پاورپوینت تغلقیه


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
9 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت تغلقیه دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تغلقیه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت تغلقیه :

خاندان تغلق تیمور

تغلق شاهیان، خاندانی از سلاطین مسلمان دهلی که حدود یک سده (۷۲۰-۸۱۵ق/۱۳۲۰-۱۴۱۲م) بر قلمرو نسبتاً وسیعی در شبه قاره هند فرمان راندند.

فهرست مندرجات

۱ – ریشه و معنای واژه
۲ – غیاث‌الدین تغلق شاه
۲.۱ – سلطنت
۲.۲ – وفات
۳ – سلطان محمد
۳.۱ – نحوه حکمرانی
۳.۲ – ارتباط با خلیفه عباسی
۳.۳ – اهمیت به شعائر دینی
۳.۴ – علاقه به علم
۴ – فیروز شاه سوم
۴.۱ – شکست مغولان
۴.۲ – سیاست داخلی
۴.۳ – ترویج اسلام
۴.۴ – علاقه به علم و ادب
۴.۵ – کهولت و وفات
۵ – تغلق‌شاه دوم
۶ – ابوبکر شاه
۷ – ناصرالدین محمد شاه
۸ – علاءالدین سکندر شاه
۹ – ناصرالدین محمود شاه
۹.۱ – اقبال خان
۹.۲ – بازگشت محمود شاه
۱۰ – فرهنگ و هنر
۱۰.۱ – معماری تغلقیان
۱۰.۲ – بهترین آثار
۱۰.۳ – خصلت سلطان محمد
۱۰.۴ – سخن شمس سراج عفیف
۱۰.۵ – خصلت فیروزشاه
۱۰.۶ – معماری مساجد
۱۰.۷ – مدرسه فیروز شاه
۱۱ – تشکیلات دیوانی
۱۱.۱ – دیوان و دربار
۱۱.۲ – دارالسلطنه
۱۲ – صاحب منصبان حکومت تغلقیان
۱۲.۱ – سلطان
۱۲.۱.۱ – مجلس مشورتی
۱۲.۲ – نایب السلطنه
۱۲.۳ – وزرا
۱۲.۴ – والیان
۱۲.۵ – قضات
۱۲.۶ – کارمندان دارالسلطنه
۱۲.۶.۱ – وکیل دارالسلطنه
۱۲.۶.۲ – امیرحاجب
۱۲.۶.۳ – صاحب دیوان عرض
۱۲.۶.۴ – صاحب برید
۱۳ – فهرست منابع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع

ریشه و معنای واژه

تغلق واژه ای ترکی به معنای سردار است.

[۱] غیاث الدین رامپوری، محمدبن جلال الدین، غیاث اللغات، ذیل «تغلق».

این واژه در اصل قتلغ بوده که در هندی به صورت تغلق در آمده است.

[۲] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰.

نیای این سلسله غازی ملک تغلق، غلام غیاث الدین الغ خان بَلْبَن، بود که با دختری هندو از مردم جَتْ ساکن در پنجاب ازدواج کرد و فرزند آنان غیاث الدین تغلق شاه شد.

[۳] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰.

غیاث‌الدین تغلق شاه

غیاث‌الدین تغلق اولین سلطان این سلسله بود. درباره چگونگی به قدرت رسیدن او دو روایت وجود دارد: به گفته هندوشاه،

[۴] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰.

وی ابتدا در خدمت ناصرالدین خسروشاه (حک: ۷۱۸ـ۷۲۰)، از سلاطین خَلجی هند، بود و پس از کشتن قاتلان خسروشاه، در ۷۲۰ بر تخت سلطنت دهلی نشست.

[۵] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰.

وبه روایت دوم بنیان‌گذار این سلسله، غیاث‌الدین تغلق (سل‌ ۷۲۰-۷۲۵ق/۱۳۲۰-۱۳۲۵م) فرزند تغلق خان و متعلق به یکی از قبایل ترک ساکن نواحی مرزی شبه قاره هند و آسیای مرکزی بود. تغلق‌خان پس از مهاجرت به هند، به خدمت سلطان غیاث‌الدین بَلْبَن (سل‌ ۶۶۴-۶۸۶ق/۱۲۶۶-۱۲۸۷م) درآمد و همان‌جا ماند. چون به اقرب احتمال مادر غیاث‌الدین از هندوهای طایفه جات (یا جاط، جط، جَت) بود

[۶] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۷] Haig W،» Five Questions in the History of the Tughluq Dynasty of Dihli «، ص۳۲۰-۳۲۱، JRAS، ۱۹۲۲.

[۸] Mansingh S، Historical Dictionary of India، ج۱، ص۴۱۹، New Delhi، ۱۹۹۸.

به نظر می‌رسد که وی در همین دیار زاده شد و رشد کرد، ابتدا در خدمت تجار این منطقه بود و سپس در زمان علاءالدین محمدشاه (متوفی ۷۱۵)، امیر سند، به خدمت برادر او (اُولوْخان) در آمد. پس از چندی امیر سپاه شد و به گفته خودش چون بارها با تاتارها جنگیده بود «غازی ملک» لقب گرفت. آنگاه به خدمت امیرقطب الدین مبارک‌شاه (متوفی ۷۲۰)، امیر خلجی، در آمد و به فرمان او حاکم شهر دبال پور شد و پسر بزرگ خود، محمد جَونَه غیاث الدین الغ خان

[۹] فیروزشاه، فتوحات فیروزشاهی، به کوشش شیخ عبدالرشید، علیگره، ۱۹۵۴م.

را امیر سپاهش کرد. پس از قتل قطب‌الدین مبارک شاه خلجی (۷۱۶ق/ ۱۳۱۶م)، ناصرالدین خسروشاه بر تخت نشست، اما غیاث‌الدین تغلق بر او شورید و در پی قتل ناصرالدین خسرو، خود در ماه شعبان ۷۲۰ رشته امور را در دست گرفت.

[۱۰] ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش طلال حرب، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.

[۱۱] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۲] Duff C M، The Chronology of Indian History، ج۱، ص۲۱۵، Delhi، ۱۹۷۲.

[۱۳] غیاث الدین رامپوری، محمدبن جلال الدین، غیاث اللغات، ذیل «تغلق».

سلطنت

[۱۴] ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله، ج۱، ص۱۳۷، به کوشش طلال حرب، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.

[۱۵] ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله، ج۲، ص۳۴۱-۳۴۲، به کوشش طلال حرب، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.

وی پس از سلطنت، لقب خود را از غازی ملک به غیاث الدین تغییر داد

[۱۶] William Henry Beveridge،ج۱، ص۸۷، A comprehensive history of India: civil، military and social ، London 1871.

[۱۷] Stanley Lane- Poole،ص۱۲۰، Mediaeval India under the Mohammedan rule ، Delhi 1980.

و مناصب درباری را به کسان خود بخشید و به اصلاح امور پرداخت؛ خزانه را رونق بخشید، قلمرو خود را از شورش داخلی و هجوم خارجی امن کرد، و پایتخت را به تغلق آباد، شهری که خود بنا کرده بود، منتقل کرد، زیرا دهلی به سبب شورش‌های افغان‌ها ناامن شده بود. دوره کوتاه پادشاهی او صرف رویارویی با مخالفان و نظم بخشیدن به اوضاع آشفته قلمرو دولت دهلی شد.

[۱۸] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۲۵، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۱۹] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰، لکهنو، ۱۸۶۴م.

فتح بیدر، ورنکل (اَرَنکَل) که به سلطان‌پور تغییر نام یافت، تِلنگانه (تلنگ) و وَرانگال، و انعقاد قرارداد صلح با سلطان ناصرالدین فرزند غیاث‌الدین بلبن در ۷۲۴ق/۱۳۲۴م

[۲۰] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۴۶، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۲۱] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۴۹-۴۵۱، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۲۲] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۲۳] بدائونی، عبدالقادر، منتخب التواریخ، ج۱، ص۲۲۲، به کوشش احمدعلی صاحب و کبیرالدین احمد، کلکته، ۱۸۶۸-۱۸۶۹م.

[۲۴] Haig W،» Five Questions in the History of the Tughluq Dynasty of Dihli «، ص۳۲۳، JRAS، ۱۹۲۲.

[۲۵] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۴۳، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

از جمله کارهای سیاسی او بود.

وفات

دوره سلطنت غیاث‌الدین به درازا نکشید و او در ربیع‌الاول ۷۲۵/ فوریه ۱۳۲۵ بر اثر فرو ریختن سقف جایگاهی که پسرش الغ‌خان ساخته بود، زیر آوار جان سپرد و در مقبره‌اش در تغلق آباد دفن شد.

[۲۶] ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله، ج۲، ص۳۴۴، به کوشش طلال حرب، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.

[۲۷] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۲.

[۲۸] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۷۰، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

[۲۹] Stanley Lane- Poole،ص۱۲۰، Mediaeval India under the Mohammedan rule ، Delhi 1980.

[۳۰] دولافوس، کلود فریزر، تاریخ هند، ج۱، ص۱۰۵.

[۳۱] William Henry Beveridge،ج۱، ص۸۷-۸۸، A comprehensive history of India: civil، military and social ، London 1871.

برخی نویسندگان این حادثه را سوءقصد دانسته‌اند، اما فرشته با این نظر مخالف است.

[۳۲] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۲، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۳۳] برنی ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۵۲، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۳۴] Duff C M، The Chronology of Indian History، ج۱، ص۲۱۷، Delhi، ۱۹۷۲.

[۳۵] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۴۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

غیاث‌الدین تغلق شاه اول ملقب به غازی ملک را پادشاهی عادل، مدبر، شجاع، متدین و پشتیبان علما و دانشمندان دانسته‌اند که در مدتی کوتاه توانست در قلمرو خود آرامش و نظم برقرار سازد.

[۳۶] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۲۶-۴۲۸، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۳۷] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۴۱-۴۴۲، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

وی مسلمانی معتقد و سخت گیر بود؛ جمعی از هندوها را گردن زد و نوشیدن شراب را ممنوع کرد.

[۳۸] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۶۰۵-۶۰۶، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۳۹] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰ـ۱۳۲.

[۴۰] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۶۹-۷۰، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

سلطان محمد

محمد جَونَه غیاث‌الدین الغ‌خان، ملقب به ابوالمجاهد ، دومین سلطان این سلسله بود که در ۷۲۵ به سلطنت رسید. در قلمرو وسیع او، بر اثر سیاست‌های نادرستش، همواره شورش وجود داشت و او خود به این امر واقف بود.

[۴۱] ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله، ج۲، ص۳۴۵.

[۴۲] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۱ـ ۱۴۲.

[۴۳] Stanley Lane- Poole،ص۱۲۲ Mediaeval India under the Mohammedan rule ، Delhi 1980.

وی در ۷۲۷ دستور تخریب دهلی را داد و مردم را به زور به منطقه دیوگری ــ که شهر دولت آباد را در آن‌جا بنا کرده بود ــ فرستاد.

[۴۴] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۶ـ۱۳۷.

[۴۵] William Henry Beveridge،ج۱، ص۹۰-۹۱، A comprehensive history of India: civil، military and social ، London 1871.

[۴۶] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۷۱-۷۲، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

[۴۷] Stanley Lane- Poole،ص۱۳۱-۱۳۲، Mediaeval India under the Mohammedan rule ، Delhi 1980.

از ۷۳۲ تا ۷۳۳ درگیر سرکوب شورش در مُلتان و بَنگال و لکهنو و بِهسیتان بود.

[۴۸] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۶ـ۱۳۷.

در ۷۳۳، نام خلیفه عباسی مصر، ابوربیعه سلیمان المستکفی بن الحاکم اول، را از سکه انداخت، اما در ۷۳۵ بار دیگر از خلیفه عباسی اطاعت کرد.

[۴۹] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۹.

[۵۰] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۷۱-۷۲، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

[۵۱] Stanley Lane- Poole،ص۱۳۷-۱۳۸، Mediaeval India under the Mohammedan rule ، Delhi 1980.

در ۷۳۵، خان‌های گجرات به سبب آن‌که محمد تغلق به افراد عامی، مانند باغبان و حجام، مناصب درباری بخشیده بود، علیه او شورش کردند و او شورش را سرکوب و اموال مردم را غارت کرد و آنان از وحشت به جنگل‌ها گریختند. در همین سال در دکن نیز شورش شد.

[۵۲] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۳.

محمد تغلق به کَرنال حمله کرد و راجه آن‌جا را کشت و هندوها را گردن زد.

[۵۳] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۳.

و جنایات زیادی مرتکب شد و خون بسیاری ریخت.

نحوه حکمرانی

در دوره حکمرانی او سلطنت تغلق شاهیان به اوج قدرت خود رسید. دیدگاه‌های توسعه‌طلبانه و افکار اقتصادی و اجتماعی او، تحولات بزرگی در قلمرو سلطنت دهلی به وجود آورد. او در آغاز کار با شورش‌هایی مانند شورش بهاءالدین گرشاسپ روبه‌رو شد که با قساوت آن را سرکوب کرد

[۵۴] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۵، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۵۵] Majumdar،» Muhammad bin Tughluq (A D 1325-51) «،ص۶۱-۶۳، ibid.

اگرچه سلطان محمد تغلق موفق شد با گسترش قلمرو حاکمیت خود و سازمان‌دهی امور مالی و مالیاتی، خزانه‌های آباد و ثروتمند ایجاد کند،

[۵۶] برنی ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۶۷، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۵۷] برنی ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۶۹، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۵۸] Duff C M، The Chronology of Indian History، ج۱، ص۲۱۷، Delhi، ۱۹۷۲.

اما به کارهایی دست زد که ضربه‌های جبران‌ناپذیری به بافت اقتصادی و اجتماعی قلمرو خود وارد آورد.
کوچاندن اجباری مردم دهلی به دِواگیری (دئوگیری) که به دولت‌آباد تغییر نام داده بود، در ۷۲۷ق/۱۳۲۷م

[۵۹] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۷۴، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۶۰] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

افزایش خراج میانْ دوآب؛ ضرب سکه‌های مسین به جای سکه‌های طلا و نقره و کوشش برای ترویج آن‌که با شکست روبه‌رو شد و خسارتی بزرگ به بار آورد؛ نقشه لشکرکشی به خراسان و ماوراءالنهر که موجب صرف هزینه بسیار برای تجهیز سپاه شد و نتیجه‌ای در بر نداشت؛ فرستادن سپاه برای فتح نواحی کوهستانی مرز هندوچین؛ اعمال مجازات‌های سنگین برای اجرای قوانین، از عوامل اصلی ناخشنودی مردم و درنتیجه بروز اغتشاش در نواحی مختلف قلمرو او بود.

[۶۱] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۷۳-۴۷۴، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۶۲] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۷۶-۴۷۸، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۶۳] فرشته محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۵، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۶۴] نهاوندی عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۴۷-۳۴۸، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

قحطی شدید ۷ ساله و شیوع وبا در ۷۳۶ق/۱۳۳۶م که تا دهلی نیز کشانده شد، از دیگر عوامل تهی‌شدن خزانه دولت و از دست رفتن سلطه حکومت بر بسیاری از مناطق شد

[۶۵] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۷۱، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۶۶] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۷۳، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۶۷] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۸، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۶۸] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۴۷-۳۴۸، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۶۹] EI2، ج۱۰، ص۵۹۱.

استقلال دکن به دست حسن گانگو که با عنوان بهمن شاه (همین مقاله) سلسله بهمن شاهیان را بنیان گذاشت

[۷۰] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۳، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۷۱] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۶۱، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۷۲] طباطبا، علی، برهان مآثر، ج۱، ص۱۲-۱۴، دهلی، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.

[۷۳] Mansingh S، Historical Dictionary of India، ج۱، ص۴۲۰، New Delhi، ۱۹۹۸.

و استقلال بنگال که با تشکیل سلسله الیاس شاهیان (همین مقاله) به رهبری شمس‌الدین الیاس شاه (حک‌ ۷۴۳-۷۵۹ق/ ۱۳۴۲-۱۳۵۸م) از وقایع دوره سلطان محمد بود.

ارتباط با خلیفه عباسی

سلطان محمد نخستین سلطان تغلق شاهی است که با خلیفه عباسی در مصر ارتباط برقرار کرد و در ۷۴۴ق/۱۳۴۳م خلیفه، منشور حکومت و خلعت برای وی فرستاد. به دستور سلطان او نام پادشاهان دهلی را که از خلیفه منشور حکومت نداشتند، ازجمله پدر خود را از خطبه بینداخت.

[۷۴] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۷۵] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۵۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

سلطان محمد در محرم ۷۵۲ نزدیک تهته (تته/تتهه) درگذشت.

[۷۶] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۲۵، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۷۷] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۶۲، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

اوصاف ضد و نقیضی برای سلطان محمد آورده‌اند،

[۷۸] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۷۹] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۳، لکهنو، ۱۸۶۴م.

به هر حال می‌توان گفت که وی پادشاهی بلندپرواز، جسور و توسعه‌طلب بود که برای دست‌یابی به اهداف خود از هیچ کوشش و سخت‌گیری خودداری نمی‌کرد. او در نگارش فارسی و عربی تبحر داشت، به فارسی شعر می‌سرود، در علوم مختلف دستی داشت و در خوشنویسی ماهر بود.

[۸۰] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۶۳، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۸۱] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۳، لکهنو، ۱۸۶۴م.

اهمیت به شعائر دینی

با این‌همه، وی به شعائر دینی پایبند بود و با خطاکاران دینی بشدت برخورد می‌کرد.

[۸۲] ابن بطوطه، رحله ابن بطوطه، ج۲، ص۳۴۵.

محمد تغلق شاه برای جلوگیری از حمله مغولان به هند ــ که در افغانستان و ماوراءالنهر بودند ــ به آنان بخشش سنگینی کرد. این بخشش با خشکسالی ای که در هند پدید آمده بود و کشتارهای پی درپی، فقر و نابسامانی اقتصادی را در هند افزایش داد. محمد تغلق برای رفع تنگناهای اقتصادی اقدامات گسترده ای کرد، از جمله بر اراضی مالیات سنگین بست؛ سپاهی به چین و سپاه دیگری به ایران برای غارت فرستاد، اما لشکر او بر اثر نداشتن امکانات لشکری پراکنده شدند.

[۸۳] William Henry Beveridge،ج۱، ص۸۹، A comprehensive history of India: civil، military and social ، London 1871.

[۸۴] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۷۰-۷۳، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

[۸۵] دولافوس، کلود فریزر، تاریخ هند، ج۱، ص۱۰۷ـ ۱۰۸.

علاقه به علم

محمد تغلق شاه به علم علاقه داشت و با علوم گوناگونی چون ریاضیات و نجوم و فلسفه و طب آشنا بود، تاریخ را خوب می‌دانست و شعر می‌سرود. میرسیدعلی همدانی (متوفی ۷۸۶) در زمان او به هند مهاجرت کرد که در ترویج تصوف بسیار مؤثر بود. محمد تغلق در ۷۵۲ بر اثر بیماری درگذشت.

فیروز شاه سوم

پس از سلطان محمد، عموزاده او، فیروزشاه سوم (سل‌ ۷۵۲- رمضان ۷۹۰ق/۱۳۵۱ـ سپتامبر ۱۳۸۸م)، به اصرار گروهی از بزرگان و نظامیان بر تخت سلطنت جلوس کرد

[۸۶] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۲۹، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۸۷] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۳۱-۵۳۲، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۸۸] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۳۵-۵۳۶، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۸۹] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۹۰] Haig W،» The Reign of Frz Tughluq… «،ص۱۷۳، ibid.

. وی پسر عموی محمد تغلق شاه بود. ظاهراً محمد تغلق به سبب آن‌که پسری نداشت، او را به جانشینی خود برگزید

[۹۱] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۲۴۶.

[۹۲] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۴.

[۹۳] Stanley Lane- Poole،ص۱۳۸، Mediaeval India under the Mohammedan rule ، Delhi 1980.

او نخست با مخالفت خواجه جهان،

[۹۴] طبقات اکبری، کلکته، ۱۹۲۷م.

دولت‌مرد برجسته سلطان محمد، مواجه شد. خواجه‌جهان بی‌درنگ پس از مرگ سلطان محمد، پسر ۶-۷ ساله ظاهراً «مجهول‌النسبی» را در دهلی فرزند سلطان تازه درگذشته خوانده، و او را با عنوان سلطان غیاث‌الدین محمودشاه بر تخت نشانده بود. این غائله با حمایت امرا از فیروز شاه و تسلیم خواجه‌جهان خاتمه یافت. عدالت‌جویی و نرم‌خویی فیروز شاه پس از سخت‌گیری‌های سلطان محمد، خشنودی مردم و درنتیجه، آرامش سیاسی و اجتماعی را به دنبال داشت.

[۹۵] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۳۱، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۹۶] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۳۹، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۹۷] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۴۵، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۹۸] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۵۴-۵۵۵، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۹۹] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۰۰] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۰۱] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۴۰، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

شکست مغولان

چون محمد تغلق شاه درگذشت، سپاه به چپاول اردوی شاه پرداخت. گرگین خان، از فرماندهان سپاه، به مغولان پیوست و آنان را به حمله و غارت اردو ترغیب کرد. فیروز تغلق شاه در ۷۵۲ با مغولان جنگید و آنان را شکست داد.

[۱۰۲] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۲۴۷.

[۱۰۳] محمدقاسم بن غلامعلی فرشته، تاریخ فرشته، ج۱، ص۱۴۴.

[۱۰۴] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۷۴، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

در دهلی احمد ایاز، وزیر محمد تغلق شاه، کودکی خردسال و مجهول النسب را به نام پسر محمد تغلق بر تخت نشاند. در ۷۵۲، چون فیروز به دهلی رسید سرداران و غلامان او را به پادشاهی برگزیدند.

[۱۰۵] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۲۴۸.

[۱۰۶] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۵.

[۱۰۷] William Henry Beveridge،ج۱، ص۹۱، A comprehensive history of India: civil، military and social ، London 1871.

در ۷۵۸، منشور سلطنت از سوی خلیفه عباسی مصر رسید که در آن پادشاهان سلسله بهمنیانِ دکن تأیید و حمایت شده بودند. در ۷۷۵، شمس الدین دامغانی، حاکم گجرات، و در ۷۷۹ صاحبان پَرْگَنِه‌ها علیه فیروزشاه شورش کردند که با سرکوب و کشتار مواجه شدند.

[۱۰۸] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۸.

سیاست داخلی

فیروزشاه در سیاست داخلی، ۳ اصل مهم را دنبال می‌کرد: ممنوعیت مجازات مردم که در دوره سلطان محمد بسیار رواج داشت؛ جمع‌آوری مالیات با توجه به استطاعت مردم؛ و واگذاری حکومت ولایات به افراد لایق و متدین.

[۱۰۹] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۰، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۱۰] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۷۸، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

فیروزشاه در ۷۵۶ق/۱۳۵۵م از خلیفه مصر خلعت دریافت کرد و به خطاب «سیدالسلاطین» نایل آمد،

[۱۱۱] فیروزشاه، فتوحات فیروزشاهی، ج۱، ص۱۸، به کوشش شیخ عبدالرشید، علیگره، ۱۹۵۴م.

[۱۱۲] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۲۶، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۱۳] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۶، لکهنو، ۱۸۶۴م.

و دستور داد تا نام پادشاهانی را که از خطبه‌ها انداخته بودند، دوباره یاد کنند.

[۱۱۴] فیروزشاه، فتوحات فیروزشاهی، ج۱، ص۴-۵، به کوشش شیخ عبدالرشید، علیگره، ۱۹۵۴م.

او دوبار در ۷۵۴ق/۱۳۵۳م و ۷۶۰ق/۱۳۵۹م به بنگال لشکر کشید که هر بار با مبادله هدایای بسیار با الیاس شاهیان صلح کرد

[۱۱۵] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۶، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۱۶] احمد، نظام الدین، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۶۳-۲۶۴، کلکته، ۱۹۲۷م.

[۱۱۷] Haig W،» The Kingdom of Bengal «The Cambridge History of India،ص۲۶۳-۲۶۴، New Delhi، ۱۹۸۷، vol III.

. لشکرکشی به اُریسا در ۷۶۱ق/۱۳۶۰م و تصرف نگرکوت که به نام سلطان محمد به محمدآباد موسوم شد

[۱۱۸] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۷۲، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۱۱۹] EI2،ج۱۰، ص۵۹۳.

، از دیگر پیروزی‌های نظامی فیروزشـاه بود. سال‌های پایانـی زندگی او با ضعف حکومت همراه بود. فیروزشاه در حدود ۹۰ سالگی درگذشت.

[۱۲۰] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۱، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۲۱] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۷۸، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

ترویج اسلام

فیروزشاه در سیاست داخلی نسبت به ترویج اسلام متعصب بود و نظر رهبران دینی را ارزش می‌نهاد. وی معابد هندوها را ویران کرد و به جای آن‌ها مسجد ساخت و کتاب‌هایشان را نابود کرد. در ۷۸۲ عده ای از هندوهای کهر را کشت و پیشنهاد برهمنان را برای پرداخت جزیه رد کرد. وی به نقاط گوناگون، از جمله بنگال، مبلّغان دینی فرستاد و به این ترتیب، در دوره سلطنت او بسیاری از هندوها مسلمان شدند.

[۱۲۲] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۵۱.

[۱۲۳] کلود فریزر دولافوس، تاریخ هند، ج۱، ص۱۱۰.

[۱۲۴] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۷۴-۷۵، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

فیروزشاه بسیاری از خرابی‌ها و ستم‌های محمد تغلق شاه را جبران کرد، از جمله خراج را متناسب با حاصلِ کار رعایا وضع کرد، به بازماندگان و معلولان دوره محمد تغلق غرامت داد، پول رایج در آن دوره را اعتبار بخشید، مجازات‌های خشن چون مثله‌کردن را منع کرد، به نظامیان استقلال مالی داد و آنان را در کهولت از کار معاف کرد و برایشان مقرری تعیین نمود، استقلال سلاطین مسلمان دکن را تأیید کرد، اما در تصرف مجدد مناطق استقلال‌یافته بنگال و دکن توفیقی نیافت.

[۱۲۵] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۱.

[۱۲۶] J Talboys Wheeler،بخش۱، ص۷۴، India under the Muslim rule: political، historical and social integration ، Delhi 1975.

[۱۲۷] Stanley Lane- Poole،ص۱۴۰-۱۴۶ Mediaeval India under the Mohammedan rule ، Delhi 1980.

[۱۲۸] دولافوس، کلود فریزر، تاریخ هند، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۱۱.

علاقه به علم و ادب

فیروزشاه به علم و ادب علاقه داشت و در زمان سلطنت او کتاب‌هایی از سنسکریت به فارسی ترجمه شد. ضیاءالدین برنی تاریخ فیروزشاهی را به نام او نوشت. فیروزشاه همچنین به مرمت و ساختن بناهای مختلف علاقه‌مند بود، چنانکه آبراهه‌ها را مرمت کرد و ۱۵۰ پل و صد حمام و سی مدرسه و چهل مسجد و صد بیمارستان و صد کاروانسرا ساخت

[۱۲۹] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۱.

[۱۳۰] William Henry Beveridge،ج۱، ص۹۲، A comprehensive history of India: civil، military and social ، London 1871.

در اواخر سلطنت فیروزشاه قدرت در دست وزیر او، خان‌جهان، بود. او به سبب دشمنی با ناصرالدین محمد، فرزند فیروزشاه، مانع از رسیدن وی به سلطنت شد و از تغلق شاه ثانی حمایت کرد.

کهولت و وفات

فیروزشاه در ۷۸۲، به سبب ضعف ناشی از کهولت، از سلطنت کناره گرفت و پسرش شاهزاده محمدخان، معروف به ناصرالدین محمد، اداره امور کشور را بر عهده گرفت. در ۷۸۹، امیران صِده (صدی هندبت) و غلامان فیروزشاه بر ناصرالدین محمد شورش کردند و جنگ میان آن‌ها منجر به اغتشاش در دهلی و فرار ناصرالدین محمد شد. فیروزشاه در ۷۹۰ درگذشت.

[۱۳۱] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۰.

تغلق‌شاه دوم

آن‌گاه نواده او تغلق، پسر فتح‌خان با عنوان سلطان غیاث‌الدین تغلق شاه دوم (سل‌ ۷۹۰-۷۹۱ق/۱۳۸۸-۱۳۸۹م) به سلطنت نشست.

[۱۳۲] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۴۱، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۳۳] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۸۱، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

اما جوانی و بیمناکیِ وی از بحران‌های سیاسی، او را به اخذ تصمیمات نادرست واداشت و این خود به آشفتگی اوضاع افزود، تا جایی که ابوبکر، دیگر نواده فیروزشاه با مشارکت ملک رکن‌الدین نایب وزیر و امرای دیگر علیه سلطان طغیان کردند و سلطان که غافل‌گیر شده بود، به هنگام گریز از دهلی به دست مخالفان کشته شد. مدت سلطنت او را به اختلاف بین ۵ تا ۶ ماه و چند روز دانسته‌اند.

[۱۳۴] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۴۳، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۳۵] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۱، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۳۶] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۱۳۷] Haig W،» The Reign of Frz Tughluq… «،ص۱۸۹-۱۹۰، ibid.

ابوبکر شاه

پس از غیاث‌الدین، ابوبکر شاه (سل‌ ۷۹۱-۷۹۲ق/۱۳۸۹-۱۳۹۰م) بر تخت نشست. او رقیبی سرسخت چون ناصرالدین محمد، فرزند فیروزشاه، را در برابر خود داشت. ناصرالدین محمد که پیش از این به سبب اختلاف با پدر متواری بود، از نگرکوت به سامانه آمد و بر تخت سلطنت جلوس کرد و با حمایت گروهی از امرا و سوارانی که تا نزدیکی دهلی شمار آن‌ها به ۵۰ هزار تن رسیده بود، قصر جهان‌نما را گرفت و همان‌جا ماند.

[۱۳۸] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۴۵، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۳۹] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۲، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۴۰] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۱۴۱] Haig W،» The Reign of Frz Tughluq… «،ص۱۹۰، ibid.

ناصرالدین محمدشاه دوبار در میانْ‌دوآب و کندلی از لشکریان ابوبکر شاه شکست خورد؛ با این حال، حاکمیت وی در نواحی شمال دهلی و چند شهر مهم از جمله ملتان و لاهور به رسمیت شناخته شد.

[۱۴۲] Haig W،» The Reign of Frz Tughluq… «،ص۱۸۹-۱۹۰، ibid.

ابوبکر شاه در پی حمایت امرا از ناصرالدین محمد شاه، سرانجام از دهلی خارج و به سوی میوات رفت

[۱۴۳] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۳، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۴۴] Haig W،» The Reign of Frz Tughluq… «،ص۱۹۱، ibid.

و ناصرالدین محمد شاه وارد دهلی شد. ابوبکر شاه که توسط تعقیب کنندگان دستگیر شده بود، به میروت فرستاده شد و همان‌جا در حبس درگذشت.

ناصرالدین محمد شاه

مدت پادشاهی او یک سال و نیم بود.

[۱۴۵] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۴۶] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۳، لکهنو، ۱۸۶۴م.

دوره کوتاه پادشاهی ناصرالدین محمد شاه (سل‌ ۷۹۲-۷۹۶ق/ ۱۳۹۰-۱۳۹۴م)، صرف مقابله با مخالفان و سرکوب شورش‌هایی شد که در نقاط مختلف روی می‌داد. او پس از سرکوب شورش‌های گجرات و هندوهای اِتاوَه در ۷۹۶ق به جالیسر (جتیسر) بازگشت و قلعه جدید محمدآباد را بنا نهاد و زمانی که پسرش همایون خان را برای فرو نشاندن شورش پنجاب راهی می‌کرد، خود در ۱۷ ربیع‌الاول همان سال در جالیسر درگذشت

[۱۴۷] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۵۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۴۸] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۳، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۴۹] Haig W،» The Reign of Frz Tughluq… «،ص۱۹۲، ibid.

. جسد وی را به دهلی بردند و در جوار آرامگاه پدرش به خاک سپردند.

[۱۵۰] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۴، لکهنو، ۱۸۶۴م.

علاءالدین سکندر شاه

همایون خان فرزند میانی ناصرالدین محمدشاه با عنوان علاءالدین سکندر تغلق شاه (حک‌ ۷۹۶ق) جانشین پدر شد. اما پس از یک ماه و نیم حکومت، بر اثر بیماری درگذشت.

[۱۵۱] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۵۲] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۴، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۵۳] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۸۹، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

ناصرالدین محمود شاه

ناصرالدین محمودشاه، پسر کوچک ناصرالدین محمدشاه پس از ۱۵ روز اختلاف میان امرا و با سعی خواجه جهان در جمادی‌الاول ۷۹۶ بر تخت نشست. او مقرب الملک را با عنوان مقرب خان ولی‌عهد خود کـرد. در این روزگار کـه شورش‌هایی در قلمـرو حکومت تغلق شاهیان پدید آمده بود، خواجه جهان با عنوان «سلطان الشرق»، مأموریت آرام کردن شورشیان را برعهده گرفت و موفق شد تا «زمین‌داران» شورشی قنوج تا بهار را مطیع سازد.

[۱۵۴] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۵۵] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۴، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۵۶] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۸۹، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

اقبال خان

در کشاکش‌های میان مقرب‌خان و سعادت‌خان که از امرای برجسته بود، سعادت‌خان به فیروزآباد رفت و با گروهی دیگر از امرا، نصرخان، یکی از پسران فیروزشاه را با عنوان ناصرالدین نصرت شاه در ۷۹۷ق/۱۳۹۵م بر تخت نشاند.

[۱۵۷] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۵۸-۱۵۹، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۵۸] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵، لکهنو، ۱۸۶۴م.

جنگ میان دو پادشاه دهلی و فیروزآباد ۳ سال طول کشید و در این مدت امرا و ملوک ولایات مختلف به استقلال‌خواهی برآمدند.

[۱۵۹] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۱، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۶۰] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۵، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۶۱] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۹۱-۳۹۲، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

با کوشش‌های اقبال‌خان، یکی از امرای ولایات، سلطان ناصرالدین نصرت شاه به فیروزآباد رفت و اقبال‌خان هم مقرب‌خان را کشت و به نام محمودشاه، امور پادشاهی را در دست گرفت.

[۱۶۲] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۶۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۶۳] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

در این زمان که امیر تیمور گورکانی تهاجم به هند را آغاز کرده بود، در جمادی‌الاول ۸۰۱/ ژانویه ۱۳۹۹ به فیروزآباد رسید. محمودشاه به گجرات گریخت و دهلی به دست تیمور افتاد.

[۱۶۴] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۶، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۶۵] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

دو ماه پس از مراجعت تیمور، سلطان ناصرالدین نصرت شاه بازگشت و دهلی ویران شده را باز پس گرفت. اما با قدرت یافتن روزافزون اقبال‌خان وی به ناگزیر دهلی را به سوی میوات ترک کرد و سرانجام همان‌جا درگذشت.

[۱۶۶] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۶۷-۱۶۸، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

بازگشت محمود شاه

از این پس دهلی چندگاهی دردست اقبال‌خان بود تا در ۸۰۴ق محمودشاه دوباره به این شهر بازگشت. اگرچه اقبال‌خان ظاهراً پادشاهی وی را پذیرفت، اما هراس محمودشاه از او سبب شد تا برای پیوستن به سلطان ابراهیم شرقی پسر خواجه‌جهان، از سلاطین جونپور (سل‌ ۸۰۳-۸۴۴ق/۱۴۰۱-۱۴۴۰م) اقدام کند. محمودشاه در این کار موفق نشد، ولی قنوج را تصرف کرد و همان‌جا ماند. پس از قتل اقبال‌خان در ۸۰۶ق، محمود شاه در ۸۰۸ق/۱۴۰۵م به دهلی بازگشت و دوباره بر تخت سلطنت نشست

[۱۶۷] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۹۵، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۱۶۸] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۹۷، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۱۶۹] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۹۹، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

[۱۷۰] Majumdar، R C» The Invasion of Tmr and the End of the Tughluq Dynasty «، ص۱۲۱، The Delhi Sultanate، Bombay، ۱۹۹۰.

قلمرو او در این زمان بسیار محدود بود و پس از یک سلسله درگیری‌های جزئی با ملوک و امرای ولایات دیگر سرانجام در ۸۱۵ق/۱۴۱۲م در دهلی درگذشت و با مرگ او دولت تغلق شاهیان پایان یافت. مدت سلطنت صوری محمودشاه ۲۰ سال و دو ماه بود.

[۱۷۱] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۴۰۲، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

پس از درگذشت او باقی‌مانده نواحی تحت فرمان تغلق شاهیان میان امرای ولایات تقسیم شد.

[۱۷۲] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۷۳] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۵۸ـ۱۶۱.

[۱۷۴] William Henry Beveridge،ج۱، ص۹۷، A comprehensive history of India: civil، military and social ، London 1871.

فرهنگ و هنر

در دوره نسبتاً طولانی ‌حکمروایی ‌تغلق ‌شاهیان، نوع نگرش و علائق خاص هریک از سلاطین، عامل مهمی در تحولات اجتماعی و فرهنگی بود. غیاث‌الدین تغلق یکم به اصلاحات اجتماعی بسیار اهمیت می‌داد تا جایی که در دوره وی حتی برای متکدیان نیز شغل ایجاد شد.

[۱۷۵] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۴۳۶، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

شمار بسیاری از شعرا و نویسندگان از حمایت سلطان برخوردار بودند که از آن میان می‌توان امیرخسرو دهلوی را نام برد که تغلق نامه خود را به نام این سلطان سرود.

[۱۷۶] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۲، لکهنو، ۱۸۶۴م.

سلطان محمد نیز پشتیبان شعرا و ادبا بود. فیروزشاه همین روش را ادامه داد و برای صوفیان و دانشمندان مقرری تعیین کرد

[۱۷۷] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۵۹-۵۶۰، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۱۷۸] EI2، ج۱۰، ص۵۹۳.

معماری تغلقیان

در این دوران هنرهای مختلف به‌ویژه معماری پیشرفت چشم‌گیری داشت که گسترش قلمرو تغلق شاهیان و رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی، به‌ویژه در دوره سلطان محمد و فیروزشاه از علل مهم آن بود. ۳ سلطان نخست این سلسله به بنای ابنیه عام‌المنفعه، به‌ویژه مساجد، علاقه‌ای خاص داشتند. از برجسته‌ترین بناهای دوره غیاث‌الدین تغلق شاه یکم می‌توان از قلعه تغلق‌آباد نام برد.

[۱۷۹] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۳۰، لکهنو، ۱۸۶۴م.

[۱۸۰] نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، ج۱، ص۳۴۱، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۲۵م.

سلطان محمد نیز مانند پدر بانی ابنیه مختلف بود. بنای سدی مستحکم با دریچه آب‌بند عظیم و مسجد جامع که تأثیر معماری ایوان‌های ایرانی در آن بسیار مشهود بود، و شهر دولت‌آباد در دکن از آثار دوره اوست. اما عصر فیروزشاه از لحاظ معماری و ساخت بناهای بسیار، از جایگاهی ویژه برخوردار است. فیروزشاه به احداث باغ‌ها و کانال‌های آبیاری و ساختن مساجد، مدارس و بناهای مختلف دیگر شهرت داشت.

[۱۸۱] Mansingh S، Historical Dictionary of India، ج۱، ص۴۲۰، New Delhi، ۱۹۹۸.

وی برای هر یک از عمارات وقف‌نامه‌ای نوشت و موقوفاتی برای آن‌ها تعیین کرد. او شرح نسبتاً مفصل این ابنیه را در رساله خود موسوم به فتوحات فیروزشاهی آورده است.

[۱۸۲] فیروزشاه، فتوحات فیروزشاهی، ج۱، ص۱۱-۱۶، به کوشش شیخ عبدالرشید، علیگره، ۱۹۵۴م.

[۱۸۳] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۵۸-۵۸۶، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

از میان این بناها می‌توان از شهر فیروزآباد که در ۷۵۷ق/۱۳۵۶م و مسجدجامع که در ۷۵۳ق ساخته شد، و نیز مدرسه فیروزشاهی نام برد.

[۱۸۴] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۶۲، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۱۸۵] برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، ج۱، ص۵۶۵-۵۶۶، به کوشش سیداحمد خان و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.

[۱۸۶] سیهرندی، یحیی، تاریخ مبارک شاهی، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶، به کوشش محمد هدایت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.

[۱۸۷] فرشته، محمدقاسم، تاریخ، ج۱، ص۱۴۶، لکهنو، ۱۸۶۴م.

از دیگر اقدامات وی انتقال ستون‌های امپراتوری اَشوکا به دهلی و استفاده از آن‌ها در بناهای این شهر بود. عظمت و زیبایی بناهای تغلق شاهیان بدان حد بود که ستایش تیمور را به هنگام اشغال دهلی برانگیخت

[۱۸۸] EI2، ج۱۰، ص۵۹۴.

.

بهترین آثار

سه تن از سلاطین تغلقی از حامیان جدّی معماری بودند و فعالیت‌های عمارت‌سازی خود را در دهلی متمرکز کردند. بزرگترین اثر معماریِ سلطان غیاث الدین تغلق شاه ارگ عظیم تغلق‌آباد بود که در هفت کیلومتری شرق مسجد جامع (متعلق به اواسط قرن ششم و اواخر قرن هشتم/ اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن چهاردهم) در دهلی کهنه قرار داشت. قدیمترین شهر سلطانی موجود، دیوارهایی سنگی به بلندی نه تا پانزده متر دارد که محوطه‌ای در حدود ۱۶۲ هکتار را احاطه کرده است. آب از طریق آبگیر‌هایی متشکل از چند بند و دریچه های آب و آب‌انبار‌ها در دسترس قرار می‌گرفت. آب‌انبارها در گورستانی که سلطان درون حصاری ساخته بود تا آرامگاهش را در آن‌جا بنا کند

[۱۸۹] Tughluqabad،ص۵۱۶-۵۵۰، the earliest surviving town of the Delhi Sultanate”، BSO ( A ) S ، LVII (1994) M. Shokoohy

، دریاچه ای مصنوعی به وجود می‌آوردند. در بخش شمالی‌تر و در نزدیکی رود جَمنا، رهبر قدرتمند چشتی‌ها، نظام‌الدین اولیا، بر ساختن «درگاه» عظیم خود نظارت می‌کرد که از بهترین آثار به جا مانده در میان شماری از اینگونه مراکزِ صوفیه است که در دهلی در طول دوران تغلقیان ساخته شد.

[۱۹۰] Zafar Hasan، Guide to Nizamuddin ، Calcutta 1922.

[۱۹۱] M. Ara، Darga ¦ hs in medieval India (in Japanese)، Tokyo 1977.

خصلت سلطان محمد

سلطان محمدبن تغلق حس زیبایی شناختی پرورش یافته ای داشت و یک رشته فعالیت‌های گسترده عمارت‌سازی را دنبال کرد. وی پایتخت دوم را در دولت آباد واقع در دکن بنا نمود. در جنوب دهلی «ساتپولا» ی باشکوهی ساخت. این بنا شامل سدی مستحکم و آب‌بندی بود. این سد و آب‌بند جزء دیوارهایی به طول هشت کیلومتر بود، که مراکز قدیم‌تر سیری و لالکوت را به اقامتگاه جدید سلطان در «جهان پناه» پیوند می‌دادند.

[۱۹۲] A. Welch،ص۷۴-۸۱، “Architectural patronage and the past: the Tughluq Sultans of India”، Muqarnas ، X (1993)

این منزلگاه شاهانه شامل مسجد جامع باشکوهی (مسجد بیگم پور) منسوب به معمار سلطنتی، ظاهرالدین جَیوش، بود. وی طرح سنّتی ایرانی (مشهور به) «چهار ایوان» را با طاقنماهای گنبدی و چهار اتاق گنبددار گرداگرد اندرونی وسیعی به کار برد. ورودی اصلی، در سمت شرقی، به پلکان مجللی می‌رسید که به طرز باشکوهی بر خیابان پایینی مشرف بود. در حدود ۶۸ کیلومتری شمال شهر ویرانه‌های کاخ دارْسَرا (بیجی مندل) قرار دارد، که ابن بطوطه آن را بتفصیل توصیف کرده و بویژه کاخ دیوان عام (هزار ستون) را تحسین نموده است.

[۱۹۳] ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، رحله، ج۲، ص۳۴۶.

سخن شمس سراج عفیف

شمس سراج عفیف، وقایع نگار معاصر فیروزشاه، از علاقه فراوان وی به معماری ابراز شگفتی می‌کند و

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.