پاورپوینت تاسی به حضرت فاطمه
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت تاسی به حضرت فاطمه دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تاسی به حضرت فاطمه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت تاسی به حضرت فاطمه :
الگوگیری از حضرت زهرا
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، الگو برای تمام انسانها است. یکی از وظایف شیعیان اسوه و مقتدا قرار دادن حضرت زهرا و پیروی از ایشان در اعمال و رفتار است. در این مقاله به بررسی این موضوع میپردازیم.
فهرست مندرجات
۱ – چکیده
۲ – لزوم الگوگیری
۲.۱ – روایت امام مهدی
۲.۲ – روایت امام عسکری
۲.۳ – مفاد روایات
۳ – وظایف ما در مقابل حضرت زهرا
۴ – ابعاد شخصیتی حضرت زهرا
۴.۱ – معرفت به امام
۴.۲ – خطبهای در روزهای پایانی عمر
۴.۳ – خطبهای در مدح امیرالمؤمنین
۴.۴ – دفاع از امام زمان تا پای جان
۴.۴.۱ – ماجرای هجوم
۴.۵ – ظلم ستیزی
۴.۵.۱ – روایت بخاری
۴.۶ – خضوع و بندگی در برابر خداوند
۴.۶.۱ – روایت صدوق
۴.۶.۲ – روایت عایشه
۴.۷ – هم کفو امیرمؤمنان
۴.۸ – مقام علمی حضرت زهرا
۴.۸.۱ – روایت علل الشرایع
۴.۸.۲ – روایت عیون المعجزات
۴.۸.۳ – خطبههای حضرت زهرا
۴.۸.۴ – خطبه در مسجد مدینه
۴.۹ – رعایت حقوق همسری
۴.۹.۱ – روایت بحار
۴.۹.۲ – روایت روضه الواعظین
۴.۱۰ – سازش با سختیها
۵ – نتیجهگیری
۶ – پانویس
۷ – منبع
چکیده
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به عنوان برترین بانوی عالم هستی، دارای ابعاد والای شخصیتی و اخلاقی میباشند و این شخصیت، مورد توجه خاص پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهلبیت (علیهمالسّلام) و بزرگان مسلمان و غیر مسمان بوده و میباشند.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان خاتم پیامبران، دعوت انبیاء گذشته را تکمیل کردند؛ بعد از ایشان، امامان از نسل حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، به امامت رسیدند و مسیر هدایت را بعد از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ادامه دادند و بقای اسلام بواسطه همین شجره مبارک، تحکیم و تثبیت شد. بنابراین ثمردهی تلاشها و دستورات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، منوط به وجود با برکت ایشان بوده است و ما این هدایت و نجات از ضلالت را، مدیون حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) هستیم.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) تلاشها و مجاهدتهای زیادی در زندگی اجتماعی از خود نشان دادند که برخی از آنها موارد زیر است:
۱. دفاع از امام معصوم تا پای جان؛
۲. ظلمستیزی و دفاع از حق؛
۳. مقام خضوع و عبادت دربرابر خداوند؛
۴. مقام والای علمی؛
۵. رعایت حقوق فرزندان و همسر
۶. سازش با سختیها
با توجه به اینکه تنها شناختن ابعاد نورانی شخصیت ایشان برای اصلاح جامعه و سیر به سمت تعالی کافی نیست و نظر به اینکه وظیفه مداری ایجاب میکند این ابعاد برای محیط جامعه و افکار عمومی هم روشن شود، وظیفه ما در قبال ایشان این است که این بانو را با این ابعاد شخصیتی بیان شده، به جامعه بشناسانیم و معرفی کنیم.
لزوم الگوگیری
فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، الگو برای تمام انسانها و حجت خدا بر امامان معصوم (علیهمالسّلام) و تمامی بشر است. با معرفی ابعاد اخلاقی و شخصیتی ایشان، میتوانیم وظایف خود را در این راه بهتر بشناسیم و طبیعتا به وظایف خود به نحو شایسته تری عمل کنیم.
روایت امام مهدی
در روایتی که در کتاب الغیبه شیخ طوسی (رحمهاللهعلیه) آمده، به الگو و اسوه بودن حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به خوبی تصریح شده است. امام مهدی(علیهالسّلام) در توقیع شریفی میفرمایند:
«وفِی ابْنَهِ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ؛
[۱] الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفای۴۶۰ه)، کتاب الغیبه، ص۲۸۶، تحقیق الشیخ عباد الله الطهرانی، الشیخ علی احمد ناصح، ناشر:مؤسسه المعارف الاسلامیه، الطبعه الاولی، ۱۴۱۱ه.
دختر رسول خدا، الگوی مناسبی برای من است.»
روایت امام عسکری
امام عسکری (علیهالسّلام)، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را حجت بر امامان معرفی نموده است:
«نحن حجّه اللّه علی الخلق، و فاطمه حجّه علینا؛
[۲] بحرانی اصفهانی، عبدالله بن نور الله (متوفای قرن ۱۲)، عوالم العلوم و المعارف والاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال ج۱۱، ص۷، ناشر:مؤسسه الامام المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف، مکان چاپ:ایران، قم.
ما حجت خدا بر مخلوقات هستیم و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) حجت خدا بر خود ماست.»
این روایت، در کتاب دیگری با این عبارت آمده است:
«نحن حجه الله علی خلقه، و جدّتنا فاطمه حجه اللّه علینا؛
[۳] طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۲۲۵، ناشر: انتشارات اسلام، سال چاپ: ۱۳۷۸.
ما حجت خدا بر خلق هستیم و مادر ما فاطمه (سلاماللهعلیها) حجت خدا بر ماست.»
مفاد روایات
در هر سه روایت، بحث الگو گرفتن و اسوه پیدا کردن مطرح شده است و سپس به معرفی و مشخص کردن الگو پرداخته شده است؛ از آنجا که عمل معصوم برای ما حجت قطعی میباشد، معرفی یک شخص از سوی امام (علیهالسّلام) به عنوان الگو، روشن کننده راه و از سوی دیگر نشان دهنده علو مقام شخص معرفی شده میباشد؛ زیرا امام معصوم که شخصی را به عنوان الگو معرفی میکند که نقصانی در اعمال او نباشد و معرفی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به عنوان اسوه و الگو از سوی امام، همین نتایج و ثمرات را دارد و راه و ظایف ما را در این راه مشخص میکند.
وظایف ما در مقابل حضرت زهرا
باتوجه به مقدمه فوق و با دقت در شخصیت نورانی ایشان، ۲ وظیفه به عنوان وظایف فردی و اجتماعی ما، مشخص میشود:
۱. شناساندن ایشان به عنوان الگو به افراد اجتماع و معرفی ابعاد اخلاقی وعملی ایشان به عنوان یک الگوی بیبدیل
ابعادی چون اهمیت به تعلیم و تعلم، معرفت، صبر و متانت، عفت، عبادت و خداشناسی، اهتمام به تربیت اولاد و همسرداری، عدم سکوت در برابر ظلم و تلاش همه جانبه در حمایت از حق و دفاع تمام قد از امام معصوم (علیهالسّلام) در زندگی ایشان برجسته است و نمود ویژه دارد؛ به عنوان وظیفه اول، در حد فهم و معرفت و توان خود، این بانوی آسمانی را با این فضایل و ویژگیها به جامعه معرفی کنیم.
۲. توجه به ابعاد شخصیتی و فرهنگ رفتاری حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و الگو گرفتن از آن در زندگی فردی
ابعاد شخصیتی حضرت زهرا
چند شاخصه را میتوان برای ابعاد شخصیتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بر شمرد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
معرفت به امام
یکی از ابعاد شخصیتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) معرفت به امام و دفاع از ایشان، حتی در سختترین شرایط است که در ادامه به این بعد شخصیتی ایشان میپردازیم.
خطبهای در روزهای پایانی عمر
در شرایطی که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) روزها و ساعت پایانی عمر شریف خود را سپری میکردند و حال مناسبی نداشتند، عدهای از زنان مدینه به محضر حضرت فاطمه (علیهاسلام) شرفیاب شدند، تا جویای احوال ایشان باشند؛ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، علیرغم حال نامساعد، به دفاع از حقوق پایمال شده همسر خود پرداختند و با اشاره به ظلمهای مرد نمایان آن زمان در حق امیرالمؤمنین و ریشه این ظلمها وخیانتها، زبان به مدح همسر مظلوم خویش گشودند و عاقبت این خیانت افراد در حق علی (علیهالسّلام) را برشمردند.
«لما مرضت فاطمه (علیهاالسّلام) المرضه التی توفیت بها دخل النساء علیها فقلن کیف اصبحت من علتک یا بنت رسول الله صلی الله علیه وسلم فقالت اصبحت والله عائفه لدنیاکم قالیه لرجالکم لفظتهم بعد ان عجمتهم وشئنهم بعد ان سبرتهم فقبحاً لفلول الحد وخور القنا وخطل الرای وبئسما قدمت لهم انفسهم ان سخط الله علیهم وفی العذاب هم خالدون لا جرم لقد قلدتهم ربقتها وشنت علیهم عارها فجدعا وعقرا وبعدا للقوم الظالمین ویحهم انی زحزحوها عن رواسی الرساله وقواعد النبوه ومهبط الروح الامین الطبن بامور الدنیا والدین الا ذلک هو الخسران المبین وما الذی نقموا من ابیالحسن نقموا والله منه نکیر سیفه وشده وطاته ونکال وقعته وتنمره فی ذات الله وبالله لو تکافئوا علی زمام نبذه رسول الله صلی الله علیه وسلم لسار بهم سیراً سجحاً لا یکلم خشاشه ولا یتعتع راکبه ولاوردهم منهلاً رویاً فضفاضاً تطفح ضفتاه ولاصدرهم بطاناً قد تحری بهم الری غیر متجل منهم بطائل بعمله الباهر وردعه سوره الساغب ولفتحت علیهم برکات من السماء وسیاخذهم الله بما کانوا یکسبون.»
[۴] ابن طیفور، ابیالفضل احمد بن ابیطاهر (متوفای۲۸۰ ه)، بلاغات النساء، ص۱۹، ناشر:منشورات مکتبه بصیرتی قم.
در آن بیماری که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در اثر ان به شهادت رسیدند، عدهای از زنان مدینه برای احوالپرسی، خدمت ایشان حاضر شدند، و جویای حال ایشان شدند وسؤال کردند که با این بیماری چه حال و وضعیتی دارید؟ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمودند: قسم به خدا، روزگار را میگذرانم، درحالیکه از دنیای شما متنفرم و از مردان شما کراهت و بیزاری پیدا کردم، با آنان سخن گفتم بعد از آنکه آنان را لال یافتم، آنها را دشمن خود یافتم، بعد از آن که آنها را آزمودم؛ چقدر کندی شمشیر و شکستگی نیزه و تغییر موضع شما زشت است؛ چه اعمال بدی برای آخرت خود پیش فرستادهاند در حالیکه خداوند بر آنان غضب نموده ودر آتش جهنم جاودان من گردنبند غصب خلافت را به گردن این افراد انداختم (مسبب غصب خلافت اینها هستند) و ننگ این عمل را مختص اینها میدانم؛ بنابراین دوری از خیر و هلاک شدن و دوری از رحمت خدا سزاوار این قوم ظالم است که خلافت را از کسانی جدا کردند که رسالت به واسطه آنها استوار است (اهلبیت رسالت) و ستونهای نبوت ومحل نزول جبرئیلاند و در امور دنیا و دین زیرکند، و این زیان و خسارتی آشکار است و این چه انتقامی است که از علی (علیهالسّلام) گرفتند؟ انتقام نگرفتند، مگر به خاطر (ترس از) شمشیر استوار او (وتنفری که از شمشیر او داشتند) و شدت غلبه و لگد مال کردن (مجرمان در راه خدا و در میدانهای نبرد) و جنگهای شدید او (و به خاطر ترس از) خشم او در راه خدا. قسم اگر آنها بر پیمانی که رسول خدا برای علی (علیهالسّلام) بسته هم پیمان میشدند (امامت و خلافت ایشان را میپذیرفتند) آنها را به نیکه راه بری مینمود و (مانند شتربانی ماهر) به گونهای عمل میکرد که نه حیوان صدمه ببیند و نه سوارش به دلیل تکانهای حیوان، آزرده شود، و این کاروان را به سرچشمه زلال و صاف سعادت رهبری میکرد، سرچشمهای که دو سمت آن، آب زلال وصاف موج میزند. اگر زمام امر را به دست او میسپردند، همه را سیراب میکرد درحالیکه خودش به کمترین مقدار (یک جام) برای رفع تشنگی اکتفاء میکرد وکمترین مقدار غذا که گرسنه به آن رفع گرسنگی کند و او کسی است که، کوچکترین بهرهای به نفع خود نمیبرد و در آن زمان بود که درهای رحمت الهی از آسمان گشوده میشد و ثمره این عمل، توسط خدا به همه تحویل و ارائه میشد.
در این کلام نورانی که در نهایت فصاحت و بلاغت، توسط حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بیان شده است و در قدیمیترین کتب اهلسنت و شیعه آمده است؛ عمق معرفت و شناخت به مولای متقیان علی (علیهالسّلام) و دل داغدار و آزرده ایشان و عزم، اراده، حرکت واقعی و دفاع از ولایت حتی در سختترین لحظهها را به واضحترین نحو میتوان مشاهده کرد.
خطبهای در مدح امیرالمؤمنین
در خطبه دیگری، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، زبان به مدح و ستایش امیرالمؤمنین میگشاید و مقام و منزلت امیر الؤمنین (علیهالسّلام) و عمق معرفت، بصیرت و شناخت خود را به امام معصوم نشان میدهد.
«کلما حشوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَاَهَا و نجم قرن للضلال و فغرت فاغره من المشرکین قذف باخیه فی لهواتها فلا ینکفئ حتی یطا صماخها باخمصه و یخمد لهبه ا بحده مکدودا فی ذات الله قریبا من رسول الله سیدا فی اولیاء الله.»
هر وقت آتش جنگ را بر افروختند، خداوند آن را خاموش کرد و هر وقت که شاخ گمراهی (شاخ شیطان) نمایان شد شخصی باهیبت و ترسناک ظاهر میشد (مانند اژدهایی ترسناک که دهان باز میکند)، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برادرش علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) را در کام اژدها (برای مقابله با آن) افکند و او هم باز نمیگشت، مگر آنکه مشرکان را به طور کامل نابود میکرد و آتش (کفر یا خیانت) آنها را با شمشیرش خاموش میکرد. امیرالمؤمنین کسی است که در اوج استواری و ایستادگی در راه خدا، اهل جهاد و تلاش در مسیر الهی و نزدیک و خویشاوند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سید و بزرگی از اولیای خداست.
[۵] ابیالفضل احمد بن ابیطاهر المعروف بابن طیفور (متوفای۲۸۰ ه) بلاغات النساء، ص۱۳، ناشر:منشورات مکتبه بصیرتی قم.
[۶] طبرسی، احمد بن علی (۵۸۸ ق)، الاحتجاج علی اهل اللجاج (للطبرسی)، ج۱، ص۱۰۰، محقق:خرسان، محمد باقر، نشر مرتضی، مشهد، ۱۴۰۳.
در احتجاج طبرسی مطلب فوق به صورت کامل تر ذکر شده است: «کُلَّمَا اَوقَدوا ناراً لِلحَربِ اطفَاهاَ اللهُ اَو نَجَمَ قَرنُ الشَّیطانِ اَو فَغَرت فَاغِرَهٌ مِنَ المُشرِکینَ قَذَفَ اَخَاهُ فی لَهَواتِها فَلا ینکَفیءُ حَتّی یطَاصِماخَها بِاَخمَصَهِ وَ یخمِدُ لَهَبَها بِسَیفِهِ، مَکدوُداً فی ذاتِ اللهِ، مُجتَهِداً فی اَمرِ الله، قَریباً مِن رَسولِ اللهِ، سَیداً فی اَولیاءِ اللهِ مُشَمِّراً، ناصِحاً، ، لا تَاخُذُهُ فی اللهِ لَومَهُ لائِمٍ».
هرگاه آتش جنگ برافروختند، خدا خاموش کرد یا هر هنگام که شاخ شیطان نمایان شد یا شخصی باهیبت و ترسناک ظاهر میشد (مانند اژدهایی ترسناک که دهان باز میکند)، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برادرش علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) را در کام اژدها (برای مقابله با آن) افکند و او هم باز نمیگشت، مگر آنکه مشرکان را به طور کامل نابود میکرد و آتش (کفر یا خیانت) آنها را با شمشیرش خاموش میکرد. . امیرالمؤمنین کسی است که در اوج استواری و ایستادگی در راه خدا، اهل جهاد و تلاش در مسیر الهی و نزدیک و خویشاوند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سید و بزرگی از اولیاست، همواره آماده حرکت وتلاش، نصیحت کننده و تلاش کننده در راه خداست که در راه خدا از سرزنش ملامتکنندگان ابایی ندارد.
دفاع از امام زمان تا پای جان
بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، غاصبان ولایت چندین هجوم به خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) آوردند و در هجوم آخر، حرمت خاندان وحی را به طور کامل زیر پا گذاشتند و درب خانه را به آتش کشیدند و وارد خانه شدند؛ در این میان، حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) نهایت رشادت و پایمردی را از خود نشان دادند و ابتدا آنها را نسبت به وصایای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت به این خاندان یاد آور شدند؛ بعد از اینکه پندها و نصایح حضرت از سوی آنها با بیشرمی تمام زیر پا گذاشته شد، ابتداء حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، مانع از ورود آنها به خانه شدند؛ علی رغم این مجاهدت، آنها وارد خانه شدند؛ آنها قصد داشتند به زور امیرالمؤمنین را برای بیعت به مسجد ببرند، اما با مقامت و پایداری حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مواجه شدند و ایشان خود را حائل بین منافقین و امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) قرار دادند و از ناحیه منافقین ضرباتی سنگینی بر ایشان وارد شد و سرانجام با شهادت خود در این راه، قیمت دفاع از امام خود را پرداختند:
ماجرای هجوم
«ثم ان ابابکر بعث عمر بن الخطاب اِلی علی ومن معه لیخرجهم من بیت فاطمه رضی الله عنها، وقال: اِن ابوا علیک فقاتلهم. فاقبل عمر بشیء من نار علی ان یضرم الدار، فلقیته فاطمه رضی الله عنها وقالت: اِلی این یا ابن الخطاب؟ اجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم، او تدخلوا فیما دخل فیه الامه.»
ابوبکر عمر را به نزد علی و کسانی که با او بودند، فرستاد تا ایشان را از خانه فاطمه بیرون آورد و گفت اگر ممانعت کردند پس با ایشان جنگ کن. پس عمر با مقداری آتش به سمت ایشان آمد تا خانه را به آتش بکشد. پس فاطمه (علیهاالسّلام) او را دید و گفت به کجا میروی ای فرزند خطاب؟ آیا آمدهای که خانه ما را به آتش بکشی؟ گفت آری مگر اینکه همان کاری را انجام دهید که مردم کردند.
[۷] الملک المؤید صاحب حماه، ابوالفداء عماد الدین اسماعیل بن علی بن محمود بن محمد ابن عمر بن شاهنشاه بن ایوب (المتوفی: ۷۳۲هـ)، المختصر فی اخبار البشر، ج۱، ص۱۵۶، الناشر: المطبعه الحسینیه المصریه الطبعه: الاولی.
بعد از تهدیدات، نوبت به جسارتهای بعدی رسید؛ زمانی که منافقین داخل بیت وحی شدند و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای دفاع از امام خویش، وجود خود را سپر بلای امیرالمؤمنین کرد وجان شریفش را در راه امامت تقدیم کرد و فرزند ۶ ماهه او به شهادت رسید.
«قَدْ کَانَ قُنْفُذٌ لَعَنَهُ اللَّهُ ضَرَبَ فَاطِمَهَ ع بِالسَّوْطِ حِینَ حَالَتْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ زَوْجِهَا وَ اَرْسَلَ اِلَیْهِ عُمَرُ اِنْ حَالَتْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ فَاطِمَهُ فَاضْرِبْهَا فَاَلْجَاَهَا قُنْفُذٌ لَعَنَهُ اللَّهُ اِلَی عِضَادَهِ بَابِ بَیْتِهَا وَ دَفَعَهَا فَکَسَرَ ضِلْعَهَا مِنْ جَنْبِهَا فَاَلْقَتْ جَنِیناً مِنْ بَطْنِهَا فَلَمْ تَزَلْ صَاحِبَهَ فِرَاشٍ حَتَّی مَاتَتْ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا مِنْ ذَلِکَ شَهِیدَه»
هنگامی که فاطمه (سلاماللهعلیها) خود میان شوهرش و قنفذ قرار داد، قنفذ ـ که خدا او را لعنت کند ـ او را با تازیانه زد، عمر هم پیام فرستاد که اگر فاطمه بین تو و او علی (علیهالسّلام) مانع شد او را بزن. قنفذ حضرت زهرا را به سمت چهارچوب در خانه اش کشاند و در را فشار داد طوری که استخوانی از پهلویش شکست و جنین او که در شکم در سقط شد وحضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از بستر جدا نشد تا به خاطر آن از دنیا رفت.
[۸] الهلالی، سلیم بن قیس (متوفای۸۰ه)، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۱، ص۱۵۳.
برای مطالعه بیشتر پیرامون وقایع بعد شهادت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شامل غصب فدک و ماجرای هجوم و بیعت اجباری از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به این آدرس
[۹] موسسه ولیعصر، مقاله «خانه وحی در زیر تازیانههای هجوم»
مراجعه فرمایید.
ظلم ستیزی
بعد از شهادت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، اتفاقات ناگواری در جامعه اسلامی به وقوع پیوست؛ از جمله این وقایع میتوان به غصب فدک که مال اختصاصی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بود و در زمان حیات پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به ایشان بخشیده شده بود، اشاره کرد.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای گرفتن حق مسلم خویش، مکرر به خلفای غاصب مراجعه کردند وحق خویش را مطالبه کردند، اما هر بار درخواست مشروع آنها، بدون پاسخ و با بهانههای سست و غیر شرعی رد شد.
روایت بخاری
بخاری معتبرترین کتاب حدیثی اهلسنت، به نقل از عایشه در مورد نارضایتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از خلفاء و مطالبه مکرر فدک و غضبناک شدن ایشان از خلفاء و برطرف نشدن نارضایتی ایشان به خاطر غصب فدک تا آخر عمر مبارک ایشان، چنین مینویسد:
«حدثنا عبد العزیز بن عبدالله حدثنا ابراهیم بن سعد عن صالح عن ابن شهاب قال اخبرنی عروه بن الزبیر ان عائشه ام المؤمنین رضی الله عنها اخبرته: ان فاطمه (علیهاالسّلام) ابنه رسول الله صلی الله علیه و سلم سالت ابا بکر الصدیق بعد وفاه رسول الله صلی الله علیه و سلم ان یقسم لها میراثها ما ترک رسول الله صلی الله علیه و سلم مما افاء الله علیه فقال ابوبکر ان رسول الله صلی الله علیه و سلم قال (لا نورث ما ترکنا صدقه). فغضبت فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و سلم فهجرت ابا بکر فلم تزل مهاجرته حتی توفیت وعاشت بعد رسول الله صلی الله علیه و سلم سته اشهر قالت وکانت فاطمه تسال ابا بکر نصیبها مما ترک رسول الله صلی الله علیه و سلم من خیبر وفدک وصدقته بالمدینه فابی ابوبکر علیها ذلک»
عایشه میگوید: فاطمه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بعد وفات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ابابکر صدیق درخواست کرد، ارثیه او را از آن چیزهایی که از پیامبر باقی مانده است و خدا آنها را خالص برای پیامبر قرار داده است، پرداخت کند؛ ابابکر گفت: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «ما ارث باقی نمیگذاریم، آنچه از ما باقی میماند صدقه است». فاطمه (سلاماللهعلیها) غضبناک شد وبا ابابکر قهر کرد واین قهر و غضب تا زمان شهادت آن حضرت باقی بود؛ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ۶ ماه زنده بودند و سهم خود را از ماترک و باقیمانده اموال پدرش که عبارت از خیبر و فدک و وجوهات مدینه بود از ابابکر مدام طلب میکردند و ابابکر از پذیرش آن امتناع کرد و گفت چیزی به تو نمیدهم.
[۱۰] البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل (متوفای۲۵۶ه)، صحیح البخاری، البخاری، ج۴، ص۷۹.
در این روایت که در مهمترین کتاب حدیثی اهلسنت نقل شده است، به چند مطلب پرداخته شده است، که از جمله آن میتوان به غضبناک شدن حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از خلفاء و ادامه ناراحتی و نارضایتی ایشان از خلفاء تا پایان حیات دنیوی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و مطالبه مکرر فدک و پافشاری در گرفتن حق مسلم خویش، اشاره کرد.
این روایت، سیره حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای ما باز گو میکند و بیان میکند حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در برابر ظلم ساکت ننشستند و حق خود را مطالبه کردند؛ زیرا سکوت در برابر ظالم جایز نیست و همچنین حق، گرفتنی است؛ بنابراین با تاسی به این منش بانوی دوعالم، باید همواره ظلم ستیزی و مقابله با بیعدالتی را در زندگی مد نظر قرار دهیم و همانطور که ایشان با این حرکت خود به تمام عالم اثبات فرمودند که ظلم آشکاری در پیکره اسلام به وقوع پیوسته وهمه باید به آن واقف باشند، ما نیز وظیفه داریم در آشنا کردن مردم به مظاهر بی دینی وظلم، کوشا باشیم ودر برابر آن بی تفاوت نباشیم وحقیقت جریانهای خلاف دین که ظاهر دینی را دارند را به مردم در حد توان نشان دهیم.
خضوع و بندگی در برابر خداوند
در روایات متعددی به خضوع و بندگی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در برابر خداوند اشاره شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
روایت صدوق
شیخ صدوق، از بزرگترین محدث شیعه، روایتی را از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، درباره مقام خضوع و بندگی دخترشان نقل میکند، که توجه ودقت به آن، بسیار مفید است:
هِیَ الْحَوْرَاءُ الْاِنْسِیَّهُ مَتَی قَامَتْ فِی مِحْرَابِهَا بَیْن یَدَیْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ ظَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِکَهِ السَّمَاءِ کَمَا یَظْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِاَهْلِ الْاَرْضِ وَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِهِ یَا مَلَائِکَتِی انْظُرُوا اِلَی اَمَتِی فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ ا
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.