پاورپوینت تقی بن نجم الدین بن عبیداللّه حلبی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت تقی بن نجم الدین بن عبیداللّه حلبی دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تقی بن نجم الدین بن عبیداللّه حلبی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت تقی بن نجم الدین بن عبیداللّه حلبی :
ابوالصلاح حلبی
ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم بن عبیدالله، فقیه، متکلم و امامی شام، ثقه جلیل عظیم الشان، شیخ اقدم، عالم فاضل فقیه محدث، از بزرگان شیوخ و علمای شیعه و از شاگردان سید مرتضی و شیخ طوسی است. (۳۷۴-۴۴۷ هـ. ق.)
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۲ – شهر حلب
۲.۱ – بزرگان حلب
۲.۲ – حلب در عصر ابوالصلاح
۳ – تحصیلات
۳.۱ – شخصیت رتبه اول شام
۴ – استادان
۴.۱ – سید مرتضی
۴.۲ – شیخ طوسی
۴.۳ – سلار بن عبدالعزیز
۴.۴ – ابوالحسن بصروی
۵ – فرزندان
۶ – افکار و آراء
۶.۱ – ولایت فقیه در امور سیاسی و اجتماعی
۷ – شاگردان
۷.۱ – ابوالحسن ثابت بن اسلم حلبی
۷.۲ – ابوالقاسم بن براج
۷.۳ – عز الدین عبدالعزیز طرابلسی
۷.۴ – کراجکی
۷.۵ – ابومحمد ریحان بن عبدالله حبشی
۷.۶ – عبدالرحمن بن احمد نیشابوری
۷.۷ – الداعی بن زید حسینی آویوی
۷.۸ – تراب بن حسین بصروی
۸ – آثار علمی
۸.۱ – تالیفاتی که موجود نیست
۸.۲ – تالیفاتی که موجود است
۸.۲.۱ – الکافی فی التکلیف
۸.۲.۲ – الکافی فی الفقه
۸.۲.۳ – تقریب المعارف
۸.۲.۴ – البرهان علی ثبوت الایمان
۸.۲.۵ – سایر آثار
۹ – دیدگاههای فقهی
۱۰ – ویژگیها
۱۱ – ابوالصلاح در سخن دیگران
۱۱.۱ – شیخ طوسی
۱۱.۲ – ابن ادریس
۱۱.۳ – ابن داود
۱۱.۴ – ابن شهر آشوب
۱۱.۵ – منتجب الدین رازی
۱۱.۶ – شهید ثانی
۱۱.۷ – صاحب ریاض
۱۱.۸ – علامه حلی
۱۱.۹ – شمس الدین ذهبی
۱۱.۱۰ – علامه مجلسی
۱۱.۱۱ – شیخ حر عاملی
۱۱.۱۲ – شیخ عباس قمی
۱۱.۱۳ – شیخ آقا بزرگ تهرانی
۱۱.۱۴ – میرزا محمد علی مدرس
۱۱.۱۵ – میرزا عبدالله افندی
۱۱.۱۶ – میرزا محمد باقر خوانساری
۱۱.۱۷ – صاحب مجمع البحرین
۱۱.۱۸ – صاحب معجم رجال الحدیث
۱۲ – توثیق بزرگان
۱۳ – وفات
۱۴ – فهرست منابع
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع
معرفی اجمالی
نام او پاورپوینت تقی بن نجم الدین بن عبیداللّه حلبی و شهرتش تقی الدین فقیه بزرگوار و شیخ جـلـیـل القدر، فاضل، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و یکی از بزرگان و مشایخ امامیه در قرن پـنـجـم هـجرت می باشد. وی در ۳۷۴ در حلب به دنیا آمد.
[۱] ابن حجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۲، ص۷۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
در پارهای منابع،
[۲] امین، ج۳، ص۶۳۴.
[۳] محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانه الادب، ج۷، ص۱۶۱، تهران ۱۳۶۹ش.
تاریخ تولد او ۳۴۷ ذکر شده که احتمالا ناشی از تصحیف است.
[۴] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، مقدمه استادی، ص ۵، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ش).
وی ظاهرآ فراگیری علم را در زادگاه خود آغاز کرده است.
[۵] ذهبی، ج۹، ص۶۸۹.
نام او را بیشتر شرححالنگاران تقی و برخی تقیالدین ذکر کردهاند، همچنانکه نام پدرش نجم و نجمالدین ثبت شده است.
[۶] ابوالصلاح حلبی، تقریبالمعارف، مقدمه تبریزیان حسون، ص ۱۵ـ۱۶، چاپ فارس تبریزیان حسون، (قم) ۱۳۷۵ش.
ابن حجر عسقلانی ،
[۷] ابن حجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۲، ص۷۱، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
به اشتباه، نام پدر او را عمر ذکر کرده است.
متون و منابع موجود و در دسترس، از بیان جزئیات زندگی این شخصیت شهیر تشیع، بخل ورزیدهاند و بدین سبب، بسیاری از ابعاد حیات شخصی و علمی ایشان مبهم است. آنچه که یاد و خاطره ابوالصلاح را تا عصر حاضر زنده نگاه داشته، آثار ارزشمندی است که از او به یادگار مانده و همواره مورد استفاده بزرگان و فرزانگانی همچون علامه مجلسی، شهید اول، شهید ثانی، علامه حلی و بسیاری دیگر بوده است هر چند که بیش تر آثار او نیز از میان رفته است. در هرحال، آنچه باقی است برای نشان دادن عظمت و دقت نظر فقهی و کلامی او کافی است.
شهر حلب
حلب شهری است قدیمی که سابقه بنای آن به قرنها پیش از اسلام باز میگردد. حلب در سال ۱۵ هـ. ق. توسط مسلمانان فتح شد. ناصر خسرو درباره حلب میگوید:
«حلب را شهری نیکو دیدم. بارهای عظیم دارد و قلعهای عظیم، همه برسنگ نهاده. به قیاس چند بلخ باشد. همه آبادان و بناها بر سر هم نهاده. و آن شهر باجگاه است میان بلاد شام و روم و دیار بکر و مصر و عراق و از این همه بلاد، تجار و بازرگانان آنجا روند.»
[۸] سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۴.
قزوینی نیز میگوید:
«حلب مدینهای است عظیم و کثیره الخیرات. زجاج گفته: که ابوالانبیاء خلیل علیهالسّلام میدوشیده غنم خود را به آنجا در روز جمعه و شیر آن را در راه خدا تصدق میفرموده پس فقرا آنرا حلب خواندند و از آنجا مسمی به حلب گشت.»
[۹] آثار البلاد و اخبار العباد، قزوینی، (ترجمه، ج۱، ص۲۳۶).
بزرگان حلب
برخی از بزرگان حلب عبارتند از:
۱. حسین بن عقیل بن سنان خفاجی (متوفا: ۵۰۷ هـ. ق.)
۲. اسد بن علی عسانی (متوفا: ۵۳۴ هـ. ق.)
۳. علی بن عبدالحمید غضایری (متوفا: ۳۱۳ هـ. ق.)
۴. سهروردی (متوفا: ۵۸۷ هـ. ق.)
۵. ابن شهر آشوب (۵۸۸-۴۸۹ هـ. ق.)
۶. عبدالرحمن کواکبی (متوفا: ۱۳۲۰ هـ. ق.)
[۱۰] سیر اعلام النبلاء، ج۷، ص۴۱۰.
[۱۱] سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱.
[۱۲] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۹۱.
حلب در عصر ابوالصلاح
حلب در عصر ابوالصلاح، گرفتار آشفتگی سیاسی و اجتماعی بود.
از سویی، فاطمیان مصر و از طرف دیگر، دولت «بیزانس» سعی در نفوذ و دخالت در امور شام را داشتند.
به نظر میرسد که ابوالصلاح با صالح بن مرداس که در سال ۴۱۴ هـ. ق. حکومت حلب را در دست گرفت، ارتباطی نیک و نزدیک داشت. ابوالصلاح ارتباط با دستگاه حکومت و در عین این که از احترام و نفوذ فراوان در حلب برخوردار بود، زندگی زاهدانهای داشت.
[۱۳] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۰۹.
از نیمه قرن چهارم هجری، مذهب اسماعیلی در اثر نفوذ اسماعیلیان مصر، در شام رواج یافت.
مواضع ابوالصلاح در برخورد با اسماعیلیان مشخص نیست، ولی از دستگیری و شهادت یکی از شاگردان ابوالصلاح، که پس از او بر جای او نشست، و به آتش کشیدن کتابخانه مهم شیعیان در حلب، میتوان پی برد که ابوالصلاح روی خوش به اسماعیلیان نشان نمیداد.
[۱۴] سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۸۹.
ابوالصلاح در جنگ حاکمان و فرمانروایان حلب با دشمنان بیزانس، کمک به امیران را لازم میدانست زیرا در این جنگ، نبرد بین دو حکومت ستمگر مطرح نبود، جنگ بین کشوری مسلمان با کفار به وقوع پیوسته بود و بدیهی است که در این گونه موارد، تمامی اختلافات کنار نهاده میشود و همه مسلمانان در برابر کفار به دفاع بر میخیزند.
[۱۵] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۰۹.
[۱۶] الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۴۷.
تحصیلات
تقی بن نجم تحصیلات اولیه خود را در زادگاهش به پایان رساند و سپس برای استفاده از دانش بزرگان تشیع، راهی بغداد شد.
او در بغداد، از محضر سید مرتضی، شیخ طوسی و سلار بن عبدالعزیز بهرههای فراوان برد. سفرهای علمی ابوالصلاح از شام به عراق، بالغ بر سه سفر است.
شخصیت رتبه اول شام
ابوالصلاح در فراگیری دانش دین تا آن جا پیش رفت که شخصیت رتبه اول دیارشام گشت. او از سوی سید مرتضی (فقیه مشهور قرن پنجم هجری) و پس از او، از سوی شیخ طوسی و سلار، مقام نیابت داشت و به نمایندگی از آنان، به حل مشکلات و پاسخ به مسایل شرعی ودینی سرزمین شام میپرداخت.
این سه شخصیت والا، مردم شام را به ابوالصلاح ارجاع میدادند و خود در مسایل آن دیار دخالت نمیکردند. پاسخ آنان به استفتاء کنندگان شامی این بود: ابوالصلاح در بین شماست. او را دریابید.
لقبهای «خلیفه السید» و «خلیفه الشیخ»(خلیفه به معنای جانشین و نماینده است.)
[۱۷] اعیان الشیعه، سید محسن الأمین، ج۳، ص۶۳۴.
[۱۸] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۰۸.
بیانگر نیابت ابوالصلاح از سوی سید مرتضی وشیخ طوسی است.
ابوالصلاح در شهر حلب به تدریس و تحقیق پرداخت و حوزه درسی و علمی در آن شهر دایر نمود. از حوزه درس او شاگردان بسیاری برخاستند.
این فقیه پرکار در سال ۴۴۷ هـ. ق. پس از بازگشت از سفر حج درگذشت.
[۱۹] اعیان الشیعه، سید محسن الأمین، ج۳، ص۶۳۴.
[۲۰] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۰۸.
[۲۱] معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۷۷.
استادان
ابوالصلاح از محضر بزرگان و شخصیتهای کم نظیر تشیع بهره برده است. شوق او برای حاضر شدن در مجالس درس این بزرگان بود که وی را از زادگاهش، شام به عراق کشاند و راهی بغداد ساخت. از تفحص در احوال ابوالصلاح بر میآید که حداقل سه بار او از شام به عراق سفر کرده و در هر سفر مدتی از مجالس درس استادان بغداد بهره برده است.
[۲۲] مقدمه تقریب المعارف، ابو الصلاح الحلبی، ص۱۱۲.
وی در بغداد نزد سید مرتضی علم الهدی درس خواند و در زمره شاگردان مبرِّز او قرار گرفت، چنانکه بعدها سیدمرتضی پاسخ استفتائات مردم حلب را به وی احاله میداد و حلبی نماینده او در حلب به شمار میرفت.
[۲۳] علی بن عبیداللّه منتجبالدین رازی، الفهرست، ج۱، ص۴۴، چاپ جلالالدین محدث ارموی، قم ۱۳۶۶ش.
[۲۴] ابن شهرآشوب، کتاب معالمالعلماء، ج۱، ص۲۹، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۵۳.
[۲۵] مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۵، ص۱۵۸۱۵۹.
استاد دیگر او شیخ طوسی بود که در کتاب رجال
[۲۶] محمد بن حسن طوسی، رجالالطوسی، ج۱، ص۴۵۷، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱، چاپ افست قم (بیتا).
حلبی را از شاگردان خود به شمار آورده است. برخی حمزه بن عبدالعزیز سلار دیلمی را نیز جزو استادان او ذکر کردهاند.
[۲۷] فخرالدین بن محمد طریحی، مجمعالبحرین، ذیل «سلر»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
[۲۸] اسداللّهبن اسماعیل کاظمی تستری، مقابس الانوار و نفایس الأسرار فی احکام النبی المختار و عترته الاطهار، ج۱، ص۸، قم (آلالبیت، بیتا).
برخی از استادان و شیوخ روایت ابوالصلاح، که وی از آنان روایت و حدیث شنیده است، عبارتند از:
سید مرتضی
سید مرتضی از شاگردان مشهور شیخ مفیداست و در فقه، کلام، اصول فقه، ادبیات عرب و بسیاری دیگر از علوم آن دوران، صاحب نظر بود و در بیشترین موضوعات، تالیفات ارزشمندی داشت.
سید مرتضی شاگردان فراوانی تقدیم جامعه اسلامی کرده است که بسیاری از آنان ستارگان درخشان جهان تشیع به شمار میروند.
سید مرتضی به ابوالصلاح حلبی عنایتی خاص داشت و وی را نماینده خود در سرزمین حلب قرار داد. هرگاه مردم حلب از سید مرتضی سؤال و استفتاء میکردند، در پاسخ میگفت: عندکم التقی ابوالصلاح در بین شماست.
از قراین بر میآید که ابوالصلاح هنگام حضور در درس سید مرتضی، خود عالمی فاضل بود که برای تکمیل اندوخته هایش و عرضه آموخته هایش بر سید، به عراق سفرکرد.
[۲۹] ریحانه الادب، ج۷، ص۱۶۱.
[۳۰] الفهرست، ص۴۴.
شیخ طوسی
شیخ طوسی که سرآمد شاگردان سید مرتضی بود، یکی دیگر از استادان ابوالصلاح است.
شیخ طوسی در یکی از تالیفات رجالیاش، به نام ابوالصلاح اشاره کرده و تصریح نموده که وی در مجلس درس او حاضر شده است.
[۳۱] رجال الطوسی، ص۴۱۷.
این که شیخ طوسی از شاگردان خود به عنوان یکی از بزرگان رجال یاد میکند، عظمت و بزرگی مقام علمی ابوالصلاح را میرساند.
محدث نوری عقیده دارد که ابوالصلاح جانشینی و نیابت شیخ طوسی را نیز در سرزمین شام به عهده داشته است.
[۳۲] مستدرک الوسایل، ج۳، ص۴۸۰.
از همین رو «خلیفه الشیخ» نیز همانند خلیفه السید از القاب حلبی است.
سلار بن عبدالعزیز
وی از شاگردان مبرز سید مرتضی است و در غیاب او، مجلس درس او را اداره میکرد.
ابوالصلاح از شاگردان او بود و مقام نیابت او را نیز در حلب به عهده داشت.
[۳۳] اعیان الشیعه، سید محسن الأمین، ج۲، ص۶۳۵.
[۳۴] دائره المعارف تشیع، ج۱، ص۴۱۴.
ابوالحسن بصروی
ابوالحسن محمد بن محمد مفیدمحمد بن محمد بصروی، فقیهی فاضل و شاعری فصیح بود که از استادانی همچون سید مرتضی روایت میکند.
جبرئیل بن اسماعیل قمی، پدر شاذان بن جبرئیل از راویان محدث بصروی است.
به گفته افندی اقوال فقهی او در منابع استدلالی فقه شیعه همچون مدارک الاحکام نقل شده است. «المعتمد»، «المفید» و دیوان شعر از آثار اوست.
ابوصلاح حلبی در «تقریب المعارف» در فصل مربوط به معجزات امام محمد باقر علیهالسّلام از وی حدیث و روایت نقل میکند.
فرزندان
تعداد فرزندان ابوالصلاح بر ما پوشیده است، البته شهید اول در «غایه المراد فی شرح نکت الارشاد» از شخصی به نام «شیخ ابوالحسن علی بن منصور بن تقی حلبی» نام میبرد.
[۳۵] تقریب المعارف، ابو الصلاح الحلبی، (مقدمه)، ص۲۰.
[۳۶] ریاض العلماء، ج۴، ص۲۶۸.
این سخن میرساند که یکی از پسران ابوالصلاح، منصور نام داشته و فرزند او «علی» نیز از نوادگان ابوالصلاح است.
افکار و آراء
ابوالصلاح در مسایل فقهی و اعتقادی، آراء و نظریاتی دارد که تفصیل آن را باید در تالیفات موجود او پی گیری کرد.
تحصیل ابوالصلاح در بغداد، به ویژه نزد سید مرتضی سبب شد که فقه ابوالصلاح، در کلیات تفاوت چندانی با فقه بغداد و نظرات سید مرتضی نداشته باشد، اما در جزئیات، اختلاف نظر ابوالصلاح با استادش سید مرتضی تا آن جا بود که ابوالفتح کراجکی ـ از شاگردان آن دو بزرگوار ـ کتابی با عنوان «غایه الانصاف فی مسایل الخلاف» نوشت و در آن، به نقض آرای ابوالصلاح و دفاع از نظریات سید مرتضی پرداخت. برخی از آرای مهم ابوالصلاح بدین شرح است:
ولایت فقیه در امور سیاسی و اجتماعی
ابوالصلاح عقیده دارد که در زمان غیبت امام دوازدهم علیهمالسّلام ، «فقیه امین» جانشین امام معصوم است و به عنوان «نایب امام» یا «نایب ولی امر»، اداره امور جامعه اسلامی را بر عهده میگیرد و دامنه اختیارات نایب امام فقط امور قضایی نیست، بلکه شامل امور حکومتی نیز میگردد.
به عقیده ابوالصلاح، بر فقیه لازم است برای احقاق حقوق مردم و اجرای احکام الهی، مناصب گوناگون قضایی و حکومتی را حتی از سوی سلطان و حاکم جائر بپذیرد.
از دیدگاه او، فقیه امین در دوران غیبت امام معصوم، وظایف و اختیارات امام معصوم را در مورد حقوق مالی، بر عهده دارد.
[۳۷] الکافی، ابو الصلاح حلبی، ص۴۲۱.
[۳۸] الکافی، ابو الصلاح حلبی، ص۴۲۳.
ابوالصلاح در نظریه ولایت فقیه بر بسیاری از فقیهان پیشی گرفته است. وی همچنین حکم به لزوم بر پایی نماز جمعه در زمان غیبت کرده است.(برای آگاهی بیشتر که نظرات ابوالصلاح، به الکافی مراجعه شود.)
[۳۹] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۰۹ .
شاگردان
ابوالصلاح، پس از فراگیری فقه و علوم دیگر، به حلب بازگشت و به تدریس پرداخت. در حوزه درس او شاگردان بسیاری پرورش یافتند. برخی از شاگردان و راویان حدیث از او عبارتاند از: ثابت بن اسلم حلبی ، که پس از وفات حلبی بر جای او نشست؛ قاضی عبدالعزیز ابن برّاج ؛ عبدالرحمان بن احمد مفید نیشابوری ؛ محمد بن علی کراجکی ؛ و ابومحمد ریحان بن عبداللّه حبشی.
[۴۰] ابن حجر عسقلانی، لسانالمیزان، ج۵، ص۳۰۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
[۴۱] حرّ عاملی، املالآمل، ج۱، ص۱۲۰، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
[۴۲] حرّ عاملی، املالآمل، ج۱، ص۱۵۲، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
[۴۳] عبداللّه بن عیسی افندیاصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء، ج۴، ص۲۶۸، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ.
[۴۴] برای دیگر شاگردان او رجوع کنید به، ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، مقدمه استادی، ص ۱۵۱۸، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ش).
شرح حال برخی از آنان عبارت است از:
ابوالحسن ثابت بن اسلم حلبی
ابوالحسن ثابت بن اسلم حلبی (متوفا: ۴۶۰ هـ. ق.)
وی از معروفترین شاگردان ابوالصلاح بود که پس از وفات استاد، برجای او نشست.
ثابت بن اسلم در علوم مختلف صاحب نظر بود و کتابی در توضیح قرائت عاصم(مقصود قرائت قرآن به روش عاصم است.) و مطابقت آن با قرائت قریش نوشته است.
ثابت علاوه بر تدریس و ارشاد مردم، اداره کتابخانه بزرگ و مهم حلب را نیز به عهده داشت.
این کتابخانه به منزله مرکز فرهنگی تشیع در حلب بود و بیش از ۱۰۰۰۰ جلد از آثار علمی ارزشمند آن دوران که به خط نویسندگان یا نسخه برداران نگارش یافته بود، در خود جای داده بود.
[۴۵] سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۱۸۹.
[۴۶] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۰۹.
در آن عصر، تبلیغات اسماعیلیان در شام و حلب گسترش فراوان یافت. ثابت با افکار آنان مخالفت کرد و برای آن که شیعیان در دام تبلیغات اسماعیلیان گرفتار نشوند، کتابی را در افشای گمراهی آنان به رشته تحریر در آورد.
اسماعیلیان حلب او را دستگیر و به مصر، مرکز اسماعیلیه فرستادند.
والی مصر که سرسختی و مقاومت ثابت را در دفاع از عقاید خود را مشاهده کرد، فرمان داد او را به دار آویخته و کتابخانه پرارزش حلب را نیز آتش زنند.
[۴۷] سیر اعلام النبیلاء، ج۴، ص۱۸۹.
[۴۸] لسان المیزان، ابن حجر العسقلانی، ج۲، ص۷۵.
ابوالقاسم بن براج
ابوالقاسم بن براج (متوفا: ۴۸۱ هـ. ق.)
ابن براج در مصر متولد شد و چون مدت زیادی قضاوت طرابلس را بر عهده داشت به طرابلسی مشهور شد.
ابن براج در درس سید مرتضی(از استادان ابوالصلاح.) نیز حاضر شد و هفت سال از او بهره علمی برد.
سید مرتضی به ابن براج احترام بسیار میگذاشت.
ابن براج پس از مدتی، به نیابت از استاد دیگرش، شیخ طوسی، راهی شام شد و در طرابلس اقامت کرد و به قضاوت پرداخت. در فقه شیعه، هرگاه از «قاضی» یاد میشود، مقصود ابن براج است.
[۴۹] اعیان الشیعه، سید محسن الأمین، ج۳، ص۶۳۵.
[۵۰] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ص۹۵.
نوشتههای کلامی و فقهی متعددی از وی بر جای مانده است که برخی از آنان عبارتند از:
۱ ـ الجواهر، در فقه.(این کتاب در مجموعه «الجوامع الفقیه» چاپ شده است.)
۲ ـ شرح جعل العلم و العقل، در فقه.
۳ ـ المهذب، در فقه.
سایر تالیفات ابن براج به دست نیامده است.
عز الدین عبدالعزیز طرابلسی
وی پس از ابن براج، قضاوت طرابلس را بر عهده گرفت.
[۵۱] تقریب المعارف، ابو الصلاح الحلبی، مقدمه، ص۳۱.
بیشتر سندهای روایات تالیفات ابوالصلاح، به عزالدین باز میگردد.
روایات عزالدین از ابوالصلاح، در سندهای گوناگون محدثان و فقیهان امامیه همچون علامه حلی و شهید اول به چشم میخورد.
[۵۲] روضات الجنات، ج۴، ص۲۰۵.
کراجکی
محمدبن علی کراجکی (متوفا: ۴۴۹هـ. ق.)
ابوالفتح کراجکی از فقیهان بزرگ نیمه اول قرن، پنجم هجری است. وی از شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی نیز کسب دانش نموده است.
کراجکی به شهرهای شام، فلسطین و مصر که محل حکومت خلفای فاطمی بود، سفر کرد و سالها در رمله، طرابلس، طبریه، دمشق، حلب و چند شهر دیگر اقامت کرد تا مبانی مذهب امامیه را ترویج کند.
[۵۳] مفاخر اسلام، ج۳، ص۳۲۷.
[۵۴] روضات الجنات، ج۶، ص۲۱۳.
شماری از تالیفات کراجکی عبارتند از:
۱ ـ کنز الفوائد.
۲ ـ معدن الجواهر و ریاضه الخواطر.
۳ ـ الاستنصار فی النص علی الائمه الاطهار.
۴ ـ رساله فی تفضیل امیرالمؤمنین.
[۵۵] مفاخر اسلام، ج۳، ص۳۲۷.
[۵۶] روضات الجنات، ج۶، ص۲۱۳.
کراجکی کتابی به نام «غایه الانصاف فی مسایل الاختلاف» نوشته است. وی در این کتاب، مسایل مورد اختلاف سید مرتضی و ابوالصلاح را بررسی کرده و سپس نظرات خود را ابراز نموده است.
[۵۷] مفاخر اسلام، ج۳، ص۳۲۵.
ابومحمد ریحان بن عبدالله حبشی
او فقیه و محدث است و از ابوالصلاح و کراجکی روایت کرده است. سیوطی و ابن حجر در وصف او گفتهاند: از فقیهان بزرگ امامیه در دیار مصر بود.
عبدالرحمن بن احمد نیشابوری
او از محدثان بزرگی است که برای شنیدن روایت، به کشورهای اسلامی مسافرت کرد و در ری اقامت کرد. لذا به رازی نیز شهرت دارد. بیش از ۳۰۰۰ محدث در درس او شرکت میکردند.
[۵۸] دائره المعارف تشیع، ج۱، ص۴۱۴ .
[۵۹] اعیان الشیعه، سید محسن الأمین، ج۷، ص۴۶۴.
ابن سمعانی میگوید: برخی احادیث او را مطالعه کردم. در یکی از مجالس حدیث، در مورد اسلام آوردن ابو طالب علیهالسّلام احادیثی را آورده است.
[۶۰] لسان المیزان، ابن حجر العسقلانی، ج۳، ص۴۰۴.
برخی از تالیفات وی عبارتند از :
۱ ـ سفینه النجاه.
۲ ـ العلویات.
۳ ـ الرضویات.
۴ ـ مختصرات المواعظ و الزواجر و الآداب.
[۶۱] اعیان الشیعه، سید محسن الأمین، ج۷، ص۴۶۴.
الداعی بن زید حسینی آویوی
الداعی بن زید حسینی آویوی از ابوالصلاح و بعضی دیگر از محدثان روایت میکرده است.
[۶۲] تقریب المعارف، ابو الصلاح الحلبی، مقدمه، ص۳۱.
تراب بن حسین بصروی
تراب (تواب) بن حسین بصروی او فقیه و محدث است و از ابوالصلاح روایت میکرده است.
[۶۳] معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۳۷۶.
آثـار علمـی
ابوالصلاح حلبی برخی از نتایج فعالیتهای علمی و تحقیقات فراوان خود را بر روی کاغذ آورده و مجموعههای فقهی و کلامی ارزشمندی تالیف کرده است.
وی در زمینه علم طب نیز کتابی تالیف کرده است.
آثار علمی ابوالصلاح دو دستهاند:
تالیفاتی که موجود نیست
الف) نوشتههایی که موجود نیست و فقط فهرست نویسان و شرح حال نگاران به نام آنها اشاره کردهاند، عبارتند از:
۱ ـ البدایه، در علم فقه.
۲ ـ تدریس الصحه، در علم طب.
۳ ـ التلخیص، در علم فقه.
۴ ـ التهذیب.
۵ ـ الشافیه.
۶ ـ دفع شبه الملاحده.
۷ ـ شرح الذخیره، در علم کلام، الذخیره (تالیف سید مرتضی است).
۸ ـ العمده، در علم فقه.
۹ ـ الکافیه.
۱۰ ـ اللوامع.
۱۱ ـ مختصر الفرائض الشرعیه.
۱۲ ـ المرشد فی طریق التعبد.
۱۳ ـ المعراج، در علم حدیث.
[۶۴] روضات الجنات، ج۲، ص۱۱۳.
[۶۵] تقریب المعارف، ابو الصلاح الحلبی، مقدمه، ص۴۱.
تالیفاتی که موجود است
ب) تالیفاتی که نسخههای خطی آنها موجود است و برخی نیز به طبع رسیدهاند، عبارتند از:
الکافی فی التکلیف
موضوع این کتاب، تکلیف الهی است. وی در این کتاب، تکلیف شرعی و مباحث فقهی را اصل قرار داده و مباحث اعتقادی را به گونهای مختصر و به عنوان مقدمهای بر مباحث فقهی، آورده است. ابوالصلاح در این کتاب، شیوهای نوین در فصل بندی ابداع کرده است که با توجه به آثار فقهی پیشین امامیه، بی نظیر است.
در آثار فقهی امامیه که در قرن پنجم تالیف شدهاند، شباهتهایی با الکافی دیده میشود که نشانگر رواج و تداول این کتاب در عراق و شام است.
ابن حمزه در قرن ششم هجری، هنگام تالیف «الوسیله» روش و شیوه «الکافی» را الگوی کار خود قرار داده است.
همچنین ابن ادریس، دیگر فقیه قرن ششم هجری در موارد متعدد از کتاب خود «السرائر» به نقل نظرات ابوالصلاح پرداخته و با این که فقیهی دیر پسند است، «الکافی» را کتابی محققانه میشمرد. ابن زهره، فقیه دیگر حلب نیز در تالیف کتاب «الغنیه» الکافی را یکی از مدارک و منابع اصلی خود مورد توجه قرار داده است.
[۶۶] دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۱۰.
[۶۷] قاموس الرجال، ج۲، ص۴۱۵.
نسخههای خطی «الکافی» در این کتابخانهها موجود است:
۱ ـ کتابخانه مولا محمد علی خوانساری در نجف.
۲ ـ کتابخانه سید حاج آقا، نواده سید حجه الاسلام اصفهانی.
۳ ـ کتابخانه مولا محمد حسین قمشهای در نجف.
۴ ـ کتابخانه شیخ مشکور در نجف.
۵ ـ کتابخانه آستان قدس رضوی.
۶ ـ کتابخانه آیه الله حکیم در نجف (تاریخ کتابت: ۱۲۲۴ هـ. ق.)
۷ ـ کتابخانه مدرسه بروجردی در نجف (تاریخ کتابت: ۱۲۳۷ هـ. ق.)
۸ ـ کتابخانه مجلس شورای اسلامی در تهران.
۹ ـ کتابخانه دانشکده الهیات و معارف اسلامی تهران (تاریخ کتابت: ۱۲۳۰ هـ. ق.)
۱۰ ـ کتابخانه آیه الله العظمی گلپایگانی در قم (تاریخ کتابت: ۱۲۲۲ هـ. ق.)
۱۱ ـ کتابخانه آیه الله العظمی مرعشی نجفی در قم.
[۶۸] الذریعه الی تصانیف الشیعه، آقا بزرک طهرانی، ج۱۷، ص۲۴۷.
[۶۹] تقریب المعارف، ابو الصلاح الحلبی، مقدمه، ص۳۹.
کتاب الکافی، اخیرا به کوشش آیه الله رضا استادی منتشر شده است.
الکافی فی الفقه
مهمترین و مشهورترین اثر او کتاب الکافی فی الفقه است که یک دوره فقه جامع و در بردارنده پارهای مباحث کلامی است. او در این اثر ابتدا شقوق مختلف هر مسئله را به اجمال و سپس بهتفصیل بررسی کرده و نظر خود را (گاه با استناد به ادلّه) بیان داشته است. فقهای شیعه به کتاب الکافی بسیار استناد کرده و آن را ستودهاند، از جمله ابن ادریس حلّی
[۷۰] ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۲، ص۴۴۹، قم ۱۴۱۰۱۴۱۱.
آن را تألیفی نیکو و محققانه خوانده است. این اثر، بر پایه نوزده نسخه خطی،
[۷۱] ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، مقدمه استادی، ص ۲۵ ۲۶، چاپ رضا استادی، اصفهان (۱۳۶۲ش).
تصحیح و در ۱۳۶۲ش در اصفهان چاپ شد.
تقریب المعارف
تألیف دیگر حلبی، تقریبالمعارف، شامل مباحث کلامی، به ویژه توحید و نبوت و امامت و عدل، است. از ویژگیهای این اثر استفاده از منابعی است که امروزه در دسترس نیستند، مانند تاریخ ثقفی و تاریخ واقدی. حلبی در این کتاب به پارهای مباحث ابتکاری پرداخته که تا عصر او مطرح نبوده است، از جمله موضوع تکلیف، مباحث گوناگون درب
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.