پاورپوینت تفسیرالصافی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
9 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت تفسیرالصافی دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تفسیرالصافی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت تفسیرالصافی :

تفسیر صافی

تفسیر الصافی تألیف ملامحسن فیض کاشانی (۱۰۰۷ق -۱۰۹۱ق) با موضوع تفسیر قرآن است که بیشتر از روش تفسیر روایی با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت بهره برده و به علت اختصار و جامعیت، در زمان‌های مختلف مورد توجه قرار گرفته است. مرحوم فیض کاشانی در این اثر سعی داشته، تفسیری پیراسته از اندیشه‌های گوناگون عرضه کند و از این رو نام «الصافی» را برای آن برگزیده است. این تفسیر، مباحث کلامی، عرفانی و ادبی را نیز در بر دارد و مؤلف در تفسیر الاصفی آن را خلاصه کرده است.
انگیزه مصنف، ارائه تفسیری برگرفته از بیانات صاف و ناب اهل بیت (علیهم‌السلام) بوده که به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچین شده و با بیانی شیوا و مدد گرفته از هدایت الهی، آیات قرآن را تبیین و تفسیر نماید.

فهرست مندرجات

۱ – شرح حال اجمالی مؤلف
۲ – معرفی کتاب
۳ – انگیزه تألیف
۴ – گزارش محتوا
۴.۱ – مقدمات
۴.۲ – توضیح مقدمه دوازدهم
۴.۳ – توضیح مقدمه چهارم
۴.۴ – نقل از تفسیر بیضاوی
۴.۴.۱ – ذیل آیه ۶۰ بقره
۴.۴.۲ – آیه ۱۰۶ بقره
۴.۴.۳ – آیه ۱۰۹ بقره
۴.۴.۴ – ذیل آیه ایاک نعبد
۴.۴.۵ – اعراب سوره حمد
۴.۴.۶ – آیه ۲۱۷ سوره بقره
۵ – مطالب صافی به زبان آمار
۶ – منابع روایی
۶.۱ – منابع شیعه
۶.۲ – منابع اهل سنت
۷ – دیدگاه دکتر ذهبی
۸ – حواشی و ترجمه‌ها
۹ – چاپ‌ها و تحقیق تفسیر صافی
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع

شرح حال اجمالی مؤلف

فیض کاشانی یکی از حلقه‌های دانش، معرفت و عرفان قرن یازدهم است که بیش از دویست اثر در رشته‌های گوناگون از خود برجای گذاشته است. مولف متولد و متوفی در کاشان است. پدرش کتابخانه بزرگی در کاشان داشت و خود و فرزندانش، همگی، در دانش‌های زمان خود صاحب‌نظر شدند.
ملامحسن پس از طی مقدمات، به شیراز رفت و از محضر دو استاد بزرگ عهد خود، سیدماجد صادقی بحرانی و صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی بهره جست و به خصوص نزد استاد اخیر، ملاصدرا، تقرب بسیار داشت و به شرف دامادی وی نیز رسید و به فرمان او عنوان قلمی «فیض» را برگزید. همچنین از محضر خلیل قزوینی و محمدصالح مازندرانی نیز کسب علم نمود و در حکمت دنباله‌رو شیوه استاد و در عرفان بسیار متمایل به‌ اندیشه‌های محی‌الدین عربی بود که به سبب همین طرز تفکر بسیار مورد سرزنش قشریان واقع شد.
شافی (مختصر وافی)، نوادر الاخبار، تکمله وافی، کتاب علم الیقین، کتاب انوار الحکمه، انوار و الاسرار، کتاب الانصاف، المحجه البیضاء و… از جمله تألیفات ایشان به شمار می‌رود.

[۱] حر عاملی، محمد بن حسن، امل الآمل، ج۲، ص۳۰۵.

[۲] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات ایران، ج۵، ص۳۲۸.

[۳] مدرسی تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۴، ص۳۶۹.

معرفی کتاب

تفسیر صافی همواره مورد بهره‌برداری دانش‌پژوهان قرار گرفته است؛ حتی در گذشته متن درسی طلاب حوزه علمیه بوده است. ویژگی مهم این تفسیر در دو جهت است. نخست، بهره‌گیری از روایات در تفسیر آیات به شکل گسترده و نقد و ارزیابی این روایات در دلالت بر آیه و جنبه‌های مختلف آن. دوم، استفاده از نکات ادبی و بلاغی.
وی در این زمینه، از متن عبارات بیضاوی استفاده می‌کند و گاه بدون افزودن یک کلمه همان عبارات او را در شرح کلمات و تفسیر آیه می آورد. گذشته از این، تفسیر صافی یکی از تفاسیر ممتاز فرهنگ شیعی به حساب می‌آید و دیدگاه امامیه را به طور گسترده شرح می‌دهد و به درستی به آن استدلال می‌کند و هر جا که شبهه‌ای باشد، پاسخ می‌دهد.

انگیزه تألیف

مؤلف تفسیر را با مقدمه‌ای آغاز می‌کند و ضمن آن، از جریان تفسیرنگاری و زمینه‌های تفاسیر نوشته شده، در فرهنگ اسلامی سخن می‌گوید. پس از آن به انواع تفسیرنگاری اشاره‌ای دارد و اعتراضی به تفسیرنگاری، بدون توجه به اهل بیت (علیهم‌السلام) و تعالیم آن بزرگواران می‌کند، و از تفاسیری سخن به میان می‌آورد که با روایات و اخبار، قرآن را تفسیر کرده‌اند و یادآوری می‌کند که این گونه تفاسیر نیز از کاستی‌ها و ناهنجاری‌ها بدور نیستند، این گونه تفاسیر یا کامل نیستند، یا تفسیر تمام آیات را ندارند، برخی نیز سرشارند از اخبار ضعیف، و در برخی دیگر روایاتی آمده، بی‌ارتباط با موضوع، بدون تدوینی شایسته و ترتیبی زیبا.
افزون بر این‌ها، در این گونه تفاسیر، روایاتی راه یافته است، که مشتمل بر تأویلاتی است، نفرت‌زا و مطالبی باطل؛ همانند نسبت عصیان و سفاهت به انبیاء و بالاخره در این مجموعه‌ها، گاه روایات، به ظاهر متضادند و مفسران هیچ‌گونه تلاشی، برای رفع تضاد از این ظواهر بکار نبسته‌اند، مرحوم فیض بعد از این مطالب می‌فرماید: «به هر حال من تاکنون، در میان تفاسیر، با همه گستردگی تعداد آنها، تفسیری مهذب و پیراسته از ناهنجاری‌ها با بیانی کافی که تشنگان را سیراب کند، نیافته‌ام و امیدوارم این تفسیر، همانی باشد که انتظار می‌رود، تفسیری که مطالب و روایات صحیح را از روایات کدر و ناصاف، تمیز دهد، از مفسری که با شناخت متن احادیث، پی به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانید، مفسری که علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانید روایات، مفسری که توانایی شکافتن روایات و تجزیه و تحلیل آنها را داشته باشد و با این توان، روایات صاف را از روایات غباراندود، باز شناساند و از دل روایات اهل بیت (علیهم‌السلام) مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بیان نماید و زوائد را به دور افکند تا ابهام و تضاد و تناقض که موهن روایات است، از آنها زدوده گردد.

گزارش محتوا

در این جا به قسمتی از محتوای تفسیر صافی اشاره می‌کنیم:

مقدمات

مرحوم فیض قبل از آغاز تفسیر، بعد از مقدمه‌ایی، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسیر خود ذکر می‌کند که به تعبیر آیت‌الله معرفت در التفسیر و المفسرون، از بهترین مقدمات تفسیری است که در ابتدای تفسیر آورده شده و مصنف به بهترین وجه مطالب ضروری را که هر مفسر باید بیان نماید، ذکر کرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذیل است:
مقدمه اول، در فضل قرآن و وصیت به تمسک به آن از روایات اهل بیت (علیهم‌السلام).
مقدمه دوم، در بیان این که علم قرآن، نزد اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌باشد و ظاهر و باطن همه قرآن را آنان می‌دانند.
مقدمه سوم، در بیان این که کل قرآن در شأن اولیاء الله و دشمنان آنان وارد شده است.
مقدمه چهارم، در بیان وجوه معانی آیات از تفسیر و تأویل، ظاهر و بطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و… که بخشی از مطالب علوم قرآن را تشکیل می‌دهند.
مقدمه پنجم، در بیان مفهوم تفسیر به رأی و نهی از آن می‌باشد.
مقدمه ششم، در عدم تحریف قرآن.
مقدمه هفتم، در بیان این که قرآن تبیان همه چیز است، و اصول معارف دینی و قواعد شرعی در آن مطرح شده است.
مقدمه هشتم، در بیان قرائات مختلف و میزان اعتبار آنها.
مقدمه نهم، در نزول دفعی و تدریجی قرآن.
مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن.
مقدمه یازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن.
مقدمه دوازدهم، در بیان اصطلاحات و روشی که در تفسیر بر آنها تکیه داشته است.

توضیح مقدمه دوازدهم

در مقدمه دوازدهم، مصنف در بیان روش خود می‌فرماید: «در مقام بیان و تفسیر آیات آنجایی که نیاز به تأویل، شناخت سبب نزول که فهم آیه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ، شناخت خاص و این گونه مسائل باشد که فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم (علیه‌السلام) می‌رویم؛ یعنی آن جا که فقط شرح لفظ و معنی کردن لغت و اعراب آیه باشد، خودمان می‌توانیم انجام دهیم (با این تعبیر، راه خود را از برخی اخباری‌ها (که در زمان او کم نبودند) جدا می‌کند.
آنها که خیلی خشک برخورد می‌کنند و می‌گویند، اگر در مورد آیه‌ای، روایت نداشتیم، اصلا آن را تفسیر نمی‌کنیم.)؛ اما در مازاد بر شرح لفظ و بیشتر از آن چیزی که، خودمان می‌فهمیم، احتیاج به معصوم (علیه‌السلام) و روایات داریم. اگر آیه محکمی را یافتیم که بتواند آیه دیگر را روشن کند، از آن استفاده می‌کنیم و آیه متشابه را به آیه محکم بر می‌گردانیم (روش تفسیر قرآن به قرآن). آن جا که جای اظهار نظر خودمان نیست و آیه محکمی هم نداریم، اگر روایت معتبر در کتب مورد اعتماد خودمان یافتیم، آن را می‌آوریم، و الا از روایات ائمه (علیهم‌السلام) که در کتب عامه وجود دارد، استفاده می‌کنیم. چون بالاخره منسوب به معصوم (علیه‌السلام) است و معارض هم ندارد.
اگر اینها را نیافتیم، از اقوال علماء تفسیر استفاده می‌کنیم، اشکال نکنید که چرا اقوال مفسرین را می‌آورید، در حالی که خودتان این اشکال را به تفاسیر قبل گرفتید که به روایات بی‌توجهند؟ زیرا پاسخ می‌دهیم که این اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را می‌آوریم، نه این که سخن آنان را حجت بدانیم»؛ یعنی اگر آیه‌ای را که می‌خواهیم، تفسیر کنیم، آیه محکم یا روایتی نداشت، در نهایت باید خودم استظهار کرده و موافق ظاهر آیه، چیزی بگویم، به جای این کار از سخن فلان مفسر استفاده می‌کنم و اگر کسی چیزی نمی‌گفت، خودم باید بیان می‌کردم، پس سخن او را حجت نمی‌دانم؛ ولی چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده می‌کنم.

توضیح مقدمه چهارم

در مقدمه چهارم، راجع به معنای الفاظ می‌فرماید: «بعضی الفاظ در لغت، معنایی دارد که اگر دقت نکنیم، گمان خواهیم برد که این لفظ، فقط همین معنا را دارد، غافل از این که، آن لفظ یک روح و معنای عمیقی دارد که چندین مصداق را در بر می‌گیرد که یکی از آنها در لغت آمده است.
مثل «میزان» که در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولی باید گفت میزان به معنای وسیله سنجش است که یکی از مصادیق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «میزان» برای معنای «وسیله سنجش» وضع شده است، نه برای ترازو.
یا مثلا، کلمه «قلم»، برای ابزاری که بر الواح نقش می‌اندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن این که، جسم باشد یا این که از «نی» باشد یا چوب یا آهن و بدون در نظر گرفتن این که آن نقش محسوس باشد یا معقول و بدون توجه به این که آن لوح، کاغذ باشد یا چوب یا سنگ و یا این که مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آیه شریفه علم بالقلم حقیقی است.»
طبق روش کلی که مصنف بیان کرده در تفسیر قرآن، ابتدای سوره‌ها را با نام سوره، بیان مکی یا مدنی بودن و تعداد آیات آن آغاز می‌کند، سپس برای تفسیر آیات به سراغ آیات محکم، بعد از آن روایات کتب معتبر شیعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت برای نقل روایات معصومین (علیهم‌السلام) می‌رود، در کنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آیات را نیز بیان می‌دارد، و در نهایت روایاتی در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل می‌کند.

نقل از تفسیر بیضاوی

مرحوم فیض مطالب غیر روایی خود را در شأن نزول، لغت، قرائت، و اعراب آیات غالبا از تفسیر بیضاوی اخذ کرده است، و این شیوه‌ای است که خود در مقدمه دوازدهم، اشاره به آن نموده بود. (البته بدون نام بردن از تفسیری خاص) در تطبیق اجمالی مطالب غیر روایی تفسیر صافی با تفسیر بیضاوی که با مقایسه سه قسمت از ابتدا، وسط، و انتهای هر جلد، به میزان حدود ۱۰ آیه در هر مورد و آیات پراکنده دیگر از هر جلد، صورت گرفت، به راحتی می‌توان تخمین آیت‌الله استادی که فرموده‌اند «۹۰ درصد جملات تفسیر صافی از بیضاوی است». (منظور مطالب غیر روائی است.) را پذیرفت، بلکه می‌توان گفت بیش از ۹۰ درصد.
مصنف در این نقل، هیچ اشاره‌ای به منبع مطالب، ننموده است، در بعضی موارد به عنوان «قیل» و در اکثر موارد بدون این لفظ، مطالب را نقل می‌نماید. بخش کمی هم از بیانات با تعبیر «اقول» از خود مصنف است که برخی از آنها رنگ و بوی تعابیر عرفانی را دارند.
البته در نقل مطالب بیضاوی گاهی تعبیر جمله را تغییر داده، از حالت اسمیه به فعلیه و بر عکس، فعل مضارع را به ماضی و بر عکس، و در بسیاری موارد نیز عین تعبیر را حفظ نموده است.
البته این بدان معنا نیست که همه مطالب تفسیر بیضاوی را، نقل کرده باشد، بلکه نقل ایشان گزینشی بوده است، مثلا ممکن است از یک سطر فقط یک جمله را که لازم می‌دیده، آورده باشد.
همان طور که مصنف در مقدمه دوازدهم بیان کرده است، تا وقتی روایتی موجود بود سراغ قول مفسرین نمی‌رود، به همین جهت نقل او از تفسیر بیضاوی پس از اتمام تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) بیشتر و نمایان‌تر می‌شود. بنابراین مطالب منقول از بیضاوی از لحاظ تنوع؛ شامل تفسیر فرازهایی از آیات، معانی الفاظ و لغات، بیان قرائت‌ها، شأن نزول، مطالب ادبی و مقدار کمی احادیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) می‌شود. اینک نمونه‌هایی از موارد بالا، در چگونگی نقل از تفسیر بیضاوی را، ذکر می‌کنیم.

ذیل آیه ۶۰ بقره

جلد ۱ تفسیر صافی صفحه ۱۳۷ در ذیل آیه ۶۰ سوره بقره فراز «لا تعثوا» می‌فرماید: «قیل هو من العثو بمعنی الاعتداء و یقرب منه العیث غیر انه یغلب علی ما یدرک بالحس.»

[۴] فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۱۳۷.

عبارت تفسیر بیضاوی در جزء ۱ صفحه ۸۳ چنین است: «لا تعتدوا حال افسادکم… ویقرب منه العیث غیر انه یغلب فیما یدرک حسا.»

[۵] بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۸۳.

آیه ۱۰۶ بقره

آیه ۱۰۶ سوره بقره جلد ۱ ص۱۷۸ صافی در مورد «ما ننسخ من آیه»

[۶] فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۱۷۸.

وقرا بعضهم بضم النون وکسر السین. و در تفسیر بیضاوی جزء ۱ صفحه ۹۹ می‌نویسد: وقرا ابن عامر «ما ننسخ» من انسخ (یعنی ننسخ به ضم نون و کسر سین).

[۷] بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۹۹.

آیه ۱۰۹ بقره

آیه ۱۰۹ سوره بقره ج۱ ص۱۷۹ صافی می‌نویسد: «من عند انفسهم»، قیل‌ ای تمنوا ذلک من عند انفسهم وتشهیهم لا من عند تدینهم ومیلهم الی الحق او حسدا بالغا منبعثا من اصل انفسهم.

[۸] فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۱۷۹.

در تفسیر بیضاوی جزء ۱ صفحه ۱۰۰ می‌نویسد: «من عند انفسهم» ‌ای تمنوا ذلک من عند انفسهم وتشهیهم، لا من قبل التدین والمیل مع الحق، او بحسدا‌ای حسدا بالغا منبعثا من اصل نفوسهم.

[۹] بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۰۰.

مرحوم فیض در پاورقی آیه ۱۱۶ سوره بقره ج۱ صافی صفحه ۱۸۴ در فراز «وقالوا اتخذ الله ولدا» می‌نویسد: قیل ان السبب فی هذه الضلاله ان ارباب الشرایع المتقدمه.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.