پاورپوینت بنی‌زهره


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت بنی‌زهره دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت بنی‌زهره،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت بنی‌زهره :

خاندان بنوزهره

آلِ‌زُهْره، یا بنوزهره، خاندانی از سادات شیعه دوازده امامی در حلب است که بسیاری از آنان اهل علم و سیاست و دارای تألیف بوده‌اند و دانشمندانی بزرگ از آنان دانش آموخته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ – سرسلسله خاندان
۲ – جد اعلای خاندان
۲.۱ – برادر اسحاق
۲.۲ – همسر اسحاق
۲.۳ – فرزندان اسحاق
۳ – حرانی از نگاه سخاوی
۴ – افراد خاندان
۴.۱ – سیّدابوالمکارم حمزه
۴.۱.۱ – نسب
۴.۱.۲ – فعالیت علمی
۴.۱.۳ – فعالیت اجتماعی
۴.۱.۴ – خصوصیات
۴.۱.۵ – وفات
۴.۱.۶ – تالیفات
۴.۲ – ابوالقاسم جمال‌الدین
۴.۳ – ابوحامد
۴.۳.۱ – تالیفات
۴.۴ – حسن بن زهره
۴.۴.۱ – وفات
۴.۴.۲ – فرزندان
۴.۵ – علاءالدین
۴.۶ – حسن بن محمد
۴.۷ – محمد بن علی
۴.۷.۱ – مسافرت به ایران
۴.۷.۲ – اساتید
۵ – لغزش‌ها در شجره‌نامه
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع

سرسلسله خاندان

عنوان خاندان، از نام ابوالحسن زهره، نیای ایشان، گرفته شده است که نسب وی، به هفت واسطه، به امام صادق (علیه‌السلام) (زهره بن علی بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسین بن اسحاق ابن جعفرالصادق (علیه‌السلام)) می‌رسد.

[۱] ابن عدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۵، ص۲۳۴۹.

[۲] ابن عدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۹۴۷.

از این خاندان افراد سرشناسی برخاسته‌اند.
گاه آنان را اسحاقی (اسحاقیون) نیز خوانده‌اند.

جد اعلای خاندان

اسحاق، مشهور به المؤتمن، محدّثی بزرگ بود. نامش در بعضی از کتاب‌های روایی شیعه دیده می‌شود.

[۳] محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۱۱، قم ۱۴۱۳.

[۴] ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۴۳، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم (بی تا).

برخی در نقل حدیث از وی، با لقب «الثقه الرضا» یاد کرده‌اند. اگرچه گروهی از شیعیان او را امام دانسته‌اند، وی امامت برادر خویش، موسی الکاظم (علیه‌السلام) را تأیید کرده است. پسرش حسین به حَرّان آمد.

[۵] احمد بن علی ابن‌عنبه، عمده الطالب، به کوشش محمد حسن آل طالقانی، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.

برادر اسحاق

اسحاق برادر تنی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) بوده و در تأیید امامت آن حضرت، حدیثی از پدر خویش نقل کرده است.

[۶] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۸، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.

[۷] محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۱۹، قم ۱۴۱۳.

[۸] محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۲۲۰، قم ۱۴۱۳.

او یکی از شهود وصیت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) درباره امام رضا (علیه‌السلام) نیز بوده

[۹] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۱۶، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.

و حدیثی نیز در اثبات ایمان ابوطالب، از او رسیده است.

[۱۰] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۴۸، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.

همسر اسحاق

همسر اسحاق، سیده نفیسه، از نسل امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) بود و مزار او در مصر است.

[۱۱] ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۴۲۳، چاپ احسان عباس، ج۵، بیروت ۱۳۹۷/۱۹۷۷.

فرزندان اسحاق

حسین، یکی از پسران اسحاق، به حرّان مهاجرت کرد و نخستین فرد این دودمان بود که به حلب رفت و پس از وصلت با دختر یکی از بزرگان حلب توانگر شد.
همو تشیع را در زمانی که مذهب حنفی در حلب حکمفرما بود، به آن‌جا برد.

[۱۲] محسن امین، اعیان الشیعه، ج۵، ص۴۵۷.

[۱۳] محمد راغب طبّاخ، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۴، ص۲۶۹، چاپ محمد کمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸ـ۱۹۸۹.

نیای دوم زهره، ابوابراهیم محمد بن احمد بن محمد بن حسین حرانی حجازی، مردی دانشمند و شاعر و معاصر و ممدوح ابوالعلای مَعَرّی (د ۴۴۹ق/۱۰۵۷م) بود. وی در حران توانگر و نیرومند گردید و به حلب کوچید. گفته‌اند وی نخستین فرد این خاندان است که به حلب درآمد و تشیع را با خود به حلبِ حنفی‌مذهب آورد.

[۱۴] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۲، ص۳۲۳.

[۱۵] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۴، ص۵۲۹.

[۱۶] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۵، ص۳۵۱.

[۱۷] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۴، ص۲۷۰.

[۱۸] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۵، ص۱۳۲.

[۱۹] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۵، ص۱۲۸.

[۲۰] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۵، ص۱۷۳.

[۲۱] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۶، ص۱۹۱.

[۲۲] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۵، ص۷۰.

[۲۳] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۵، ص۳۷۲.

[۲۴] محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، ج۱، ص۲۱۹۲۲۰، قاهره (بی تا).

[۲۵] ابن عنبه، عمده الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۸۰، بیروت (بی تا).

[۲۶] محمد بن عمر فخررازی، الشجره المبارکه فی انساب الطالبیه، ج۱، ص۱۰۹، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۹.

پس از وی، فرزندان و نوادگانش تا چند قرن عهده‌دار این مقام بودند.
نواده او، زهره، دارای دو پسر به نام علی و حسن بود که از نسل هر دو بزرگانی پدید آمدند.

[۲۷] محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۱، ص۴۷۵، ج۱۱، چاپ عبدالکریم غرباوی، کویت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

زهره، نیای بزرگ این دودمان، نواده‌ای به نام زهره بن حسن بن زهره دارد که با صفت «صغیر» از نیای خود (موصوف به «کبیر») مشخص می‌شود.

[۲۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الانوارالساطعه فی المائه السابعه، ص۳۹، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

به گفته امین

[۲۹] محسن امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۲۰۱، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

فرزندان این خاندان همچنان در فوعه ـ از نواحی حلب ـ دارای عظمت و جلالت‌اند و شجره‌نامه‌ای که به تأیید بزرگان و دانشمندان رسیده است، در دست دارند.
برخی از آنان نیز در عراق و آذربایجان به سر می‌برند.

حرانی از نگاه سخاوی

سَخاوی محمد بن احمد حرانی را نخستین کسی می‌خواند که در زمان سیف‌الدول حَمْدانی (۳۰۳-۳۵۶ق/۹۱۵-۹۶۷م) نقابت طالبیان (نک‌: آل‌ابی‌طالب) حلب یافت.

[۳۰] سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الضوء اللامع، ج۱، ص۲۲۰، قاهره، ۱۳۵۳ق.

این مقام تا اواخر قرن ۱۰ق/۱۶م به عهد مردانی از این خاندان بوده است، ولی از منابع بر می‌آید که بعضی از نقیبان متأخر از این خاندان ــ اگر تقیه نورزیده باشند ــ دیگر شیعه نبوده‌اند.

[۳۱] محمدراغب، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۵، ص۵۲۶، حلب، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.

افراد خاندان

در اینجا تنها به شناساندن چند تن از بزرگان این خاندان که به‌ ویژه در زمین دانش و ادب شهره‌اند و در کتاب‌های رجال بدانان عنایت شده است، اکتفا می‌شود:

سیّدابوالمکارم حمزه

سیّدابوالمکارم حمزه بن علی بن زهره، (۵۱۱ ـ ۵۸۵) معروف به سیّد بن زهره و ابن‌زهره، فقیه و متکلم قرن ششم است.
وی فرد نامی دودمان بنوزهره است و واژه «ابن‌زهره» بدون قرینه تنها درباره او به کار می‌رود.

نسب

پدر او، علی بن زهره، مردی فاضل و از فقهای امامیه بود.

[۳۲] محمدباقر بن زین‌العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴۳۷۵، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰۱۳۹۲.

به نوشته ابن‌عدیم

[۳۳] ابن‌عدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۹۶۴.

و طبّاخ

[۳۴] محمد راغب طبّاخ، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، ج۴، ص۲۷۰.

وی نواده زهره کبیر بوده است، بنابراین نسبش با نُه واسطه به امام جعفرصادق (علیه‌السلام) می‌رسد.
نوشته‌ای با خط خوش نیز که بر لوح قبر او کشف شده، این نظریه را تأیید می‌کند

[۳۵] محسن امین، اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۴۹، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

لیکن افندی،

[۳۶] عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ج۲، ص۲۰۲، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.

به اشتباه او را نواده زهره صغیر به شمار آورده است و بر همین اساس، به گفته خوانساری

[۳۷] محمدباقر بن زین‌العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰۱۳۹۲.

نسب او با دوازده واسطه به امام صادق (علیه‌السلام) می‌رسد.

فعالیت علمی

ابن‌زهره، علاوه بر پدرش، نزد ابوعبدالله حسین بن طاهر صوری، فقیه شیعی؛ ابن‌نقاش، فقیه موصلی، شاگرد یکی از تلامذه شیخ مفید؛ ابن‌حاجب حلبی، زاهد و استاد قرائت، تلمذ کرد.

[۳۸] محمد بن حسن حرعاملی، امل الامل، ج۲، ص۹۳، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.

[۳۹] محمد بن حسن حرعاملی، امل الامل، ج۲، ص۲۶۰، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.

[۴۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الثقات العیون فی سادس القرون، ص۵۷، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

[۴۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الثقات العیون فی سادس القرون، ص۲۵۷، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

از راویان و شاگردان ابن‌زهره برادرش، عبدالله بن علی بن زهره، محمد بن عبدالله بن علی بن زهره، محمد بن المشهدی مؤلف المزار، معین‌الدین مصری، که به گفته حرّ عاملی

[۴۲] محمد بن حسن حرعاملی، امل الامل، ج۲، ص۳۲۴، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.

فقیهی فاضل بوده، و شاذان بن جبرئیل، فقیه قمی

[۴۳] محمد بن حسن حرعاملی، امل الامل، ج۲، ص۱۳۰، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.

[۴۴] محمد بن حسن حرعاملی، امل الامل، ج۲، ص۳۲۴، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.

[۴۵] محمدباقر بن زین‌العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۴، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰۱۳۹۲.

شایان ذکرند.
بنابر گفته خوانساری

[۴۶] محمدباقر بن زین‌العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۵، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰۱۳۹۲.

ابن‌ادریس حلّی (متوفی ۵۹۸) فقیه نقّاد و نکته‌سنج شیعی با ابن‌زهره مکاتبه داشته و از او روایت کرده است؛ با اینهمه در باب مزارعه کتاب السّرائر

[۴۷] محمدباقر بن زین‌العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۶، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰۱۳۹۲.

بر نظریه ابن‌زهره ـ مبنی بر معاف بودن زارع از پرداخت زکات ـ می‌تازد و او را مورد انتقادی سخت قرار می‌دهد.
البته ابن‌ادریس همواره در انتقاد از علما و از جمله شیخ طوسی، سخنانی تند می‌گفته است.

[۴۸] محمدباقر بن زین‌العابدین خوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء والسادات، ج۲، ص۳۷۶، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰۱۳۹۲.

فعالیت اجتماعی

ابن‌زهره، افزون بر پایه بلند علمی، رهبری دینی شیعه را در حلب بر عهده داشت و مورد توجه شیعیان بود، به گونه‌ای که وقتی صلاح‌الدین ایّوبی در ۵۷۰ حلب را به محاصره خویش درآورد و حاکم نوجوان حلب، ملک صالح بن نورالدین زنگی (متوفی ۵۷۷)، با التماس از مردم استمداد کرد تا از شهر دفاع کنند، شیعیان حلب، پشتیبانی خود را مشروط به شرایطی کردند، از جمله آن‌که در مسائل معاملات و نکاح آنان ابوالمکارم ابن‌زهره مرجع باشد و حاکم حلب بناچار پذیرفت.

[۴۹] ابن کثیر، البدایه والنهایه، ج۱۲، ص۳۰۸۳۰۹، چاپ احمد ابوملحم (و دیگران)، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

خصوصیات

ابن‌زهره فقیهی اصولی و متکلمی نکته‌سنج بود

[۵۰] ابن‌عدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۹۴۶.

و شرح‌حال‌نویسان، جلالت و فقاهت او را ستوده‌اند.
نظریات او به عنوان یک فقیه متقدّم، همواره مورد توجه فقیهان امامیّه بوده است.

وفات

ابن‌زهره در ماه رجب ۵۸۵ درگذشت و در دامنه کوه جوشن ـ در غرب حلب ـ نزدیک مشهد السّقط به خاک سپرده شد.
در ۱۲۹۷ آرامگاه او کشف گردید.
بر کناره‌های قبر او نام وی و پدرانش با خطی زیبا نوشته شده بود.

[۵۱] محسن امین، اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۴۹، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

بر کناره‌های گور او که در ۱۲۹۷ق/۱۸۸۰م آشکار گردید، با خطی خوش چنین آمده: «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، هذه تربه الشّریف الاوحد رکن‌الدّین ابی المکارم حمزه بن علی بن زهره بن علی بن محمد بن محمد بن احمد بن محمد بن الحسین بن اسحاق بن جعفر الصادق صلوات اللـه علیه و علی ابائه و ابنائه الائمه الطاهرین و کانت وفاته فی رجب خمس و ثمانین و خمسمائه رضی الله عنه».

تالیفات

ابن‌زهره تألیفات بسیاری در مسائل فقهی، اصولی و کلامی داشته که برخی از آن‌ها پاسخ به استفتائات است.
از مجموعه تألیفات او نوزده کتاب شمرده‌اند که معروفترین آن‌ها غُنیه النزوع الی علمی الاصول و الفروع است، یک چهارم این کتاب به مباحث اصولی اختصاص دارد و پس از آن دوره کامل فقه، همراه با استدلالی کوتاه در برخی از موارد، نگارش یافته است.
از آرای ابن‌زهره که در بخش اصول «غُنیه» مطرح است حرمت تقلید عامی از فقیه است، زیرا که فتوای فقیه علم‌آور نیست و عمل فقط باید بر اساس علم باشد.
همچنین می‌افزاید که مراجعه مردم به فقیه صحیح است، زیرا که از اجماع فقها در احکام شرعیه آگاه می‌شوند و اجماع فقها از آن‌رو که در برگیرنده قول معصوم است، حجت است.

[۵۲] ابن‌زهره، الغنیه، ج۱، ص۴۷۷ـ ۴۸۵، در الجوامع الفقهیه، قم ۱۴۰۴.

[۵۳] ابن‌زهره، الغنیه، ج۱، ص۴۸۶، در الجوامع الفقهیه، قم ۱۴۰۴.

برهمین اساس، وی در بسیاری از مسائل، دلیل اجماع را مطرح می‌کند

[۵۴] ابن‌زهره، الغنیه، ج۱، ص۵۴۰، در الجوامع الفقهیه، قم ۱۴۰۴.

[۵۵] ابن‌زهره، الغنیه، ج۱، ص۵۴۲، در الجوامع الفقهیه، قم ۱۴۰۴.

[۵۶] ابن‌زهره، الغنیه، ج۱، ص۵۴۷ ـ۵۴۸، در الجوامع الفقهیه، قم ۱۴۰۴.

و می‌گوید، بیش از آنچه اهل سنّت به کمک قواعد اصولی احکام شرعی را دریافته‌اند، ما به کمک اجماع به دست آورده‌ایم.

[۵۷] ابن‌زهره، الغنیه، ج۱، ص۴۸۰، در الجوامع الفقهیه، قم ۱۴۰۴.

ابن‌زهره کتاب معروفی نیز در بحث امامت به نام قَبَس الانوار فی نصره العتره الاخیار دارد.

[۵۸] محسن امین، اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۵۰، چاپ حسن امین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

ابوالقاسم جمال‌الدین

ابوالقاسم جمال‌الدین عبدالله بن علی بن زهره، فقیه ادیب، برادر سیّد بن زهره.
در ۵۳۱ متولد شد و به گفته برخی حدود ۵۸۰ وفات یافت.

[۵۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الثقات العیون فی سادس القرون، ص۱۶۵، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

لیکن از اجازه معروف صاحب معالم

[۶۰] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۲۵، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

برمی آید که در ۵۹۷ زنده بوده است.
وی تألیفاتی در فقه، اصول و کلام داشته که التّجرید لفقه الغُنیه عن الحُجج و الادله از جمله آنهاست.

[۶۱] محمد بن حسن حرعاملی، امل الامل، ج۲، ص۱۶۳، چاپ احمد حسینی، ج۲، قم ۱۳۶۲ ش.

[۶۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۶، ص۶۷.

[۶۳] عبدالله بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، ج۳، ص۲۲۷، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.

ابوحامد

ابوحامد محیی‌الدین محمد بن عبدالله بن علی بن زهره، فقیه امامی (متولد بعد از ۵۶۴).
شرح‌حال‌نویسان مقام علمی او را ستوده‌اند.

[۶۴] یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤه البحرین، ج۱، ص۳۵۳، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بی تا).

[۶۵] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۳، ص۱۴۴، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.

به گفته خود وی، ابن ادریس حلّی جدّ مادری او بوده

[۶۶] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۴۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

و او نزد وی فقه آموخته

[۶۷] عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۳، ص۱۴۴، چاپ سنگی نجف ۱۳۴۹ـ۱۳۵۲.

و از او و پدر و عموی خویش و ابن‌شهرآشوب و شاذان بن جبرئیل قمی روایت کرده است.

[۶۸] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۴۱، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۶۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الانوارالساطعه فی المائه السابعه، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

محقق حلّی، یحیی بن سعید حلّی و سیّدعلی بن طاووس شاگرد او بوده‌اند.

[۷۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الانوارالساطعه فی المائه السابعه، ص۱۶۰ـ۱۶۱، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

ابن‌عدیم حلبی نیز او را از مشایخ خود دانسته است.

[۷۱] ابن‌عدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۹۴۶.

تالیفات

کتاب الاربعون حدیثا از آثار اوست

[۷۲] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱، ص۴۲۶، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

و از جمله احادیث آن نامه امام صادق (علیه‌السلام) به والی اهواز است که آن را با ذکر سند، به‌طور کامل آورده است.

[۷۳] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۹۴، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

حسن بن زهره

ابوعلی حسن بن زهره بن حسن بن زهره.
فاضل، ادیب و شاعر بود.
در ۵۶۴ متولد شد و از افراد سرشناس دودمان بنوزهره و فرزند زهره صغیر بود، و مورّخان شیعه و سنّی از جلالت او یاد کرده‌اند.
وی جدّ اعلای بنوزهره به شمار می‌رود که علاّ مه حلّی اجازه معروف خود را برای آنان نوشته است.

[۷۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الانوارالساطعه فی المائه السابعه، ص۳۹، چاپ علی نقی منزوی، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.

حسن بن زهره از دانش‌های گوناگون بهره‌مند و با فقه امامیّه و شافعی و تاریخ و قرائت و ادبیات آشنا بوده، شعر نیکو می‌سرود و خطی خوش و نثری زیبا داشت.

[۷۵] ابن‌صابونی، تکمله اکمال الاکمال فی الانساب والاسماء والالقاب، ج۱، ص۶۷.

ابن‌کثیر

[۷۶] ابن‌کثیر، البدایه والنهایه، ج۱۳، ص۱۱۱، چاپ احمد ابوملحم (و دیگران)، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

برخی از اشعار او را آورده، می‌گوید که وی حافظ قرآن بوده است.
ابن‌حجر عسقلانی نیز او را ادیب و آشنا به فقه امامیه و قرائت دانسته است.

[۷۷] ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج۲، ص۲۰۸، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱.

افزون بر این، سخنوری خوش‌سخن و خوش‌چهره و دارای دیانت و ریاست بود و از درایتی کامل و رفتاری پسندیده برخ

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.