پاورپوینت توبه در قرآن


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت توبه در قرآن دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت توبه در قرآن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت توبه در قرآن :

پاورپوینت توبه در قرآن

توبه به معنای بازگشت به سوی خدا می باشد.

فهرست مندرجات

۱ – در لغت
۲ – در اصطلاح
۳ – حقیقت نوبه
۴ – تحقق توبه
۵ – مترادفات توبه
۶ – کاربرد قرآنی
۷ – وجوب توبه
۸ – عمومیت توبه
۸.۱ – توبه از هر گناهی
۸.۲ – مرگ مومن قبل از توبه
۸.۳ – ترک توبه
۹ – تبعیض در توبه
۱۰ – ضرورت پذیرش توبه
۱۰.۱ – معنای ضرورت پذیزش
۱۰.۲ – وعده پذیرش توبه
۱۰.۳ – پذیرش توبه کافر
۱۰.۴ – لزوم و صحت توبه
۱۰.۵ – ظرف وشرایط پذیرش توبه
۱۰.۶ – نزدیکی توبه به زمان گناه
۱۰.۷ – مقصود از زمان قریب
۱۰.۸ – شروط اختصاصی‌پذیرش‌توبه
۱۰.۹ – شرایط کمال توبه
۱۱ – آثار توبه
۱۱.۱ – سایر آثار
۱۲ – توبه انبیا و اوصیا
۱۲.۱ – هدف توبه انبیا و اولیا
۱۲.۱.۱ – تفاوت‌سنخ‌گناه وتوبه
۱۲.۱.۲ – زمینه‌های‌ارتکاب‌گناه
۱۳ – توصیف پاورپوینت توبه در قرآن
۱۳.۱ – معنای توبه نصوح
۱۳.۲ – توبه نصوح در روایات
۱۴ – فهرست‌ منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع

در لغت

توبه بر اساس لغت اگر با حرف «اِلی» متعدی شود، به معنای بازگشت بنده از گناه به اطاعت خداوند و چنانچه با حرف «علی» متعدی گردد، به معنای بازگشت خدا به سوی بنده به یکی از این دو صورت است:
۱. موفق کردن عبد به توبه؛ ۲. قبول توبه وی.

[۱] لسان العرب، ابن منظور، ج۱، ص۲۲۳.

[۲] المنجد، ص۶۶، «توب».

[۳] طباطبایی، سید محمد حسین، طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵.

در اصطلاح

توبه در اصطلاح متکلمان ، پشیمانی انسان از ارتکاب عمل ناپسند (گناه یا هر فعل مکروه یا مباحی که بهتر از آن را می‌توان انجام داد) به جهت زشتی آن (نه ترس از آبرو یا بیماری و…) و در نتیجه ترک کردن آن کار در حال و نیز عزم قاطع بر عدم بازگشت به آن در آینده است.

[۴] حلی، حسن بن یوسف (علامه حلی)، کشف المراد، ص۴۱۷.

[۵] سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۲، ص۱۶۷.

حقیقت نوبه

«توبه» دراصل به معنای بازگشت از گناه است (این درصورتی است که به شخص گنهکاری نسبت داده شود) ولی در قرآن و روایات اسلامی بارها به خدا نسبت داده شده است دراین صورت به معنی بازگشت به رحمت است، همان رحمتی که به خاطر ارتکاب گناه از گنهکار سلب شده بود، پس از بازگشت او به خط عبادت و بندگی خدا، رحمت الهی به او باز می‌گردد و به همین دلیل یکی از نام‌های خدا، «تواب» (یعنی بسیار بازگشت کننده به رحمت یا بسیار توبه پذیر) است.
در واقع واژه «توبه» مشترک لفظی یا معنوی است میان «خدا» و «بندگان» (ولی هنگامی که به بنده نسبت داده شود با کلمه «الی» متعدی می‌شود و هنگامی به خدا نسبت داده شود با کلمه «علی»).

[۶] فخر رازی،فخرالدین، تفسیر الکبیر، ج۳،ص۴۶۶.

[۷] فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۱۲۰.

در «المحجه البیضاء» درباره حقیقت توبه چنین آمده است که توبه سه رکن دارد، نخست «علم» و دوم «حال» و سوم «فعل» که هر کدام علت دیگری محسوب می‌شود.
منظور از «علم» شناخت اهمیت ضرر و زیان‌های گناها ن است، واین که حجاب میان بندگان و ذات پاک محبوب واقعی می‌شود. هنگامی که انسان این معنی را بخوبی درک کند، قلب او به خاطر از دست دادن محبوب ناراحت می‌شود و چون می‌داند عمل او سبب این امر شده، نادم و پشیمان می‌گردد؛ واین ندامت سبب ایجاد اراده و تصمیم نسبت به گذشته و حال و آینده می‌شود.
درزمان حال آن عمل را ترک می‌گوید، و نسبت به آینده تصمیم بر ترک گناهی که سبب از دست دادن محبوب می‌گردد می‌گیرد، و نسبت به گذشته درصدد جبران بر می‌آید.
در واقع نور علم ویقین سبب آن حالت قلبی می‌شود که سر چشمه ندامت، است و آن ندامت سبب موضع گیری‌های سه گانه نسبت به گذشته و حال و آینده می‌گردد.

[۸] فیض کاشانی، ملامحسن، المحجه البیضاء، جلد ۷ صفحه ۵.

این همان چیزی است که بعضی از آن به عنوان انقلاب روحی تعبیر کرده‌اند، و می‌گویند توبه نوعی انقلاب در روح وجان آدمی است که اورا وادار به تجدید نظر در برنامه‌ها ی خود می‌کند.

تحقق توبه

برای تحقق توبه صیغه و عبارت خاصی تشریع نشده است، چنان که این مطلب از اختلاف روایات و نیز سخنان مفسران ذیل آیه۳۷ سوره بقره به دست می‌آید.

[۹] مواهب الرحمن، ج۲، ص۲۴۸.

[۱۰] طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۷۵

[۱۱] طبری، ابوجعفر، جامع البیان، ج۱، ص۵۶۴.

مترادفات توبه

توبه و واژه‌های اوْبه، انابه ، تقوا و استغفار معنایی نزدیک هم دارند و میان آن‌ها تفاوت‌هایی هم هست؛
«اَوْبه» به معنای مطلق بازگشتن به اصل و مرجع است.

[۱۲] المصباح المنیر، فیومی، احمدبن محمد، ص۲۹، «آب».

[۱۳] مقاییس اللغه، ابن فارس، احمد بن فارس، ج۱، ص۱۵۲، «اوب».

«اِنابه»؛ مرتبه بالاتر از توبه است؛ به این معنا که توبه رجوع از احکام و تبعات طبیعت به سوی احکام روحانیت و فطرت است و انابه، بازگشت از فطرت و روحانیت به سوی خدا و سفر کردن از بیتِ نفْس به سوی سر منزل مقصود است.

[۱۴] چهل حدیث، ص۲۷۲.

« تقوا » با توبه در اصل ترک و اجتناب مشترک هستند؛ اما تقوا اجتناب از گناهی است که انسان انجام نداده است و تصمیم دارد که هرگز هم آن را انجام ندهد.

[۱۵] نراقی، ملا مهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۵۲ – ۵۳.

« استغفار » هم بنا بر قولی به اصلاح گذشته اختصاص دارد

[۱۶] التوبه والانابه، ص۲۰۷ – ۲۱۰.

و بنا بر نظریه‌ای مطلق طلب آمرزش است که گاهی با دعا عملی می‌شود و زمانی با توبه و هنگامی با سایر طاعات

[۱۷] الفروق اللغویه، ص۴۸.

و بنابر قول سومی استغفار، طلب از خداوند برای ازاله بدی هاست؛ ولی توبه سعی خود انسان در این مسیر است.

[۱۸] الرازی، فخر الدین، التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۱۸۱.

کاربرد قرآنی

توبه و مشتقات آن ۸۷ بار در قرآن کریم به کار رفته‌اند: ۲۴ مورد به صورت‌های مختلف اسمی و ۶۴ بار به اشکال گوناگون فعلی و ثلاثی مجرداند.

[۱۹] المعجم الاحصائی، ج۱، ص۳۸۹.

در این موارد بیشتر از مطالبی چون وجوب توبه،

[۲۰] نور/سوره۲۴، آیه۳۱.

[۲۱] تحریم/سوره۶۶، آیه۸.

شرایط پذیرش توبه،

[۲۲] نساء/سوره۴، آیه۱۷-۱۸.

[۲۳] بقره/سوره۲، آیه۱۵۹-۱۶۰.

آثار توبه

[۲۴] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.

[۲۵] آل عمران/سوره۳، آیه۸۶ ۸۹.

و ویژگی توبه

[۲۶] تحریم/سوره۶۶، آیه۸.

سخن به میان آمده است.

وجوب توبه

قرآن در ۷ آیه به صراحت با صیغه امر که بر وجوب دلالت می‌کند به توبه فرمان داده است:
«و توبوا اِلَی اللّهِ جَمیعـًا اَیُّهَ المُؤمِنونَ لَعَلَّکُم تُفلِحون»،

[۲۷] نور/سوره۲۴، آیه۳۱.

«یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا توبوا اِلَی اللّهِ».

[۲۸] تحریم/سوره۶۶، آیه۸.

افزون بر این، برای اثبات وجوب توبه به روایاتِ متواتر ، اجماع و ادلّه عقلی نیز استدلال شده است

[۲۹] مواهب الرحمن، ج۲، ص۲۳۵ – ۲۳۶.

[۳۰] حق الیقین، ج۲، ص۱۹۶ – ۱۹۷.

[۳۱] نراقی، ملا مهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۵۶.

همچنین از ظاهر ادله وجوب توبه و برخی از روایات و ادلّه دیگر برداشت می‌شود که وجوب توبه فوری است.

[۳۲] مواهب الرحمن، ج۲، ص۲۳۶ – ۲۳۷.

عمومیت توبه

«توبه» مخصوص به گناه یا گناهان خاصی نیست، و شخص و اشخاص معینی را شامل نمی‌شود، و زمان محدودی ندارد، و سن و سال وعصر و زمان خاصی در آن مطرح نیست.
بنابر این، توبه از تمام گناهان [[]] است و نسبت به همه اشخاص و در هر زمان ومکان می‌باشد، همان گونه که اگر شرایط در آن جمع باشد بقبول درگاه الهی خواهد بود.
تنها استثنایی که در قبول توبه وجود دارد و در قرآن مجید به آن اشاره شده این است که اگر انسان زمانی به سراغ توبه رود که در آستانه برزخ قرار گرفته و مقدمات انتقال او از دنیا فراهم شده است و یا عذاب الهی فرا رسد (مانند توبه فرعون هنگامی که عذاب الهی فرا رسید ودرمیان امواج رود نیل در حال غرق شدن بود) پذیرفته نمی‌شود، ودر آن زمان در‌های توبه بسته خواهدشد، زیرا اگر کسی درآن حال توبه کند، توبه او اضطراری است نه اختیاری و توام بامیل و رغبت؛ قرآن می‌گوید : «ولیست التوبه للذین یعملون السیئات حتی اذا حضر احدهم الموت قال انی تبت الآن ولا الذین یموتون وهم کفار اولئک اعتدنا لهم عذابا الیما؛ توبه کسانی که کارهای بدی انجام می‌دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا رسد می‌گوید : الان توبه کردم، پذیرفته نیست و نه توبه کسانی که درحال کفر از دنیا می‌روند ودر (عالم برزخ توبه می‌کنند) اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم شده است! »

[۳۳] نساء/سوره۴، آیه۱۸.

در داستان فرعون می‌خوانیم : هنگامی که فرعون و لشکریانش وارد مسیر خشکی داخل دریا شدند و ناگهان آب‌ها فرو ریختند و فرعون در حال غرق شدن بود گفت : « آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنو اسرائیل وانا من المسلمین؛ من ایمان آوردم که هیج معبودی جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده‌اند نیست، ومن از مسلمین هستم! »

[۳۴] یونس/سوره۱۰، آیه۹۰.

ولی بلا فاصله جواب شنید : «آلآن وقد عصیت قبل وکنت من المفسدین؛ الان ایمان می‌آوری؟! درحالی که قبلا عصیان کردی و از مفسدان بودی (توبه ات در این حال پذیرفته نیست)! »

[۳۵] یونس/سوره۱۰، آیه۹۱.

در باره بعضی از اقوام گذشته نیز می‌خوانیم : «فلما راوا باسنا قالوا آمنا بالله وحده وکفرنا بما کنا به مشرکین؛ هنگامی که عذاب (شدید) مارا دیدند گفتند هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او می‌شمردیم کافر شدیم! »
قرآن در پاسخ آنها می‌گوید : «فلم یک ینفعهم ایمانهم لما راوا باسنا سنه الله التی قد خلت فی عباده وخسر هنالک الکافرون؛ اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آنها سودی نداشت، این سنت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده و آنجا کافران زیانکار شدند.»

[۳۶] غافر/سوره۴۰، آیه۸۴ و ۸۵.

وبه همین دلیل، در مورد حدود اسلامی هنگامی که شخص مجرم بعد از دستگیر شدن و گرفتاری در چنگال عدالت وکیفر و مجازات ، توبه کند توبه اش پذیزفته نیست؛ چرا که این گونه توبه‌ها معمولا جنبه اضطراری دارد، وهیج گونه دلالتی بر تغییر موضع مجرم ندارد.
بنابراین توبه تنها در یک مورد پذیرفته نیست و آن جائی است که مسا له از اشکال اختیاری بودن بیرون رود و شکل اضطراری و اجباری بخود بگیرد.
بعضی چنین پنداشته‌اند که توبه در سه مورد دیگر نیز پذیرفته نیست :
اول در مورد شرک و بت پرستی زیرا قرآن مجید می‌فرماید : «ان الله لا یغفر ان یشرک به ویغفر ما دون ذلک لمن یشاء؛ خداوند (هرگز) شرک را نمی‌بخشد و پایین تر از آن را برای هر کس بخواهد و شایسته بداند می‌بخشد! »

[۳۷] نساء/سوره۴، آیه۴۸.

ولی این سخن صحیح نیست؛ زیرا دراین آیه گفتگو از توبه نیست، بلکه، سخن از «عفو بدون توبه» است، به یقین تمام کسانی که در آغاز اسلام از شرک و توبه کردند و مسلمان شدند توبه آنها پذیرفته شد و همچنین تمام مشرکانی که امروز نیز توبه کنند و رو به اسلام آورند به اتفاق همه علمای اسلام توبه آنها پذیرفته می‌شود ولی اگر مشرک توبه نکند وبا حال شرک از دنیا برود مشمول غفران و عفو الهی نخواهد شد، در حالی که اگر با ایمان و توحید از دنیا بروند، ولی مرتکب گناهانی شده باشند، ممکن است مشمول عفو الهی بشوند؟ ومفهوم آیه فوق همین است.
کوتاه سخن این که، عفو الهی شامل مشرکان نخواهد نشد ولی شامل مومنان میشود، اما توبه سبب آمرزش همه گناها ن حتی شرک خواهد شد.
دوم و سوم اینکه توبه باید در فاصله کمی بعد از گناه باشد نه فاصله‌های دور، ونیز باید از گناهانی باشد که از روی جهالت انجام گرفته است نه از روی عناد و لجاجت ، به این دلیل که هردومطلب در آیه ۱۷ سوره نساء آمده است : «انما التوبه علی الله للذین یعملون السوء بجهاله ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم وکان الله علیما حکیما ؛ توبه تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می‌دهند سپس بزودی توبه می‌کنند، خداوند توبه چنین اشخاص را می‌پذیرد وخدا دانا و حکیم است.»

[۳۸] نساء/سوره۴، آیه۱۷.

ولی این نکته قابل توجه است که بسیار ی از مفسران این آیه را بر توبه کامل حمل کرده‌اند زیرا مسلم است که اگر افرادی از روی عناد و لجاج مرتکب گناهانی شوند سپس از مرکب لجاجت و غرور پایین آیند و رو به درگاه خدا آورند، توبه آنان پذیرفته می‌شود، و در تاریخ اسلام نمونه‌های فراوانی برای این گونه افراد است که نخست در صف دشمنان لجوج و عنود بودند و سپس بازگشتند واز دوستان مخلص شدند.
همچنین مسلم است که اگر انسان سالیان دراز گناه کند و بعد پشیمان شود و حقیقتا توبه و جبران کند، توبه او پذیرفته خواهد شد.
در حدیث معروفی از پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌خوانیم که فرمود : هر کس یکسال قبل از مرگش توبه کند خدا توبه اورا می‌پذیرد، سپس فرمود یکسال زیاد است، کسی که یک ماه قبل از مرگش توبه کند خدا توبه اورا می‌پذیرد سپس افزود یک ماه نیز زیاد است کسی که یک جمعه (یک هفته قبل) از مرگش توبه کند توبه او مورد قبول خداوند واقع میشود، باز افزود یک جمعه زیاد است کسی که یک روز قبل از مرگش توبه کند خداوند توبه اش را پذیرا می‌شود، باز فرمود یک روز نیز زیاد است! کسی که یک ساعت قبل از مرگش توبه کند خداوند توبه او را می‌پذیرد سپس افزود یک ساعت هم زیاد است! کسی که قبل از آن که جانش به گلو رسد (در آخرین لحظه حیات و در حال احتضار) توبه کند خداوند توبه او را می‌پذیرد!

[۳۹] مستدرک الوسائل، نوری طبرسی، میرزاحسین، جلد ۱۲ صفحه ۱۴۴ (صحه التوبه فی آخر العمر، حدیث ۵).

»
البته منظور این است که توبه با تمام شرایطش انجام گردد؛ مثلا اگر حقوق افرادی ضایع شده در همان لحظه به افراد مطمئن توصیه کند که حقوق آنها را بپردازند و سپس توبه کند.

توبه از هر گناهی

آیات فراوانی ازقرآن نیز دلیل بر عمومیت توبه و شمول آن نسبت به جمیع گناهان است؛ ازجمله : در آبه ۵۳ سوره زمر می‌خوانیم: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم ؛ بگو‌ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»
در آیه دیگری همه مومنان را مخاطب قرار داده می‌فرماید: «وتوبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون ؛ ‌ای مومنان همگی به سوی خدا بازگردید تا رستگار شوید.»

[۴۰] نور/سوره۲۴، آیه۳۱.

واژه جمیعا دلیل براین است که هر گناه کاری دعوت به توبه شده است، و اگر توبه دارای شمول و عموم نباشد، چنین دعوتی صحیح نیست.
درباره وجوب توبه پرسش‌هایی هست که به مهم‌ترین آن‌ها پاسخ داده می‌شود:
۱. آیا توبه از هر گناهی واجب است؟
بیشتر محقّقان بر این عقیده‌اند که توبه تنها از گناهان کبیره و نیز از گناهان صغیره در صورتی که بر اثر عواملی مانند کوچک شمردن گناه؛ تکرار یا اظهار آن و… حکم کبیره یابند واجب است؛ ولی توبه از دیگر گناهان صغیره به شرط اجتناب از کبایر، واجب نیست، زیرا اجتناب از گناهان کبیره سبب بخشیده شدن گناهان صغیره است: «اِن تَجتَنِبوا کَبائِرَ ما تُنهَونَ عَنهُ نُکَفِّر عَنکُم سَیِّـتِکُم…».

[۴۱] نساء/سوره۴، آیه۳۱.

[۴۲] مجلسی، محمد باقر،بحارالانوار، ج۶، ص۴۲.

[۴۳] حق الیقین، ص۲۰۶ – ۲۰۷.

[۴۴] منشور جاوید، ج۸، ص۲۲۳.

مرگ مومن قبل از توبه

۲. آیا مؤمنان مرتکب گناه کبیره اگر قبل از توبه از دنیا رفته باشند، حتما عذاب می‌شوند؟
به نظر برخی طبق آیه «ولَیسَتِ التَّوبَهُ لِلَّذینَ یَعمَلونَ السَّیِّـتِ حَتّی اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ اِنّی تُبتُ الـنَ ولاَ الَّذینَ یَموتونَ وهُم کُفّارٌ اُولـئِکَ اَعتَدنا لَهُم عَذابـًا اَلیما»

[۴۵] نساء/سوره۴، آیه۷۸.

عذاب ایشان قطعی است؛ ولی این برداشت درست نیست، زیرا :
اولاً ممکن است وعید به عذاب، به کافرانی اختصاص داشته باشد که پیش از آن ذکر شده‌اند.
ثانیا ممکن است مراد آیه، اعلام این مطلب باشد که ما برای آنان عذاب آماده کرده‌ایم؛ اگر بخواهیم با عدالت رفتار کنیم و نخواهیم از ایشان درگذریم. فایده این اعلام نیز آن است که مؤمنان خود را از مکر الهی ایمن ندانند.
ثالثا مفادِ «… اُولـئِکَ اَعتَدنا لَهُم عَذابـًا اَلیما» صرفا وعید به عذاب است و نه تنها در آیه مذکور دلیل بر حتمی بودن عذاب نیست، بلکه عقلاً هم خُلْف وعید قبیح نیست.

[۴۶] النار طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان، ج ۳، ص۴۴

[۴۷] الرازی، فخر الدین، التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۸.

[۴۸] آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج۲، ص۴۴۹.

ترک توبه

پرسش‌های درخور دیگری نیز در این بحث هست؛ نظیر اینکه آیا برای هر گناهی توبه‌ای لازم است یا ترک توبه خود گناهی مستقل است؟
در پاسخ گفته شده است: برای هر گناهی توبه‌ای مستقل لازم نیست، زیرا این امکان هست که انسان از همه گناهانش پشیمان شود ولی متذکر مورد خاصی نیز نباشد.

[۴۹] حلی، حسن بن یوسف (علامه حلی)، کشف المراد، ص۴۲۲.

تاخیر یا ترک توبه نیز گناه مستقلی نیست، چون اوامر الهی درباره توبه ارائه طریق و ارشاد به حکم عقل است، از این رو مخالفت با آن‌ها جز پیامدهای اصل گناه نتیجه‌ای ندارد.

[۵۰] منشور جاوید، ج۸، ص۲۲۲ – ۲۲۳.

[۵۱] التوبه والانابه، ص۱۵۶.

[۵۲] آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج۱۴، ص۳۵۴.

تبعیض در توبه

آیاممکن است انسان از بعضی از گناهان توبه کند در حالی که مرتکب گناهان دیگری می‌شود.
گاه گفته می‌شود که توبه باید جنبه عمومی و همگانی داشته باشد واز تمام گناهان توبه کند، زیرا همه آنها بازگشت به مخالفت با پروردگار می‌کند، و شکستن حریم مولای حقیقی؛ کسی که از این کار پشیمان باشد، باید هر گناهی را ترک کند نه این که از گناهی توبه کند و گناه دیگری را مرتکب شود و برآن اصرار ورزد.
ولی حق آن است که تبعیض در توبه مانعی ندارد (بعضی از بزرگان علم اخلاق مانند مرحوم «نراقی» در «معراج السعاده» نیز به این معنی تصریح کرده است واز قول پدرش نیز آن را نقل نموده است). هر چند توبه کامل، توبه از تمام گناهان است.
زیرا ممکن است انسان از گناهی بیشتر بترسد و از عواقب شوم آن آگاهتر باشد یا درپیشگاه خداوند قبیح تر و مجازاتش شدیدتر باشد؛ و به همین جهت، از آن گناه توبه کند در حالی که مرتکب گناهان دیگری که قبحش کمتر یا مجازاتش خفیف تر یا آگاهی او نسبت به مفاسد و زیان هایش کمتر است می‌شود.
توبه اکثر توبه کننده گان نیز همین گونه است، غالبا از گناهان خاصی توبه می‌کنند در حالی که ممکن است گناه دیگری را انجام دهند و هرگز شنیده نشده که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یا امامی از امامان (علیهم‌السّلام) یا عالمی از علمای اسلام این گونه توبه‌ها را بی اعتباربشمرد، وتاکید کند که باید توبه از همه گناهان باشد.
درآیات متعددی از قرآن مجید نیز اشارات روشنی به این معنی یعنی تبعیض در توبه دیده می‌شود.
مثلا، در مورد افرادی که بعد از ایمان مرتد شوند، می‌فرماید : «اولئک جزاؤهم ان علیهم لعنه الله والملائکه والناس اجمعین… الا الذین تابوا من بعد ذلک واصلحوا فان الله غفور رحیم؛ کیفر آنها این است که لعن خداوند و فرشتگان و مردم، همگی برآنها است… مگر کسانی که پس از آن توبه کنند، و اصلاح نمایند، خداوند آمرزنده و بخشنده است.»

[۵۳] آل عمران/سوره۳، آیه۸۷ و ۸۹.

و درجای دیگر بعد از اشاره به گناهانی هم چون شرک، قتل نفس و زنا، و بیان مجازات سنگین آنها، می‌فرماید: «الا من تاب وآمن وعمل عملا صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات؛ مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند وعمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را مبدل به حسنات می‌کند.»

[۵۴] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.

گر چه قسمتی از این آیات درباره مجازات‌ها ی دنیوی و بخشودگی آنها به وسیله توبه است، ولی پیداست که از این نظر تفاوتی وجود ندارد؛ اگر توبه در مجازات‌های دنیوی قبول شود، به یقین در مورد مجازات‌های اخروی نیز پذیرفته خواهد شد.

ضرورت پذیرش توبه

ظاهر برخی آیات قرآن کریم مانند «اِنَّمَا التَّوبَهُ عَلَی اللّهِ…»

[۵۵] نساء/سوره۴، آیه۱۷.

و نیز مدلول التزامی ادله‌ای که توبه را بر گنهکاران واجب می‌کنند، این است که قبول توبه بر خداوند واجب باشد و گرنه در مواردی که توبه پذیرفته نمی‌شود لازم می‌آید که فرمان الهی به توبه لغو و عبث باشد و صدور عبث از خداوند حکیم محال است.

معنای ضرورت پذیزش

این ضرورت به معنای واجب بودن «بر» خداوند نیست، بلکه خداوند خود پذیرش توبه را از روی رحمت بر خویش واجب کرده است: «کَتَبَ رَبُّکُم عَلی نَفسِهِ الرَّحمَهَ…» ،

[۵۶] انعام/سوره۶، آیه۵۹.

چنان که ذکر وصف « رحیم » بعد از « غفور » و « توّاب » در موارد فراوانی از آیات قرآن کریم نظیر «اِلاَّ الَّذینَ تابوا واَصلَحوا وبَیَّنوا فَاُولـئِکَ اَتوبُ عَلَیهِم واَنَا التَّوّابُ الرَّحیم»

[۵۷] بقره/سوره۲، آیه۱۶۰.

و «مَن عَمِلَ مِنکُم سوءًا بِجَهــلَهٍ ثُمَّ تابَ مِن بَعدِهِ واَصلَحَ فَاَنَّهُ غَفورٌ رَحیم»

[۵۸] انعام/سوره۶، آیه۵۴.

گویای این است که قبول توبه خطاکاران نه از روی الزام و اجبار بلکه از سر احسان و کرم است.

[۵۹] الرازی، فخر الدین، التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۵.

وعده پذیرش توبه

بر این اساس در برخی آیات قرآن برای تمام گناهان وعده پذیرش توبه آمده است: «قُل یـعِبادِیَ الَّذینَ اَسرَفوا عَلی اَنفُسِهِم لاتَقنَطوا مِن رَحمَهِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعـًا»،

[۶۰] زمر/سوره۳۹، آیه۵۳.

چنان که در آیه ۸۲ سوره طه مطلقا درباره توبه از هر گناهی وعده پذیرش و آمرزش آمده است: «… اِنّی لَغَفّارٌ لِمَن تابَ وءامَنَ وعَمِلَ صــلِحـًا ثُمَّ اهتَدی» و از آنجا که خلف وعده از خداوند حکیم قبیح و محال است، عقل به شکلی قطعی به لزوم پذیرش توبه حکم می‌کند.

[۶۱] طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۴، ص۲۳۸.

گفتنی است وعده پذیرش توبه برای ایجاد امید در دل گنهکاران است. در قلمرو تربیت تنها ترساندن کافی نیست، بلکه کنار آن باید امید را هم پرورش داد، چنان که از عناصر مهم دعوت انبیا انذار و تبشیر است.

[۶۲] طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۴، ص۲۴۶.

[۶۳] منشور جاوید، ج۸، ص۲۱۶.

[۶۴] انبیاء/سوره۲۱، آیه۹۰.

[۶۵] هود/سوره۱۱، آیه۲.

پذیرش توبه کافر

از روایات فراوانی نیز برمی آید که پذیرش توبه از وعده‌های قطعی خداوند است

[۶۶] طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۴، ص۲۳۸.

و نیز از هر گناهی پذیرفته می‌شود،

[۶۷] متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۴، ص۲۱۰.

بر این اساس، توبه کافر نیز پذیرفتنی است، چنان که معنای توبه در آیه «… لِلَّذینَ یَعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَهٍ ثُمَّ یَتوبونَ مِن قَریبٍ»

[۶۸] نساء/سوره۴، آیه۱۷.

اعم از توبه از شرک و غیر شرک است، چون در آیه بعدی: «… و لیست التوبه…» حال مؤمن و کافر هر دو را بازگو می‌کند، بنابراین کافر هم مانند مؤمن فاسق از مصادیق «الَّذینَ یَعمَلونَ السُّوءَ بِجَهــلَهٍ» است.
آری، آیات و روایاتی توبه از برخی گناهان نظیر شرک، اصرار بر کفر پس از ایمان و بدعت گذاری در دین را پذیرفته نمی‌دانند؛ امّا در همه این موارد یا توبه صوری بوده است نه واقعی تا پذیرفته شود یا توبه در ظرف قبول انجام نگرفته است،

[۶۹] مواهب الرحمن، ج۲، ص۴۴۱ – ۴۴۳.

زیرا توبه که به معنای رجوع اختیاری از نافرمانی به اطاعت و بندگی است تنها در ظرف اختیار که همان حیات دنیاست شدنی است،

[۷۰] طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۴، ص۲۵۰.

چنان که در تفسیر آیه «اِنَّ الَّذینَ کَفَروا بَعدَ‌ایمـنِه

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.