پاورپوینت پیشگامی امام علی در اسلام از منظر صحابه
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت پیشگامی امام علی در اسلام از منظر صحابه دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت پیشگامی امام علی در اسلام از منظر صحابه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت پیشگامی امام علی در اسلام از منظر صحابه :
پیشگامی امام علی در اسلام (دیدگاه صحابه)
یکی از مسائل مورد قبول بیشتر علماء، محدثان، مورخان واندیشمندان فریقین، این است که حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) نخستین فرد از میان زنان و امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نخستین فرد از میان مردان به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایمان آوردهاند و در این باره روایات صحیح در منابع اسلامی وجود دارد.
اما بنیانگذار وهابیت، ابنتیمیه حرانی در پی شبههافکنی خود میگوید ابوبکر نخستین مسلمان محسوب میشود. در این مقاله در جواب این شبهه پاورپوینت پیشگامی امام علی در اسلام از منظر صحابه را بررسی میکنیم. در این بررسی مشخص میشود که در کلام صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز امیرمؤمنان (علیهالسّلام) با اسناد معتبر نخستین مسلمان معرفی شده است و از اشعاری که از صحابه آمده نیز همین مطلب قابل اثبات است.
فهرست مندرجات
۱ – سخن علامه حلی
۱.۱ – سخن ابنتیمیه
۱.۲ – بررسی شبهه
۲ – روایات ابنعباس
۲.۱ – روایت ابوزمیل
۲.۱.۱ – دیدگاه علمای اهلسنت
۲.۲ – روایت طاووس
۲.۲.۱ – صحیح شمردن روایت
۲.۳ – روایت ابنمیمون
۲.۳.۱ – صحیح دانستن حدیث
۲.۴ – روایت مقسم
۲.۴.۱ – بازبینی سند
۲.۴.۱.۱ – عبدالرزاق و معمر
۲.۴.۱.۲ – عثمان جزری
۲.۴.۱.۳ – مقسم بن بجره
۲.۴.۱.۴ – ابنعباس
۲.۵ – روایت عکرمه
۳ – روایت زید بن ارقم
۳.۱ – صحیح شمردن حدیث
۴ – روایت سلمان
۴.۱ – دیدگاه هیثمی
۵ – روایت عفیف کندی
۵.۱ – حکم به صحت روایت
۵.۲ – ترجمه عفیف کندی
۶ – روایت سعد بن ابیوقاص
۶.۱ – نقل حاکم نیشابوری
۷ – روایت بریده اسلمی
۷.۱ – نقل شیبانی
۷.۲ – نقل ابن ابیعاصم و طبرانی
۷.۳ – نقل هیثمی و صالحی
۸ – روایت مالک بن حویرث
۸.۱ – سخن هیثمی
۸.۲ – بازبینی سند حدیث
۸.۲.۱ – عبید عجلی
۸.۲.۲ – حسن بن علی
۸.۲.۳ – عمران بن ابان
۸.۲.۴ – مالک بن حسن
۸.۲.۵ – مالک بن حویرث
۹ – روایت ابورافع
۹.۱ – نقلهای دیگر
۱۰ – روایت ابوموسی اشعری
۱۱ – روایت امام حسن
۱۲ – روایت عمر بن خطاب
۱۳ – روایت جابر بن عبدالله
۱۴ – روایت انس بن مالک
۱۵ – روایت عبدالرحمن بن عوف
۱۶ – روایت عمرو بن حمق
۱۶.۱ – نقلهای کتب دیگر
۱۷ – روایت یعلی بن مره
۱۸ – روایت ابوسفیان بن حرب
۱۹ – روایت معاویه بن ابوسفیان
۲۰ – روایت جمعی از صحابه
۲۰.۱ – نقل روایت در کتب دیگر
۲۱ – روایت ولید بن جابر
۲۲ – روایت ابودرداء
۲۳ – روایت عبدالله بن ابیسفیان
۲۴ – روایت خزیمه بن ثابت
۲۵ – روایت ابوالاسود دؤلی
۲۶ – روایت زفر بن یزید
۲۶.۱ – ترجمه زفر بن یزید
۲۷ – ثمره بحث
۲۸ – پانویس
۲۹ – منبع
سخن علامه حلی
علامه حلی (رحمهاللهعلیه) بر امامت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به آیه: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ اُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ»
[۱] واقعه/سوره۵۶، آیه۱۰.
[۲] واقعه/سوره۵۶، آیه۱۱.
استدلال کرده و روایت ابنعباس را که پیشگامان امت را معرفی میکند، ذیل آن آورده و نتیجه گرفته است که:
وهذه الفضیله لم تثبت لغیره من الصحابه فیکون هو الامام؛ این فضیلت برای غیر علی از بقیه صحابه ثابت نشده است، پس او امام است.
[۳] حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامه فی معرفه الامامه، ص۱۲۹، تحقیق:عبدالرحیم مبارک، ناشر:مؤسسه عاشوراء للتحقیقات والبحوث الاسلامیه – مشهد:تاسوعا، ۱۳۷۹.
سخن ابنتیمیه
ابنتیمیه در مقام جواب از این سخن علامه حلی میگوید:
الرابع قوله «وهذه الفضیله لم تثبت لغیره من الصحابه» ممنوع، فان الناس متنازعون فی اول من اسلم فقیل ابوبکر اول من اسلم فهو اسبق اسلاما من علی وقیل ان علیا اسلم قبله لکن علی کان صغیرا واسلام الصبی فیه نزاع بین العلماء ولا نزاع فی ان اسلام ابیبکر اکمل وانفع فیکون هو اکمل سبقا بالاتفاق واسبق علی الاطلاق علی القول الآخر فکیف یقال علی اسبق منه بلا حجه تدل علی ذلک.
این سخن علامه حلی که میگوید: این فضلیت برای دیگر صحابه ثابت نشده اشد، ممنوع است؛ زیرا مردم در این مطلب که اولین مسلمان چه کسی است، اختلاف نظر دارند. گفته شده است که ابوبکر اولین کسی است که اسلام آورد؛ بنابراین او پیشگامترین مسلمان از علی است؛ و گفته شده است که علی قبل از او اسلام آورده است ولی علی کوچک بود؛ و در صحت اسلام کودک در بین علماء اختلاف است، و شکی نیست که اسلام ابوبکر کاملتر و سودمندتر بود؛ و اجماعا پیشگامی ابوبکر کاملتر و طبق نظر دیگر ابوبکر پیشگام علی الاطلاق بود؛ پس چگونه بدون هیچ دلیلی ادعا میشود که علی پیشگام علی الاطلاق بوده است.
[۴] ابنتیمیه، ابوالعباس، منهاج السنه النبویه، ج۷، ص۱۵۵، تحقیق:د. محمد رشاد سالم، ناشر:مؤسسه قرطبه، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ه.
بررسی شبهه
همانگونه که مشاهده میشود ابنتیمیه روی دو مطلب دست گذاشته است:
مطلب اول: علی (علیهالسّلام) اولین مسلمان نیست؛ زیرا در اولین مسلمان اختلاف نظر است و طبق یک قول ابوبکر نخستین مسلمان بوده است.
مطلب دوم: برفرض که علی نخستین فرد مسلمان بوده، اما او در حال کودکی اسلام آورده و اسلام یک کودک هیچگونه ارزش ندارد و در صحت اسلام کودک میان علماء گفتگو است.
صحابه روایات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را درباره نخستین مسلمان بودن امیرمؤمنان (علیهالسّلام) با اسناد معتبر نقل کردهاند؛ علاوه بر این خود صحابه نیز به این حقیقت اعتراف کردهاند و سخنانشان را علمای اهلسنت در منابعشان گزارش کردهاند. در این مقاله مجموعه از سخنان ۳۰ صحابی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را درباره پیشگامی امیرمؤمنان (علیهالسّلام) ذکر مینماییم:
روایات ابنعباس
از دیدگاه ابنعباس، امیرمؤمنان (علیهالسّلام) افرادی است که به رسول خدا ایمان آورد و مسلمان شد. ذهبی نظر ابنعباس را اینگونه نقل کرده است: وثبت عن ابنعباس قال: اول من اسلم علی؛ از ابنعباس ثابت شده است که گفته: نخستین کسی که اسلام آورد، علی است.
[۵] ذهبی، شمسالدین، تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والاعلام، ج۳، ص۶۲۴، تحقیق:د. عمر عبدالسلام تدمری، ناشر:دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۷ه – ۱۹۸۷م.
راویانی که در ادامه نام آنها برده میشود، این سخن ابنعباس را گزارش کردهاند و دو طریق آن معتبر است:
روایت ابوزمیل
ابوزمیل حنفی از ابنعباس با سند صحیح نقل کرده است که ابنعباس بعد از جنگ صفین با عدهای که از حکمیت ناراضی بودند احتجاج کرده و به نخستین مسلمان بودن و اسلام آوردن ایشان سخن گفتند:
«۱۸۶۷۸ اخبرنا عبدالرزاق عن عکرمه بن عمار قال حدثنا ابوزمیل الحنفی قال حدثنا عبدالله بن عباس رضی الله عنه قال لَمَّا اعْتَزَلَتْ حَرُورَاءَ وَکَانُوا فی دَارٍ علی حِدَتِهِمْ قلت لِعَلِیٍّ یا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ اَبْرِدْ عَنِ الصَّلاهِ لَعَلِّی آتِی هَؤُلاءِ الْقَوْمَ فَاُکَلِّمَهُمْ قال فَاِنِّی اَتَخَوَّفُهُمْ عَلَیْکَ قال قلت کَلا ان شَاءَ اللَّهُ قال فَلَبِسْتُ اَحْسَنَ ما اقدر علیه من هذه الْیَمَانِیَّهِ ثُمَّ دَخَلْتُ علیهم وَهُمْ قَائِلُونَ فی نَحْرِ الظَّهِیرَهِ فَدَخَلْتُ علی قَوْمٍ لم اَرَ قَوْمًا قَطُّ اَشَدَّ اجْتِهَادًا منهم اَیْدِیهِمْ کَاَنَّهَا ثَفِنُ الاِبِلِ ووجوههم مُعَلَّبَهٌ من آثَارِ السُّجُودِ قال فَدَخَلْتُ فَقَالُوا مَرْحَبًا بِکَ یا بن عَبَّاسٍ ما جاء بِکَ قال جِئْتُ احدثکم عن اصحاب رسول نزل الوحی وهم اعلم بتاویله فقال بعضهم لا تحدثوه وقال بعضهم لنحدثنه قال قلت اخبرونی ما تنقمون علی بن عم رسول الله وختنه واول من آمن به واصحاب رسول الله نزل الوحی وهم اعلم بتاویله…»
عبدالله بن عباس روایت کردهاند که گفت: هنگامی که خوارج از حضرت علی (علیهالسّلام) کنارهگیری کردند، در بیابانی گرد آمدند، به امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) پیشنهاد کردم، اندکی از نماز پایداری کنید تا من با این گروه که از شما کناره گرفتهاند، گفتگو نمایم. حضرت علی (علیهالسّلام) پیشنهاد مرا پذیرفت، در این هنگام بهترین جامههای یمانیام را پوشیدم و به ملاقات آنها رفتم …
آنها گفتند: مرحبا ای ابنعباس چه شده است که اینجا آمدهای؟ گفت: آمدهام تا از اصحاب رسول خدا با شما سخن بگویم که وقتی وحی نازل میشد داناترین شخص به تاویل آن است. برخی از آنها گفتند: از این مورد سخن نگو، برخی هم گفتند: باید سخن بگوید. گفتم: چرا از علی (علیهالسّلام) که پسرعموی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و داماد اوست، کناره گرفتهاید؟ با این که او نخستین کسی است که به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایمان آورده است؟ …
[۶] صنعانی، عبدالرزاق بن همام، المصنف، ج۱۰، ص۱۵۷، تحقیق:حبیب الرحمن الاعظمی، دار النشر:المکتب الاسلامی – بیروت، الطبعه:الثانیه ۱۴۰۳.
[۷] طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۰، ص۲۵۷، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
دیدگاه علمای اهلسنت
هیثمی بعد از نقل روایت میگوید: رواه الطبرانی واحمد ببعضه ورجالهما رجال الصحیح؛ طبرانی و احمد بن حنبل قسمتی از این روایت را نقل کردهاند و رجال سند روایت رجال صحیح هستند.
[۸] هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۶، ص۲۴۱، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
زیلعی حنفی نیز مینویسد: ومن طریق عبدالرزاق رواه الطبرانی فی معجمه ورواه الحاکم فی المستدرک وقال فیه وکانوا سته آلاف فرجع منهم الفان وبقی سائرهم قتلوا علی الضلاله وقال صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه
از طریق عبدالرزاق طبرانی آن را در معجم خود روایت کرده و حاکم نیز در مستدرک آورده در پایان بر صحت آن تصریح کرده است.
[۹] زیلعی، عبدالله بن یوسف، نصب الرایه لاحادیث الهدایه، ج۳، ص۴۶۲، تحقیق:محمد یوسف البنوری، ناشر:دار الحدیث – مصر – ۱۳۵۷ه.
روایت طاووس
احمد بن عمرو شیبانی در کتاب «الآحاد والمثانی» روایت ابنعباس را از طریق طاووس نقل کرده است:
«۱۸۵ حدثنا احمد بن الفرات نا عبدالرزاق عن معمر عن بن طاوس عن ابیه عن بن عباس رضی الله عنه قال اول من اسلم علی رضی الله عنه؛
[۱۰] شیبانی، احمد بن عمرو، الآحاد والمثانی، ج۱، ص۱۵۱، تحقیق:د. باسم فیصل احمد الجوابره، ناشر:دار الرایه – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۱م.
ابنعباس نقل کرده است که فرمود: نخستین کسی که اسلام آورد، علی رضی الله عنه است.»
صحیح شمردن روایت
ابنابیعاصم بعد از نقل روایت، سند روایت را صحیح میداند و مینویسد: «۷۱ حدثنا ابومسعود ثنا عبدالرزاق عن معمر عن ابنطاووس عن ابیه عن ابنعباس قال اول من اسلم علی» واسناده صحیح.
[۱۱] شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابیعاصم، ج۱، ص۷۹، تحقیق:محمد بن ناصر العجمی، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی – الکویت، طبق برنامه الجامع الکبیر.
زینالدین عراقی نیز این روایت را تصحیح کرده است: وروی الطبرانی باسناد صحیح من روایه عبدالرزاق عن معمر عن ابنطاوس عن ابیه عن ابنعباس قال اول من اسلم علی.
[۱۲] عراقی، زینالدین، التقیید والایضاح شرح مقدمه ابنالصلاح، ج۱، ص۳۱۰، تحقیق:عبدالرحمن محمد عثمان، ناشر:دار الفکر للنشر والتوزیع – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۳۸۹ه – ۱۹۷۰م.
روایت ابنمیمون
روایت ابنعباس از طریق عمرو بن میمون نیز در طبقات ابنسعد با سند معتبر نقل شده است:
«قال اخبرنا یحیی بن حماد البصری قال قال اخبرنا ابوعوانه عن ابیبلج عن عمرو بن میمون عن بن عباس قال اول من اسلم من الناس بعد خدیجه علی؛
[۱۳] زهری، محمد بن، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۱، ناشر:دار صادر – بیروت.
ابنعباس گفته است: نخستین کسی که بعد از حضرت خدیجه اسلام آورد، علی است.»
احمد بن حنبل در کتاب «مسند و فضائل الصحابه» این روایت را با تفصیل بیشتر اینگونه نقل کرده است:
«حدثنا عبدالله حدثنی ابیثنا یحیی بن حَمَّادٍ ثنا ابوعَوَانَهَ ثنا ابوبَلْجٍ ثنا عَمْرُو بن مَیْمُونٍ قال انی لَجَالِسٌ الی بن عَبَّاسٍ اذا اَتَاهُ تِسْعَهُ رَهْطٍ فَقَالُوا یا اَبَا عَبَّاسٍ اما ان تَقُومَ مَعَنَا واما اَنْ تخلونا هَؤُلاَءِ قال فقال بن عَبَّاسٍ بَلْ اَقُومُ مَعَکُمْ قال وهو یَوْمَئِذٍ صَحِیحٌ قبل اَنْ یَعْمَی قال فابتدؤا فَتَحَدَّثُوا فَلاَ ندری ما قالوا … قال وکان اَوَّلَ من اَسْلَمَ مِنَ الناس بَعْدَ خَدِیجَهَ…»
عمرو بن میمون میگوید: با عبدالله بن عباس نشسته بودم افرادی که در نه گروه بودند نزد او آمدند و گفتند: یا برخیز و با ما بیا و یا شما ما را با ابنعباس تنها گذارید. این ماجرا زمانی بود که ابنعباس بینا بود و هنوز کور نشده بود. ابنعباس گفت: من با شما میآیم (آنان به گوشهای رفتند و) با ابنعباس مشغول گفت و گو شدند. من نمیفهمیدم چه میگویند. پس از مدتی عبدالله بن عباس در حالی که لباسش را تکان میداد تا غبارش فروریزد آمد و گفت: اف بر آنان، به مردی دشنام میدهند و از او عیبجویی میکنند که ده ویژگی برای اوست… پنجمین ویژگی علی این است که او نخستین کسی بود که پس از خدیجه اسلام آورد.
[۱۴] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۵، ص۱۷۸.
[۱۵] شیبانی، احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۶۸۲، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۳ه – ۱۹۸۳م.
صحیح دانستن حدیث
ابنابیعاصم بعد از نقل روایت، سندش را حسن میداند: ۱۳۶ حدثنا ابوموسی ثنا یحیی بن حماد ثنا ابوعوانه عن یحیی بن سلیم بن بلج عن عمرو بن میمون عن ابنعباس قال وکان اول من اسلم من الناس مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی بعد خدیجه واسناده حسن.
[۱۶] شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابیعاصم، ج۱، ص۹۷، تحقیق:محمد بن ناصر العجمی، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی – الکویت، طبق برنامه الجامع الکبیر.
حاکم نیشابوری نیز روایت را تصحیح کرده و ذهبی نیز در تعلیقهاش بر این کتاب، روایت را صحیح میداند: ۴۶۵۲ اخبرنا ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان القطیعی ببغداد من اصل کتابه ثنا عبدالله بن احمد بن حنبل حدثنی ابیثنا یحیی بن حماد ثنا ابوعوانه ثنا ابوبلج ثنا عمرو بن میمون قال انی لجالس عند بن عباس اذ اتاه تسعه رهط… قال بن عباس وکان علی اول من آمن من الناس بعد خدیجه رضی الله عنها… هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه بهذه السیاقه؛ تعلیق الذهبی فی التلخیص: صحیح
[۱۷] حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۳، تحقیق:مصطفی عبدالقادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه – ۱۹۹۰.
زینالدین عراقی نیز سند روایت را حسن دانسته است: رواه احمد والطبرانی من روایه ابی بلج عن عمرو بن میمون عن ابنعباس فذکر فضایل لعلی ثم قال وکان اول من اسلم من الناس بعد خدیجه وهذا اسناد جید و ابوبلج وان قال البخاری فیه نظر فقد وثقه ابنمعین و ابوحاتم والنسائی وابن سعد والدارقطنی؛ سند این روایت خوب است و درباره ابوبلج گرچه بخاری نظر دارد ولی ابنمعین، ابوحاتم، نسائی، ابنسعد و دار قطنی وی را توثیق کردهاند.
[۱۸] عراقی، زینالدین، التقیید والایضاح شرح مقدمه ابنالصلاح، ج۱، ص۳۱۱، تحقیق:عبدالرحمن محمد عثمان، ناشر:دار الفکر للنشر والتوزیع – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۳۸۹ه – ۱۹۷۰م.
البانی نیز این روایت را در تحقیقی که بر کتاب «السنه ابنابیعاصم دارد، نقد نکرده است: ۱۳۵۱ حدثنا محمد بن المثنی حدثنا یحیی بن حماد حدثنا ابوعوانه عن یحیی بن سلیم ابیبلج عن عمرو بن میمون عن ابنعباس… قال وکان اول من اسلم من الناس بعد خدیجه.
[۱۹] شیبانی، عمرو بن ابیعاصم، السنه، ج۲، ص۶۰۲، تحقیق:محمد ناصرالدین الالبانی، ناشر:المکتب الاسلامی – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۰ه.
روایت مقسم
در طریق دیگر این روایت، مقسم است که در کتاب «المصنف» ابنابیشیبه نقل شده است: ۲۰۳۹۲ اخبرنا عبدالرزاق عن معمر عن عثمان الجزری عن مقسم عن بن عباس قال اول من اسلم علی.
[۲۰] أبوعروه، معمر بن راشد، الجامع (منشور کملحق بمصنف عبدالرزاق)، ج۱۱، ص۲۲۷.
بازبینی سند
در بررسی تفصیلی افراد موجود در سند روایت باید گفت:
عبدالرزاق و معمر
عبدالرزاق و معمر که از مشایخ بخاری هستند، و نیازی به بررسی سندی ندارد.
عثمان جزری
عثمان جزری را ابنحبان در ثقات خویش آورده است: عثمان بن عمرو بن ساج الحرانی اخو الولید بن عمرو بن ساج یروی عن خصیف ویعقوب بن عطاء روی عنه اهل بلده وهو الذی یروی عنه المعتمر بن سلیمان ویقول حدثنی عثمان بن ساج المروزی
[۲۱] محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۸، ص۴۴۹، ش۱۴۳۶۷، تحقیق:السید شرفالدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعه:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.
مقسم بن بجره
او از روات بخاری است
۵۰۷ د خ ۴ البخاری والاربعه مقسم بن بجره… وقال ابوحاتم صالح الحدیث لا باس به وقال بن سعد اجمعوا علی انه توفی سنه احدی ومائه… وقال بن شاهین فی الثقات قال احمد بن صالح المصری ثقه ثبت لا شک فیه وقال العجلی مکی تابعی ثقه وقال یعقوب بن سفیان والدار قطنی ثقه
[۲۲] عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۲۸۸، ش۵۰۷.
ابنعباس
صحابی است و نیازی به بررسی سندی ندارد.
روایت عکرمه
عکرمه روایت را با تعبیر دیگر از ابنعباس نقل کرده و آن این که: علی نخستین فرد از میان عرب و عجم است که با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نماز خواند:
«حدثنا احمد بن محمد قال حدثنا احمد بن الفضل قال حدثنا محمد بن جریر قال حدثنا احمد بن عبدالله الدقاق قال حدثنا مفضل بن صالح عن سماک بن حرب عن عکرمه عن ابنعباس قال لعلی اربع خصال لیست لاحد غیره هو اول عربی وعجمی صلی مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وهو الذی کان لواؤه معه فی کل زحف وهو الذی صبر معه یوم فر عنه غیره وهو الذی غسله وادخله قبره.»
ابنعباس میگوید: برای علی چهار ویژگی است که دیگران ندارند: او نخستین فرد از میان عرب و عجم است که همراه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نماز خواند، در تمام جنگها پرچم رسول خدا به دست ایشان بود، او کسی است که همراه پیامبر ماند در روزی که دیگران از نزدش فرار کردند و او کسی استکه رسول خدا را غسل دارد و وارد قبرش ساخت.
[۲۳] ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۰، تحقیق:علی محمد البجاوی، ناشر:دار الجیل – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۲ه.
روشن شد که تعبیرات مختلفی از ابنعباس در نخستین مسلمان بودن امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نقل شده و چند سند آن معتبر است.
روایت زید بن ارقم
زید بن ارقم یکی دیگر از صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نیز بیان کردهاند که امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نخستین فردی است که به رسول خدا ایمان آورد و اسلامش را اظهار کرد.
ابن ابیشیبه روایت را با این سند صحیح نقل کرده است: «۳۶۵۹۴ حدثنا ابوبکر قال حدثنا شبابه قال حدثنا شعبه عن عمرو بن مره عن ابیحمزه مولی الانصار عن زید بن ارقم قال اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی؛
[۲۴] ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، الکتاب المصنف فی الاحادیث والآثار، ج۷، ص۳۳۸، تحقیق:کمال یوسف الحوت، ناشر:مکتبه الرشد – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۹ه.
زید بن ارقم گفته است: نخستین فردی که به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اسلام آورد، علی است.»
ابنسعد در کتاب «الطبقات الکبری» نیز این روایت را آورده است: ذکر اسلام علی وصلاته «قال اخبرنا وکیع بن الجراح ویزید بنهارون وعفان بن مسلم عن شعبه عن عمرو بن مره عن ابیحمزه مولی الانصار عن زید بن ارقم قال اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی.»
[۲۵] زهری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۵.
در مسند احمد نیز روایت آمده است: «۱۹۳۰۰ حدثنا عبدالله حدثنی ابیثنا وَکِیعٌ ثنا شُعْبَهُ عن عَمْرِو بن مُرَّهَ عن ابیحَمْزَهَ مولی الاَنْصَارِ عن زَیْدِ بن اَرْقَمَ قال اَوَّلُ من اَسْلَمَ مع رسول اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی رضی الله عنه»
[۲۶] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۳۲، ص۳۲.
صحیح شمردن حدیث
ابنابیعاصم بعد از نقل روایت، سندش را حسن میداند و مینویسد: «۷۰ حدثنا ابوبکر ثنا وکیع عن شعبه عن عمرو بن مره عن ابیحمزه مولی الانصار عن زید بن ارقم قال اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی بن ابیطالب واسناده جید.»
[۲۷] شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابیعاصم، ج۱، ص۷۹، تحقیق:محمد بن ناصر العجمی، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی – الکویت، طبق برنامه الجامع الکبیر.
حاکم نیشابوری نیز روایت را تصحیح کرده و ذهبی در تعلیقه اش نیز بر صحت آن تصریح کرده است:
«۴۶۶۳ اخبرنا احمد بن جعفر القطیعی ثنا عبدالله بن احمد بن حنبل حدثنی ابیثنا محمد بن جعفر ثنا شعبه عن عمرو بن مره عن ابیحمزه عن زید بن ارقم رضی الله عنه قال ان اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی بن ابیطالب رضی الله عنه هذا حدیث صحیح الاسناد وانما الخلاف فی هذا الحرف ان ابا بکر الصدیق رضی الله عنه کان اول الرجال البالغین اسلاما وعلی بن ابیطالب تقدم اسلامه قبل البلوغ» تعلیق الذهبی قی التلخیص: صحیح.
این روایت سندش صحیح است؛ اما اختلاف در این است که ابوبکر اولین مرد بالغ مسلمان است و علی اسلام آوردنش قبل از بلوغ بوده است. ذهبی در تلخیص تعلیق زده است که روایت صحیح است.
[۲۸] حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۷، تحقیق:مصطفی عبدالقادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه – ۱۹۹۰.
عاصمی مکی مینویسد: عن زید بن ارقم قال کان اول من اسلم علی بن ابیطالب خرجه احمد والترمذی وصححه؛ زید بن ارقم گفته است: نخستین کسی اسلام آورد، علی بن ابیطالب بود. این روایت را احمد نقل کرده و ترمذی آن را تصحیح کرده است.
[۲۹] عاصمی، عبدالملک بن حسین، سمط النجوم العوالی، ج۳، ص۲۷.
روایت سلمان
سلمان فارسی از صحابه گرامی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز روایت کردهاند که نخستین مسلمان در دین اسلام امیرمؤمنان (علیهالسّلام) است.
روایت ایشان در کتاب «المصنف» ابنابیشیبه با این سند معتبر نقل شده است:
«۳۲۱۱۲ حدثنا معاویه بن هشام قال ثنا قیس عن سلمه بن کهیل عن ابیصادق عن علیم عن سلمان قال ان اول هذه الامه ورودا علی نبیها اولها اسلاما علی بن ابیطالب؛
[۳۰] ابن ابیشیبه، عبدالله بن محمد، الکتاب المصنف فی الاحادیث والآثار، ج۶، ص۳۷۱، تحقیق:کمال یوسف الحوت، ناشر:مکتبه الرشد – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۹ه.
سلمان میگوید: نخستین فردی که بررسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد میشود کسی است که در اسلام آوردن نخستین شخص بوده است.»
این روایت در کتابهای دیگر اهلسنت همانند معجم کبیر طبرانی با همین سند نقل شده است.
«۶۱۷۴ حدثنا اِبْرَاهِیمُ بن مُحَمَّدِ بن بَرَّهَ الصَّنْعَانِیُّ وَالْحَسَنُ بن عبدالاَعْلَی التُّرْسِیُّ قَالا انا عبدالرَّزَّاقِ انا الثَّوْرِیُّ عن سَلَمَهَ بن کُهَیْلٍ عن ابیصَادِقٍ عن عَلِیمٍ عن سَلْمَانَ رضی اللَّهُ عنه قال اَوَّلُ هذه الاُمَّهِ وُرُودًا علی نَبِیِّهَا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اَوَّلُهَا اِسْلامًا عَلِیُّ بن ابیطَالِبٍ.»
[۳۱] طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۶۵، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
دیدگاه هیثمی
هیثمی بعد از نقل روایت تصریح میکند که این روایت طبرانی نقل کرده و روایانش موثق هستند: وعن سلمان قال اول هذه الامه ورودا علی نبیها (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اولها اسلاما علی بن ابیطالب رضی الله عنه رواه الطبرانی ورجاله ثقات.
[۳۲] هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۱۰۲، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
این روایت با همین سند در برنامه «جوامع الکلم» نیز تصحیح شده است.
روایت عفیف کندی
یکی دیگر از صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) «عفیف کندی» است. این صحابی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) داستان نماز خواند امیرمؤمنان (علیهالسّلام) با رسول خدا را در کنار کعبه گزارش کرده است:
« ۱۷۸۷حدثنا عبدالله حدثنی اَبِی ثنا یَعْقُوبُ ثنا اَبِی عَنِ بن اِسْحَاقَ حدثنی یحیی بن الاَشْعَثِ عن اِسْمَاعِیلَ بن اِیَاسِ بن عَفِیفٍ الکندی عن ابیه عن جَدِّهِ قال کنت امْرَاً تاجر فَقَدِمْتُ الْحَجَّ فَاَتَیْتُ الْعَبَّاسَ بن عبدالمُطَّلِبِ لابتاع منه بَعْضَ التِّجَارَهِ وکان امْرَاً تَاجِراً فَوَاللَّهِ انی لَعِنْدَهُ بِمِنًی اِذْ خَرَجَ رَجُلٌ من خِبَاءٍ قَرِیبٍ منه فَنَظَرَ الی الشَّمْسِ فلما رَآهَا مَالَتْ یَعْنِی قام یصلی قال ثُمَّ خَرَجَتِ امْرَاَهٌ من ذلک الْخِبَاءِ الذی خَرَجَ منه ذلک الرَّجُلُ فَقَامَتْ خَلْفَهُ تُصَلِّی ثُمَّ خَرَجَ غُلاَمٌ حین رَاهَقَ الْحُلُمَ من ذلک الْخِبَاءِ فَقَامَ معه یصلی قال فقلت لِلْعَبَّاسِ من هذا یا عَبَّاسُ قال هذا محمد بن عبدالله بن عبدالمُطَّلِبِ بن اخی قال فقلت من هذه الْمَرْاَهِ قال هذه امْرَاَتُهُ خَدِیجَهُ ابْنَهُ خُوَیْلِدٍ قال قلت من هذا الْفَتَی قال هذا علی بن اَبِی طَالِبٍ بن عَمِّهِ قال فقلت فما هذا الذی یَصْنَعُ قال یصلی وهو یَزْعُمُ انه نبی ولم یَتْبَعْهُ علی اَمْرِهِ الا امْرَاَتُهُ وابن عَمِّهِ هذا الْفَتَی وهو یَزْعُمُ انه سَیُفْتَحُ علیه کُنُوزُ کِسْرَی وَقَیْصَرَ قال فَکَانَ عَفِیفٌ وهو بن عَمِّ الاَشْعَثِ بن قَیْسٍ یقول وَاَسْلَمَ بَعْدَ ذلک فَحَسُنَ اِسْلاَمُهُ لو کان الله رزقنی الاِسْلاَمَ یَوْمَئِذٍ فاکون ثَالِثاً مع علی بن اَبِی طَالِبٍ رضی الله عنه.»
عفیف کندی میگوید: من مردی بازرگان بودم که برای انجام کارهای تجاری به حج، نزد عباس بن عبدالمطلب که او هم تاجر بود رفتم، تا از او کالایی خریداری نمایم، روزی که در منا بودیم ناگهان مردی از خیمه مجاور ما بیرون آمده و به آفتاب نگاه میکرد، چون دید آفتاب، به سمت مغرب میل نموده و از وسط آسمان گذشته، برخاست و به نماز مشغول شد، سپس دیدم زنی از همان خیمه بیرون آمد و به وی اقتدا کرد و با او نماز خواند و نوجوانی نیز از همان خیمه بیرون آمده و با او نماز بجای آورد، چون این منظره برای من بیسابقه و شگفتانگیز بود، از عباس پرسیدم، این مرد کیست؟ گفت: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب پسر برادر من است، گفتم: این زن کیست؟ گفت: همسرش خدیجه، دختر خویلد، گفتم: این نوجوان کیست؟ گفت: علی بن ابیطالب، پسر عموی اوست. گفتم: این عمل چه بود؟ گفت: نماز میگزارد و گمان دارد که او پیامبر است، اما جز این زن و این جوان، کسی او را پیروی نمیکند و او بر این باور است که به همین زودی، گنجهای قیصر و کسری را تصاحب نموده و سرزمین آنها را فتح خواهد کرد! این عفیف پسر عموی اشعث بن قیس است که پس از مدتی مسلمان شد و از روی تاسف میگفت: اگر در آن روز مسلمان بودم، سومین فرد که اسلام آورده بود، به شمار میآمدم و از فضیلت سبقت به اسلام بهرهمند میشدم.
[۳۳] شیبانی، احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۳۰۶.
حکم به صحت روایت
ابوبکر هیثمی از جمله کسانی است که بعد از نقل روایت، به توثیق رجال سند روایت احمد بن حنبل تصریح کرده است:
وعن عفیف الکند وقال کنت امرا تاجرا فقدمت مکه فاتیت العباس بن عبدالمطلب لابایع منه بعض التجاره وکان امرا تاجرا قال فوالله انی لعنده بمنی اذ خرج رجل من خباء قریب منه اذ نظر الی السماء فلما رآها مالت قام یصلی ثم خرجت امراه من ذلک الخباء الذی خرج ذلک الرجل منه فقامت خلفه تصلی ثم خرج غلام… قال فکان عفیف وهو ابنعم الاشعث بن قیس یقول واسلم بعد فحسن اسلامه لو کان الله رزقنی الاسلام یومئذ فاکون ثانیا مع علی بن ابیطالب رواه احمد و ابویعلی بنحوه والطبرانی باسانید ورجال احمد ثقات قلت ویاتی حدیث ابنمسعود کذلک فی مناقب خدیجه.
این روایت را احمد و ابویعلی و طبرانی با سند نقل کرده است و رجال روایت احمد ثقه هستند.
[۳۴] هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج۹، ص۱۰۳، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
مقدسی حنبلی نیز بعد از نقل روایت به حسن بودن سندش تصریح کرده است: فکان عفیف وهو ابنعم الاشعث بن قیس یقول واسلم بعد ذلک فحسن اسلامه لو کان الله رزقنی الاسلام یومئذ فاکون ثالثا مع علی بن طالب رضی الله عنه اسناده حسن.
[۳۵] مقدسی، محمد بن عبدالواحد، الاحادیث المختاره،، ج۸، ص۳۸۸، تحقیق عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، ناشر:مکتبه النهضه الحدیثه – مکه المکرمه، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۰ه.
ترجمه عفیف کندی
ابنحجر ایشان را اینگونه معرفی کرده است: ۵۵۹۰ عفیف الکندی بن عم الاشعث بن قیس وقیل عمه وبه جزم الطبری وقیل اخوه والاکثر علی انه بن عمه واخوه لامه وبه جزم ابونعیم قال بن حبان له صحبه وقال الطبری اسمه شرحبیل وعفیف لقب وقال الجاحظ اسمه شراحیل ولقب عفیفا.
عفیف کندی پسر عموی اشعث بن قیس است. برخی گفته عموی اوست، طبری بر این عقیده است … ابنحبان گفته است: وارد صحابه است.
[۳۶] عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابه، ج۴، ص۴۲۵.
روایت سعد بن ابیوقاص
سعد بن ابیوقاص یکی دیگر از صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. ایشان هم در مقابل شخصی که در بازار مدینه به امیرمؤمنان توهین میکرد، و در میان جمعیتی که در آنجا گرد آمده بودند، گفت: چرا به علی دشنام میدهی؟ آیا علی نخستین کسی نبود که اسلام آورد و با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نماز خواند؟
نقل حاکم نیشابوری
حاکم نیشابوری این روایت را با سند صحیح اینگونه نقل کرده است:
«۶۱۲۱ فحدثنا بشرح هذا الحدیث الشیخ ابوبکر بن اسحاق انا الحسن بن علی بن زیاد السری ثنا حامد بن یحیی البلخی بمکه ثنا سفیان عن اسماعیل بن ابیخالد عن قیس بن ابیحازم قال کنت بالمدینه فبینا انا اطوف فی السوق اذ بلغت احجار الزیت فرایت قوما مجتمعین علی فارس قد رکب دابه وهو یشتم علی بن ابیطالب والناس وقوف حوالیه اذ اقبل سعد بن ابیوقاص فوقف علیهم فقال ما هذا فقالوا رجل یشتم علی بن ابیطالب فتقدم سعد فافرجوا له حتی وقف علیه فقال یا هذا علی ما تشتم علی بن ابیطالب الم یکن اول من اسلم الم یکن اول من صلی مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الم یکن ازهد الناس الم یکن اعلم الناس وذکر حتی قال الم یکن ختن رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی ابنته الم یکن صاحب رایه رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فی غزواته ثم استقبل القبله ورفع یدیه وقال اللهم ان هذا یشتم ولیا من اولیائک فلا تفرق هذا الجمع حتی تریهم قدرتک قال قیس فوالله ما تفرقنا حتی ساخت به دابته فرمته علیهامته فی تلک الاحجار فانفلق دماغه ومات.» هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»
قیس بن حازم میگوید: هنگامی که در مدینه بودم، روزی حین گردش در بازار، به دکانهای زیتون فروشی رسیدم. گروهی را دیدم که گرد سوارهای اجتماع کرده و او هم از علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) بدگوئی میکند. در این هنگام، «سعد بن ابی وقّاص» آمد و در برابر جمعیت ایستاد و پرسید: این سواره کیست؟ در پاسخ گفتند: شخصی است که از حضرت علی (علیهالسّلام) بدگوئی میکند. «سعد» پیش رفت و مردم به او راه دادند تا در برابر آن سواره قرار گرفت و گفت: ای فلان! چرا از علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) بدگوئی میکنی؟ مگر او نخستین کسی نیست که ایمان آورده است؟ مگر او نخستین کسی نیست که با پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نماز گزارده است؟ مگر او زاهدترین مردم و عالیترین مردم نمیباشد؟ و در این هنگام اوصاف برجسته حضرت علی (علیهالسّلام) را یک یک بیان میکرد تا آنجا که گفت: مگر علی (علیهالسّلام) داماد پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و همسر گرانمایه فاطمه اطهر (علیهاالسّلام) نیست؟ مگر او پرچمدار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگها نبود؟ سپس رو به قبله در حالی که دستها به سوی آسمان بلند کرده بود، عرض کرد: پروردگارا! این شخص، درباره ولیّی از اولیاء تو بدگوئی میکند و به وی ناسزا میگوید، پیش از آنکه این مردم پراکنده شوند، قدرت خودت را به آنها نشان ده. «قیس» گوید: به خدا سوگند! هنوز متفرق نشده بودیم که اسب آن پلید، رم کرد و او را با سر در میان دکان زیتون فروشیانداخت؛ بطوری که سرش شکست و مغزش متلاشی شد و مرد! «حاکم» گوید: این حدیث بنا به رای «بخاری» و «مسلم»، صحیح است. تعلیق الذهبی فی التلخیص: علی شرط البخاری ومسلم.
[۳۷] حاکم نیسابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۵۷۱، تحقیق:مصطفی عبدالقادر عطا، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه – ۱۹۹۰.
روایت بریده اسلمی
از بریده نیز با سند معتبر روایت شده است که میگوید: علی (علیهالسّلام) نخستین کسی است که اسلام آورده و با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نماز خوانده است.
نقل شیبانی
«۱۷۷ حدثنا محمد بن مرزوق نا عبدالعزیز بن الخطاب نا علی بن غراب نا یوسف بن صهیب عن عبدالله بن بریده ان خدیجه اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وعلی بن ابیطالب رضی الله عنه.»
[۳۸] شیبانی، احمد بن عمرو، الآحاد والمثانی، ج۱، ص۱۴۸، تحقیق:د. باسم فیصل احمد الجوابره، ناشر:دار الرایه – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۱م.
این روایت در جای دیگر از کتاب احمد شیبانی، از «بریده عن ابیه» نقل شده است: «۲۹۹۸ حدثنا محمد بن مرزوق نا عبدالعزیز بن الخطاب نا علی بن غراب نا یوسف بن صهیب عن بن بریده عن ابیه قال خدیجه رضی الله عنها اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وعلی بن ابیطالب رضی الله عنه.»
[۳۹] شیبانی، احمد بن عمرو، الآحاد والمثانی، ج۵، ص۳۸۴، تحقیق:د. باسم فیصل احمد الجوابره، ناشر:دار الرایه – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۱م.
نقل ابن ابیعاصم و طبرانی
ابنابیعاصم نیز این روایت را از بریده اسلمی نقل کرده و در پایان به سند معتبر بودن سندش نیز تصریح کرده است: «۷۴ حدثنا محمد بن مرزوق ثنا عبدالعزیز بن الخطاب ثنا علی بن غراب ثنا یوسف بن صهیب عن ابنبریده عن ابیه ان خدیجه اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وعلی بن ابیطالب واسناده حسن.»
[۴۰] شیبانی، احمد بن عمرو، الاوائل لابن ابیعاصم، ج۱، ص۸۰، دار النشر:دار الخلفاء للکتاب الاسلامی – الکویت، تحقیق:محمد بن ناصر العجمی.
طبرانی این روایت را بااندک تغییر در سند نقل کرده و سندش نیز معتبر است: «۱۱۰۲ حدثنا الْعَبَّاسُ بن الْفَضْلِ الاَسْفَاطِیُّ قال ثنا عبدالعَزِیزِ بن الْخَطَّابِ ثنا عَلِیُّ بن غُرَابٍ عن یُوسُفَ بن صُهَیْبٍ عَنِ بن بُرَیْدَهَ عن ابیه قال خَدِیجَهُ اَوَّلُ من اَسْلَمَ مع رسول اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وَعَلِیُّ بن ابیطَالِب.»
[۴۱] طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۴۵۲، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
نقل هیثمی و صالحی
ابوبکر هیثمی بعد از نقل روایت طبرانی به موثق بودن رجال سندش تصریح کرده است:
وعن بریده قال خدیجه اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وعلی بن ابیطالب رواه الطبرانی ورجاله وثقوا وفیهم ضعف … این روایت را طبرانی نقل کرده و رجال سندش موثق هستند و البته تضعیف هم شدهاند. (منظورش این است که علاوه بر توثیق تضعیف هم دارند. طبق مبنای اهلسنت، روایت اینگونه راوی حسن میشود)
[۴۲] هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۰، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
صالحی شامی در کتاب «سبل الهدی و الرشاد فی سیره خیر العباد»، تصریح میکند که طبرانی این روایت از «بریک» با سندی که رجال آن موثق هستند، نقل کرده است:
روی الطبرانی برجال ثقات عن بریک – رضی الله تعالی عنه – قال: خدیجه اول من اسلم مع رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وعلی بن ابیطالب.
[۴۳] صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی والرشاد فی سیره خیر العباد، ج۱۱، ص۱۵۶، تحقیق:عادل احمد عبدالموجود وعلی محمد معوض، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۴ه.
اما با جستجویی که در کتابهای طبرانی انجام شد، اسم «بریک» یافت نشد، بلکه از بریده نقل شده از این جا روشن میشود که «بریک» در نوشتار صالحی شامی اشتباه در هنگام نسخه برداری (تصحیف) است.
روایت مالک بن حویرث
مالک بن حویرث نیز از صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. ایشان نیز تصریح کرده که علی (علیهالسّلام) نخستین شخص مسلمان از میان مردان است.
این روایت را طبرانی با سند معتبر نقل کرده است:
«۶۴۸ حدثنا عُبَیْدٌ العجلی ثنا الْحَسَنُ بن عَلِیٍّ الْحُلْوَانِیُّ ثنا عِمْرَانُ بن اَبَانَ ثنا مَالِکُ بن الْحَسَنِ بن مَالِکِ بن الْحُوَیْرِثِ عن ابیه قال قال مَالِکُ بن الْحُوَیْرِثِ کان اَوَّلَ من اَسْلَمَ مِنَ الرِّجَالِ عَلِیٌّا وَمَنَ النِّسَاءِ خَدِیجَه…؛
[۴۴] طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۹۱، تحقیق:حمدی بن عبدالمجید، ناشر:مکتبه الزهراء – الموصل، الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
مالک بن حویرث میگوید: نخستین شخصی که از میان مردان اسلام آورده، علی و از جمله زنان خدیجه است.»
سخن هیثمی
هیثمی درباره سند روایت مینویسد: وعن مالک بن الحویرث قال اول من اسلم من الرجال علی ومن النساء خدیجه رواه الطبرانی وفی رجاله ضعف ووثقهم ابنحبان.
این روایت را طبرانی نقل کرده و در رجال سندش افراد ضعیف وجود دارد اما ابنحبان آنها را توثیق کرده است.
[۴۵] هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۰، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
بازبینی سند حدیث
در بررسی تفصیلی افراد موجود در سند روایت باید گفت:
عبید عجلی
نخستین راوی در سند روایت، عبید عجلی است. ذهبی در ابتدا ایشان را معرفی کرده آنگاه سخن خطیب را در توثیق وی آورده و تصریح میکند که از جمله شاگردان ابنمعین بوده است:
عبید العجل. واسمه حسین بن محمد بن حاتم الحافظ ابوعلی البغدادی. قال الخطیب: کان متقناً حافظاً. وقال ابنالمنادی: کان من المتقدمین فی حفظ المسند خاصه … قلت: وکان من تلامذه ابنمعین، وهو لقبه بعبید العجل؛ عبید عجل، اسمش حسین بن محمد بن حاتم، حافظ و کنیه اش ابوعلی بغدادی است. خطیب گفته است: وی فرد مورد اعتماد در نقل و حافظ (کسی که صد هزار روایت حفظ باشد) است. ابنمنادی گفته: وی از پیشگامان در حفظ روایات مسند بوده است …
[۴۶] ذهبی، شمسالدین، تاریخ الاسلام، ج۲۲، ص۲۰۲، تحقیق:د. عمر عبدالسلام تدمری، ناشر:دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۷ه – ۱۹۸۷م.
سیوطی نیز در کتاب «طبقات الحفاظ»، ایشان را به «حافظ متقن؛ حافظ مورد اعتماد در نقل، توصیف کرده است: ۶۷۰ عبید العجل هو الحافظ المتقن ابوعلی حسین بن محمد بن حاتم البغدادی تلمیذ یحیی بن معین قال الخطیب متقن حافظ.
[۴۷] سیوطی، جلالالدین، طبقات الحفاظ، ج۱، ص۲۹۷، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۳ه.
حسن بن علی
ذهبی حَسَنُ بن عَلِیٍّ حُلْوَانِیّ را به «حافظ»، «ثبت» و «حجه» معرفی کرده است: ۱۰۴۹ الحسن بن علی الهذلی الحلوانی الخلال الحافظ نزیل مکه عن ابیمعاویه ووکیع وعنه البخاری ومسلم و ابوداود والترمذی وابن ماجه والسراج ثبت حجه توفی ۲۴۲ خ م د ت ق
[۴۸] ذهبی، شمسالدین، الکاشف، ج۱، ص۳۲۸، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار القبله للثقافه الاسلامیه، مؤسسه علو – جده، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۳ه – ۱۹۹۲م.
ابنحجر نیز ایشان را ثقه و حافظ میداند: ۱۲۶۲ الحسن بن علی بن محمد الهذلی ابوعلی الخلال الحلوانی بضم المهمله نزیل مکه ثقه حافظ…
[۴۹] عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۱۶۲، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶.
عمران بن ابان
ابنحبان عِمْرَانُ بن اَبَانَ را در کتاب «الثقات» آورده است: ۱۴۶۴۲ عمران بن ابان الواسطی اخو محمد بن ابان یروی عن الحسن بن عبدالله بن مالک وابراهیم بن میسره روی عنه العراقیون والحسن بن علی الحلوانی مات سنه خمس ومائتین قبل یزید بنهارون
[۵۰] محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۸، ص۴۹۷، تحقیق:السید شرفالدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعه:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.
مقدسی در کتاب «ذخیره الحفاظ»، بعد از نقل روایت میگوید: این روایت را عمران بن ابان از مالک بن الحسن نقل کرده و در روایت عمران اشکالی نیست: ۳۹۰۷ – حدیث: کان اول من اسلم من الرجال: علی، وخدیجه اول من اسلم من النساء. رواه مالک بن الحسن: عن ابیه، عن جده، وجده مالک بن الحویرث ورواه عنه عمران بن ابان، وهو لاباس به.
[۵۱] مقدسی، مطهر بن طاهر، ذخیره الحفاظ، ج۳، ص۱۷۲۹، تحقیق:د. عبدالرحمن الفریوائی، ناشر:دار السلف – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۶ ه -۱۹۹۶م.
درباره چندین روایت دیگر که از عمران بن ابان نقل شده تعبیر مقدسی درباره عمران بن ابان همین است: واورده فی ترجمه مالک بن الحسن بن مالک بن الحویرث: عن ابیه، عن جده: مالک بن الحویرث مرفوعا: الحسن والحسین سیدا شباب اهل الجنه، وابرهما خیر منهما. ورواه عنه عمران بن ابان. وعمران لا باس به.
[۵۲] مقدسی، مطهر بن طاهر، ذخیره الحفاظ، ج۳، ص۱۲۵۸، تحقیق:د. عبدالرحمن الفریوائی، ناشر:دار السلف – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۶ ه -۱۹۹۶م.
در روایت دیگر نیز درباره عمران بن ابان تعبیر «لا باس به» دارد: فقال جبریل: یامحمدا من ادرک والدیه، او احدهما، او ادرکه رمضان، … ورواه عنه عمران بن ابان، وهو لاباس به.
[۵۳] مقدسی، مطهر بن طاهر، ذخیره الحفاظ، ج۲، ص۷۵۴، تحقیق:د. عبدالرحمن الفریوائی، ناشر:دار السلف – الریاض، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۶ ه -۱۹۹۶م.
مزی در کتاب «تهذیب الکمال»، بعد از معرفی و این که ابنحبان را وی در کتاب «ثقات» آورده، از ابنعدی نقل کرده که درباره او گفته: من در روایتش اشکالی نمیبینم و در میان روایاتش روایت منکر نمییابم: ۴۴۷۹ – ص: عِمْران بن ابان بن عِمْران بن زیاد بن ناصح، … وذکره ابنحِبَّان فی کتاب الثقات. وَقَال ابواحمد بن عدی: له احادیث غرائب، ویروی عن محمد بن مسلم الطائفی خاصه غرائب، ولا اری بحدیثه باسًا، ولم ار فی حدیثه حدیثًا منکرا فاذکره … ابنحبان او را در کتاب «الثقات» ذکر کرده است. ابنعدی گفته است: … من در روایت او اشکالی نمیبینم و روایت منکری هم در آن نمیبینم.
[۵۴] مزی، یوسف بن زکی، تهذیب الکمال، ج۲۲، ص۳۰۵، تحقیق:د. بشار عواد معروف، ناشر:مؤسسه الرساله – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۰ه – ۱۹۸۰م.
هیثمی در کتاب «مجمع الزوائد ومنبع الفوائد»، تصریح میکند که عمران بن ابان و مالک بن حسن، هرچند ضعیف هستند؛ اما توثیق شدهاند: وعن ملک بن الحویرث قال قال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الحسن والحسین سیدا شباب اهل الجنه و ابوهما خیر منهما رواه الطبرانی وفیه عمران بن ابان ومالک بن الحسن وهما ضعیفان وقد وثقا.
[۵۵] هیثمی، علی بن ابیبکر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۸۳، ناشر:دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی – القاهره، بیروت – ۱۴۰۷ه.
مالک بن حسن
ابنحبان مَالِکُ بن حَسَنِ را در کتاب «الثقات»، آورده و نشانگر این است که از نظر وی موثق است: ۱۰۹۳۵ مالک بن الحسن بن مالک بن الحویرث یروی عن ابیه عن جده روی عنه عمران بن ابان الواسطی حدیث آمین آمین آمین
[۵۶] محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۷، ص۴۶۱، تحقیق:السید شرفالدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعه:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.
ایشان از نظر ابنحبان موثق است و نام وی را در کتابش آورده است: ۲۱۰۸ الحسن بن مالک بن الحویرث یروی عن ابیه (الحسن بن مالک) روی عنه ابنه مالک بن الحسن بن مالک بن الحویرث
[۵۷] محمد بن حبان، أبوحاتم، الثقات، ج۴، ص۱۲۴، تحقیق:السید شرفالدین احمد، ناشر:دار الفکر، الطبعه:الاولی، ۱۳۹۵ه – ۱۹۷۵م.
از این رو در صحیحش از این شخص روایت نقل کرده است.
مالک بن حویرث
این راوی از جمله صحابه است و توثیق نیاز ندارد. ذهبی مینویسد: ۵۲۴۶ مالک بن الحویرث اللیثی صحابی …
[۵۸] ذهبی، شمسالدین، الکاشف، ج۲، ص۲۳۴، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار القبله للثقافه الاسلامیه، مؤسسه علو – جده، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۳ه – ۱۹۹۲م.
ابنحجر نیز مینویسد: ۶۴۳۳ مالک بن الحویرث بالتصغیر ابوسلیمان اللیثی صحابی…
[۵۹] عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، تقریب التهذیب، ج۱، ص۵۱۶، تحقیق:محمد عوامه، ناشر:دار الرشید – سوریا، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۶ – ۱۹۸۶. <
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.