
[۵۷] هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۲ – ۱۰۳، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».
در هر صورت عموم پژوهشگران جدید و بسیاری از دانشمندان سنتی یهودی و مسیحی بر این باورند که تاریخ نگارش و تدوین نهایی عهد قدیم بعد از پایان اسارت بابلی (۵۳۸ ق. م. دوران اسارت بخت النصر در بابل) است.
[۵۸] تاریخ جامع ادیان، جان بایر ناس، ترجمه: حکمت، ص۵۳۵.
[۵۹] تاریخ تمدن،دورانت، ویل، ج۱، ص۳۸۲.
[۶۰] کتاب مقدس، ص۱۸۷ – ۱۸۸.
[۶۱] کتاب مقدس، ص۱۹۱ – ۱۹۲.
مجموعه عهد قدیم افزون بر فرآیند تدریجی نگارش، فرایند دیگری را برای قانونی شدن پیموده و این جریان به صورت پذیرش تدریجی متون عمل کرده است، بر این اساس بخش تورات، احتمالاً در حدود سالهای ۴۰۰ پیش از میلاد، کتابهای انبیا در حدود سال ۲۰۰ پیش از میلاد و بخش مکتوبات نیز حدود سالهای ۱۰۰ میلادی بسته شده است؛ به این معنا که دیگر متن جدیدی را برای افزودن بر آن نمیپذیرفتند.
[۶۲] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۴۳ – ۴۵.
[۶۳] جهان مذهبی، ج۲، ص۶۰۷.
[۶۴] تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص۲۶۸ – ۲۷۶.
نوشت افزار
نسخههای عهد قدیم تا پیش از پیدایش کاغذ و صنعت چاپ، با دست روی برگههای پاپیروس و اغلب روی نوعی مرغوب و محکم از پوست گوسفند نوشته میشد. با گذشت زمان و فرسوده شدن نسخههای کهن، نسخههای نو جایگزین آنها میشدند.
[۶۵] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۴۸ – ۵۱.
گزارشهای خود عهد قدیم نشان میدهند که در زمان حضرت موسی علیه السلام؛ کتیبهها و الواح سنگی
[۶۶] کتاب مقدس، خروج ۳۴: ۱_ ۴.
[۶۷] تثنیه ۲۷: ۱ – ۴.
[۶۸] اشعیاء ۳۰: ۸.
[۶۹] حبقوق ۲: ۲.
و در دورههای بعد کتیبهها و الواح فلزی، سنگی و خشتی
[۷۰] قاموس کتاب مقدس، مسترهاکس، ص۷۱۶، «کتاب».
و اغلب برگههای پاپیروس و پوست برای نگاشتن اسفار مقدس به کار میرفتند.
[۷۱] کتاب مقدس، مزامیر ۴۰: ۷.
[۷۲] ارمیا ۳۶: ۲ – ۴.
[۷۳] حزقیال ۲: ۹.
[۷۴] حزقیال ۳ : ۳۱
[۷۵] زکریا ۵: ۱ – ۲.
نسخههای پوستین مربوط به بخشهای گوناگون عهد عتیق در دورههای مختلف تاریخی و از مناطق گوناگون به وسیله کاوشگران باستانشناس یافت شدهاند.
[۷۶] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۵۰ – ۵۷.
پارچههای کتانی به شکل طوماری عریض که در دو طرف آن چوبی برای پیچیدن داشت و آن را در جلدی از پوست میپیچیدند، وسیله دیگری بود که برای نگارش اسفار مقدس از آن استفاده میشد.
[۷۷] قاموس کتاب مقدس، مسترهاکس، ص۷۱۶، «کتاب مقدس».
ترجمههای عهد قدیم
زبان اصلی عهد قدیم، جز بخش کوچکی از آن که به زبان کلدانی (آرامی) و یونانی نگارش یافته عبری باستان است. درباره اینکه تورات نوشته شده در زمان حضرت موسی علیهالسّلام به چه زبانی بوده، دادههای دقیقی در دست نیستند. البته برخی با توجه به یافتههای باستانشناسی به دست آمده از صحرای سینا که تاریخ آن را حدودا ۱۵۰۰ پیش از میلاد تخمین زدهاند، زبان آن را سینایی (از زبانهای سامی و نزدیک به زبان فنیقی) دانستهاند.
[۷۸] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۴۷.
پس از ترجمه سبعینیه که قدیمیترین ترجمه عهد عتیق به زبان یونانی است ترجمههای دیگری هم به زبان یونانی صورت گرفت.
[۷۹] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۶۲ – ۶۴.
امروزه نسخههای خطی متعددی از ترجمه سبعینیه در کتابخانهها و موزههای کشورهای مختلف نگهداری میشوند.
[۸۰] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۶۶ – ۶۸.
در پی حضور درازمدت یهودیان در جوامع دیگر (مانند دوران اسارت بابلی) و نیز گسترش مسیحیت در میان اقوام و ملل گوناگون، عهد قدیم در دورههای مختلف تاریخی و با هدف تامین نیاز مؤمنان، به زبانهای مختلف آرامی، سریانی، لاتینی، قبطی، حبشی، ارمنی، انگلیسی، عربی و فارسی ترجمه شد.
[۸۱] قاموس کتاب مقدس، مسترهاکس، ص۷۲۱ – ۷۲۲ «کتاب مقدس».
[۸۲] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۶۰ – ۶۴.
[۸۳] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۶۹ – ۸۳.
[۸۴] کتاب مقدس، ص۴۹ – ۵۰.
تورات و بخشهای آن
«تورات» در رایجترین کاربرد آن به ۵ سِفر (کتاب) نخستِ «عهد قدیم» اطلاق میشود. عنوان «سِفر تورات»
[۸۵] کتاب مقدس، یوشع ۱: ۸.
و «تورات»
[۸۶] کتاب مقدس، متی ۱۲: ۵.
[۸۷] لوقا ۱۶: ۱۶.
[۸۸] یوحنا ۷: ۱۹.
در خود کتاب مقدس درباره اسفار پنج گانه یا بخشی از آنها به کار رفته است. افزون بر آن، عناوین دیگری نیز در این باره به کار رفتهاند. شریعت،
[۸۹] کتاب مقدس، عزراء ۱۰: ۳.
شریعت موسی،
[۹۰] کتاب مقدس، دانیال ۹: ۱۱.
[۹۱] لوقا ۲: ۲۲.
[۹۲] یوحنا ۷: ۲۳.
سِفر موسی،
[۹۳] کتاب مقدس، نحمیا ۱۳: ۱.
[۹۴] دوم تواریخ ۳۵ : ۱۲.
سِفر شریعت موسی،
[۹۵] کتاب مقدس، نحمیا ۸: ۱.
سِفر شریعت پروردگار،
[۹۶] کتاب مقدس، دوم تواریخ ۱۷: ۹.
[۹۷] کتاب مقدس، دوم تواریخ ۳۴: ۱۴.
[۹۸] نحمیا ۸: ۱۸.
سِفر تورات موسی،
[۹۹] کتاب مقدس، یوشع ۸: ۳۱.
[۱۰۰] کتاب مقدس، یوشع ۲۳: ۶.
[۱۰۱] کتاب مقدس، یوشع ۱۴: ۶.
کتاب ناموس
[۱۰۲] کتاب مقدس، غلاطیان ۳: ۱۰.
و کتاب موسی
[۱۰۳] کتاب مقدس، مرقس ۱۲: ۲۶.
از این قبیلاند. پنج کتاب نخست عهد عتیق، از سِفرهای پیدایش، خروج، لاویان، اَعداد و تثنیه تشکیل میشوند. این نامها و عناوین پنج گانه که به نوعی برگرفته از ترجمه سبعینیهاند، در نسخه عبریِ عهد عتیق با نامهایی دیگر آمدهاند.
سفر پیدایش
داستان آفرینش آدم و حوا ، برخورداری آنان از محیطی آرام و پرنعمت و خروج و هبوطشان در پی نافرمانی، تاریخ و سرگذشت هابیل و قابیل ، حضرت نوح ، ابراهیم ، اسماعیل ، اسحاق ، یعقوب ، یوسف علیهمالسّلام و برادران او و سکونت آنان در مصر به گونهای پیوسته و داستانی در سفر پیدایش آمدهاند. این کتاب که «دوره ماقبل تاریخ یهود» (عصر آدم و نوح نبی) و دوران ابراهیم علیهالسّلام (حدود ۱۹۰۰ق. م.) تا دوره یوسف علیهالسّلام (حدود ۱۵۵۰ ق. م.) را روایت میکند، با وفات یوسف علیهالسّلام در مصر پایان میپذیرد.
[۱۰۴] کتاب مقدس، پیدایش، مقدمه.
[۱۰۵] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۹۳ – ۱۱۳.
[۱۰۶] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۳۲ – ۳۳.
سِفر خروج
سفر خروج در ادامه تاریخ بنی اسرائیل، با جهشی تاریخی و بدون گزارش رخدادهای پس از وفات یوسف علیهالسّلام تا ولادت موسی علیه السلام؛ به روایت آزار و اذیت شدید بنی اسرائیل و بردگی آنان به دست حاکمان جدید، تولد و بعثت حضرت موسی علیهالسّلام و درگیریهای وی با فرعون ، ماجرای خروج بنی اسرائیل از مصر و غرق شدن فرعونیان در دریا و نافرمانی و سرگردانی ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابان میپردازد. در این مدت ۱۰ فرمان آمد و حضرت موسی علیهالسّلام احکام دیگری را نیز برای قوم خود آورد؛ توضیح بیشتر اینکه ۱۰ فرمان فهرست ده گانهای از دستورات مذهبی است که در قالب دو لوح سنگی و سه ماه پس از خروج بنی اسرائیل از مصر در کوه سینا بر موسی علیهالسّلام نازل شد. این فرمانها محور شریعت یهود به شمار میروند.
[۱۰۷] هفت آسمان، ش ۱۴، ص۲۰۴ «ده فرمان».
تاریخ وقوع این رخدادها حدود سال ۱۲۵۰ قبل از میلاد است.
[۱۰۸] کتاب مقدس، خروج، «مقدمه».
[۱۰۹] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۱۱۵ – ۱۱۷.
[۱۱۰] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۱۲۱ – ۱۲۵.
[۱۱۱] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۳۳.
سِفر لاویان
نام سِفر لاویان از نام «سبط لاوی» گرفته شده است. کاهنان بنی اسرائیل همه از این سبط بودند و چون این کتاب بیشتر درباره احکام کهانت و وظایف کاهنان سخن گفته، به این نام خوانده شده است. احکام دیگری مانند احکام خوردنیهای پاک و ناپاک، حلال و حرام و نیز احکام روز سَبْت (شنبه) در این کتاب آمدهاند.
[۱۱۲] کتاب مقدس، لاویان، مقدمه.
[۱۱۳] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۱۴۹ – ۱۶۱.
این کتاب اصولاً کتاب شریعت است که شعائر و قوانین رایج در دین حضرت موسی علیهالسّلام را دربرمی گیرد.
[۱۱۴] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۳۳.
سِفر اَعداد
سِفر اَعداد سرگذشت سرگردانی بنی اسرائیل در بیابان را بیان میکند. آنها در پی سرپیچی از فرمان خداوند مبنی بر نبرد با ساکنان سرزمین موعود، ۴۰ سال سرگردان و آواره شدند. این کتاب آمار دقیقی از شمار جمعیت اسباط بنی اسرائیل را ارائه میدهد؛ همچنین احکام و دستورات فقهی متعددی در آن آمدهاند.
[۱۱۵] کتاب مقدس اعداد، مقدمه.
[۱۱۶] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۱۶۳ – ۱۶۸.
سِفر تثنیه
تثنیه به معنای تکرار است، زیرا احکام و دستورات کتابهای دیگر دوباره در این کتاب بازگو شدهاند. گزارشهای این کتاب از پایان دوره سرگردانی بنی اسرائیل و رسیدن آنان به کنار رود اردن و مرز سرزمین موعود آغاز میشوند. در این مکان حضرت موسی علیهالسّلام احکام را برای قوم بنی اسرائیل یادآوری و جانشین خود را تعیین میکند. در پایان این کتاب، وفات حضرت موسی و عزاداری بنی اسرائیل برای او گزارش شده است.
[۱۱۷] کتاب مقدس تثنیه، مقدمه.
[۱۱۸] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۱۷۶_ ۱۷۳.
تاریخ نگارش تورات (اسفار پنج گانه)
درباره نویسنده و تاریخ نگارش تورات سه دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه دانشمندان سنتی یهود
بر اساس گزارش تلمود و اعتقاد دانشمندان سنتی یهود، حضرت موسی علیهالسّلام تورات را در کوه سینا دریافت کرد و به نگارش درآورد و آن را پس از خود به یوشع علیهالسّلام سپرد و یوشع آن را به پیران دانشمند و پیران به انبیا و ایشان به اعضای انجمن کبیر سپردند.
[۱۱۹] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۴۱.
[۱۲۰] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۸۴ – ۸۵.
[۱۲۱] گنجینهای از تلمود، ص۱۴۴.
در اثبات این دیدگاه به گزارشهای خود کتاب مقدس استناد شده است.
[۱۲۲] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۴۱ ـ ۴۲.
[۱۲۳] قاموس الکتاب المقدس، بطرس عبدالملک و دیگران، ص۳۴۸.
برخی از این دسته صاحب نظران، پذیرفتهاند که همه بخشهای اسفار پنج گانه، نوشته خود حضرت موسی علیهالسّلام نیست؛ اما بر این باورند که اصل و اساس تورات نوشتههای اوست و اگر دیگران چیزی بر آن افزوده و بخشی یا همه آن را بازنویسی کردهاند، همه با هدایت الهی و روح القدس بوده است
[۱۲۴] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۴۲ – ۴۳.
؛ همچنین صاحبان این دیدگاه پذیرفتهاند که تورات موسی علیهالسّلام به وسیله نَبُوخَذ نُصَّر (بُخْتُ نُصَّر) و در زمان محاصره اورشلیم در آتش سوخت و عزراء کاهن با هدایت روح القدس دوباره آن را نگاشت.
[۱۲۵] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۸۵.
تورات (اسفار پنج گانه) مقدسترین کتاب از مجموعه عهد عتیق است و فرقه سامریان که هنوز بقایای آنان در برخی روستاهای فلسطین هستند، فقط وحیانی بودن این بخش را میپذیرند.
[۱۲۶] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۳۱ – ۳۲.
نقد دیدگاه مذکور
این دیدگاه درباره نویسنده و تاریخ نگارش تورات بعدها با نقد برخی از دانشمندان یهود روبه رو شد. ابراهیم بن عزراء (۱۰۸۹ ـ ۱۱۶۴ م.) برای نخستین بار کتابت تورات موجود (اسفار پنج گانه) به وسیله حضرت موسی علیهالسّلام را با زبان رمزـ به سبب هراس از اتهام بدعتگذاری ـ رد کرد. باروخ اسپینوزا (م. ۱۶۷۷ م.) رمزهای او را باز کرد و از آن استفاده کرد که بر اساس شواهدی گوناگون از خود تورات، نویسنده آن حضرت موسی علیهالسّلام نیست، بلکه شخص دیگری قرنها پس از وی آن را نوشته است. اسپینوزا شواهد مهم تر دیگری از تورات میآورد که ابن عزراء به آن توجه نکرده است.
[۱۲۷] کتاب مقدس، ص۵۶ – ۶۲.
[۱۲۸] هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ – ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».
او به برخی از حوادث
[۱۲۹] کتاب مقدس، پیدایش، ۳۶: ۳۱.
[۱۳۰] خروج، ۱۶: ۳۵.
[۱۳۱] یوشع، ۵: ۱۲.
و نامهای
[۱۳۲] کتاب مقدس، پیدایش، ۱۴: ۱۴.
[۱۳۳] داوران، ۱۸: ۲۹.
یاد شده در تورات استناد میکند که بعد از زمان موسی علیهالسّلام پدید آمده است. گزارش زمان و مکان مرگ و دفن موسی علیه السلام؛ عزاداری بنی اسرائیل برای او و جملههایی مانند «پیامبری مانند موسی تا به حال در بنی اسرائیل برنخاسته» و «احدی قبر او را تا امروز ندانسته است»
[۱۳۴] کتاب مقدس، تثنیه ۳۴: ۱ – ۱۰.
از این قبیلاند که نمیتوانند نوشته خود حضرت موسی علیهالسّلام باشند.
[۱۳۵] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۸۵.
[۱۳۶] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۹۶ – ۱۰۳.
[۱۳۷] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۱۱۹ – ۱۲۰.
[۱۳۸] هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ – ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه».
اسپینوزا نتیجه میگیرد که تورات موسی علیهالسّلام غیر از اسفار پنج گانه موجود، بسیار کمتر از آن و کاملاً متفاوت با آن است و نویسنده اسفار مزبور، آن را در جای مناسب، لابه لای نوشتههای خود گنجانده است. به اعتقاد اسپینوزا اسفار پنج گانه پس از دوران اسارت بابلی (۵۳۸ ق. م.) و به احتمال قوی به دست عزراء نوشته شده است.
[۱۳۹] هفت آسمان، ش ۱، ص۱۰۱ – ۱۱۶، «مصنف واقعی اسفار پنج گانه»
بررسی انتقادی کتاب مقدس
در قرن نوزدهم و در پی عصر روشنگری در اروپا، درباره کتاب مقدس نیز بررسیهای انتقادی صورت گرفت که امروزه به «نقد تاریخی کتاب مقدس» معروفاند. پژوهشگران و نقادان کتاب مقدس در این دوره با تجزیه و تحلیل دقیق و نقادانه مجموعه تورات بر آن شدند که اسفار پنج گانه تورات دست کم از ۴ منبع اصلی در زمانهای گوناگون به وجود آمدهاند. این دیدگاه که به تدریج پذیرش عام یافت، نظریه «منابع تورات» نامیده شد. منابع یاد شده برای سهولت بیشتر با حروف J (: یَهُوَهای)، E (: اِلوهیمی) D (: کاهنی) و P (: تثنیهای) نامگذاری شدند که هر یک بیانگر خطوطکلی یا منابع دورهای خاص است. آمدن نام خدا در منبع نخست به صورت «یَهُوَه» و در دومی به صورت «الوهیم»؛ تمرکز منبع سوم بر احکام معبد و کاهنان و منبع بودن چهارمی برای سفر «تثنیه» سبب این نامگذاری هاست.
[۱۴۰] کتاب مقدس، ص۶۲ – ۶۴.
[۱۴۱] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۸۵ – ۸۸.
[۱۴۲] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۳۲ – ۳۳.
منابع مزبور، زبان، اندیشههای دینی و تاریخ پیدایش متفاوتی دارند؛ منبع یهوهای با قدمتی بیشتر، در زمان حضرت داود علیهالسّلام (۹۷۵ ـ ۱۰۱۵ق. م.) و سلیمان علیهالسّلام (۹۳۳ – ۹۷۵ ق. م.)؛ منبع الوهیمی پس از حضرت سلیمان علیهالسّلام و تجزیه کشور یهود به شمال و جنوب، در بخش شمالی، منبع تثنیهای در «یوشیا» (۶۹۰ ـ ۶۴۰ ق. م.) و منبع کاهنی در دوره اسارت بابلی نوشته شده است. بر اساس این دیدگاه، تورات موجود (اسفار پنج گانه) پس از دوره اسارت بابلی (۵۳۸ ق. م.) و از ترکیب منابع یاد شده پدید آمده است.
[۱۴۳] المدخل الی الکتاب المقدس، القس صموئیل یوسف، ج۲، ص۱۶ – ۳۹.
[۱۴۴] دین یهود در جهان مذهبی، ریچارد بوشی، کنت دالرهاید، ترجمه: عبدالرحیم موگهی، ج۲، ص۶۰۴.
البته این نظریه با انتقاداتی نیز روبه روست.
[۱۴۵] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۸۸ – ۸۹.
امروزه بیشتر دانشمندان سنتی یهود و مسیحی پذیرفتهاند که اسفار پنج گانه نمیتواند نوشته حضرت موسی علیهالسّلام باشد؛ توماس میشل از فرقه سنّتگرای «ژزونیت» مسیحی معتقد است که تورات، ۵ سده پیش از میلاد، به وسیله شخصی ناشناس و با الهام الهی نوشته شده است.
[۱۴۶] المدخل الی العهد القدیم، القس صموئیل یوسف، ص۸۹ – ۹۰.
[۱۴۷] کتاب مقدس، ص۶۵۶۴.
[۱۴۸] کلام مسیحی، توماس میشل، ترجمه: توفیقی، ص۳۲.
البته دلیلی بر الهامی بودن آن اقامه نمیشود.
تورات از دیدگاه قرآن
نام، تاریخ، ویژگیها و آموزههای تورات بازتاب گستردهای در قرآن یافتهاند. قرآن کریم افزون بر واژه تورات، با تعابیر و عناوین دیگری مانند کتاب موسی علیه السلام؛ الواح، صحف موسی علیهالسّلام و جز آن نیز به کتاب آسمانی حضرت موسی علیهالسّلام و آموزههای وحیانی نازل شده بر وی اشاره کرده است. نسبت این عناوین با تورات، مورد توجه و اهتمام مفسران قرار گرفته است؛ همچنین تنوع تعابیر قرآن در این باره و چرایی آن میتواند پرسش برانگیز و جالب توجه باشد.
بسامد و طبقه بندی آیات
بررسی آیات نشان میدهد که قرآن کریم از عناوینی متفاوت برای اشاره به تعالیم وحیانی نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام و کتاب مقدس یهودیان استفاده کرده است. این عناوین را میتوان به نوعی بازتابی از تکامل و تحول تاریخی در کتاب یاد شده و عناوین اطلاق شده بر آن دانست؛ همچنین تفاوت تعابیر و عناوین به کار رفته به سبب جهات مختلفی است. این عناوین و تعابیر براساس ترتیب تاریخی عبارتاند از:
الواح موسی علیهالسّلام
نخستین تعبیری که قرآن کریم برای اشاره به مجموعه مشخصی از تعالیم وحیانی نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام به کار برده، عبارت کلی و مبهم «ما ءاتَیتُکَ» در آیه ۱۴۴ اعراف
[۱۴۹] اعراف/سوره۷، آیه۱۴۴.
است. بر اساس این آیه و آیات پیشین خداوند در میقات از گزینش موسی علیهالسّلام به رسالت و همسخنی خویش سخن گفته و از او میخواهد، آنچه را که به وی داده است بگیرد.
سیاق این آیات و آیات بعدی نشان میدهد که مراد از این تعبیر مبهم، همان الواح است؛ توضیح اینکه قرآن کریم در ادامه از الواحی یاد میکند که در میقات بر حضرت موسی علیهالسّلام نازل شد. الواح مزبور مجموعهای از دستورهای کلی و کامل الهی را دربرداشت و خداوند از موسی علیهالسّلام خواست که آن را با قدرت گرفته، به قوم خویش فرمان دهد تا بر اساس آن عمل کنند.
[۱۵۰] اعراف/سوره۷، آیه۱۴۳ ۱۴۵.
بر پایه گزارش کتاب مقدس نیز خداوند از موسی علیهالسّلام خواست تا بر فراز کوه رفته، با فراگرفتن قوانین و دستورات نوشته شده بر الواح سنگی، آنها را به بنی اسرائیل بیاموزد.
[۱۵۱] کتاب مقدس، خروج ۲۰: ۱ – ۲۶.
مفسران درباره این همانی تورات و الواح، دیدگاه یکسانی ندارند؛ بیشتر آنها، الواح را همان تورات دانستهاند.
[۱۵۲] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۴، ص۵۳۹.
[۱۵۳] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۴، ص۳۵۴.
به اعتقاد دستهای دیگر، الواح بخشی از تورات است که پیش از آن نازل شده است.
[۱۵۴] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، محمود بن عمر، ج۲، ص۶۶۸.
[۱۵۵] تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۲، ص۲۵۶.
نکته شایان توجهی که میتواند به نوعی مؤید دیدگاه دوم نیز باشد، این است که آیات مربوط به نزول الواح در ضمن گزارش بخشی از تاریخِ بنی اسرائیل و ماجرای رفتن حضرت موسی علیهالسّلام به میقات آمده است. این دوره، مربوط به ماههای نخست پس از خروج از مصر است، بر این اساس به احتمال زیاد، الواح، فقط بخشی کوچک و در عین حال اصول آموزههای نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام را دربرداشت. مفسرانی چون زمخشری محتوای الواح را ۱۰ آیه (۱۰ فرمان) دانستهاند که در تورات وجود دارند،
[۱۵۶] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، محمود بن عمر، ج۲، ص۶۶۸.
بنابراین نام نبردن قرآن از تورات در این دوره تاریخی، میتواند به این معنا باشد که این نام در دورههای بعدی بر آموزههای وحیانی نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام اطلاق شد و مجموعهای که تورات شامل آن میشود به مراتب کامل تر و گسترده تر از آموزههای الواح است.
کتاب موسی علیهالسّلام
در شماری از آیات، از کتاب حضرت موسی علیهالسّلام با همین عنوانِ «کِتاب موسی» و «الکِتاب» یاد شده است. مفسران مراد از «کتاب» یاد شده در این آیات را تورات دانستهاند.
[۱۵۷] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲، ص۴۰۳.
[۱۵۸] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۲۱۵.
[۱۵۹] تفسیر ثعلبی، ثعلبی، احمد بن محمد، ج۱، ص۲۳۲.
وحیانی، نعمت، روشنگر و رحمت بودن کتاب موسی علیهالسّلام و فرود آوردن آن برای هدایت بنی اسرائیل و فرعونیان به سوی مبدا و معاد ، مضامین این آیاتاند.
[۱۶۰] بقره/سوره۲، آیه۵۳.
[۱۶۱] بقره/سوره۲، آیه۸۷.
[۱۶۲] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
[۱۶۳] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۹.
[۱۶۴] قصص/سوره۲۸، آیه۴۳.
راهنما و رحمت بودن کتاب موسی پیش از قرآن، پیدایش اختلاف درباره آن
[۱۶۵] هود/سوره۱۱، آیه۱۱.
[۱۶۶] هود/سوره۱۱، آیه۱۱۰.
[۱۶۷] فصّلت/سوره۴۱، آیه۴۵.
و پنهان کردن بخشی و آشکار ساختن بخشی دیگر از آن توسط یهود، محتوای شمار دیگری از این دسته آیات است.
[۱۶۸] انعام/سوره۶، آیه۹۱.
[۱۶۹] هود/سوره۱۱، آیه۱۷.
[۱۷۰] احقاف/سوره۴۶، آیه۱۲.
این آیات از نظر تاریخی اغلب در ارتباط با گزارش حوادث و اشاره به موضوعاتیاند که معاصر حضرت موسی علیهالسّلام یا نزدیک به آن روی دادهاند. به نظر میرسد عنوان کتاب موسی علیهالسّلام نیز همانند تورات ، اشاره به مجموعهای کامل تر و گسترده تر از الواح باشد.
صحف موسی علیهالسّلام
صُحُف، جمع صحیفه و صحیفه به معنای قطعهای مسطح از گِل خشک شده، سنگ ، مس ، چوب ، پوست دباغی شده، کاغذ و مانند آن است که در دورههای مختلف تاریخی، گونهای از آن برای نوشتن به کار میرفته است.
[۱۷۱] مجمع البحرین، طریحی، فخرالدین بن محمد، ج۲، ص۵۸۷ – ۵۸۸.
[۱۷۲] التحقیق فی کلمات القرآن، مصطفوی، سیدحسن، ج۶، ص۱۹۶ – ۱۹۹، «صحف».
قرآن کریم دو بار از صحف موسی علیهالسّلام یاد میکند.
[۱۷۳] نجم/سوره۵۳، آیه۳۶.
[۱۷۴] اعلی/سوره۸۷، آیه۱۹.
مفسران درباره مراد از آن به اختلاف گراییده و بیشتر مفسران آن را همان تورات دانستهاند.
[۱۷۵] تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج۴، ص۱۶۵.
[۱۷۶] تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج۴، ص۶۷۰.
[۱۷۷] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۱۰، ص۳۳۳.
[۱۷۸] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۹، ص۳۰۰.
کتاب موسی علیهالسّلام،
[۱۷۹] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲۴، ص۳۷۷.
[۱۸۰] الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (تفسیر واحدی)، واحدی، علی بن احمد، ج۲، ص۱۱۹۵.
[۱۸۱] تفسیر بغوی، بغوی، حسین بن مسعود، ج۴، ص۴۷۷.
الواح موسی علیهالسّلام
[۱۸۲] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۲۹، ص۲۷۴.
و اسفار تورات
[۱۸۳] تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، فضل بن حسن، ج۳، ص۴۵۵.
[۱۸۴] الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (تفسیر واحدی)، واحدی، علی بن احمد، ج۲، ص۱۰۴۲.
[۱۸۵] تفسیر بغوی، بغوی، حسین بن مسعود، ج۴، ص۲۵۳.
نیز گفتهاند. برخی نیز آن را نوشتههایی غیر از تورات دانستهاند که پیش از آن نازل شده است.
[۱۸۶] تفسیر السمرقندی، سمرقندی، نصر بن محمد، ج۳، ص۲۹۴.
[۱۸۷] روح المعانی، آلوسی، شهاب الدین، ج۱۵، ص۳۲۳.
بر اساس این دیدگاه که در برخی احادیث اسلامی نیز آمده، صحف موسی علیهالسّلام متشکل از ۱۰ صحیفه و آموزههای آن متفاوت از تورات و فقط شامل پند، حکمت و موعظه بوده است.
[۱۸۸] الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، سیوطی، عبدالرحمن بن ابوبکر، ج۸، ص۴۸۹.
[۱۸۹] تفسیر نور الثقلین، حویزی، عبد علی بن جمعه، ج۵، ص۵۶۱.
[۱۹۰] الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، قرطبی، محمد بن احمد، ج۲۰، ص۲۵.
مفسران همچنین «الصُّحُفِ الاولی»
[۱۹۱] اعلی/سوره۸۷، آیه۱۸.
را اشاره به کتب آسمانی پیش از قرآن از جمله تورات و انجیل دانستهاند.
[۱۹۲] تفسیر السمرقندی، سمرقندی، نصر بن محمد، ج۲، ص۳۹۵.
[۱۹۳] الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، قرطبی، محمد بن احمد، ج۱۱، ص۲۶۴.
[۱۹۴] انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (تفسیر بیضاوی)، بیضاوی، عبدالله بن عمر، ج۴، ص۷۹.
تورات
واژه تورات، ۱۸ بار در ۱۶ آیه از ۷ سوره قرآن به مناسبتهای گوناگون و به صراحت یاد شده است. برخی آیات ضمن تصریح به وحیانی بودن تورات و هدایتگری آن پیش از قرآن، ماهیت الهی و هدف نزول آن را بیان کردهاند.
[۱۹۵] آل عمران/سوره۳، آیه۳.
شماری دیگر از آیات به ارتباط تورات با حضرت مسیح علیهالسّلام و کتاب آسمانی وی پرداختهاند؛ تصدیق تورات از سوی انجیل و حضرت عیسی علیهالسّلام
[۱۹۶] آل عمران/سوره۳، آیه۵۰.
[۱۹۷] مائده/سوره۵، آیه۴۶.
[۱۹۸] صفّ/سوره۶۱، آیه۶.
و تعلیم آن به حضرت عیسی علیهالسّلام
[۱۹۹] آل عمران/سوره۳، آیه۴۸.
[۲۰۰] مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.
از این قبیلاند. این آیات به نوعی در پی آناند که پیوند آیین مسیح علیهالسّلام با دین و کتاب آسمانی پیش از آن را بیان کنند.
جایگاه تورات در میان یهودیان
بخش دیگری از آیات به جایگاه تورات در میان یهودیان و چگونگی تعامل گروهی از آنها و عالمانشان با آن در دوره تاریخی پس از مسیح علیهالسّلام تا زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم پرداختهاند. این آیات نشان میدهند که تورات تا زمان اسلام مبنای داوری پیامبران بنی اسرائیل، ربّانیان و احبار بوده است؛ همچنین گروهی از یهودیان به آن ایمان نداشته، برخلاف آن داوری کردهاند. تشبیه عالمان غیر عامل به تورات، به الاغهایی که بار کتاب دارند، برخوردار شدن یهود از برکات زمین و آسمان در صورت عمل کردن به آموزههای تورات و بی ارزش بودن آنها در غیر این صورت، مضامین برخی دیگر از این آیاتاند.
[۲۰۱] مائده/سوره۵، آیه۴۳ – ۴۴.
[۲۰۲] مائده/سوره۵، آیه۶۶.
[۲۰۳] مائده/سوره۵، آیه۶۸.
[۲۰۴] جمعه/سوره۶۲، آیه۵.
ارتباط تورات با قرآن کریم و پیامبر اکرم
شمار دیگری از آیات که ناظر به دوره بعد از ظهور اسلاماند، به ارتباط تورات با قرآن کریم و پیامبر اکرم پرداختهاند. بر اساس این آیات، از یک سو تورات درباره بعثت و ویژگیهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله؛ پیروان و فراگیر شدن دعوت او بشارت داده است و از سوی دیگر قرآن کریم تورات را تصدیق میکند.
[۲۰۵] اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.
[۲۰۶] فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.
این آیات که در واقع از تایید متقابل دین حضرت موسی علیهالسّلام و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم سخن میگویند، پاسخ به پرسشها و مسائلی هستند که با پیدایش اسلام درباره اصل ارتباط دو دین یاد شده با یکدیگر پدید آمدند.
با گسترش روزافزون اسلام و طرح آموزههای وحیانی جدید که گاه در تعارض با تعالیم رایج یهودیت بودند، چالشهایی گوناگون در این باره پدید آمدند. شماری از آیات مربوط در چنین فضایی و در پاسخ به این چالشها و نقد برخی از عقاید رایج یهودیت، با استناد به خود تورات نازل شدند. نفی یهودی بودن حضرت ابراهیم علیهالسّلام
[۲۰۷] آل عمران/سوره۳، آیه۶۵ – ۶۷.
و اثبات حلال بودن همه خوردنیها پیش از نزول تورات و حرمت برخی از آنها بر یهود به سبب نافرمانی آنها با استناد به خود تورات
[۲۰۸] آل عمران/سوره۳، آیه۹۳.
محتوای این دسته از آیاتاند. در آیه ۱۱۱ توبه
[۲۰۹] توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.
وعده حتمی بهشت به مؤمنانی که در راه خدا، دشمنان را کشته یا خود کشته میشوند، از آموزههای تورات خوانده شده است.
تعابیر کلی کتاب حضرت موسی
قرآن کریم افزون بر موارد یاد شده، در قالب برخی تعابیر کلی نیز به کتاب آسمانی حضرت موسی علیهالسّلام و آموزههای وحیانی نازل شده بر وی اشاره کرده است. تعبیر «ما اوتِیَ موسی»
[۲۱۰] بقره/سوره۲، آیه۱۳۶.
[۲۱۱] آل عمران/سوره۳، آیه۸۴.
[۲۱۲] قصص/سوره۲۸، آیه۴۸.
[۲۱۳] تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۱۴۱.
[۲۱۴] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۱۹، ص۵۸۷.
[۲۱۵] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۴۰۵.
از این قبیل است. آیات دربردارنده این تعبیر در نقد دیدگاه اهل کتاب که از ایمان به آموزههای وحیانی پیامبران خویش و انکار انبیای دیگر و آموزههای آنان سخن میگفتند، نازل شده است. بر اساس این آیات آموزههای وحیانی حضرت موسی علیهالسّلام بخشی از آموزههای وحیانی پیش از قرآناند و مسلمانان باید به آنها نیز ایمان داشته باشند؛ همچنین با تعابیری مانند «الَّذی بَینَ یَدَیه»
[۲۱۶] انعام/سوره۶، آیه۹۲.
[۲۱۷] یونس/سوره۱۰، آیه۳۷.
[۲۱۸] یوسف/سوره۱۲، آیه۱۱۱.
و «لِما بَینَ یَدَیهِ»
[۲۱۹] احقاف/سوره۴۶، آیه۳۰.
به کتابهای آسمانی پیشین از جمله تورات و تصدیق آنها از سوی قرآن اشاره شده است.
[۲۲۰] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۱۰، ص۳۷۹.
[۲۲۱] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۹، ص۲۸۴.
[۲۲۲] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۹، ص۱۳۹.
تعابیری مانند «لِما مَعَهُم»
[۲۲۳] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲، ص۴۰۳.
[۲۲۴] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۳۰۵.
[۲۲۵] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۳، ص۶۱۶.
و «لِما مَعَکُم»
[۲۲۶] بقره/سوره۲، آیه۴۱.
[۲۲۷] بقره/سوره۲، آیه۸۹.
[۲۲۸] بقره/سوره۲، آیه۹۱.
[۲۲۹] آل عمران/سوره۳، آیه۸۱.
[۲۳۰] نساء/سوره۴، آیه۴۷.
تعابیر کلی دیگریاند که قرآن کریم برای اشاره به کتب آسمانی اهل کتاب مانند تورات، انجیل و جز آنها استفاده کرده است.
[۲۳۱] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۱، ص۵۶۰.
[۲۳۲] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۸، ص۴۴۰.
[۲۳۳] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۳، ص۲۱۵.
[۲۳۴] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۳، ص۹۹.
برخی مفسران این تعابیر را اشاره به مجموع عهدین دانستهاند.
[۲۳۵] تفسیر الاصفی، فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، ج۱، ص۵۲.
[۲۳۶] تفسیر ابن عبدالسلام، ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام، ج۱، ص۱۲۱.
[۲۳۷] تفسیر ابن عبدالسلام، ابن عبدالسلام، عبدالعزیز بن عبدالسلام، ج۱، ص۱۴۴.
[۲۳۸] روح المعانی، آلوسی، شهاب الدین، ج۱، ص۲۴۴.
مخاطب و مشارالیه این آیات نیز اهل کتابِ عصر نزولاند.
تورات از مصادیق «الکتاب»
افزون بر آنچه گفته شد، گاهی تورات، از مصادیق حتمی و مورد اشاره «الکِتاب» در ترکیبهایی چون «اَهل الکِتاب»
[۲۳۹] آل عمران/سوره۳، آیه۶۴ ۶۵.
[۲۴۰] نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.
و «الَّذینَ اوتوا الکِتـبَ»
[۲۴۱] بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.
[۲۴۲] نساء/سوره۴، آیه۴۷.
[۲۴۳] نساء/سوره۴، آیه۱۳۱.
[۲۴۴] مائده/سوره۵، آیه۵.
و مانند آن است. تاکید بر باورهای مشترک میان اهل کتاب و مسلمانان، نقد برخی از باورهای آنان و اثبات حقانیت برخی از آموزههای وحیانی قرآن با استناد به عقاید دینی و تاریخی خود اهل کتاب و نیز بیان شماری از احکام مربوط به تعامل مسلمانان با آنها مضامین این دسته از آیاتاند. مخاطبان این آیات در درجه نخست یهودیان و مسیحیان شبه جزیره عرب بودند که با عنوان اهل کتاب شناخته میشدند؛ توضیح اینکه ساکنان شبه جزیره عرب در آستانه بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به دو گروه عمده «اهل کتاب» و «امیها» قسمت میشدند.
[۲۴۵] آل عمران/سوره۳، آیه۲۰.
گروه نخست که اقلیت پراکنده یهودیان و مسیحیان را شامل میشد،
[۲۴۶] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۶، ص۲۸۱.
برخلاف دسته دوم، دارای کتاب و تعالیم دینی، فرهنگ مکتوب و نیز عالمانی آشنا به خواندن و نوشتن بودند، بر این اساس میتوان واژه «کتاب» در ترکیبهایی مانند «اَهل الکِتاب» را اشاره به مجموع «عهدین» موجود در عصر نزول نیز دانست.
نتیجه تعابیر بکار رفته
از مجموع عناوین و تعابیر به کار رفته درباره آموزههای وحیانی نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام و کتاب مقدس یهودیان میتوان نتیجه گرفت که الواح در همان ماههای نخستِ بعد از خروج بنی اسرائیل از مصر نازل شد، در حالی که نزول آیات آغازین وحی بر حضرت موسی علیهالسّلام با آغاز رسالت وی، هنگام بازگشت از مدین ، همزمان بود.
[۲۴۷] طه/سوره۲۰، آیه۱۳ ۲۴.
در زمان حضور آن حضرت در مصر و رویاروییهایی که با فرعونیان داشت، همچنین پس از خروج از مصر، به ویژه در دوران سرگردانی ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابانهای اطراف سرزمین مقدس مجموعه وسیعی از آیات الهی بر حضرت موسی علیهالسّلام نازل گردید،
[۲۴۸] بقره/سوره۲، آیه۶۷ ۷۳.
[۲۴۹] مائده/سوره۵، آیه۲۱ ۲۶.
[۲۵۰] اعراف/سوره۷، آیه۱۱۷.
[۲۵۱] اعراف/سوره۷، آیه۱۶۰.
[۲۵۲] یونس/سوره۱۰، آیه۸۷ ۸۹.
[۲۵۳] طه/سوره۲۰، آیه۷۷.
[۲۵۴] طه/سوره۲۰، آیه۸۳ ۸۵.
[۲۵۵] شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰ ۱۵.
[۲۵۶] شعراء/سوره۲۶، آیه۶۳.
بر این اساس میتوان گفت که الواح همان ۱۰ فرمان است که تنها بخشی از تورات و اصلیترین و کلیترین آموزههای آن را دربردارد و تورات به مجموع آیات نازل شده بر آن حضرت از آغاز بعثت تا پایان عمر وی گفته میشود. به احتمال زیاد همه آیات نازل شده، در زمان خود حضرت موسی علیهالسّلام به نوعی مکتوب شدهاند که صحف موسی میتواند اشاره به آن باشد.
نکته
نکته شایان توجه دیگر اینکه برخلاف آنچه در منابع حدیثی و تفسیری آمده و شهرت دارد، در هیچ یک از آیات قرآن کریم ، کتاب نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام با عنوان تورات یاد نشده است؛ با این توضیح که مضامینی مانند «اِنّا اَنزَلنَا التَّورهَ اِلی موسی» یا «آتینا موسی التوراه» به کار نرفته و آیات نازل شده بر وی اغلب با عنوان «الواح» و «کتاب موسی» آمده است. در حالی که آیات نازل شده بر حضرت عیسی علیهالسّلام و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به صراحت با عنوان انجیل و قرآن یاد شدهاند. «وقَفَّینا بِعیسَی ابنِ مَریَمَ وءاتَینـهُ الاِنجیلَ…» ،
[۲۵۷] حدید/سوره۵۷، آیه۲۵ ۲۷.
[۲۵۸] انعام/سوره۶، آیه۱۹.
[۲۵۹] یونس/سوره۱۰، آیه۳۷.
بر این اساس میتوان گفت که کتاب نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام نه در زمان خود آن حضرت بلکه به احتمال بسیار زیاد در دورههای بعدی به نام تورات خوانده شده است.
تاریخ تورات
تورات، کتابی آسمانی
قرآن کریم بعثت حضرت موسی علیهالسّلام را ادامه «ارسال رسل و انزال کتب» خوانده، بر نزول کتاب آسمانی بر وی تصریح میکند.
[۲۶۰] نساء/سوره۴، آیه۱۶۳ ۱۶۵.
[۲۶۱] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
قرآن هرچند نام کتاب وی را تورات نخوانده و تورات را غالبا به عنوان کتاب آسمانی قوم بنی اسرائیل و یهود یاد کرده است، بر اساس دیدگاه قریب به اتفاق مسلمانان، کتاب وی تورات نام داشته است.
[۲۶۲] تفسیر ثعلبی، ثعلبی، احمد بن محمد، ج۱، ص۲۳۲.
[۲۶۳] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۲۱۵.
[۲۶۴] زادالمسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، ج۱، ص۶۵.
قرآن کریم به صراحت تورات را کتابی آسمانی میخواند که همانند قرآن و انجیل و پیش از آن دو برای هدایت مردم از سوی خداوند نازل شده است:
[۲۶۵] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۶، ص۱۶۱.
[۲۶۶] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۲، ص۲۳۵-۲۳۶.
[۲۶۷] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۳، ص۱۹۷ – ۱۹۸.
«نَزَّلَ عَلَیکَ الکِتـبَ بِالحَقِّ مُصَدِّقـًا لِما بَینَ یَدَیهِ واَنزَلَ التَّورهَ والاِنجیل• مِن قَبلُ هُدیً لِلنّاسِ واَنزَلَ الفُرقانَ…» ،
[۲۶۸] آل عمران/سوره۳، آیه۳ ۴.
[۲۶۹] مائده/سوره۵، آیه۴۴.
[۲۷۰] انعام/سوره۶، آیه۹۱.
[۲۷۱] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
[۲۷۲] اسراء/سوره۱۷، آیه۲.
بنابراین میتوان گفت که قرآن با تصریح به منشا وحیانی تورات، بشری بودن
[۲۷۳] تفسیر المنار، رضا، محمد رشید، ج۳، ص۱۲۹.
[۲۷۴] التحقیق فی کلمات القرآن، مصطفوی، سیدحسن، ج۱۲، ص۴۰.
[۲۷۵] الفرقان، صادقی، محمد، ج۳، ص۱۲.
آن را نفی میکند، در نتیجه تورات موجود که افراد بشری، در نگارش، تدوین و تحولات آن دست داشتهاند، نمیتواند، عینا همان کتاب نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام باشد
[۲۷۶] تفسیر المنار، رضا، محمد رشید، ج۳، ص۱۲۹.
[۲۷۷] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۳، ص۱۹۷ – ۱۹۸.
؛ همچنین تورات یاد شده در قرآن، بخشهای دیگر عهد قدیم را دربرنمی گیرد.
یادکرد تورات در کنار انجیل و قرآن
از سوی دیگر یادکرد تورات در کنار انجیل و قرآن و به عنوان «کتاب»؛ موجودیت و واقعیت خارجی آن به عنوان مجموعهای از تعالیم آسمانی را ثابت میکند؛ از تورات ۱۱ بار به عنوان زوج انجیل
[۲۷۸] آل عمران/سوره۳، آیه۳.
[۲۷۹] آل عمران/سوره۳، آیه۴۸.
[۲۸۰] آل عمران/سوره۳، آیه۶۵.
[۲۸۱] مائده/سوره۵، آیه۶۶.
[۲۸۲] مائده/سوره۵، آیه۶۸.
[۲۸۳] مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.
[۲۸۴] اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.
[۲۸۵] توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.
و سه بار در کنار انجیل و قرآن یاد شده است.
[۲۸۶] آل عمران/سوره۳، آیه۳ – ۴.
[۲۸۷] مائده/سوره۵، آیه۴۴ – ۴۸.
[۲۸۸] فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.
البته، قرآن فقط نزول مجموعهای از آیات وحیانی به نام تورات و نه کتاب به معنای شناخته شده آن را تایید میکند و درباره صورت مکتوب و نگارش یافتن آن در زمان حیات موسی علیهالسّلام به دست یا املای وی، نفیا و اثباتا، گزارشی ندارد، هر چند بر اساس تفسیری که «الواح موسی» را همان تورات یا دربردارنده اصول تعالیم آن میداند، تورات یا آموزههای محوری و بنیادین آن در قالب الواحی مکتوب بوده است
[۲۸۹] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، محمود بن عمر، ج۲، ص۶۶۸.
[۲۹۰] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۲۳۳.
[۲۹۱] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۳، ص۳۷۳.
[۲۹۲] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۲۱۲.
[۲۹۳] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۴، ص۳۵۴.
[۲۹۴] اعراف/سوره۷، آیه۱۴۴ ۱۴۵.
؛ همچنین دستهای از مفسران مراد از آیات ۲ ـ ۳ طور
[۲۹۵] طور/سوره۵۲، آیه۲ ۳.
را صورت مکتوب تورات
[۲۹۶] تفسیر ثعلبی، ثعلبی، احمد بن محمد، ج۹، ص۱۲۳.
[۲۹۷] زاد المسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، ج۴، ص۱۷۵.
[۲۹۸] انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (تفسیر بیضاوی)، بیضاوی، عبدالله بن عمر، ج۵، ص۲۴۴.
بر روی پوست
[۲۹۹] تفسیر سمعانی، ابومظفر سمعانی، منصور بن محمد، ج۵، ص۲۶۶ – ۲۶۷.
[۳۰۰] الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، قرطبی، محمد بن احمد، ج۱۷، ص۵۹.
[۳۰۱] انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (تفسیر بیضاوی)، بیضاوی، عبدالله بن عمر، ج۵، ص۲۴۴.
دانستهاند که هنگام تلاوت گشوده میشد: «والطّور• وکِتـبٍ مَسطور• فی رَقٍّ مَنشور». تفسیر کتاب به تورات با سوگند به کوه طور (محل نزول الواح) در آیه نخست، سازگاری و تناسب بیشتری دارد.
[۳۰۲] ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم (تفسیر ابی السعود)، ابوالسعود، محمدبن محمد، ج۸، ص۱۴۶.
[۳۰۳] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۹، ص۶.
کیفیت نزول
قرآن درباره نزول دفعی یا تدریجی تورات سخن صریحی ندارد؛ اما اکثر قریب به اتفاق مفسران مسلمان ، معتقد به نزول دفعی توراتاند واین دیدگاه در میان آنان بسیار مشهور و پذیرفته شده است،
[۳۰۴] تفسیر ثعلبی، ثعلبی، احمد بن محمد، ج۱، ص۲۳۲.
[۳۰۵] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۱، ص۲۶۷.
[۳۰۶] تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۱۲۵.
به گونهای که آلوسی، دیدگاه مقابل آن را ناشی از کم اطلاعی خوانده است.
[۳۰۷] روح المعانی، آلوسی، شهاب الدین، ج۱۰، ص۱۵-۱۶.
شمار چشمگیری از مفسران معتقد به این نظریه، با اقتباس از دیدگاه راغب (م. ۵۰۲ ق.) و زمخشری (م. ۵۳۸ ق.) که تنزیل را بیانگر نزول تدریجی، ولی کاربرد انزال را اعم از دفعی و تدریجی دانستهاند،
[۳۰۸] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، محمود بن عمر، ج۱، ص۹۶.
کاربرد واژه «انزال» درباره تورات و انجیل را دلیل دفعی بودن نزول آن دو میدانند.
[۳۰۹] تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۱۶۹.
[۳۱۰] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۵، ص۲۵۴.
[۳۱۱] الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، قرطبی، محمد بن احمد، ج۴، ص۵.
مستند این گروه در تفاوت معنایی «انزال» و «تنزیل»؛ کاربرد هر دو تعبیر درباره قرآن است که اولی را اشاره به نزول دفعی آن در شب قدر و دومی را بیانگر نزول تدریجی آن در مدت ۲۳ سال دانستهاند. دراین دیدگاه به آیه ۳۲ فرقان
[۳۱۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۳۲.
نیز استناد شده است: «وقالَ الَّذینَ کَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَیهِ القُرءانُ جُملَهً واحِدَهً…»؛ با این توضیح و برداشت که نزول دفعی تورات و انجیل در میان مشرکان قریش ، مسلم و پذیرفته شده بود و آنان بر همین اساس بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم خرده میگرفتند که چرا قرآن نیز همانند تورات یکباره بر وی نازل نشده است.
[۳۱۳] تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج۳، ص۲۳۳ – ۲۳۴.
[۳۱۴] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۱۹، ص۲۶۵.
[۳۱۵] تفسیر ثعلبی، ثعلبی، احمد بن محمد، ج۷، ص۱۳۲.
به اعتقاد شماری از مفسران در آیه ۴۸ قصص
[۳۱۶] قصص/سوره۲۸، آیه۴۸.
نیز مشرکان با توجه به نزول دفعی تورات بر نزول تدریجی قرآن خرده گرفتهاند: «فَلَمّا جاءَهُمُ الحَقُّ مِن عِندِنا قالوا لَولا اوتِیَ مِثلَ ما اوتِیَ موسی…».
[۳۱۷] تفسیر مقاتل، مقاتل بن سلیمان، ج۳، ص۳۴۸.
[۳۱۸] تفسیر السمرقندی، سمرقندی، نصر بن محمد، ج۲، ص۶۱۱.
[۳۱۹] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۲۴، ص۶۰۵-۶۰۶.
نقد مستندات نزول دفعی تورات
در مقابل، برخی دیگر از مفسران مستندات نزول دفعی تورات را به چالش کشیدهاند. در این دیدگاه به مواردی از کاربرد قرآنی انزال و تنزیل در عکس معنای ادعا شده برای آن دو
[۳۲۰] مائده/سوره۵، آیه۱۱۲.
[۳۲۱] نحل/سوره۱۶، آیه۱۶.
[۳۲۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۲۵.
و نیز ناسازگاری آن با لغت عرب استناد شده است.
[۳۲۳] تفسیر القرآن الکریم، خمینی، سید مصطفی، ج۴، ص۴۳۲.
آلوسی در تفسیری تفاهم جویانه معتقد است که قطع نظر از دفعی و تدریجی بودن، کاربرد انزال و نه تنزیل درباره تورات و انجیل دلالت میکند که آن دو برخلاف قرآن فقط یک نزول داشتهاند
[۳۲۴] روح المعانی، آلوسی، شهاب الدین، ج۲، ص۷۵.
؛ همچنین علامه طباطبایی در ذیل آیه ۳۲ فرقان
[۳۲۵] فرقان/سوره۲۵، آیه۳۲.
با ارائه تفسیری متفاوت از «جُملَهً واحِدَهً» و با اشاره به عدم اعتقاد مشرکان به تورات، دلالت آیه مزبور بر اعتقاد آنان به نزول دفعی آن را برنمی تابد، هرچند ذیل آیه ۴۸ قصص
[۳۲۶] قصص/سوره۲۸، آیه۴۸.
وجود چنین باوری در میان آنان را میپذیرد.
[۳۲۷] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۳، ص۷.
[۳۲۸] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۵، ص۲۰۸ – ۲۰۹.
سرانجام ابن عاشور با آشنایی نسبتا خوبی که درباره کتاب مقدس و تاریخ آن دارد، نزول هیچ کتاب آسمانی را به صورت یکجا و دفعی نمیپذیرد.
[۳۲۹] التحریر و التنویر، ابن عاشور، محمد طاهر، ج۱۹، ص۱۹.
پیش از وی برخی مانند ابن الکمال نیز با تکیه بر گزارشهای خود تورات این دیدگاه را داشتهاند. به اعتقاد وی دلیل قاطعی برخلاف این دیدگاه وجود ندارد.
[۳۳۰] روح المعانی، آلوسی، شهاب الدین، ج۱۰، ص۱۵-۱۶.
از آنجا که بر اساس آیات قرآن و نیز متن خود تورات (اسفار پنج گانه) وحی الهی از آغاز رسالت حضرت موسی علیهالسّلام تا زمان خروج از مصر و نیز پس از آن و در دوران سرگردانی ۴۰ ساله بنی اسرائیل در بیابانهای اطراف سرزمین مقدس بر آن حضرت نازل میشد، دیدگاه مبتنی بر نزول تدریجی تورات تایید میشود. بسیاری از این تعالیم وحیانی در تورات کنونی و قرآن کریم
آمدهاند.
زمان نزول
قرآن کریم درباه زمان نزول تورات سخن صریحی ندارد؛ اما دیدگاه غالب در میان مسلمانان نزول آن را در زمان میقات میداند
[۳۳۱] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، محمود بن عمر، ج۲، ص۱۵۱ ۱۵۲.
[۳۳۲] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۲۳۳.
[۳۳۳] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۲۱۲.
[۳۳۴] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۴، ص۳۵۱.
؛ توضیح بیشتر اینکه بر اساس دیدگاه مبتنی بر این همانی تورات و الواح موسی علیه السلام؛ نزول تورات بعد از خروج بنی اسرائیل از مصر و پس از ۴۰ شب عبادت حضرت موسی علیهالسّلام در میقات و بالای کوه طور بوده است:
[۳۳۵] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۴، ص۳۵۱.
«ووعَدنا موسی ثَلـثینَ لَیلَهً واَتمَمنـها بِعَشرٍ فَتَمَّ میقـتُ رَبِّهِ اَربَعینَ لَیلِهً… • ولَمّا جاءَ موسی لِمیقـتِنا… • قالَ یـموسی اِنّی اصطَفَیتُکَ عَلَی النّاسِ بِرِســلـتی وبِکَلـمیفَخُذ ما ءاتَیتُکَ… • وکَتَبنا لَهُ فِی الاَلواحِ مِن کُلِّ شَی ءٍ مَوعِظَهً…»
[۳۳۶] اعراف/سوره۷، آیه۱۴۲ ۱۴۵.
؛ اما براساس قراینی که قبلاً برای نزول تدریجی تورات یاد شد، آیات آن از آغاز تا پایان دوره رسالت حضرت موسی علیهالسّلام نازل شدهاند.
هدف نزول
بر اساس آیه ۴۳ قصص
[۳۳۷] قصص/سوره۲۸، آیه۴۳.
پس از نابودی امتهای پیشین، خداوند به حضرت موسی علیهالسّلام کتاب آسمانی (تورات) داد تا مایه بینش، هدایت و تذکر مردم و رحمت برای آنان باشد: «ولَقَد ءاتَینا موسَی الکِتـبَ مِن بَعدِ ما اَهلَکنَا القُرونَ الاولی بَصائِرَ لِلنّاسِ وهُدًی ورَحمَهً لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرون». علامه طباطبایی معتقد است که در این دوره تاریخی، آموزهها و ادیان الهی به مرور زمان از بین رفته بودند و نیاز به نزول کتاب آسمانی جدید احساس میشد، بر همین اساس، حکمت الهی اقتضا میکرد تا دعوت و انذار جدیدی صورت پذیرد تا با اشاره به سرگذشت اقوام پیشین و نابودی آنان در پی تکذیب آیات الهی و نیز ارائه عقاید و احکام الهی مایه عبرت ، هدایت و ایمان مردم شود.
[۳۳۸] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۶، ص۴۹ – ۵۰.
قرآن کریم در جاهای دیگر هدف از نزول کتاب بر حضرت موسی علیهالسّلام را هدایت بنی اسرائیل، زمینه سازی برای پرهیزگاری و ایمان آنها به روز قیامت و لقای پروردگار و پندآموزی معرفی میکند: «ولَقَد ءاتَینا موسَی الکِتـبَ لَعَلَّهُم یَهتَدون».
[۳۳۹] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۹.
[۳۴۰] بقره/سوره۲، آیه۵۳.
[۳۴۱] بقره/سوره۲، آیه۶۳.
[۳۴۲] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
[۳۴۳] اعراف/سوره۷، آیه۱۷۱.
[۳۴۴] سجده/سوره۳۲، آیه۲۳.
ویژگیهای عمومی تورات
قرآن کریم در وصفی کلی از کتاب حضرت موسی علیه السلام؛ آن را مایه هدایت، بصیرت و رحمت الهی برای مردم میخواند: «ثُمَّ ءاتَینا موسَی الکِتـبَ تَمامـًا عَلَی الَّذِی اَحسَنَ وتَفصیلاً لِکُلِّ شَی ءٍ وهُدیً ورَحمَهً لَعَلَّهُم بِلِقاءِ رَبِّهِم یُؤمِنون».
[۳۴۵] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
[۳۴۶] قصص/سوره۲۸، آیه۴۳.
[۳۴۷] هود/سوره۱۱، آیه۱۷.
[۳۴۸] احقاف/سوره۴۶، آیه۱۲.
؛ همچنین جداکننده حق از باطل، روشنگر راه و مایه تذکر و یادآوری برای پرهیزگاران و خردمندان و مایه یاد خدا
[۳۴۹] انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۸.
[۳۵۰] غافر/سوره۴۰، آیه۵۳ ۵۴.
و نیز دارای نور و مایه روشنگری مردم معرفی شده است: «اِنّا اَنزَلنَا التَّورهَ فیها هُدیً ونورٌ».
[۳۵۱] مائده/سوره۵، آیه۴۴.
[۳۵۲] انعام/سوره۶، آیه۹۱.
مفسران هدایت را به وجود آموزههای توحیدی و تنزیه خداوند از داشتن همسر ، فرزند، شریک و انباز،
[۳۵۳] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۳، ص۲۲۶.
[۳۵۴] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۲، ص۳۷۰.
[۳۵۵] تفسیر المنار، رضا، محمد رشید، ج۶، ص۳۲۸.
معارف مربوط به معاد ،
[۳۵۶] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۲، ص۳۷۰.
تصدیق و تنزیه انبیا، بشارت بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم،
[۳۵۷] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۲، ص۳۷۰.
[۳۵۸] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۳، ص۲۲۶.
احکام الهی و ادله آن
[۳۵۹] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۶، ص۳۵۸.
[۳۶۰] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۳، ص۳۴۱.
تفسیر کردهاند. قرآن کریم نیز مایه هدایت خوانده شده است.
[۳۶۱] بقره/سوره۲، آیه۲.
فهمیدن این معنا و توجه به آن میتواند در فهم وصف تورات به مایه هدایت بودن بسیار راهگشا باشد، چنان که در تفسیر اشتمال تورات بر نور ، آن را اشاره به بیان احکام شرعی ،
[۳۶۲] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۲، ص۳۷۰.
ادله، مثلها، فضایل و ارزشهای رهنمون به سوی حق
[۳۶۳] تفسیر المنار، رضا، محمد رشید، ج۶، ص۳۲۸-۳۲۹.
و زدودن تاریکیهای جهل و نادانی
[۳۶۴] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۶، ص۳۵۸ – ۳۵۹.
از سوی تورات معنا کردهاند و مراد از وجود موعظه در آن را، فرمانهای الهی مبنی بر پرهیز از گناه و انجام عبادات و پند و اندرزهای شیوا و رسا گفتهاند.
[۳۶۵] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۳، ص۳۴۱.
[۳۶۶] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۲، ص۳۷۰.
آموزههای تورات
قرآن کریم، گاه با برخی اوصاف کلی و گاه با یادکرد پارهای از احکام و آموزههای اخلاقی و اعتقادی مشخص، تصویری نسبتا کامل، از ویژگیهای عمومی و محتوای تورات و آموزههای وحیانی حضرت موسی علیهالسّلام به دست میدهد و کتاب حضرت موسی علیهالسّلام را بیانگر همه معارف مورد نیاز مردم میشناساند: «ثُمَّ ءاتَینا موسَی الکِتـبَ تَمامـًا عَلَی الَّذِی اَحسَنَ وتَفصیلاً لِکُلِّ شَی ءٍ».
[۳۶۷] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
در تفسیر آیه گفتهاند که کتابهای آسمانی پیش از حضرت موسی علیهالسّلام تنها شامل اصول و کلیاتی از آموزهها و شرایع الهی بودند و مراد از «کُلِّ شَی ءٍ» بیان تفصیلی جزئیات آن اصول و کلیات است که کتاب حضرت موسی علیهالسّلام بر اساس نیاز بنی اسرائیل به تبیین آنها پرداخت.
[۳۶۸] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۷، ص۳۸۱ ۳۸۴.
افزون بر موارد یاد شده، قرآن کریم بسیاری از تعالیم وحیانی حضرت موسی علیهالسّلام رانیز گزارش کرده است. هر چند قرآن اشارهای به آمدن بسیاری از این آموزهها در کتاب حضرت موسی علیهالسّلام نکرده است، در صورتی که تورات را مجموع تعالیم وحیانی نازل شده بر آن حضرت بدانیم، آموزههای یاد شده نیز قطعا بخشی از تعالیم کتاب وی خواهند بود. این آموزهها، حوزههای مختلف خداشناسی، معادشناسی، نبوت ، احکام ، اخلاق و تاریخ را دربرمی گیرند:
خداشناسی
قرآن کریم در تصویری کلی، خداشناسی تورات را توحیدی میخواند. بر اساس آیات قرآن، توحید در ربوبیت ، الوهیت و عبودیت، نخستین آموزههای وحیانی نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام و اصلیترین آنها بودند: «فَلَمّا اَتـها نودِیَ یـموسی• اِنّی اَنَا رَبُّکَ فَاخلَع نَعلَیکَ اِنَّکَ بِالوادِ المُقَدَّسِ طُوًی• واَنَا اختَرتُکَ فَاستَمِع لِما یوحی• اِنَّنی اَنَا اللّهُ لا اِلـهَ اِلاّ اَنَا فَاعبُدنی…» ،
[۳۶۹] طه/سوره۲۰، آیه۱۱ ۱۴.
چنان که در جای دیگر دعوت به پرستش خدای یگانه و نفی خدایان دروغین را یکی از آموزههای بنیادین کتاب آسمانی بنی اسرائیل (تورات) میخواند: «واِذ اَخَذنا میثـقَ بَنی اِسرءیلَ لا تَعبُدونَ اِلاَّاللّهَ… اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکِتـبِ وتَکفُرونَ بِبَعضٍ…»
[۳۷۰] بقره/سوره۲، آیه۸۳.
[۳۷۱] بقره/سوره۲، آیه۸۵.
؛ همچنین در آیه ۲ اسراء
[۳۷۲] اسراء/سوره۱۷، آیه۲.
کتاب حضرت موسی علیهالسّلام وسیله هدایت بنی اسرائیل برای پرهیز از اتکال بر غیر خدا معرفی شده است: «وءاتَینا مُوسَی الکِتـبَ وجَعَلنـهُ هُدًی لِبَنی اِسرءیلَ اَلاّ تَتَّخِذوا مِن دونی وَکیلا». این آیه دعوت به توحید در توکل را میرساند. در ۲۴ انبیا ،
[۳۷۳] انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۴.
نفی الوهیت خدایان دروغین و مطالبه دلیل از مشرکان و بت پرستان برای اثبات باورهای خویش از سخنان و آموزههای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و انبیای پیش از او خوانده میشود: «اَمِ اتَّخَذوا مِن دونِهِ ءالِهَهً قُل هاتوا بُرهـنَکُم هـذا ذِکرُ مَن مَعِیَ وذِکرُ مَن قَبلی…». بیان خالقیت و ربوبیت تکوینی خداوند با اشاره به مصادیق مختلف آن از دیگر آموزههای خداشناختی توحیدی است که در صحف موسی (تورات)
[۳۷۴] تفسیر ثعلبی، ثعلبی، احمد بن محمد، ج۹، ص۱۵۱.
[۳۷۵] تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، فضل بن حسن، ج۳، ص۴۵۵-۴۵۶.
[۳۷۶] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۹، ص۴۵ – ۴۶.
آمده است: «اَم لَم یُنَبَّا بِما فی صُحُفِ موسی… واَنَّهُ هُوَ اَضحَکَ واَبکی• واَنَّهُ هُوَ اَماتَ واَحیا• واَنَّهُ خَلَقَ الزَّوجَینِ الذَّکَرَ والاُنثی• مِن نُطفَهٍ اِذا تُمنی• واَنَّ عَلَیهِ النَّشاَهَ الاُخری• واَنَّهُ هُوَ اَغنی واَقنی• واَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعری• واَنَّهُ اَهلَکَ عادًا اَلاولی• وثَمودًا فَما اَبقی…».
[۳۷۷] نجم/سوره۵۳، آیه۳۶.
[۳۷۸] نجم/سوره۵۳، آیه۴۳ ۵۴.
بنابر آموزههای یاد شده که قرآن به آمدن آن در صحف موسی علیهالسّلام تصریح میکند، آفرینش، ربوبیت تکوینی، الوهیت و تدبیر امور آفریدگان منحصرا در اختیار خداست و او در این زمینه هیچ شریک و انبازی ندارد.
[۳۷۹] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۹، ص۳۰۰.
[۳۸۰] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۹، ص۴۵ – ۴۸.
معرفی تزکیه نفس، یاد خدا و نماز خواندن به عنوان زمینههای رستگاری انسان آموزه دیگر توراتی در حوزه خداشناسی توحیدی است: «قَد اَفلَحَ مَن تَزَکّی• وذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ فَصَلّی•… اِنَّ هـذا لَفِی الصُّحُفِ الاولی• صُحُفِ اِبرهیمَ وموسی».
[۳۸۱] اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴ ۱۵.
[۳۸۲] اعلی/سوره۸۷، آیه۱۸ ۱۹.
معادشناسی
قرآن کریم در حوزه معادشناسی نیز تصویری کلی و نسبتا کامل از آموزههای وحیانی حضرت موسی علیهالسّلام و کتاب وی ارائه میکند. بر اساس آیات قرآن، خداوند دادن کتاب به حضرت موسی علیهالسّلام را کامل کردن نعمت خویش بر نیکوکاران
[۳۸۳] تفسیر جوامع الجامع، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۶۳۲.
[۳۸۴] مدارک التنزیل و حقائق التاویل (تفسیر نسفی)، نسفی، عبدالله بن احمد، ج۱، ص۳۵۳.
[۳۸۵] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۷، ص۳۸۱ – ۳۸۲.
و مایه رحمت و هدایت آنان میخواند؛ باشد که به وسیله آموزههای معادشناختی، زمینه ساز ایمان آنها به دیدار پروردگار، یعنی روز رستاخیز گردد:
[۳۸۶] مدارک التنزیل و حقائق التاویل (تفسیر نسفی)، نسفی، عبدالله بن احمد، ج۱، ص۳۵۴.
[۳۸۷] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۴، ص۱۸۶.
[۳۸۸] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۷، ص۳۸۳.
«ثُمَّ ءاتَینا موسَی الکِتـبَ تَمامـًا عَلَی الَّذِی اَحسَنَ وتَفصیلاً لِکُلِّ شَی ءٍ وهُدیً ورَحمَهً لَعَلَّهُم بِلِقاءِ رَبِّهِم یُؤمِنون».
[۳۸۹] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
برپایه گزارش قرآن، حتمی بودن وقوع قیامت ، کیفر و پاداش انسانها به سبب کارهای نیک و بد و هشدار درباره تکذیب قیامت و غفلت از آن، از نخستین آموزههای نازل شده بر حضرت موسی علیهالسّلام بودند: «اِنَّ السّاعَهَ ءاتِیَهٌ اَکادُ اُخفیها لِتُجزی کُلُّ نَفسٍ بِما تَسعی• فَلا یَصُدَّنَّکَ عَنها مَن لا یُؤمِنُ بِها واتَّبَعَ هَوهُ فَتَردی».
[۳۹۰] طه/سوره۲۰، آیه۱۵ ۱۶.
مرگ انسان و رستاخیز و زنده شدن دوباره او به دست خداوند از دیگر آموزههای معادشناختی حضرت موسی علیهالسّلام است که هنگام دعوت فرعون به یگانه پرستی و معرفی خدای یگانه به وی مطرح شد: «مِنها خَلَقنـکُم وفیها نُعیدُکُم ومِنها نُخرِجُکُم تارَهً اُخری».
[۳۹۱] طه/سوره۲۰، آیه۵۵.
بازگشت نهایی انسان به سوی خداوند، ثواب و عقاب برای اعمال انسان در آخرت و اینکه در آن روز هرکسی تنها از نتیجه تلاش خویش بهره مند شده، هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نخواهد کشید، از آموزههای مهم و به نسبت جزئی تر صحف حضرت موسی علیهالسّلام در حوزه معادباوریاند: «اَفَرَءَیتَ الَّذی تَوَلّی• واَعطی قَلیلاً واَکدی• اَعِندَهُ عِلمُ الغَیبِ فَهُوَ یَری• اَم لَم یُنَبَّا بِما فی صُحُفِ موسی… اَلاّ تَزِرُ وازِرَهٌ وِزرَ اُخری• واَن لَیسَ لِلاِنسـنِ اِلاّ ما سَعی• واَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُری• ثُمَّ یُجزهُ الجَزاءَ الاَوفی• واَنَّ اِلی رَبِّکَ المُنتَهی… واَنَّ عَلَیهِ النَّشاَهَ الاُخری…».
[۳۹۲] نجم/سوره۵۳، آیه۳۳ ۳۶.
[۳۹۳] نجم/سوره۵۳، آیه۳۸ ۴۲.
[۳۹۴] نجم/سوره۵۳، آیه۴۷.
[۳۹۵] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۹، ص۳۰۰.
[۳۹۶] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۹، ص۴۶ – ۴۷.
سیاق آیات، موید گزارشهای رسیده درباره شان نزول آن هاست که براساس آنها یکی از مسلمانان برای آمرزش گناهان خود، مال فراوانی انفاق میکرد. برخی ضمن هشدار درباره تمام شدن دارایی، به وی گفتند که اگر به جای انفاق زیاد، بخشی از اموال خود را به او دهد، وی همه گناهان او را بر عهده میگیرد. هنگامی که او از انفاق دست کشید، این آیات نازل شد که وی از کجا میداند که اموالش با انفاق کردن پایان پذیرفته یا دیگران میتوانند گناهان او را بر دوش کشند؟ مگر او علم غیب دارد؟ آن گاه در نفی پندارهای وی، آموزههای معادشناختی و آمدن آنها در صحف حضرت ابراهیم علیهالسّلام و موسی علیهالسّلام یاد شده است.
[۳۹۷] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۹، ص۴۴ – ۴۶.
وعده خداوند مبنی بر پاداش بهشت برای مؤمنان نیز از آموزههای صریح تورات به روایت قرآن است؛ مؤمنانی که با جان و مال خویش در راه خدا جهاد میکنند و در این راه کشته میشوند و دشمنان خدا را میکشند: «اِنَّ اللّهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم واَمولَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّهَ یُقـتِلونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَیَقتُلونَ ویُقتَلونَ وَعدًا عَلَیهِ حَقـًّا فِی التَّورهِ والاِنجیلِ والقُرءانِ…».
[۳۹۸] توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.
بر اساس آموزههای صحف حضرت موسی علیه السلام؛ جهان آخرت بهتر و پایدارتر از زندگی دنیاست: «بَل تُؤثِرونَ الحَیوهَ الدُّنیا• والاخِرَهُ خَیرٌ واَبقی• اِنَّ هـذا لَفِی الصُّحُفِ الاولی• صُحُفِ اِبرهیمَ وموسی».
[۳۹۹] اعلی/سوره۸۷، آیه۱۶ ۱۹.
معادشناختی در میان پیروان حضرت موسی
آموزههای معادشناختی، در سخنان پیروان معاصر حضرت موسی علیهالسّلام نیز به چشم میخورد. این سخنان در واقع میتواند بازتابی از آموزههای وحیانی حضرت موسی علیهالسّلام و کتاب آسمانی او باشد؛ سخنان ساحران فرعون پس از ایمان به موسی علیهالسّلام از این قبیل است؛ آنان در پاسخ به تهدیدهای فرعون، ماندگاری همیشگی در جهنم را کیفر تبهکاران و بالاترین درجات یعنی بهشت جاودان با نهرهای جاری را پاداش مؤمنان صالح و انسانهای پاک دانستند: «اِنَّهُ مَن یَاتِ رَبَّه مُجرِمـًا فَاِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا یَموتُ فیها ولا یَحیی• ومَن یَاتِهِ مُؤمِنـًا قَد عَمِلَ الصّــلِحـتِ فَاُولـئِکَ لَهُمُ الدَّرَجـتُ العُلی• جَنّـتُ عَدنٍ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها وذلِکَ جَزاءُ مَن تَزَکّی».
[۴۰۰] طه/سوره۲۰، آیه۷۴ ۷۶.
سخنان مومن آل فرعون نیز که در پی تصمیم فرعونیان برای کشتن حضرت موسی علیهالسّلام و در دفاع از آن حضرت گفته شده، از این نمونه است. او که گویا پس از ایمان ساحران فرعون، به حضرت موسی علیهالسّلام گرویده بود، ولی ایمان خویش را کتمان میساخت، آخرت را در مقایسه با دنیا، سرای پایدار خواند و از کیفر بدکاران و نیز بهشت و روزی بی حساب آن به عنوان پاداش مومنان صالح یاد کرد: «یـقَومِ اِنَّما هـذِهِ الحَیوهُ الدُّنیا مَتـعٌ واِنَّ الاخِرَهَ هِیَ دارُ القَرار• مَن عَمِلَ سَیِّئَهً فَلا یُجزَی اِلاّ مِثلَها ومَن عَمِلَ صــلِحـًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُؤمِنٌ فَاُولـئِکَ یَدخُلُونَ الجَنَّهَ یُرزَقُونَ فیها بِغَیرِ حِساب».
[۴۰۱] غافر/سوره۴۰، آیه۳۹ ۴۰.
نبوت
فراخوان ایمان به انبیای الهی از آموزههای تورات است. تاریخ و سرگذشت برخی پیامبران و اقوام پیش از موسی علیهالسّلام مانند قوم نوح ، عاد و ثمود در صحف او آمده است: «اَم لَم یُنَبَّا بِما فی صُحُفِ موسی… واَنَّهُ اَهلَکَ عادًا اَلاولی وثَمودًا فَما اَبقی وقَومَ نوحٍ مِن قَبلُ اِنَّهُم کانوا هُم اَظلَمَ واَطغی والمُؤتَفِکَهَ اَهوی فَغَشـّـها ما غَشّی».
[۴۰۲] نجم/سوره۵۳، آیه۳۶.
[۴۰۳] نجم/سوره۵۳، آیه۵۰ ۵۴.
روایت سرگذشت اقوام یاد شده در صحف موسی علیهالسّلام به احتمال زیاد از جمله با هدف انذار درباره پیامد تکذیب آن حضرت از سوی بنی اسرائیل و ترغیب ایمان به وی بوده است.
بشارت به آمدن برخی پیامبران
بشارت به آمدن برخی پیامبران پس از موسی علیهالسّلام از آموزههای دیگر تورات در این باره است؛ بنابر نص صریح برخی آیات قرآن و نیز ظاهر برخی دیگر، خبر بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ویژگیهای او در تورات و انجیل نازل شده از سوی خدا، آمده است. این موضوع در میان آموزههای یاد شده تورات و انجیل در قرآن برجستگی ویژهای دارد: «اَلَّذینَ یَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِیَّ الاُمِّیَّ الَّذی یَجِدونَهُ مَکتوبـًا عِندَهُم فِی التَّورهِ والاِنجیلِ یَامُرُهُم بِالمَعروفِ ویَنهـهُم عَنِ المُنکَرِ ویُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبـتِ ویُحَرِّمُ عَلَیهِمُ الخَبـئِثَ ویَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم والاَغلـلَ الَّتی کانَت عَلَیهِم».
[۴۰۴] اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷.
از ظاهر آیه بر میآید که اوصاف سه گانه «رسول»؛ «نبیّ» و «اُمّی» (درس ناخوانده و خط نانوشته) همه در تورات و انجیل برای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم یاد شدهاند
[۴۰۵] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۱۳، ص۱۶۴.
[۴۰۶] تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۲، ص۲۶۲.
[۴۰۷] تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۳، ص۴۲۷.
[۴۰۸] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۸، ص۲۸۰.
و اگر آیه درصدد چنین بیانی نبود، یادکرد هر سه وصف در کنار هم که منحصر به همین آیه است، به ویژه آوردن ویژگی سوم، نکته پیدایی نداشت
[۴۰۹] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۸، ص۲۸۰.
؛ همچنین امر به معروف و نهی از منکر ، حلال کردن خوراکیهای پاکیزه و تحریم چیزهای ناپاک بر مردم و برداشتن بارهای گران و غل و زنجیرها از دوش و گردن آنها از ویژگیهایی است که تورات و انجیل برای آن حضرت گفتهاند.
گزارش تورات و انجیل درباره بعثت پیامبر اکرم
بر اساس برخی دیگر از آیات قرآن، گزارشهای تورات و انجیل درباره بعثت و ویژگیهای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به گونهای دقیق و روشن بوده است که برای یهود و نصارا یا دست کم برای دانشمندان آنان هیچ تردیدی در شناخت آن حضرت و حقانیت دعوت و رسالت وی باقی نمیگذاشت
[۴۱۰] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۷، ص۴۰.
؛ اما گروهی از آنان بر اثر انگیزههای گوناگون به کتمان آن میپرداختند: «اَلَّذینَ ءاتَینـهُمُ الکِتـبَ یَعرِفونَهُ کَما یَعرِفونَ اَبناءَهُم واِنَّ فَریقـًا مِنهُم لَیَکتُمونَ الحَقَّ وهُم یَعلَمون».
[۴۱۱] بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.
از این آیه و همانند آن
[۴۱۲] قصص/سوره۲۸، آیه۵۲ ۵۳.
برمی آید که گزارشهای یاد شده در تورات و انجیلهای موجود در عصر نزول نیز بوده است. در غیر این صورت، یهود ونصارا با استناد بر آن به عنوان بهترین دلیل، شدیدا به تکذیب قرآن، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و دعوت او میپرداختند،
[۴۱۳] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۷، ص۱۱۹.
[۴۱۴] خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۲۲.
[۴۱۵] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۹، ص۲۵۳ – ۲۵۴.
در حالی که شماری از آنان به ویژه برخی از دانشمندان یهود و نصارا بر اساس بشارتهای یاد شده و شناخت پیشین از پیامبر اکرم به وی ایمان آوردند:
[۴۱۶] الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، قرطبی، محمد بن احمد، ج۱۳، ص۲۹۶.
[۴۱۷] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۶، ص۵۴.
[۴۱۸] خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۱۹.
«اَلَّذینَ ءاتَینـهُمُ الکِتـبَ مِن قَبلِهِ هُم بِهِ یُؤمِنون• واِذا یُتلی عَلَیهِم قالوا ءامَنّا بِهِ اِنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّنا اِنّا کُنّا مِن قَبلِهِ مُسلِمین».
[۴۱۹] قصص/سوره۲۸، آیه۵۲ – ۵۳.
البته با توجه به تحریف• آمیز بودن بسیاری از گزارشهای عهد قدیم، آنچه قرآن در این باره آورده است، به طور کامل در آن وجود ندارد و آنچه یافت میشود برخی عبارات کلی است که قابل انطباق بر پیامبر اکرم است، در حالی که از قرآن برمی آید که در تورات و انجیل به روشنی و با صراحت از آمدن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم خبر داده شده است.
[۴۲۰] قرآن شناسی، مصباح، محمدتقی، ص۱۸۸.
یادکرد برخی اوصاف پیامبر اکرم
در آیه ۲۹ فتح
[۴۲۱] فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.
نیز از یادکرد برخی اوصاف پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و پیروان راستین او در تورات و انجیل سخن به میان آمده است. بر اساس این آیه در کتب یاد شده آمده است که پیامبر و پیروانش با کافران، سرسخت و با یکدیگر بسی مهرباناند؛ همچنین آنان به زراعتی تشبیه شدهاند که روز به روز رشد، بالندگی و استحکام بیشتری یافته، شگفتی کشاورزان را برمی انگیزد؛ به این معنا که مسلمانان نیز در آغاز اندکاند؛ اما در گذر ایام چنان بر شمار و نیروی آنان افزوده میشود که کافران را به خشم آورده، هراسان میسازند:
[۴۲۲] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲۲، ص۲۶۵.
[۴۲۳] الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، قرطبی، محمد بن احمد، ج۱۶، ص۲۹۲.
«مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ والَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَرهُم رُکَّعـًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلاً مِنَ اللّهِ ورِضونـًا سیماهُم فی وُجوهِهِم مِن اَثَرِ السُّجودِ ذلِکَ مَثَلُهُم فِی التَّورهِ ومَثَلُهُم فِی الاِنجیلِ کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطـهُ فَـزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوی عَلی سوقِهِ یُعجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّارَ…».
[۴۲۴] فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.
مفسران در اینکه همه اوصاف یاد شده، در هر دو کتاب تورات و انجیل آمدهاند یا بخشی در تورات و بخشی دیگر در انجیل ، اختلاف دارند؛ شماری از مفسران شیعه
[۴۲۵] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۹، ص۳۳۶ – ۳۳۷.
[۴۲۶] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۹، ص۲۱۳.
و سنی
[۴۲۷] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲۲، ص۲۲۶-۲۲۷.
[۴۲۸] تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۴، ص۲۱۹.
[۴۲۹] معانی القرآن الکریم، نحاس، احمد بن محمد، ج۶، ص۵۱۵.
به پیروی از تفسیرگران نخستینی چون قتاده، ضحّاک و ابن جُبیر،
[۴۳۰] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲۲، ص۲۲۶-۲۲۷.
[۴۳۱] تفسیر القرآن العزیز (تفسیر عبدالرزاق)، صنعانی، عبدالرزاق بن همام، ج۳، ص۲۲۸.
[۴۳۲] زادالمسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، ج۴، ص۱۳۹.
اوصافی را که پیش از واژه «ذلِکَ» آمدهاند، یاد شده در تورات، و تشبیه به زرع و کِشته را آمده در انجیل میدانند. طبری در اثبات این دیدگاه میگوید: اگر «کَزَرعٍ» عطف بر اوصاف پیشین و به تورات هم مربوط بود، باید همراه «واوِ» عطف میآمد.
[۴۳۳] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲۲، ص۲۶۷.
در مقابل، شوکانی، جمله «کَزَرعٍ» را مستانفه دانسته، به پیروی از مجاهد معتقد است که همه ویژگیهای یاد شده از آغاز تا پایان آیه، هم در تورات و هم در انجیل آمدهاند،
[۴۳۴] فتح القدیر، شوکانی، محمد، ج۵، ص۶۶.
چنان که ابو سلیمان دمشقی بر این باور است که فقط تشبیه به زرع و کِشته در تورات و انجیل یاد شده است.
[۴۳۵] زاد المسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، ج۴، ص۱۳۹.
احکام
بررسی آیات قرآن نشان میدهد که تورات احکام فردی، اجتماعی، عبادی، قضایی، سیاسی و نظامی مهمی را شامل بوده است و خداوند تورات را به موسی علیهالسّلام داد تا به بیان تفصیلی همه چیز بپردازد: «ثُمَّ ءاتَینا موسَی الکِتـبَ… و تَفصیلاً لِکُلِّ شَی ءٍ…».
[۴۳۶] انعام/سوره۶، آیه۱۵۴.
[۴۳۷] اعراف/سوره۷، آیه۱۴۵.
به عقیده مفسران، مراد بیان تفصیلی در حوزه مسائل و نیازهای دینی و شریعت است.
[۴۳۸] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۱۲، ص۲۳۷.
[۴۳۹] مدارک التنزیل و حقائق التاویل (تفسیر نسفی)، نسفی، عبدالله بن احمد، ج۱، ص۳۵۳.
[۴۴۰] تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، ج۲، ص۱۹۹.
بعضی مفسران با اعتقاد به ارتباط این آیه با آیات پیشین
[۴۴۱] انعام/سوره۶، آیه۱۵۱ ۱۵۳.
[۴۴۲] شوری/سوره۴۲، آیه۱۳.
معتقدند که محرمات یاد شده در آیات مزبور در کتابهای آسمانی پیش از تورات به همین صورت کلی آمدهاند؛ ولی تورات در پاسخ به نیاز عصری مخاطبانش به بیان تفصیلی آنها پرداخته است.
[۴۴۳] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۷، ص۳۸۱ – ۳۸۴.
[۴۴۴] تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج۶، ص۴۰.
پرهیز از شرک به خدا و کشتن فرزندان از ترس نداری، دوری از کارهای زشت آشکار و نهان، نکشتن بی گناهان، اجتناب از خوردن مال یتیم ، کمفروشی نکردن، نیکی کردن به پدر و مادر و عادلانه سخن گفتن آموزههاییاند که در آیات یاد شده آمدهاند.
اقامه نماز برای یاد خداوند از نخستین آموزههای نازل شده بر موسی علیهالسّلام در حوزه احکام عبادی است: «واَقِمِ الصَّلوهَ لِذِکری».
[۴۴۵] طه/سوره۲۰، آیه۱۴.
پرهیز از بستن دروغ و دادن نسبتهای ناروا به خداوند و نیز ستمگر خواندن کسانی که بر اساس آموزههای الهی حکم نمیکنند از دیگر احکام تورات در حوزه ارتباط با خدا و دین الهیاند: «اِنّا اَنزَلنَا التَّورهَ… ومَن لَم یَحکُم بِما اَنزَلَ اللّهُ فَاُولـئِکَ هُمُ الظّــلِمون».
[۴۴۶] مائده/سوره۵، آیه۴۴ ۴۵.
[۴۴۷] اعراف/سوره۷، آیه۱۶۹.
لزوم پرهیز از جنگ و درگیری داخلی، بیرون نکردن یکدیگر از خانه و کاشانه خویش، همپیمانی و همکاری نکردن با بیگانگان بر ضد یکدیگر و لزوم آزاد سازی اسیران خویش با پرداخت فدیه ، از آموزههای اجتماعی تورات با رویکرد سیاسی و نظامیاند:
[۴۴۸] الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، زمخشری، محمود بن عمر، ج۱، ص۱۶۰ – ۱۶۱.
[۴۴۹] تفسیر التبیان، طوسی، محمد بن حسن، ج۱، ص۳۳۱ – ۳۳۶.
[۴۵۰] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۲۸۷-۲۸۸.
«واِذ اَخَذنا میثـقَکُم لاتَسفِکونَ دِماءَکُم ولا تُخرِجونَ اَنفُسَکُم مِن دِیـرِکُم… • اَفَتُؤمِنونَ بِبَعضِ الکِتـبِ وتَکفُرونَ بِبَعضٍ»،
[۴۵۱] بقره/سوره۲، آیه۸۴ – ۸۵.
همچنان که یکی دیگر از آموزههای تورات با رویکرد نظامی، جنگ و جهاد در راه خدا و وعده حتمی بهشت به مؤمنانی است که در این مسیر، دشمنان خدا را کشته یا خود کشته میشوند.
[۴۵۲] توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.
آیه مورد اشاره را درباره صاحبان بیعت عقبه دانستهاند
[۴۵۳] زاد المسیر فی علم التفسیر، ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، ج۲، ص۳۰۲.
و مفسران بر این باورند که وجود حکم جهاد در همه ادیان آسمانی را میرساند.
[۴۵۴] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۱۶، ص۱۵۲.
[۴۵۵] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۵، ص۱۲۹.
[۴۵۶] فقه القرآن، قطب راوندی، سعید بن هبهالله، ج۱، ص۳۴۹.
احکام قصاص بخش دیگری از آموزههای تورات در حوزه احکام قضایی و حقوق جزاست: «اِنّا اَنزَلنَا التَّورهَ… • وکَتَبنا عَلَیهِم فیها اَنَّ النَّفسَ بِالنَّفسِ والعَینَ بِالعَینِ والاَنفَ بِالاَنفِ والاُذُنَ بِالاُذُنِ والسِّنَّ بِالسِّنِّ والجُروحَ قِصاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفّارَهٌ لَهُ و…».
[۴۵۷] مائده/سوره۵، آیه۴۴ – ۴۵.
این احکام در عصر نزول قرآن وجود داشتند و پاسخگوی نیاز یهودیان بودند.
[۴۵۸] مائده/سوره۵، آیه۴۳.
تورات حتی برای تنظیم ارتباط پیروان خویش با طبیعت و پدیدههای آن نیز احکامی داشته است. بر اساس آموزههای تورات همه خوراکیها پیش از نزول آن، بر بنی اسرائیل حلال بوده است: «کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلاًّ لِبَنِی اِسرءیلَ اِلاّ ما حَرَّمَ اِسرءیلُ عَلی نَفسِهِ مِن قَبلِ اَن تُنَزَّلَ التَّورهُ…».
[۴۵۹] آل عمران/سوره۳، آیه۹۳.
بعدها شماری از این خوردنیها به عنوان کیفر برخی از گناهان بنی اسرائیل و در قالب آموزههای تورات بر آنان حرام شد.
[۴۶۰] نساء/سوره۴، آیه۱۶۰ ۱۶۱.
[۴۶۱] انعام/سوره۶، آیه۱۴۶.
برخی از این احکام تحریمی به وسیله حضرت مسیح علیهالسّلام حلال و منسوخ شدند.
[۴۶۲] آل عمران/سوره۳، آیه۵۰.
اخلاق
صحف موسی علیهالسّلام تزکیه نفس را مایه فلاح و رستگاری خوانده است.
[۴۶۳] اعلی/سوره۸۷، آیه۱۴.
[۴۶۴] اعلی/سوره۸۷، آیه۱۸ ۱۹.
الواح موسی علیهالسّلام آموزههای پندآمیز فراگیری را که اغلب در حوزه اخلاق جای دارند دربرداشته است: «وکَتَبنا لَهُ فِی الاَلواحِ مِن کُلِّ شَی ءٍ مَوعِظَهً…».
[۴۶۵] اعراف/سوره۷، آیه۱۴۵.
این نوع آموزهها زمینه ساز تزکیه نفس هستند. انجام دادن کار نیک یکی از آموزههای اخلاقی تورات است. قرآن کریم بنی اسرائیل را سرزنش میکند که چرا به رغم خواندن تورات فقط مردم را به نیکی فرمان داده، ولی خود را از یاد میبرند: «اَتَامُرونَ النّاسَ بِالبِرِّ وتَنسَونَ اَنفُسَکُم واَنتُم تَتلونَ الکِتـبَ».
[۴۶۶] بقره/سوره۲، آیه۴۴.
تورات و یهود
جایگاه تورات در میان یهود
کتاب حضرت موسی علیهالسّلام (تورات) بعد از آن حضرت در میان بنی اسرائیل بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشده تا مایه هدایت مردم و تذکر خردمندان شود:
[۴۶۷] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۷، ص۴۴.
[۴۶۸] المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سیدمحمدحسین، ج۱۷، ص۳۳۸.
[۴۶۹] روح المعانی، آلوسی، شهاب الدین، ج۱۲، ص۳۳۰.
«ولَقَد ءاتَینا موسَی الهُدی واَورَثنا بَنی اِسرءیلَ الکِتـب• هُدًی وذِکری لاُِولِی الاَلبـب».
[۴۷۰] غافر/سوره۴۰، آیه۵۳ ۵۴.
مفسران ذیل برخی از آیات قرآن گفتهاند که همه پیامبران الهی پس از موسی علیهالسّلام تا زمان حضرت عیسی علیهالسّلام مامور به تبلیغ تورات و عمل بر اساس آن بودهاند: «ولَقَد ءاتَینا موسَی الکِتـبَ وقَفَّینا مِن بَعدِهِ بِالرُّسُلِ».
[۴۷۱] جامع البیان، طبری، محمد بن جریر، ج۲، ص۳۱۸.
[۴۷۲] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، فضل بن حسن، ج۱، ص۲۹۵.
[۴۷۳] التفسیر الکبیر، فخر رازی، محمد بن عمر، ج۳، ص۵۹۵.
[۴۷۴] بقره/سوره۲، آیه۸۷.
تورات و آموزههای آن همواره جایگاهی بلند و برجسته در تاریخ و زندگی فردی و اجتماعی یهودیان داشته است. از جمله اینکه مرجع قضایی یهود به شمار میرفته و پیامبران بنی اسرائیل و علما و احبار یهود بر اساس تعالیم آن در میان مردم داوری میکردهاند: «اِنّا اَنزَلنَا التَّورهَ فیها هُدیً ونورٌ یَحکُمُ بِهَا النَّبِیّونَ الَّذینَ اَسلَموا لِلَّذینَ هادوا والرَّبّـنِیّونَ والاَحبارُ بِمَا استُحفِظوا مِن کِتـبِ اللّهِ وکانوا عَلَیهِ شُهَداءَ».
[۴۷۵] مائده/سوره۵، آیه۴۴.
قرآن کریم در برخی آیات از تلاوت شایسته کتاب آسمانی به وسیله گروهی از اهل کتاب ، ایمان خاشعانه آنها به آن و عمل به آموزه هایش و نیز نفروختن آیات الهی به بهای اندک سخن گفته و به همین سبب ضمن ستایش ، به آنان وعده پاداش داده است: «واِنَّ مِن اَهلِ الکِتـبِ لَمَن یُؤمِنُ بِاللّهِ وما اُنزِلَ اِلَیکُم وما اُنزِلَ اِلَیهِم خـشِعینَ لِلّهِ لایَشتَرونَ بِـیـتِ اللّهِ ثَمَنـًا قَلیلاً اُولـئِکَ لَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم…».
[۴۷۶] آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۹.
[۴۷۷] بقره/سوره۲، آیه۱۲۱.
به اعتقاد برخی از مفسران آیه ۳۰ احقاف
[۴۷۸] احقاف/سوره۴۶، آیه۳۰.
دلالت میکند که افزون بر یهودیان، گروهی از جنّ نیز به حضرت موسی علیهالسّلام و کتاب وی ایم
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.