پاورپوینت تاریخ منع تدوین حدیث
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت تاریخ منع تدوین حدیث دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت تاریخ منع تدوین حدیث،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت تاریخ منع تدوین حدیث :
پاورپوینت تاریخ منع تدوین حدیث
ممانعت از نگارش و تدوین حدیث که از دوران خلفاء آغاز و تا دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز (سال ۹۹ هجری) ادامه یافت. از مسلمات تاریخ حدیث است که هیچ پژوهش گری در آن تردید نمیکند. البته بحث از ممانعت از تدوین حدیث تنها به حوزه حدیث اهل تسنن مربوط میشود و حدیث شیعه هیج گاه چنین ممانعتی را نپذیرفته است.
فهرست مندرجات
۱ – تاریخ منع کتابت حدیث
۱.۱ – آغازگر منع از نگارش
۱.۲ – نقش ابوبکر در منع نگارش
۱.۳ – نقش عمر در منع نگارش
۱.۴ – نقش عثمان در منع نگارش
۲ – پانویس
۳ – منبع
تاریخ منع کتابت حدیث
سخن در این است که آیا این ممانعت در زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز وجود داشته است؟ و اگر پاسخ مثبت است چه عوامل و انگیزههایی در آن نقش داشته است؟ عموم حدیث پژوهان اهل سنت تلاش دارند این ممانعت را تا زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توسعه دهند و با استناد به روایاتی از آن حضرت به این کار مشروعیت ببخشند.
آغازگر منع از نگارش
گروهی نیز به رغم پذیرش آغازگری ممانعت از دوران ابوبکر میکوشند آن را کاری از سر خیرخواهی و به سود مصالح اسلام و مسلمانان جلوه دهند، در حالی که واقعیتهای تاریخی به خوبی نشان میدهد این کار ناشی از انگیزههای سیاسی بوده و از هر جهت به زیان اسلام تمام شده است.
با صرف نظر از روایاتی که مخالفت با نگارش حدیث را به پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نسبت میدهد، نخستین نشانه آشکار مخالفت با کتابت حدیث از زبان عمر بن خطاب پدیدار شد. به استناد اسناد تاریخی مورد پذیرش عالمان فریقین، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آستانه رحلت در حالی که بزرگان صحابه و بنی هاشم در خانه ایشان گرد آمده بودند، فرمود: برای من کاغذ و قلمی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید. در این هنگام عمر گفت: بر پیامبر درد غلبه کرده است، قرآن نزد ماست و ما را بس است
[۱] محمد بن إسماعیل، بخاری، صحیح بخاری، ج ۱، ص ۳۴.
[۲] نیشابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۲۵۹.
[۳] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۱۳۴.
و بدین ترتیب با بر هم زدن مجلس و با شعار: حسبنا کتاب الله مانع نگارش حدیث از سوی آن حضرت شد.
نقش ابوبکر در منع نگارش
پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ابوبکر در نخستین روزهای حکومت خود، احادیث گرد آورده از سخنان پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از بین برد، آنگاه به صورت رسمی از مردم خواست تا احادیث پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را نقل نکنند.
عایشه میگوید: پدرم پانصد حدیث از گفتار پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جمع کرده بود، شبی خوابید، اما آرام نداشت، من اندوهگین شدم و از ناآرامی اش پرسیدم، چون آفتاب بر آمد، گفت: دخترم احادیثی که نزد تو است بیاور، من احادیث را آوردم، او آتش خواست و آنها را سوزاند.
[۴] تذکره الحفاظ، ج۱، ص۵.
[۵] تاریخ الاسلام الثقافی و السیاسی، ص۳۶۲-۳۶۳.
او در اقدامی دیگر خطاب به مردم گفت:
شما از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سخنها گزارش میکنید و در آنها اختلاف میکنید، پس از شما اختلافها بیش تر خواهد شد. از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چیزی نقل نکنید و اگر کسی از شما سؤال کرد، بگویید: بین ما و شما کتاب الهی است. حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید.
[۶] تذکره الحفاظ، ج۱، ص۳.
[۷] معالم المدرسین، ج۲، ص۴۴.
نقش عمر در منع نگارش
بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، عمر در آغاز میخواست به گردآوری روایات بپردازد و اصحاب پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز او را به این کار تشویق کردند، اما به بهانهای از این کار منصرف شد. عروه چنین نقل کرده است:
عمر بن خطاب خواست تا سنن را بنگارد و در این کار با اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مشورت کرد، آنان نیز او را به این کار تشویق کردند. عمر یک ماه در این کار به تامل گذراند و از خداوند راهنمایی میخواست تا آن که یک روز خداوند عزم او را استوار ساخت و گفت: من میخواستم سنن را بنویسم، اما به یاد اقوام پیش از شما افتادم که کتابی (درباره سنت پیامبرانشان) فراهم آورده و به آن رو آوردند و کتاب الهی را وا نهادند، سوگند به خدا که من کتاب خدا را هرگز به چیزی نمیآمیزم.
[۸] خطیب بغدادی، أحمد بن علی، تقیید العلم، ص۵۰.
بدین ترتیب عمر نه تنها خود به گرد آوری روایات اقدام نکرد، بلکه از هر اقدامی برای کتابت و تدوین حدیث بسان ابوبکر جلوگیری نمود. او وقتی مطلع شد که احادیث، بسیار شده و گروهی به کتابت حدیث روی آوردهاند، از آنان خواست تا نگاشتههای حدیثی خود را بیاورند و دستور داد آنها را بسوزانند.
[۹] طبقات ابن سعد، ج۵، ص۱۴۰.
خطیب بغدادی مینویسد: به عمر بن خطاب گزارش دادند که در میان مردم کتابها و حدیثهایی فراهم آمده است. او این امر را ناخوش داشت و گفت: ای مردم به من گزارش رسیده که در میان شما کتابهایی فراهم آمده
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.