پاورپوینت تفتازانی شافعی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت تفتازانی شافعی دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تفتازانی شافعی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت تفتازانی شافعی :
سعدالدین مسعود بن عمر تفتازانی
سعدالدین مسعود بن عمر بن عبدالله تفتازانی، فقیه، ادیب، متکلم و منطقدان سده ۸ ق/۱۴م میباشد.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۱.۱ – محل تولد
۱.۲ – تقارن با حکومت تیمور
۱.۳ – تاریخ وفات
۲ – عقاید
۳ – اساتید
۴ – شاگردان برجسته
۵ – جایگاه علمی
۵.۱ – اهمیت تفتازانی
۶ – آثار
۶.۱ – چاپی
۶.۲ – خطی
۶.۳ – آثار منسوب
۷ – تهذیب المنطق و الکلام
۷.۱ – همراهی منطق و کلام
۷.۲ – روش تدوین
۷.۳ – حاشیهها و شرحهای تهذیب المنطق
۷.۳.۱ – شرح جلالالدین دوانی
۷.۳.۲ – حاشیه ملاعبدالله
۷.۳.۳ – شرح فارسی شهرستانی
۷.۳.۴ – شرح محمود نیریزی
۷.۳.۵ – شرح فارسی لاهیجی
۷.۴ – بخش کلام
۸ – کتاب مطول
۸.۱ – حواشی بر مطول
۸.۲ – قزوینی و جرجانی
۸.۳ – چاپهای مطول
۸.۴ – جایگاه علمی
۹ – آراء کلامی تفتازانی
۹.۱ – دو اثر مهم تفتازانی
۹.۱.۱ – شرح العقاید النسفیه
۹.۱.۲ – شرح المقاصد
۹.۱.۳ – ویژگی مهم دو کتاب
۹.۲ – شرح بر کتاب نسفی ماتریدی
۹.۳ – نسبت فلسفه و کلام
۹.۳.۱ – وجه تمایز
۹.۳.۲ – وجه اشتراک
۹.۴ – صفات خداوند
۹.۴.۱ – تکوین
۹.۴.۲ – کلام
۹.۵ – افعال بندگان
۹.۶ – تکلیف مالایطاق
۹.۷ – ایمان
۹.۸ – استثنا
۹.۹ – صحت ایمان مقلد
۱۰ – فهرست منابع
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
معرفی اجمالی
نام او در بیشتر تراجم «مسعودبن عمربن عبداللّه تفتازانی» آمده است
[۱] سیوطی، عبدالرحمان بن ابیبکر، بغیه الوعاه فی طبقات اللغویین و النّحاه، ج۲، ص۲۸۵.
[۲] ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۸، ص۵۴۷.
[۳] کوپری زاده، طاش، شقایق نعمانیه، ج۱، ص۱۸۵.
اما ابن حجر
[۴] ابن حجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، ج۱، ص۳۸۹- ۳۹۰، قاهره، ۱۳۸۹ق.
نام او را محمود نوشته است.
در پایان نسخهای از المطول،
[۵] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۴۸۳، استانبول، ۱۳۰۴ق.
به نقل از خود تفتازانی آمده است که وی در ۷۲۸ق و در ۱۶ سالگی، کتاب شرح التصریف را تألیف کرده است که بر طبق آن، سال ولادت او میبایست ۷۱۲ق باشد.
[۶] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۳۶، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
ابن حجر
[۷] ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، ج۶، ص۱۱۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
و به تبع او سیوطی
[۸] سیوطی، عبدالرحمان، بغیه الوعاه، ج۲، ص۲۸۵، بهکوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
و ابن عماد
[۹] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۷، قاهره، ۱۳۵۱ق.
[۱۰] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۷، قاهره، ۱۳۵۱ق.
نیز تاریخ تولد او را همین سال دانستهاند، اما مولانا فتحالله شروانی، از شاگردان تفتازانی، در اوایل شرح خود بر کتاب الارشاد فی النحو وی سال ولادت او را ۷۲۲ق دانسته است.
[۱۱] طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۱۲] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۳۶، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
از سوی دیگر، به گزارش دیگر منابع تألیف شرح التصریف در ۷۳۸ق صورت گرفته است.
[۱۳] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۲۴، مشهد، ۱۳۳۹ش.
ابن حجر
[۱۴] ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، ج۶، ص ۱۱۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
به نقل از ابن جزری ولادت او را در سال ۷۱۲ دانسته است.
[۱۵] طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۱۶] شوکانی، محمد، البدرالطالع، ج۲، ص۳۰۳، بیروت، ۱۳۴۸ق.
شاید بتوان گفت که با توجه به شواهد مذکور و فاصله معقول میان نخستین تألیف تفتازانی و تاریخ اثر بعدی او، یعنی شرح تلخیص المفتاح (۷۴۸ق)،
[۱۷] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۷، قاهره، ۱۳۵۱ق.
در مجموع قول دوم در باب تاریخ تولد او اعتبار بیشتری دارد.
محل تولد
تفتازانی در قریه تفتازان از توابع نسا، در نزدیکی سرخس، متولد شد.
[۱۸] خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۳، ص۵۴۴، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۹] حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص۳۵.
[۲۰] حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۵، ص۲۸۱.
از تألیفات او چنین برمیآید که وی به شهرهای بسیاری در حوزه خراسان بزرگ همچون سرخس، خوارزم، سمرقند، هرات، غجدوان، فریومد و جام سفر کرده است (آثار).
تقارن با حکومت تیمور
بخشی از دوره زندگانی تفتازانی مقارن با حکومت تیمور گورکان بود.
[۲۱] ابن عربشاه، احمد، عجائب المقدور، ج۱، ص۲۲۲، قاهره، ۱۳۰۵ق.
پس از تصرف خوارزم به دست تیمور در ۷۸۱ق/۱۳۷۹م، به درخواست ملک محمد سرخسی، فرزند کوچکتر ملک معزالدین حسین کرت، از ملوک کرت هرات که تفتازانی کتاب المطول را به نام او نوشته است، برای تفتازانی امان خواسته شد و وی روانه سرخس گردید. چندی بعد، به اطلاع تیمور رساندند که تفتازانی از جمع دانشمندان گرد آمده در سمرقند دور مانده، و نصیب حاکم سرخس گردیده است؛ از جمله با میرسیدشریف جرجانی، عالم و متکلم مشهور،
[۲۲] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۵، استانبول، ۱۳۰۴ق.
(۸۱۶ ق) که با وی دارای علایق علمی مشترک و آثار مشابهی بود.
[۲۳] خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۳، ص۵۴۴-۵۴۵، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۴] خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۳، ص۵۴۷، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۵] اقبال آشتیانی، عباس، ظهور تیمور، ج۱، ص۵۳-۵۴، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۰ش.
بـراساس گـزارش مشهوری کـه در الشقائق النعمانیه
[۲۶] طاش کوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیه، ج۱، ص۲۹، به کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق.
آمده است، در اواخر عمر تفتازانی مباحثهای میان وی و جرجانی در حضور تیمور گورکان با داوری نعمانالدین خوارزمی برپا شد، و با برتری جرجانی و تألم فـراوان تفتازانی پایـان یافت، تا آنجا کـه به گفتـه برخـی همیـن واقعه به وفات او انجامید.
[۲۷] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۹، قاهره، ۱۳۵۱ق.
[۲۸] لکهنوی، محمد عبدالحی، الفوائد البهیه، ج۱، ص۱۳۰، بیروت، ۱۳۲۴ق.
تاریخ وفات
درباره تاریخ وفات تفتازانی نیز همانند سال تولدش اختلاف است. ابن حجر در انباء الغمر،
[۲۹] ابن حجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، ج۱، ص۳۸۹، قاهره، ۱۳۸۹ق.
نام تفتازانی را ذیل وفیات سال ۷۹۱ق آورده، و در الدرر الکامنه
[۳۰] ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، ج۶، ص۱۱۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
تاریخ ۷۹۲ق را ذکر کرده است. به همین ترتیب در دیگر منابع نیز هر یک از این دو قول مورد استناد قرار گرفته است.
[۳۱] سیوطی، عبدالرحمان، بغیه الوعاه، ج۲، ص۲۸۵، بهکوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
[۳۲] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۹، قاهره، ۱۳۵۱ق.
[۳۳] طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۳۴] شوکانی، محمد، البدرالطالع، ج۲، ص۳۰۴، بیروت، ۱۳۴۸ق.
خواندمیر نیز سال ۷۹۷ق را تاریخ وفات او دانسته است
[۳۵] خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۳، ص۵۴۵، تهران، ۱۳۶۲ش.
که با توجه به تاریخ مباحثه میان تفتازانی و میرسیدشریف جرجانی
[۳۶] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۹، قاهره، ۱۳۵۱ق.
در ۷۹۱ق
[۳۷] لکهنوی، محمد عبدالحی، الفوائد البهیه، ج۱، ص۱۳۰، بیروت، ۱۳۲۴ق.
و فاصله اندک آن با درگذشت وی، پذیرفتنی نیست.
[۳۸] کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۲، ص۴۳، ترجمه جواد طباطبائی، تهران ۱۳۷۰ ش.
طاش کوپریزاده و شوکانی
[۳۹] طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۴۰] شوکانی، محمد، البدرالطالع، ج۲، ص۳۰۴، بیروت، ۱۳۴۸ق.
تاریخ دقیق ۲۲ محرم ۷۹۲ را ذکر کردهاند،
[۴۱] لکهنوی، محمد عبدالحی، الفوائد البهیه، ج۱، ص۱۳۰، بیروت، ۱۳۲۴ق.
[۴۲] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۳۶، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
و این قول با نظر به سرودهای در ماده تاریخ تفتازانی
[۴۳] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره، ج۱، ص۴۷۰، تهران، ۱۳۱۷ش.
قابل تأیید است. پیکر او در ۲۹ جمادی الاول، طبق وصیتش در سرخس به خاک سپرده شد که امروزه هیچ اثری از آرامگاه او به چشم نمیخورد.
[۴۴] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۳۶، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
[۴۵] بامداد، مهدی، آثار تاریخی کلات و سرخس، ج۱، ص۴۶، تهران، ۱۳۴۴ش.
عقاید
معروف است که وی در کلام، مشرب اشعری و در فقه، مذهب شافعی داشته است
[۴۶] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۸، ص۱۳۳.
عدهای او را حنفی دانستهاند.
[۴۷] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۳۳۷.
[۴۸] لکنوی، عبدالحی بن عبدالحلیم، الفوائد البهیّه فی تراجم الحنفیّه، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۳۰، کراچی ۱۳۹۳.
برخی به گرایشهای کلامی وی به مشرب ماتُریدی اشاره کردهاند.
[۴۹] کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۲، ص۴۲ـ۴۳، ترجمه جواد طباطبائی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۵۰] محقق، مهدی، بیست گفتار در مباحث علمی و فلسفی و کلامی و فرق اسلامی : «سهم ایرانیان در تحول کلام اسلامی»، ج۱، ص۱۸، تهران ۱۳۵۵ ش.
ولفسون
[۵۱] اوسترین ولفسون، هری، فلسفه علم کلام، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۱۲، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۶۸ ش.
گرایش وی را به دیدگاه کِلابیه در برخی مسائل کلامی نشان داده است.
اساتید
تراجم نویسان اشخاص مختلفی را به عنوان استاد تفتازانی نام بردهاند که از آن جملهاند: قطب الدین رازی تحتانی بویهی (متوفی ۷۶۷)، قاضی عضدالدین ایجی (متوفی ۷۵۶)، ضیاءالدین بن عثمان قزوینی (متوفی ۷۸۰) فقیه شافعی، و نسیم الدین محمد نیشابوری کازرونی (متوفی ۸۰۱). از میان اینها قاضی عضدالدین ایجی و قطب الدین رازی تحتانی شهرت دارند. کهنترین منبعی که منابع دیگر این مطلب را از قول او آوردهاند، انباء الغمر بابناء العمر از ابن حجر عسقلانی است؛ در حالی که در نسخههای چاپی موجود از این کتاب نامی از عضدالدین ایجی، به عنوان استاد تفتازانی یاد نشده، و عبارت «أخذ عن القطب و غیره» آمده
[۵۲] ابن حجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، ج۱، ص۳۸۹- ۳۹۰، قاهره، ۱۳۸۹ق.
[۵۳] ابن حجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، ج۲، ص۳۷۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
که در منابعی که در آنها به این کتاب استناد شده، به عبارت «أخذ عن القطب و العضد» مبدل شده است.
[۵۴] سیوطی، عبدالرحمان، بغیه الوعاه، ج۲، ص۲۸۵، بهکوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
[۵۵] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۷، قاهره، ۱۳۵۱ق.
افزون بر این، از یک سو چنانکه منابع نشان میدهند، عضدالدین ایجی تنها یک بار به دعوت ابوسعید بهادرخان، آخرین فرمانروای ایلخانی از حوزه شیراز خارج شده، به سلطانیه سفر کرده، و پس از بازگشت به زادگاهش در همانجا وفات یافته است.
[۵۶] a Van Ess، J، ج۱، ص۶، Die Erkenntnislehre des Adudaddin al-Ici، Wiesbaden، ۱۹۶۶.
ابن حجر قاضی را به عنوان استاد تفتازانی نام برده و دیگران نیز از او پیروی کردهاند.
[۵۷] سیوطی، عبدالرحمان، بغیه الوعاه فی طبقات اللغویین و النّحاه، ج۲، ص۲۸۵.
[۵۸] خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۳۴۳۵.
اما چه بسا این اطلاع نادرست باشد، چرا که قاضی در ایج (ایگ) در نواحی شیراز متولد شده و بیشتر عمر را در سلطانیه (نزدیک زنجان) گذرانده است، از سوی دیگر نشانهای دالّ بر خروج تفتازانی از خراسان وجود ندارد. احتمالاً سخنی که تفتازانی در تجلیل از قاضی عضدالدین گفته
[۵۹] ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب، ج۸، ص۲۹۸.
ــ و چه بسا صرفاً ناظر به آثار او باشد ــ سبب شده که تفتازانی را شاگرد وی به شمار آورند.
برخی از منابع با توجه به گزارشی که در آن میرسیدشریف جرجانی با ملازمت سعدالدین تفتازانی به دربار شاه شجاع مظفری (حاکم شیراز) معرفی شده است، شاگردی او نزد عضدالدین ایجی را پذیرفتهاند،
[۶۰] a Van Ess، J، ج۱، ص۶، Die Erkenntnislehre des Adudaddin al-Ici، Wiesbaden، ۱۹۶۶.
حال آنکه این معارفه را، به تصریح منابع،
[۶۱] خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۳، ص۵۴۶-۵۴۷، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۶۲] میرخواند، محمد، روضه الصفا، ج۴، ص۵۵۵، تهران، ۱۳۳۹ش.
سعدالدین انسی که از رجال و مصاحبان دربار شاه شجاع بود، ترتیب داده، و گویا منشأ این اشتباه نوعی تشابه اسمی بوده است.
شاگردان برجسته
از میان شاگردان تفتازانی میتوان به حسامالدین بن علی بن محمد ابیوردی،
[۶۳] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۰، قاهره، ۱۳۵۳-۱۳۵۵ق.
صاحب کتاب ربیع الجنان، برهانالدین حیدر هروی شیرازی،
[۶۴] هری اوسترین ولفسون، فلسفه علم کلام، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۱۲، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۶۵] طاش کوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیه، ج۱، ص۳۷، به کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق.
علاءالدین علی رومی،
[۶۶] طاش کوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیه، ج۱، ص۳۱، به کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق.
علاءالدین محمد بخاری
[۶۷] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۹، ص۳۵۱، قاهره، ۱۳۵۱ق.
و فتحالله شروانی
[۶۸] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۱.
اشاره کرد. به گزارش ملافتح اللّه شروانی ــ شاگرد و شارح کتاب ارشاد الهادی فی النحو تفتازانی ــ که قبر تفتازانی را در سرخس دیده است، بر صندوق مقبره او نوشتهای بوده که بهطور فشرده، تاریخ تألیفات و سفرهای وی را نوشته بوده است.
[۶۹] طاش کوپری زاده، احمد، الشقایق النعمانیه، ج۱، ص۱۸۶ـ۱۸۷.
جایگاه علمی
دانشمندان در بیان جایگاه تفتازانی در تاریخ علوم، اختلاف نظر دارند. غالباً ــ با توجه به اینکه آثار وی به درسنامهها یا شرح و حاشیه نویسی منحصر است ــ وی را معلمی توانا، اما فاقد دیدگاهی خاص در مسائل مورد بحث، می دانند و آثار او را محصول زمانهای میدانند که عاری از اصالت و نوآوری فکری است.
[۷۰] مونتگمری وات، ویلیام، فلسفه وکلام اسلامی، ج۱، ص۱۶۴، ترجمه ابوالفضل عزتی، تهران ۱۳۷۰ش.
مثلاً تهذیب وی را در مقایسه با شمسیه کاتبی عاری از پیشرفت میدانند. اما به نظر میرسد که تفتازانی با تألیف درسنامههای بلیغ و فصیح، آموزش علوم اسلامی را گسترش داد و در برخی از مسائل، همچون معمای جذر اصم یا پارادوکس دروغگو،
[۷۱] تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، ج۴، ص۲۸۶۲۸۷، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰۱۳۷۱ ش.
عقاید جدیدی ابراز کرد. شرح المقاصد که دیدگاه تفتازانی در حل شبهه جذر اصم در آن آمده، الجذرالاصم فی شرح مقاصد الطالبین نامیده شده است.
[۷۲] دهخدا، علیاکبر، لغت نامه، ذیل مادّه.
اهمیت تفتازانی
اهمیت وی در گسترش و اعتلای معارف و فرهنگ اسلامی در دوره پس از ویرانگریهای مغول به اندازهای است که مورخان، وی را حد فاصلِ متقدمان و متأخران دانستهاند.
[۷۳] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۳۳۹.
عمده ترین فعالیت وی در حفظ و گسترش علوم، نگارش درسنامههای گوناگون بود که اهل علم همواره به آنها توجه داشتهاند.
اهمیت تفتازانـی به جز تألیف آثار متعدد در حوزههای منطق، کلام، فقه، اصول، بدیع، معانی و بیان، به جهت نقش درخور توجه او در حفظ میراث علمی گذشته است. ابن خلدون، دانشمند معاصر تفتازانی، پس از مشاهده آثار او در مصر، در مقدمه تاریخ خود از تفتازانی به عنوان یکی از بزرگان شهر هرات نام میبرد که آثار او در شاخههای مختلف، نشان از احاطه او بر این علوم دارد.
[۷۴] ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه، ج۱، ص۴۸۱، بیروت، ۱۹۸۸م.
[۷۵] ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه، ج۱، ص۵۴۵، بیروت، ۱۹۸۸م.
پس از حمله مغول، زمانی که شمار بسیاری از کتابهای ارزشمند در خطر از میان رفتن بود، شرحنویسانی چون تفتازانی و دیگران سهم بسزایی در نگهداری این آثار داشتند. افزون بر این، حُسن تدوین و بیان فصیح او در آثارش سبب شده است تا امروزه نیز برخی از آنها همچون گذشته از متون آموزشی به شمار آیند.
آثـار
آثار او بر سه قسم است: درسنامه، مانند تهذیب المنطق و الکلام؛ شرح درسنامههای رایج، مانند شرح عقاید نسفی؛ و تعلیقه بر دیگر آثار و شرح آنها، مانند حاشیه بر کشّاف. معاصران تفتازانی و متأخران از بیشتر آثار وی استقبال کردهاند. آثار او در مراکز آموزشی به عنوان درسنامه در سطوح گوناگون پذیرفته شد. شهرت آثار وی بسرعت از مرزهای ایران گذشت و سراسر جهان اسلام را فراگرفت.
[۷۶] ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۶۳۳، مقدمه.
توفیق تفتازانی مرهون فصاحت و بلاغت و چیره دستی او در بیان آموزشی مطالب است. وی در اغلب آثار خود به مکان و زمان نگارش آنها اشاره کرده، ازاینرو ترتیب تاریخی آثار وی مشخص است.
[۷۷] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۷، قاهره، ۱۳۵۱ق.
بیشتر تألیفات تفتازانی در قالب حواشی و شروحی است که به لحاظ اهمیت خاص تاریخی، ارزشی کمتر از اثر مستقل نداشتهاند. آثار باقیمانده وی اینهاست:
چاپی
۱. التلویح فی کشف حقائق التنقیح، شرحی بر تنقیح الاصول با عنوان التوضیح، از عبیدالله بن مسعود عجبوبی (د ۷۴۷ق). تفتازانی تألیف این اثر را در ۷۵۸ق به پایان رساند.
[۷۸] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۲۴، مشهد، ۱۳۳۹ش.
[۷۹] لکهنوی، محمد عبدالحی، الفوائد البهیه، ج۱، ص۱۳۷، بیروت، ۱۳۲۴ق.
این کتاب بارها به چاپ رسیده است. از حاشیه ملاخسرو بر این اثر نسخهای خطی در کتابخانه چستربیتی دوبلین موجود است.
[۸۰] عواد، کورکیس، الذخائر الشرقیه، ج۴، ص۵۱۱، به کوشش جلیل عطیه، بیروت، ۱۹۹۹م.
۲. تهذیب المنطق و الکلام (دنباله همین مقاله، عنوان فرعی برای همین کتاب).
۳. شرح الاربعین النوویه، در علم حدیث که از جمله چاپهای آن میتوان به تونس (۱۲۹۵ق) و استانبول (۱۳۱۲ق) اشاره کرد.
۴. شرح التصریف، شرحی بر التصریف عزالدین ابوالفضائل زنجانی (د ۶۵۵ق). این اثر اولین تألیف تفتازانی است که آن را در ۱۶ سالگی در شهر فریومد به پایان رساند.
[۸۱] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۲۴، مشهد، ۱۳۳۹ش.
[۸۲] طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
از میان حاشیهنگاران بر شرح التصریف میتوان به محمد بن عمر حلبی، نصیرالدین لقانی و شمسالدین محمد عزمی شافعی اشاره کرد
[۸۳] GAL، ج۱، ص۳۳۶.
شرح التصریف بخشی از کتاب جامع المقدمات، شامل متون آموزشی در حوزههای علمیه ایران است که بارها به صورتهای مختلف به چاپ رسیده است.
۵. شرح الرساله الشمسیه، شرحی بر بخش تصورات رساله الشمسیه از نجمالدین کاتبی (د ۶۹۳ ق) در علم منطق است که تفتازانی آن را در ۷۵۲ق در شهر جام تألیف کرد.
[۸۴] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۲۴، مشهد، ۱۳۳۹ش.
[۸۵] لکهنوی، محمد عبدالحی، الفوائد البهیه، ج۱، ص۱۳۷، بیروت، ۱۳۲۴ق.
این اثر بارها به طبع رسیده است، همچون چاپ استانبول (۱۲۳۸ق) همراه حاشیه سیالکوتی و چاپ قاهره (۱۳۱۲ق). این کتاب در لکهنو با عنوان السعدیه در ۱۳۲۶ق چاپ شده است.
۶. شرح شرح مختصر ابن حاجب. کتاب منتهی السؤال و الامل فـی علمی الاصول و الجدل و مختصر آن از ابن حاجب مالکی (د ۶۴۶ق) است که تفتازانی در ۷۷۰ق و در شهر خوارزم بر شرح قاضی عضدالدین ایجی بر این اثر شرح نگاشته است.
[۸۶] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۸، قاهره، ۱۳۵۱ق.
[۸۷] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۸۵۳.
این کتاب در ۱۳۱۷ق همراه با حاشیه تفتازانی و جرجانی بر شرح قاضی عضد، و نیز در ۱۳۹۴ق با حاشیه حسن هروی بر حاشیه جرجانی در قاهره به چاپ رسیده است.
۷. شرح العقائد، شرحی بر کتاب العقائد النسفیه، از نجمالدین ابوحفص عمر نسفی ماتریدی (د ۵۳۷ ق) که نگارش آن در ۷۶۸ق در شهر خوارزم به انجام رسیده است. این اثر در زمره مشهورترین متون کلامی اهل سنت به شمار میآید و دهها شرح و حاشیه بر آن نوشته شده است
[۸۸] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۱۴۵.
(برای اطلاع از نسخههای حواشی و شروح،
[۸۹] GAL، ج۱، ص۵۴۸-۵۴۹.
) علی بن سلطان محمد قاری در کتابی با عنوان فرائد القلائد علی احادیث شرح العقائد احادیث کتاب تفتازانی را گردآوری و شرح کرده است (برای نسخه خطی آن،
[۹۰] Ahlwardt.
). این کتاب بارها به چاپ رسیده، و چند بار به صورت تحقیقی نیز عرضه شده که از آن جمله است: به کوشش کلود سلامه در دمشق (۱۹۷۴م)؛ به کوشش احمد حجازی سقا در قاهره (۱۴۰۸ق)؛ نیز به کوشش محمد عدنان درویش در دمشق (۱۴۱۱ق). از این کتاب ترجمهای به آلمانی به قلم پلانت، و ترجمه فرانسوی قطعاتی به قلم دوسون در جلد اول کتاب «فهرست عمومی امپراتوری عثمانی» انتشار یافته است.
۸. مختصر المعانی، شرح کوچکتر تفتازانی بر کتاب تلخیص المفتاح در معانی و بیان و بدیع، از خطیب قزوینی (د ۷۳۹ق) که در آن مفتاح العلوم سکاکی را تلخیص کرده است. شرح مبسوط تفتازانی بر تلخیص با عنوان المطول شهرت دارد (دنباله مقاله). وی این اثر را در ۷۵۶ق در غجدوان تألیف، و به محمود جانی بیکخان، از امرای مغول اهدا کرده است.
[۹۱] خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، ج۳، ص۵۴۴، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۹۲] طاش کوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیه، ج۱، ص۴۷، به کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق.
بر این کتاب حواشی و تلخیصهای فراوانی نوشتهاند که از آن میان میتوان به حاشیههای حفید تفتازانی، ابراهیم ابن عربشاه اسفراینی، ملاعبدالله یزدی و دسوقی و نیز تلخیص زکریای انصاری اشاره کرد
[۹۳] مطلوب، احمد، القزوینی و شروح التلخیص، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۸، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
[۹۴] M، Catalogue of the Arabic Manuscripts in the Bhr Library، Calcuta، ۱۹۲۳.
[۹۵] GAL، ج۱، ص۳۵۵-۳۵۶.
[۹۶] GAL، ج۲، ص۴۳۸-۴۳۹.
چاپهای بسیاری از این اثر صورت گرفته، اما چاپ تحقیقی آن در قاهره به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید انتشار یافته است. محمدمهدی بن غیاثالدین محمد رضوی رسالهای در ترجمه فارسی ابیات مختصر نگاشته است که نسخه خطی آن در کتابخانه ملی ملک نگهداری میشود.
[۹۷] ملک، خطی، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷.
مرن پارههایی از این اثر را همراه با ترجمه آلمانی در کتاب «بلاغت عرب» به چاپ رسانده است.
۹. المطول (دنباله همین مقاله، عنوان فرعی برای همین کتاب).
۱۰. مقاصد الطالبین فی اصول الدین (یا المقاصد فی علم الکلام)، کتابی در علم کلام که به سال ۷۸۴ق در شهر سمرقند تألیف شده است.
[۹۸] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۲۴، مشهد، ۱۳۳۹ش.
بر این کتاب نیز شرح و حاشیه بسیار نگاشتهاند
[۹۹] طاش کوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیه، ج۱، ص۱۰۳، به کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق.
[۱۰۰] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۷۸۰-۱۷۸۱.
[۱۰۱] GAL، S، ج۲، ص۳۰۴.
تفتازانی خود بر مقاصد شرحی نوشته است که از مشهورترین آثار وی و در ردیف متون جامع در علم کلام به شمار میآید. این کتاب نخست در ۱۲۷۷ق (۲ مجلد) و سپس در ۱۳۰۵ق (۱ مجلد) در استانبول به چاپ رسیده است. چاپ تحقیقی این اثر در ۵ جلد به کوشش عبدالرحمان عمیره در بیروت (۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م) انتشار یافته است.
۱۱. النعم السوابغ فی شرح الکلم النوابغ، شرحی بر الکلم النوابغ جارالله زمخشری که مجموعهای از کلمات قصار حکمتآمیز است. این کتاب در ۱۲۸۳ق در استانبول و نیز در ۱۲۸۷ق در قاهره طبع گردیده است. همچنین به همراه حاشیه محمد بیروتی در بیروت (۱۳۰۶ق) چاپ شده است. از ترجمه ترکـی این کتاب نیز به قلم مصطفی عصامالدین نسخهای خطی بر جای مانده است
[۱۰۲] GAL، ج۱، ص۳۴۹.
شولتنس ترجمه آلمانی بخشهایی از آن را در کتاب «جملات برگزیده عربی» در لیدن (۱۷۷۲م) آورده است.
خطی
۱. الارشاد، یا ارشاد الهادی، کتابی در علم نحو که تفتازانی آن را برای فرزندش تألیف کرده است.
[۱۰۳] طاش کوپریزاده، احمد، الشقائق النعمانیه، ج۱، ص۱۰۳، به کوشش احمد صبحی فرات، استانبول، ۱۴۰۵ق.
[۱۰۴] i Hidyat usain، M، ج۲، ص۴۳۷، Catalogue of the Arabic Manuscripts in the Bhr Library، Calcuta، ۱۹۲۳.
نسخههای این اثر در کتابخانههای مختلف دنیا نگهداری میشود.
[۱۰۵] Flügel، G، Die arabischen، persischen، türkischen Handschriften der kaiserlichen und kniglichen Hofbibliothek zu Wien، Hildesheim، ۱۹۷۷.
[۱۰۶] ملک، خطی، ج۱، ص۴۶۵.
[۱۰۷] ملک، خطی، ج۶، ص۱۵۸.
[۱۰۸] عواد، کورکیس، الذخائر الشرقیه، ج۴، ص۱۰۳، به کوشش جلیل عطیه، بیروت، ۱۹۹۹م.
دو شرح معروف بر این کتاب نوشته شده است: نخست از محمد بن علی حسینی فرزند شریف جرجانی (برای نسخههای خطی آن،
[۱۰۹] Ahlwardt.
) و دیگری از شمسالدین محمد بخاری. (برای نسخههای خطی آن،
[۱۱۰] ESC2، شم ۱۸۱.
[۱۱۱] GAL، S، ج۲، ص۳۰۴
)
۲. البحث المشترک، رسالهای در علم صرف که نسخهای از آن در کتابخانه پاریس موجود است.
[۱۱۲] Vajda، G، Index général des manuscrits arabes Musulmans، Paris، ۱۹۵۳.
۳. الترکیب الجلیل، رسالهای در علم نحو. نسخههای موجود آن یکی در فهرست کتابخانه برلین، همراه کتاب ترتیب الجمیل فی شرح الترکیب الجلیل، نوشته دباغزاده محمد افندی معرفی شده است، و دیگری در فهرست کتابخانه وین.
[۱۱۳] Ahlwardt.
[۱۱۴] Flügel، G، Die arabischen، persischen، türkischen Handschriften der kaiserlichen und kniglichen Hofbibliothek zu Wien، Hildesheim، ۱۹۷۷.
۴. ترکیب غریب و ترتیب عجیب، رسالهای در مبادی نحو که نسخهای از آن در کتابخانه برلین موجود است.
[۱۱۵] Ahlwardt.
۵. رساله در خواص اسماءالله، که نسخهای خطی از گزیده آن به زبان فارسی در کتابخانه ملک موجود است.
[۱۱۶] ملک، خطی، ج۱، ص۲۸۶.
۶. رساله فی العلاقه المعتبره فی المجاز.
[۱۱۷] مرکزی، خطی، ج۱۷، ص۵۰۱.
۷. شرح البرده، شرحی بر قصیده برده شرفالدین بوصیری. (برای نسخه خطی آن،
[۱۱۸] GAL، S، ج۲، ص۳۰۴.
)
۸. شرح تلخیص الجامع الکبیر، که تفتازانی در آن تلخیص محمد بن عبّاد خلاطی (د ۶۵۲ق) از الجامع الکبیر محمد بن حسن شیبانی (د ۱۸۷ق) در فقه حنفی را شرح کرده است. وی این کتاب را در ۷۸۶ق در شهر سرخس تألیف نموده است.
[۱۱۹] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۸، قاهره، ۱۳۵۱ق.
نسخههایی خطی از این اثر در کتابخانههای لالهلی و یکی جامع ترکیه یافت میشود.
[۱۲۰] دفتر کتبخانه لالهلی، استانبول، ج۱، ص۷۱، ۱۳۱۱ق.
[۱۲۱] یکی جامع کتبخانه سنده محفوظ کتب موجوده نک دفتریدر، استانبول، ج۱، ص۲۲، ۱۳۰۰ق.
[۱۲۲] GAL، ج۱، ص۱۷۹.
۹. شرح القسم الثالث من مفتاح العلوم، شرحی بر بخش معانی، بیان و بدیع از کتاب مفتاح العلوم سکاکی (د ۶۲۶ق) که تفتازانی در ۷۸۹ق در شهر سمرقند نگارش آن را به اتمام رسانده است.
[۱۲۳] طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
نسخههایی از این اثر در کتابخانههای وین
[۱۲۴] Flügel، G، Die arabischen، persischen، türkischen Handschriften der kaiserlichen und kniglichen Hofbibliothek zu Wien، Hildesheim، ۱۹۷۷.
و اسکوریال
[۱۲۵] ESC2، شم ۲۶.
موجود است.
۱۰. شرح الکشاف، شرحی بر کتاب الکشاف عن الحقائق التنزیل از ابوالقاسم جارالله زمخشری (د ۵۳۸ ق). تفتازانی در این اثر حاشیه شرفالدین طیبی (د ۷۴۳ق)، با عنوان فتوحالغیب فی الکشف عن قناع الریب را تلخیص نموده، و تعلیقاتی نیز بر آن افزوده است. این شرح ناتمام در ۷۸۹ق در سمرقند به رشته تحریر درآمده است و تا سوره فتح را در بر دارد.
[۱۲۶] شوکانی، محمد، البدرالطالع، ج۲، ص۳۰۴، بیروت، ۱۳۴۸ق.
[۱۲۷] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۷۸.
از نسخههای خطی این اثر میتوان به نسخههای موجود در کتابخانه برلین
[۱۲۸] Ahlwardt، ج۱، ص۸۵۰۶.
(۳))، دانشگاه تهران
[۱۲۹] مرکزی، خطی، ج، ص۹۷-۹۸.
و آستان قدس
[۱۳۰] آستان قدس، فهرست، ج۱، ص۲۸.
اشاره کرد. بیست وچهار نسخه خطی از آن در کتابخانههای ایران شناسایی شده است که نشان دهنده اهمیت آن است.
[۱۳۱] حجتی، محمدباقر، فهرست موضوعی نسخههای خطی عربی کتابخانههای جمهوری اسلامی ایران و تاریخ علوم و تراجم دانشمندان اسلامی: علوم قرآنی، ج۱، ص۵۴۸ ـ۵۵۱، تفسیر، تهران ۱۳۷۵ ش.
افرادی چون برهانالدین حیدر هروی، حفید تفتازانی و علاءالدین قوشجی بر شرح تفتازانی حاشیه نگاشتهاند که حاشیههای دو نفر اول مشتمل بر پاسخ به اعتراضات میرسیدشریف جرجانی است.
[۱۳۲] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۷۵.
[۱۳۳] GAL، ج۱، ص۳۴۶.
۱۱. فاضحه الملحدین، در رد فصوص الحکم محییالدین ابن عربی.
[۱۳۴] Ahlwardt.
ابوبکر بن احمد نقشبندی کتاب الحق المبین را در پاسخ به این ردیه نوشته است.
[۱۳۵] Ahlwardt.
۱۲. کشف الاسرار و عده الابرار، تفسیر فارسی قرآن کریم
[۱۳۶] حاجیخلیفه مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۴۸۷.
که نسخهای از آن در کتابخانه یکیجامع
[۱۳۷] یکی جامع کتبخانه سنده محفوظ کتب موجوده نک دفتریدر، استانبول، ج۱، ص۸۰، ۱۳۰۰ق.
موجود است.
۱۳. مفتاح الفقه، مجموعه موجزی در فقه شافعی که به روایتی در ۷۷۲ق،
[۱۳۸] شوکانی محمد، البدرالطالع، ج۲، ص۳۰۴، بیروت، ۱۳۴۸ق.
[۱۳۹] ابن عماد عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۸، قاهره، ۱۳۵۱ق.
و به روایتی دیگر در ۷۸۲ق
[۱۴۰] طاش کوپریزاده احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۱۴۱] خوانساری محمدباقر، روضات الجنات، ج۴، ص۳۶، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
در شهر سرخس تألیف شده است. تنها نسخه موجود از این کتاب متعلق به کتابخانه برلین است.
[۱۴۲] Ahlwardt.
آثار منسوب
آثار متعددی به تفتازانی نسبت داده شده است، از جمله: اربعین و شرح الاربعین النَّوَویه، هر دو در علم حدیث؛
[۱۴۳] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۱.
شرح نهجالبلاغه؛ رساله الاءکراه؛
[۱۴۴] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۸۴۷.
رساله کوتاه ضابطه انتاج الاشکال، در منطق؛ رساله فتاوی حنفی، در فقه؛ شرح فرائض سراجالدین سجاوندی؛
[۱۴۵] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۲، ص۱۲۴۹.
الفتاوی الحنفیه، مشتمل بر فتاوی تفتازانی در ۷۵۹ق در شهر هرات؛
[۱۴۶] طاش کوپریزاده، احمد، مفتاح السعاده، ج۱، ص۱۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
[۱۴۷] ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۸، ص۵۴۸، قاهره، ۱۳۵۱ق.
کشف الاسرار و عده الابرار، که تفسیر قرآن کریم به فارسی است.
[۱۴۸] حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله کشف الظنون، ج ۲، ستون ۱۴۸۷.
[۱۴۹] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۳۳۸.
از تفتازانی اشعاری نیز باقیمانده است.
[۱۵۰] مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰.
در کتابخانه دانشگاه استانبول نسخه خطی اثری از ابراهیم ابن عربشاه اسفراینی با عنوان شرح ولدیه وجود دارد که متن اصلی آن به تفتازانی نسبت داده شده است.
[۱۵۱] هاشمپور سبحانی، توفیق، و حسامالدین، آقسو، فهرست نسخههای خطی فارسی کتابخانه دانشگاه استانبول، ج۱، ص۴۶۰-۴۶۱، تهران، ۱۳۷۴ش.
بروکلمان نیز نسخههای خطی آثار دیگری از تفتازانی را به نامهای شرح ایساغوجی، شرح فی تساوی الزوایا الثلاث و مختصر فی علم المعانی معرفی کرده است
[۱۵۲] GAL، S، ج۲، ص۳۰۴.
همچنین ولد چلبی نسخهای از ترجمه منثور بوستان سعدی به زبان ترکی معرفی کرده که به تفتازانی منسوب است.
[۱۵۳] Gibb، E J، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۳، W، A History of Ottoman Poetry، Cambridge، ۱۹۸۴.
تهذیب المنطق و الکلام
رسالهای است مشهور از تفتازانی در منطق و کلام که به زبان عربی نوشته شده است. این رساله با همه فشردگی و اختصار، از متون معتبر در حوزههای آموزشی قدیم بوده، و بر آن شرحها و حواشی فراوان نوشته شده است. تفتازانی این اثر را در ۷۸۹ق/۱۳۸۷م به پایان رساند.
[۱۵۴] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۵۱۶.
همچنان که در مقدمه آمده است، وی تهذیب را برای پسرش نوشته و از اینرو از ابتدا نگارش آن به قصد تعلیم بوده است. نام کامل این رساله غایه تهذیب الکلام فی تحریر المنطق و الکلام و تقریب المرام من تقریر عقاید الاسلام بوده، و تفتازانی در آغاز کتاب، آن را راهنمایی برای طالبان حقیقت و آگاهی معرفی کرده است.
[۱۵۵] تفتازانی، مسعود، تهذیب المنطق، ص۱۱-۱۲، ضمن الحاشیه علی تهذیب المنطق، قم، ۱۳۶۳ش.
تفتازانی در این چکیده مباحث منطقی و کلامی، با حذف زواید، اصول مطالب را در غایت ایجاز بیان میکند و همین ساختار مجالی فراخ برای تهیه متون گستردهتری براساس این اثر فراهم ساخته است.
همراهی منطق و کلام
دیگر ویژگی مهم تهذیب همراهی دو موضوع منطق و کلام است که باید آن را از پیامدهای توجه متکلمان به منطق و فلسفه دانست، چرا که در این دوره، برخلاف سنت کلامی متقدم، جایگاه منطق و تا حدودی فلسفه ارسطویی تثبیت شده بود.
[۱۵۶] معصومی، همدانی، حسین، میان فلسفه و کلام، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۵، معارف، تهران، ۱۳۶۵ش، دوره سوم، شم ۱.
پیش از تفتازانی، همنشینی علم کلام با مباحث امور عامه فلسفی در متن واحد سابقه داشته است که از آن جمله میتوان به المحصل فخرالدین رازی، المقاصد خود تفتازانی و المواقف قاضی عضدالدین ایجی اشاره کرد. با اینهمه، بخشهای فلسفی این متون هیچیک به عنوان اثر مستقل موردنظر نبودهاند. بنابراین کار تفتازانی را با توجه به تعلیمی بودن اثر میتوان شیوهای جدید و گواه این دانست که از دیدگاه او، منطق ابزاری معتبر و کارآمد برای همه کسانی است که قدم در راه یادگیری روشهای استدلالی و جدلی علم کلام مینهند. وجود این دیدگاه درباره نسبت منطق با کلام موجب میشده است که در برخی تحریرهای آموزشی دیگر، کلیات این دو رشته را در متن واحدی بگنجانند، چنانکه دو اثر مجزای تجرید المنطق و تجرید الکلام از خواجه نصیرالدین طوسی (د ۶۷۲ق) در منظومهای واحد تلخیص شدهاند.
[۱۵۷] طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۲۴، ص۳۹۷-۳۹۸.
روش تدوین
تهذیب المنطق به لحاظ شیوه تألیف، از آن گونه کتابهای منطقی به شمار میآید که ساختاری دو بخشی شامل معرف و حجت یا تصور و تصدیق دارند. این روش تدوین را نخست ابنسینا در بخش منطق کتاب الاشارات و التنبیهات به کار گرفته است.
[۱۵۸] فرامرز قراملکی، احد، الاشارات و التنبیهات، سرآغاز منطق دو بخشی، ج۱، ص۳۹ بب ، آینه پژوهش، تهران، ۱۳۷۳ش، س ۴، شم ۶.
پس از آن و پیش از تفتازانی، آثار دیگری چون مطالع ارموی و الشمسیه نجمالدین کاتبی نیز با همین سیاق تألیف شدهاند و تأثیر آنها را بر تهذیب المنطق در ترتیب و محتوای مطالب میتوان مشاهده کرد.
تفتازانی از آنجا که نظام دو بخشی را برای تدوین کتابش انتخاب کرده است، مقدمه را با تقسیم علم به حصولی و حضوری میآغازد و سپس از مفهوم تصور و تصدیق برای توضیح چیستی علم منطق استفاده میکند و آنگاه مباحث منطقی تهذیب را در دو مقصد کلی تصورات و تصدیقات، در ۱۱ فصل، سامان میدهد که با مبحث الفاظ آغاز میشود و به روش آثار مشابه با فصل جداگانهای در صناعات خمس پایان مییابد. وی خاتمهای نیز مشتمل بر رئوس ثمانیه بر کتاب افزوده است که در این بخش از اجزاء علوم و مبادی آنها یاد میکند و مقدمات روششناختی عام را برای دانشهای مختلف توضیح میدهد.
حاشیهها و شرحهای تهذیب المنطق
برخی از حاشیهها و شرحهای تهذیب المنطق به حدی اهمیت یافتهاند که بر خود آنها با چند واسطه نیز حاشیههایی نوشته شده است.
[۱۵۹] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۵۱۶.
[۱۶۰] تبریزی، علی، مرآه الکتب، ج۵، ص۲۱-۲۷، به کوشش محمدعلی حائری، قم، ۱۳۸۰ش.
متن فشرده تهذیب در ضمن نسخهها و چاپهای شروح و حواشی آمده است. مهمترین این آثار بدینقرارند:
شرح جلالالدین دوانی
شرح جلالالدین دوانی (د ۹۰۷ق) که بارها از جمله در ۱۲۶۴، ۱۲۹۳ و ۱۲۹۴ق در لکهنو به چاپ رسیده است. کسانی بر این شرح نیز حاشیههایی نوشتهاند که از جمله ابوالفتح مخدوم شریفی، میرزاهد هروی، غیاثالدین منصور دشتکی، ملاعبدالله ابن حسین یزدی و عبدالحی لکهنوی را میتوان نام برد.
[۱۶۱] طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۶، ص۵۹-۶۰.
[۱۶۲] GAL، ج۲، ص۲۷۹.
[۱۶۳] GAL، S، ج۲، ص۳۰۲-۳۰۳.
برخی از این حواشی همراه با شرح دوانی در چاپهای مختلف انتشار یافتهاند.
حاشیه ملاعبدالله
حاشیه ملاعبدالله بن شهابالدین یزدی (د ۹۸۱ق)، به زبان عربی، که همچون شرحی نسبتاً مفصل و از مشهورترین حواشی تهذیب است و از دیرباز به ویژه در حوزههای علمی ایران و شبه قاره هند از متون درسی مهم به شمار میرفته است. بر این اثر، حاشیههای فراوانی نوشتهاند که از آن میان میتوان حاشیههای عبدالرزاق لاهیجی، میرزا محمدعلی قراچه داغی، ملانظرعلی گیلانی و میرزا علیرضا تجلی را نام برد.
[۱۶۴] طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۶، ص۶۰-۶۳.
حاشیه ملاعبدالله بارها همراه برخی از حواشی آن به چاپ رسیده است، از جمله چاپهای سنگی ۱۲۴۳ق در کلکته، ۱۸۷۷م در لکهنو، و ۱۲۶۸، ۱۲۸۷ و ۱۳۲۳ق در تهران. از میان چاپهای متعدد جدیدتر میتوان چاپ انتقادی قم (۱۳۶۳ش) را ذکر کرد که شامل منتخبی از حواشی این متن است.
ملاعبدالله یزدی شرح دیگری نیز بر تهذیب به فارسی داشته که آقابزرگ تهرانی نسخههایی از آن را برشمرده است.
[۱۶۵] طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۱۳، ص۱۶۱-۱۶۲.
شرح فارسی شهرستانی
شرح فارسی محمد بن محمود حسینی شهرستانی که در لکهنو (۱۸۷۷م)، و در کانپور (۱۹۱۵م) انتشار یافته است.
شرح محمود نیریزی
شرح محمود نیریزی شیرازی که منصور دشتکی ارزش آن را ستوده است. نسخهای خطی از این شرح در کتابخانه آستان قدس نگهداری میشود.
[۱۶۶] آستان قدس، فهرست، ج۱، ص۳۵.
شرح فارسی لاهیجی
شرح فارسی ملاعبدالرزاق لاهیجی (د ۱۰۵۱ق)، که نسخه خطی آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.
[۱۶۷] مرکزی، خطی، ج۳، ص۶۱.
از دیگر حاشیهنویسان یا شارحان بخش منطق تهذیب تفتازانی، این کسان را نیز میتوان نام برد احمد بن یحیی مشهور به حفید تفتازانی، محمد بن سلیمان کافیجی
[۱۶۸] GAL، ج۲، ص۲۷۸.
، حیدرقلیخان سردار کابلی،
[۱۶۹] طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۱۳، ص۱۶۱.
امیرنظامالدین عبدالحی جرجانی،
[۱۷۰] آستان قدس، فهرست، ج۱، ص۳۵.
و هبهالله حسینی معروف به شاه میر.
[۱۷۱] طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۱۳، ص۱۶۴.
[۱۷۲] آستان قدس، فهرست، ج۴، ص۳۷۰-۳۷۲.
[۱۷۳] آستان قدس، فهرست، ج۴، ص۳۹۴-۳۹۵.
[۱۷۴] مرکزی، خطی، ج۳، ص۳۵-۳۸.
[۱۷۵] GAL، ج۲، ص۲۷۸-۲۸۰.
[۱۷۶] GAL، S، ج۲، ص۳۰۲-۳۰۳.
از مباحث کتاب تهذیب المنطق، فصل مربوط به ضابطه اشکال چهارگانه قیاس، موردتوجه خاص نیز قرار داشته، و بر آن حاشیههای جداگانهای نوشته شده است.
[۱۷۷] طهرانی، آقابزرگ، الذریعه، ج۶، ص۵۴.
[۱۷۸] آستان قدس، فهرست، ج۴، ص۳۹۷.
بخش کلام
تفتازانی بخش کلام از کتاب تهذیب المنطق و الکلام را در ۶ باب، با موضوعاتی مشابه مقصدهای شش گانه کتاب المقاصد خود، تنظیم کرده است، چنان که این بخش را میتوان به منزله تلخیصی از همان کتاب دانست، اما به جهت همین ویژگی در برخی مراکز درسی قدیم بیشتر موردتوجه بوده، و بر آن شرحها و حاشیههای متعددی نوشته شده است. از آن میان، شرح مزجی محمدامین نواده ملاصالح مازندرانی،
[۱۷۹] ثقهالاسلام تبریزی، علی، مرآه الکتب، ج۵، ص۲۷، به کوشش محمدعلی حائری، قم، ۱۳۸۰ش.
حاشیه حافظ بن علی عمادی با عنوان تحفه اللبیب، و شرح قسم الکلام از برهانالدین لار محمدحسینی پتنی را
[۱۸۰] GAL، ج۲، ص۲۷۹.
میتوان نام برد. از شرحهای متأخری که حاصل تدریس کتاب در کردستان بوده است. تقریب المرام فی شرح تهذیب الکلام اثر عبدالقادر بن محمد سنندجی است که در ۲ مجلد با حواشی محمد وسیم کردستانی و فرجالله زکی کردستانی در ۱۳۱۸-۱۳۱۹ق در بولاق انتشار یافته است. ترجمهای فارسی از این شرح با عنوان تذهیب المرام به قلم فخرالدین بن احمد رودباری، از علمای کردستان، به کوشش محمدرئوف توکلی در ۱۳۸۱ش در تهران به چاپ رسیده است.
کتاب مطول
این کتاب شرحی است در زمینه علوم زبان عربی که تفتازانی بر تلخیصالمفتاح خطیب قزوینی (د ۷۳۹ق) نگاشته است. تفتازانی کار نوشتن این شرح را که در ۷۴۲ق/ ۱۳۴۱م در جرجـانیه آغاز کرده بـود، در۷۴۸ق در هرات به پایان رسانید.
[۱۸۱] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۳، همراه حاشیه میرسید شریف جرجانی، قم، مکتبه الداوری.
[۱۸۲] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۴۸۲- ۴۸۳، همراه حاشیه میرسید شریف جرجانی، قم، مکتبه الداوری.
[۱۸۳] سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیه، ج۱، ص۶۳۷- ۶۳۸، قاهره، ۱۳۴۶ق/ ۱۹۲۸م.
[۱۸۴] GAL، S، ج۱، ص۵۱۶.
[۱۸۵] GAL، ج۲، ص۲۸۰.
حواشی بر مطول
حاشیههای متعددی بر مطول نگاشته شده است، از جمله حاشیه میرسید شریف جرجانی (د ۸۱۴ق) صاحب کتاب تعریفات (قسطنطنیه، ۱۲۴۱ق)، حاشیه سیالکوتی (قسطنطنیه، ۱۲۴۱ق)، حاشیه چلبی فناری (قسطنطنیه، ۱۲۷۰ق/۱۸۵۴م) و حاشیه دسوقی (بولاق، ۱۲۷۱ق). حاشیههای بسیاری نیز بر حواشی مطول نوشته شده است
[۱۸۶] حاجیخلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۴۷۳.
[۱۸۷] واندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، ج۱، ص۳۵۷-۳۵۸، قاهره، ۱۳۱۳ق/۱۸۹۶م.
[۱۸۸] GAL، S، ج۱، ص۵۱۶.
[۱۸۹] Ellis، A G، ج۲، ص۴۹، Catalogue of Arabic Books in the British Museum، London، ۱۹۶۱.
[۱۹۰] Ellis، A G، ج۲، ص۵۰، Catalogue of Arabic Books in the British Museum، London، ۱۹۶۱.
برخی نیز به شرح شواهد شعری مطول پرداختهاند، مانند کمالالدین فسوی.
[۱۹۱] حسینی، احمد، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی آیتالله گلپایگانی، ج۱، ص۱۷۹، قم، ۱۳۵۷ش.
قزوینی و جرجانی
تفتازانی در مقدمه مطول، خطیب قزوینی و اثر بلاغی او را میستاید
[۱۹۲] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۳، همراه حاشیه میرسید شریف جرجانی، قم، مکتبه الداوری.
و مهمترین منابع مورد استفاده خود را دو کتاب دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه عبدالقاهر جرجانی معرفی میکند.
[۱۹۳] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۴، همراه حاشیه میرسید شریف جرجانی، قم، مکتبه الداوری.
[۱۹۴] تجلیل، جلیل، اقتباسات سعدالدین تفتازانی از عبدالقاهر جرجانی، ج۱، ص۴۴-۵۴، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، تهران، ۱۳۵۶ش، شم ۱.
وی بهطور کلی با نگاه انتقادی به شرح تلخیص نپرداخته، با این همه، در پارهای از مباحث دیدگاههای خطیب قزوینی را تأیید نمیکند و یا نظر دیگران را ترجیح میدهد. (مثل اینکه اعتقاد دارد تتابع اضافات، پیوسته سبب ثقل در لفظ نمیگردد و مخل فصاحت کلام نیست،
[۱۹۵] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۲۳، همراه حاشیه میرسید شریف جرجانی، قم، مکتبه الداوری.
یا اینکه دیدگاه سکاکی را در تعریف علم معانی نیکوتر یافته است.
[۱۹۶] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۳۵، همراه حاشیه میرسید شریف جرجانی، قم، مکتبه الداوری.
[۱۹۷] علوی مقدم، محمد، بحثی درباره کتاب مطول سعدالدین تفتازانی و تأثیر آن در کتب بلاغی، ج۱، ص۴۳-۴۵، مشکوه، مشهد، ۱۳۶۳ش، شم ۵.
) دیگر شارحان تلخیص چون عصامالدین اسفراینی (د ۹۴۴ یا ۹۵۱ق) از مطول بهره بردهاند.
[۱۹۸] سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیه، ج۲، ص۱۳۳۰، قاهره، ۱۳۴۶ق/ ۱۹۲۸م.
[۱۹۹] زرکلی، خیرالدین، اعلام، ج۱، ص۶۶.
[۲۰۰] بغدادی، اسماعیلپاشا، هدیه العارفین، ج۱، ص۲۶.
[۲۰۱] علوی مقدم، محمد، بحثی درباره کتاب مطول سعدالدین تفتازانی و تأثیر آن در کتب بلاغی، ج۱، ص۶۲، مشکوه، مشهد، ۱۳۶۳ش، شم ۵.
چاپهای مطول
ظاهراً نخستین چاپ مطول در ۱۲۶۰ق در قسطنطنیه (استانبول) بوده است.
[۲۰۲] واندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، ج۱، ص۳۵۷، قاهره، ۱۳۱۳ق/۱۸۹۶م.
چندین چاپ سنگی نیز از کتاب مطول میان سالهای ۱۲۶۶-۱۳۲۳ق در تهران، تبریز و هند منشتر شده است.
[۲۰۳] مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۱، ص۳۰۴-۳۰۵، تهران، ۱۳۴۱ش.
=
جایگاه علمی
=
تفتازانی در کتاب مطول بیشتر به مباحث بلاغی پرداخته، هرچند که گاه مباحث منطقی، فلسفی و کلامی نیز در کتاب دیده میشود.
[۲۰۴] تفتازانی، مسعود، المطول، ج۱، ص۳۱۶، همراه حاشیه میرسید شریف جرجانی، قم، مکتبه الداوری.
مطول تفتازانی از جمله کتابهایی است که در گذشته در حوزههای علمی ایران اقبال خوبی یافته، و در زمره کتابهای درسی قرار گرفته است و اکثر طلاب به منظور تقویت بنیه ادبی خود به خواندن آن همت گماشتهاند؛ اما اینک به عنوان کتابی مرجع شناخته میشود و تنها آنانکه به شکل تخصصی به بلاغت عربی میپردازند، از آن استفاده میکنند.
آراء کلامی تفتازانی
تفتازانی در دورهای از تاریخ علم کلام جای میگیرد که از آن به «طریقه متأخرین» تعبیر کردهاند. در این دوره متکلمان در مباحث کلامی از منطق ارسطویی، بهجای منطق برگرفته از اصول فقه، استفاده کردند. همچنین در این دوره بسیاری از اصطلاحات فلسفی وارد علم کلام شد.
[۲۰۵] ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۳۰.
[۲۰۶] ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۹۵.
[۲۰۷] گارده، لوئی و جرج قنواتی، فلسفه الفکر الدینی، ج۱، ص۱۲۸-۱۳۶، ترجمه صبحی صالح و فرید جبر، بیروت، ۱۹۶۷م.
البته تفتازانی در همین دوره نیز نویسندهای درجه اول و مبتکر آراء نو در علم کلام بهشمار نمیآید؛ بیشتر شهرت وی به سبب شروحی است که بر آثار علمی مختلف نگاشته است. با این همه، آثارش در میان علما و حوزههای درسی قبول عام یافت، چندانکه از اشاره ابن خلدون به آثار او در مصر
[۲۰۸] ابن خلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۸۱.
ــ با توجه به اینکه وی تنها یک دهـه پس از تفتازانـی درگذشته است (۸۰۸ ق) ــ میتوان دریافت که در همان هنگام که او در سمرقند و خوارزم مجلس درس داشت، آثارش در دیگر مراکز علمی جهان اسلام نظیر قاهره مورد استقبال بود.
[۲۰۹] Elder، EE، ج۱، ص۲۱، introd A Commentary on the Creed of Islam، New York، ۱۹۸۰.
همچنین آثار وی به شبه قاره هند و جنوبشرقی آسیا نیز راه یافت و بارها ترجمه و شرح شد و در محافل علمی آنجا رواج یافت.
[۲۱۰] Ghaffar Khan، H A، ج۱، ص۱۰۶۴-۱۰۶۵،» India «، History of Islamic Philosophy، ed SH Nasr and O Leaman، Tehran، ۱۹۹۶، vol II.
[۲۱۱] Ghaffar Khan، H A، ج۱، ص۱۰۶۲،» India «، History of Islamic Philosophy، ed SH Nasr and O Leaman، Tehran، ۱۹۹۶، vol II.
[۲۱۲] Moris، Z، ج۱، ص۱۱۳۷،» Islamic Philosophy in the Modern Islamic World: South-East Asia «، ibid.
دو اثر مهم تفتازانی
شرح العقاید النسفیه و شرح المقاصد دو اثر مهم تفتازانی در علم کلام هستند که از چند وجه اهمیت دارند.
شرح العقاید النسفیه
شرح العقاید النسفیه از مشهورترین و معتبرترین شروح رساله العقاید نجمالدین ابوحفص عمر نسفی از متکلمان ماتریدی سده ۶ ق است. در این شرح تفتازانی پس از متن نسفی به شرح جمله به جمله و یا گاه کلمه به کلمه پرداخته است. این خود از یکسو هم به تسریع در خواندن متن کمک میکند و هم از سوی دیگر سبب شده است تا متن پس از گذشت ۵ قرن بدون تغییری محسوس باقی بماند. از سوی دیگر، این متن به جهت دربرداشتن آراء معتزله نیز مفید است. چه، اهل سنت و جماعت در مقام رد معتزله، به شرح و بیان دقیق عقاید خود برخاستند.
[۲۱۳] Elder، EE، ج۱، ص۱۱، introd A Commentary on the Creed of Islam، New York، ۱۹۸۰.
[۲۱۴] Wolfson، HA، ج۱، ص۶۲۱، The Philosophy of the Kalam، London، ۱۹۷۶.
البته نسفی در العقاید هیچ اشاره صریحی به معتزله نکردهاست، اما تفتازانی هر جا لازم بوده، از آنها یاد کرده، و ریشه مخالفت آنها را با اهل سنت بیان کرده است.
[۲۱۵] تفتازانی، مسعود، شرح العقاید النسفیه، ج۱، ص۱۶، در حاشیه شرح العقاید النسفیه.
[۲۱۶] Elder، EE، ج۱، ص۱۲، introd A Commentary on the Creed of Islam، New York، ۱۹۸۰.
[۲۱۷] Elder، EE، ج۱، ص۱۶، introd A Commentary on the Creed of Islam، New York، ۱۹۸۰.
شرح المقاصد
شرح المقاصد شرحی است که تفتازانی بر کتاب دیگرش، المقاصد نگاشت تا به گفته خود مطالب موجز و مجمل آنرا بسط دهد و مسائلی، بهویژه «سمعیات»
[۲۱۸] تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵، به کوشش عبدالرحمان عمیره، قم، ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش.
را طرح کند که متأخران کمتر به آنها توجه کردهاند، اما متقدمان بسیار به آنها عنایت داشتهاند. در این کتاب مجموعهای غنی از مباحث مختلف فلسفی و کلامی و آرا ء متکلمان، فیلسوفان و عالمان دیگر علوم و نام شمار بسیاری از کتب رایج و مهم را میتوان یافت. با این همه، این اثر از نظر تبویب و دایره موضوعات با دیگر آثار مهم کلامی آن دوره مانند المواقف ایجی و شرح آن از جرجانی یکسان است. البته، تفتازانی و دیگر عالمان معاصرش از اصطلاحات و روش بیان فخرالدین رازی در کتاب موجزش، المحصَّل، بهره بردهاند و میتوان گفت همان مطالب را با جزئیات بیشتری طرح کردهاند.
[۲۱۹] گارده، لوئی و جرج قنواتی، فلسفه الفکر الدینی، ج۱، ص۲۹۹، ترجمه صبحی صالح و فرید جبر، بیروت، ۱۹۶۷م.
[۲۲۰] گارده، لوئی و جرج قنواتی، فلسفه الفکر الدینی، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۸، ترجمه صبحی صالح و فرید جبر، بیروت، ۱۹۶۷م.
[۲۲۱] گارده، لوئی و جرج قنواتی، فلسفه الفکر الدینی، ج۱، ص۲۸۱-۳۰۰، ترجمه صبحی صالح و فرید جبر، بیروت، ۱۹۶۷م.
ویژگی مهم دو کتاب
یکی از مهمترین ویژگیهای دو کتاب تفتازانی دربرداشتن بخش قابل توجهی از آراء ابومنصور ماتریدی (د ۳۳۳ق) و فرقه ماتریدیه است. چه، ظاهراً عقاید و آراء ابومنصور ماتریدی تا سده ۸ ق در سایه ابهام قرار داشت،
[۲۲۲] Watt، WM، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴، The Formative Period of Islamic Thought، Edinburgh، ۱۹۷۳.
تا اینکه تفتازانی بخشی از آراء خاص وی را بهطور خلاصه در شرح العقاید النسفیه
[۲۲۳] تفتازانی، مسعود، شرح العقاید النسفیه، ج۱، ص۹۴، در حاشیه شرح العقاید النسفیه.
[۲۲۴] تفتازانی، مسعود، شرح العقاید النسفیه، ج۱، ص۱۵۴، در حاشیه شرح العقاید النسفیه.
[۲۲۵] تفتازانی، مسعود، شرح العقاید النسفیه، ج۱، ص۱۸۵، در حاشیه شرح العقاید النسفیه.
[۲۲۶] تفتازانی، مسعود، شرح العقاید النسفیه، ج۱، ص۱۹۵، در حاشیه شرح العقاید النسفیه.
و شرح المقاصد بیان کرد.
[۲۲۷] تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، ج۴، ص۵۳، به کوشش عبدالرحمان عمیره، قم، ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش.
به نظر برخی از محققان گویا نام فرقه ماتریدیه نیز بدین صورت تا پیش از تفتازانی
[۲۲۸] تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۱، به کوشش عبدالرحمان عمیره، قم، ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش.
نبود، و در دورههای نخستین این مکتب بهطور عام مکتب علمای سمرقند یا ماوراءالنهر خوانده میشد.
[۲۲۹] مادلونگ، ویلفرد، مکتبها و فرقههای اسلامی در سدههای میانه، ج۱، ص۳۲-۳۴، ترجمه جواد قاسمی، مشهد، ۱۳۷۵ش.
[۲۳۰] مادلونگ، ویلفرد، مکتبها و فرقههای اسلامی در سدههای میانه، ج۱، ص۳۲ بب، ترجمه جواد قاسمی، مشهد، ۱۳۷۵ش.
شرح بر کتاب نسفی ماتریدی
شرح تفتازانی ب
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.