پاورپوینت بنی منجم


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
6 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت بنی منجم دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت بنی منجم،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت بنی منجم :

خاندان بنی‌منجم

بَنومنجّم، یا آل‌ منجم‌، لقب و شهرت‌ خاندانی اهل علم، فرزندان و نوادگان ابوعلی یحیی بن ابی‌منصور، منجم‌ و ریاضی‌دان‌ از ایرانیان قرن دوم و سوم که بویژه در دربار خلفای عباسی جایگاه والایی داشتند.

فهرست مندرجات

۱ – لقب بنومنجم
۲ – افراد مشهور بنومنجم
۲.۱ – یحیی بن ابی‌منصور
۲.۱.۱ – منجم مخصوص مامون
۲.۱.۲ – القاب یحیی
۲.۱.۳ – وفات
۲.۱.۴ – تقسیم پژوهش‌های یحیی
۲.۱.۵ – تعیین محیط کره زمین
۲.۱.۶ – مهم‌ترین اثر یحیی
۲.۱.۷ – آثار متعدد یحیی
۲.۲ – ابوالحسن علی بن یحیی
۲.۲.۱ – از شاعران‌ بنام‌ روزگار
۲.۲.۲ – موسس خزانه‌ الحکمه‌
۲.۲.۳ – کارهای مهم وی
۲.۲.۴ – درگذشت
۲.۲.۵ – آثار وی
۲.۳ – ابواحمد یحیی بن علی
۲.۳.۱ – آثار ابواحمد
۲.۴ – ابوعبدالله هارون بن علی
۲.۴.۱ – آثار وی
۲.۵ – ابوعیسی احمد بن علی
۲.۵.۱ – آثار ابوعیسی
۲.۶ – ابوالحسن احمد بن یحیی
۲.۶.۱ – آثار احمد بن یحیی
۲.۷ – ابوالقاسم یوسف بن یحیی
۲.۷.۱ – جزء ندمای‌ خلفای‌ روزگار
۲.۸ – ابوالحسن علی بن هارون
۲.۸.۱ – آثار وی
۲.۹ – ابوعبدالله هارون بن علی
۲.۱۰ – ابوالفتح‌ احمد بن‌ علی‌
۳ – فهرست منابع
۴ – پانویس
۵ – منبع

لقب بنومنجم

بنی‌منجم‌ نخست‌ به‌ نجوم‌ و علوم‌ ریاضی‌ گرایش‌ داشتند، اما بعداً بیشتر در موسیقی‌ و نیز ادب‌ و شعر عربی‌ نامی‌ شدند. نیای‌ بزرگ‌ این‌ خاندان‌، ابان‌ حسیس‌ یا فیروزان‌ (مشهور به‌ ابومنصور)، منجم‌ِ منصور عباسی‌ بود.

[۱] ابن‌ خلکان‌، یحیی بن اکثم، وفیات‌ الاعیان، ج۶، ص۷۹.

فرزندش‌، «بزیست‌» در روزگار مأمون‌ اسلام‌ آورد و نام‌ خود را به‌ یحیی‌ بن‌ ابی‌منصور (ترجمه بزیست‌ پسر فیروزان‌) تغییر داد. (ه د، ج۲، ص۶۹۷) یحیی‌ ۴ پسر داشت‌: سعید، حسن‌، محمد و علی‌. محمد در ادب‌ عربی‌، نجوم‌ و موسیقی‌ چیره‌دست‌ بود و آثاری‌ از جمله‌ اخبار الشعراء، از خود بر جای‌ گذاشت‌.

[۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، علی بن حسین، الاغانی‌، ج۱۶، ص۱۲، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه‌.

[۳] ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۷۶.

[۴] شابشتی‌، علی‌، الدیارات‌، ج۱، ص۱۵۳، به‌ کوشش‌ کورکیس‌ عواد، بغداد، ۱۳۸۶ق‌/۱۹۶۶م‌.

همه افرادی‌ که‌ بعدها از این‌ خاندان‌ نامی‌ شدند، از فرزندان‌ علی‌ بن‌ یحیی‌ بودند.
قِفطی

[۵] قفطی، علی بن یوسف، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۵۳، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.

لقب بنومنجم را برای فرزندان موسی بن شاکر (بنوموسی) نیز به کار برده، اما یکی از نوادگان یحیی بن ابی منصور نَسَب خانوادگی خود را با لقب «بنومنجم» گردآورده است. با استناد به بیتی از صاحب بن عَبّاد (متوفی ۳۸۵) که ابن خَلَّکان

[۶] ابن خلّکان، یحیی بن اکثم، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۵، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ ۱۹۷۷.

آن را ذکر کرده، می توان نتیجه گرفت که دست کم در اواخر قرن چهارم، «بنومنجّم» برای خاندان یحیی بن ابی‌منصور، لقبی آشنا بوده است. عمده اشتهار بنومنجم به سبب پژوهش‌های نجومی ابوعلی یحیی بن ابی‌منصور، بزرگ این خاندان، در دربار مأمون است، اما آن‌ها در موسیقی و شعر و ادب نیز صاحب نظر بوده‌اند.

افراد مشهور بنومنجم

برخی از افراد مشهور و صاحب منصب خاندان بنومنجم عبارتند از:

یحیی بن ابی‌منصور

ابوعلی یحیی بن ابی منصور، منجم برجسته قرن سوم بود. او تا پیش از گرویدن به اسلام، «بِزیست» نام داشته، و پدرش نیز آبان گُشَسب فیروز/ فیروزان نامیده می‌شده است. پس از اسلام آوردن، نام او و پدرش از فارسی (بزیست پسر فیروز) به عربی

[۷] یحیی بن ابی‌منصور، الزیج المأمونی الممتحن، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

برگردانده شد و بعدها به یحیی بن ابی‌منصور تغییر یافت. این آگاهی را مدیون ابن اسفندیار

[۸] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۳۷، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).

هستیم که از طریق او به انجمن آرای ناصری و آنندراج (هر دو ذیل «بزیست») راه یافته است. با آن‌که ادوارد براون، تاریخ طبرستان ابن اسفندیار را در ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵ به انگلیسی ترجمه کرد، خاورشناسان و پژوهندگان علوم دوره اسلامی، برای نمونه پینگری، یحیی را تنها بر اساس آنچه ابن ندیم

[۹] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۶، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.

درباره او و پدرش نوشته است معرفی کرده‌اند: «ابومنصور آبان خسیس (کذا؛ = جُشنَس = جُشْنَسْف = گُشْنَسْب) بن ورید بن کاد بن مَهابُنداد بن خسیس (کذا) بن فرخ داد بن استاد (زیار بن) مهرخسیس (کذا) بن یزدجرد.» بنا به نوشته پینگری با توجه به هشت نسل فاصله این یزدگرد با یحیی، وی نمی‌تواند یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی، باشد.

منجم مخصوص مامون

یحیی ابتدا منجمِ فضل بن سهل، وزیر مأمون، بود و پس از کشته شدن فضل در ۲۰۲، به مأمون نزدیک و منجم مخصوص او شد و به دعوت او اسلام آورد. حضور او در دربار مأمون باعث رونق دانش ستاره‌شناسی و منشأ پدید آمدن آثار فراوانی در این زمینه شد. روایت‌هایی نیز از تیزهوشی او در حضور مأمون نقل شده است.

[۱۰] علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۴۸۸ـ۴۹۰، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.

[۱۱] ابن طاووس، علی بن موسی، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ج۱، ص۱۶۴، نجف ۱۳۶۸.

همچنین یحیی مدتی به سرپرستی امور مالی بیت الحکمه گمارده شد و در همان‌جا به آموزگاری بنوموسی پرداخت.

القاب یحیی

از یحیی با لقب‌های «حاسب»

[۱۲] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۷۲، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

[۱۳] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۲۰۹، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

و «ابوالفوارس»

[۱۴] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۸۴۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

نیز یاد کرده‌اند. از تاریخ دقیق درگذشت او اطلاعی در دست نیست.

وفات

برخی وفات او را میان سال‌های ۲۱۷ تا ۲۱۹ دانسته‌اند، اما کحاله

[۱۵] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۳۳، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

تاریخ وفات او را ۲۳۰ ذکر کرده است. به گفته ابن ندیم،

[۱۶] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۶، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.

یحیی هنگام سفرِ مأمون به طرسوس، در حلب درگذشت و در گورستان قریش آنجا به خاک سپرده شد. مدفن او را بیزانس نیز ذکر کرده‌اند. به او چهار پسر به نام‌های علی، محمد، سعید و حسن نسبت داده‌اند،

[۱۷] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۶، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.

اما فلایشهامر پسر پنجمی نیز به نام احمد به او نسبت داده است.

تقسیم پژوهش‌های یحیی

پژوهش‌های نجومی یحیی را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد.
اولا: از جمله کوشش‌های او در رصدهای انجام شده در دو رصدخانه از نخستین رصدخانه‌های اسلامی، یکی رصدخانه شماسیه بغداد، دیگری رصدخانه دیرمُران، در کوه‌های قاسیون در شمال غربی دمشق است. در دیرمران حبش حاسب به رصد ستارگان می‌پرداخت و در شماسیه یحیی سرپرست ستاره‌شناسان بود. در این دو رصدخانه، حبش حاسب و یحیی همزمان رصدهایی انجام می‌داده‌اند که به سبب یکی بودن هدف، داده‌های علمی باقی‌مانده از آن‌ها به یکدیگر شبیه است. نتایج رصدهای حبش برای بررسی و مطالعه دقیق به بغداد فرستاده می‌شد و در یکی از همین تبادل‌های علمی در سال‌های ۲۱۲ و ۲۱۳ وقتی ستاره‌شناسان شماسیه مقدار میل کلی را ۲۳ درجه و ۳۳ دقیقه و ۵۲ ثانیه استخراج کردند و ستاره شناسان دیرمران به رقم ۲۳ درجه و ۳۵ دقیقه رسیدند، مأمون نتیجه کار ستاره‌شناسان شماسیه را رد کرد.

[۱۸] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، ج۱، ص۶۶، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۲ ش.

بیرونی

[۱۹] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، ج۱، ص۶۶، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۲ ش.

علت این اختلاف را تفاوتِ ارتفاع این دو نقطه، و صاییلی نقص ابزار را نیز از جمله دلایل اشتباه منجمان شماسیه می‌داند. صاییلی از قول ابن یونس نقل می‌کند که به گفته سَنَد بن علی، «ذاتُالحَلَقِ» یحیی بن ابی‌منصور که کارایی خوبی نداشت، بعداز مرگش در بازار کاغذفروشان بغداد به فروش رسید.
ثانیا: یکی دیگر از کارهای علمی یحیی، سرپرستی گروه‌های نجومی است که به تعیین طول یک درجه از نصف النهار برای یافتن مقدار محیط کره زمین پرداختند.

[۲۰] کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی، ج۱، ص۳۵۱ـ۳۵۷، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۹ ش).

تعیین محیط کره زمین

منجمان زمان مأمون به دو روش این کار را می‌کردند:
روش اول: گروهی شامل مرورودی، سند بن علی، عباس بن سعید جوهری و احتمالاً بنوموسی، با محاسبه مسافتی که باید روی زمین پیموده شود تا ارتفاع ستاره قطبی یک درجه کاهش یا افزایش یابد، این کار را انجام می‌دادند.
روش دوم : که در آن از اصول مثلثاتی استفاده می‌شد اندازه‌گیری از فراز کوهی که در کنار دریا یا در دشتی هموار قرار داشته، با استفاده از اسطرلاب و با محاسبه مقدار میل افق صورت می‌گرفت. گویا نخستین بار سند بن علی این روش را به کار بسته و ابوریحان بیرونی در هند آن را دوباره انجام داده و به صحت عمل منجمان مأمون که زیرنظر یحیی کار می‌کرده‌اند، پی برده است.

[۲۱] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، القانون المسعودی، ج۲، ص۵۳۰ ـ۵۳۱، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.

[۲۲] کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی، ج۱، ص۳۶۴ـ۳۶۵، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۹ ش).

مهم‌ترین اثر یحیی

مهمترین دستاوردهای نجومی یحیی و نتایج رصدهای او و گروه زیر دستش در شماسیه، در مهمترین اثر وی، زیج مُمتَحَن مأمونی، گرد آمده است. مجموعه این رصدها بین دانشمندان پس از وی بسیار شهرت یافت، از جمله ابوریحان بیرونی در قانون مسعودی

[۲۳] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، القانون المسعودی ، ج ۲، ص ۶۴۰، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.

مشخصات یک دسته از این رصدها را درج و درباره آن‌ها اظهارنظر کرده است. ابن یونس در تألیف زیج کبیر حاکمی از آن سود جسته و ثابت بن قُره نیز بر آن مقدمه‌ای نوشته که داده‌های نجومی یحیی را کامل کرده است. نالینو با استفاده از آنچه از زیج ممتحن مأمونی باقی‌مانده و آنچه ابن یونس از رصدهای یحیی در زیج کبیر حاکمی نقل کرده، نتایج بعضی از کارهای یحیی را ذکر کرده است. بر اساس نوشته نالینو، یحیی مقدار میل کلی را ۲۳ درجه و ۳۳ دقیقه و ۵۲ ثانیه تعیین کرد که از مقدار امروزین آن حدود دو دقیقه کمتر است. او همچنین طول متوسط سال خورشیدی را ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۶ دقیقه و ۹ر۲۰ ثانیه اندازه‌گیری کرد که از طول متوسط امروزین آن (۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه) حدود دو دقیقه کمتر است. یحیی مقدار سالانه فضل دور (مقدار فزونی مدت سال خورشیدی از یک دوره ۳۶۵ روزه) را نیز ۸۶ درجه و ۳۵ دقیقه و ۱۳ ثانیه و ۴۶ ثالثه محاسبه کرد و با استفاده از این رقم به طول متوسط سال خورشیدی دست یافت.

آثار متعدد یحیی

یحیی آثار متعددی داشته است. مهمترین اثر او، زیج ممتحن مأمونی را به نام‌های زیج شماسیه، و زیج مجرب مأمونی نیز معرفی کرده‌اند. «ممتَحَن» (آزمایش شده) عنوان زیج‌هایی بوده است که بر اساس رصد مستقلی پدید می‌آمده‌اند. از این زیج نسخه منحصر به فردی در کتابخانه اسکوریال به شماره ۹۲۷ وجود دارد که اهل فن بارها آن را بررسی کرده‌اند. نالینو از آن در تصحیح زیج صابی سود جسته، وِرنِت در مجموعه (یادنامه میلاس والیکروزا) آن را معرفی و بررسی کرده و سِزگین سرفصل‌های آن را بر اساس اطلاعات مندرج در فهرست کتاب‌های خطی کتابخانه اسکوریال برشمرده است، کندی نیز ضمن معرفی این کتاب، خلاصه‌ای از آن را آورده است. ورنت بخشی از این کتاب را که درباره تقویم یهودی است در ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴ در مجله سفاراد بررسی کرده است. همچنین کندی و همکاران در مقالات جداگانه‌ای بخش‌های مختلف این کتاب را درباره رؤیت هلال ماه در ۱۳۴۶ ش/ ۱۹۶۷ در (مجله انجمن شرق شناسی امریکا)، جدول‌های استخراج کسوف را در ۱۳۴۹ ش/ ۱۹۷۰ در (مجله نجوم)، و جدول‌های تعدیل خورشید را در ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷ در (پریسماتا: جشن نامه ویلی هارتنر) بررسی کرده‌اند. نسخه اسکوریال در ۱۳۶۵ ش /۱۹۸۶ به کوشش سزگین در فرانکفورت به صورت چاپ عکسی منتشر شد، و در نهایت کونیچ مختصات چند ستاره از ستارگان مندرج در جداول این کتاب را بررسی کرده است. نسخه اسکوریال، شامل جدول‌های مختلفی از کار چند نسل از ستاره شناسان اسلامی چون ابن اعلم، ابوالوفا بوزجانی و کوشیار گیلانی است که در کنار پژوهش‌های یحیی قرار گرفته و به‌ سختی می‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد.

[۲۴] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۳۹، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

[۲۵] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۷۱، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

[۲۶] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۹۸، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

[۲۷] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۱۰۱، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

یحیی کتابی به نام مقاله فی عمل ارتفاع سُدس ساعه لعرض مدینه السلام داشته که باقی نمانده است.
کتاب دیگر یحیی کتاب الرجوع و الهبوط نام داشته و شهمردان رازی

[۲۸] شهمردان رازی، روضه المنجمین، ج۱، ص۳۱۵، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه ملک، با مقدمه و فهرست‌ها و اصطلاحات نجومی از جلیل اخوان زنجانی، تهران ۱۳۶۸ ش.

از آن یاد کرده است. کوشش‌هایی که برای به دست آوردن نسخه‌ای از این کتاب صورت گرفته، تاکنون به نتیجه نرسیده است، اما شاید رساله در رجوع و عطیه کواکب از یحیی بن ابی منصور که جلال‌الدین همائی در حواشی التفهیم

[۲۹] محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، ج۱، ص۱۶۲، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.

به نسخه‌ای از آن اشاره کرده، همین اثر باشد.
ابن ابی‌الصلت (متوفی ۵۲۹) نیز در کتاب العمل بالاُصطُرلاب خود از یحیی بن ابی‌منصور یاد کرده است و حاجی خلیفه

[۳۰] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۸۴۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

و کورکیس عوّاد

[۳۱] کورکیس عوّاد، «الاسطرلاب و مااُلِّف فیه من کتب و رسائل فی العصور الاسلامیه»، ج۱، ص۱۷۲، سومر، ج ۱۳، ش ۱ و ۲ (۱۹۵۷).

رساله‌ای در اسطرلاب نیز به او نسبت داده‌اند.

ابوالحسن علی بن یحیی

ابوالحسن علی بن یحیی بن ابی‌منصور (۲۰۱- ۲۷۵ق‌/۸۱۶ – ۸۸۸م‌)، مشهور به‌ ابن‌ منجم‌، بزرگترین پسر یحیی بود. لقب منجم از این فرد به بعد، به تمامی افراد این خاندان اطلاق شده است. ذهبی

[۳۲] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۸۲، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

از او با لقب «اخباری» یاد کرده است. او در سال ۲۰۰ به دنیا آمد. همچون پدرش به دربار عباسی راه یافت و ارتباط خود را با آن‌جا حفظ کرد.
او در آغاز از نزدیکان‌ محمد بن‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهیم‌ مصعبی‌ حکمران‌ فارس‌ بود؛ سپس‌ به‌ خدمت‌ فتح‌ بن‌ خاقان‌، وزیر متوکل‌ درآمد و پس‌ از آن‌، از ندیمان‌ خاص‌ و محرم‌ اسرار متوکل‌، منتصر، مستعین‌ و معتمد عباسی‌ شد و در بحران‌های‌ سیاسی‌ِ این‌ دوره‌ نیز دستی‌ داشت‌. وی‌ در سامرا درگذشت‌ و همان‌جا به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.

[۳۳] طبری‌، محمد بن جریر، تاریخ‌ طبری، ج۹، ص۲۱۶.

[۳۴] طبری‌، محمد بن جریر، تاریخ‌ طبری، ج۹، ص۲۲۹.

[۳۵] طبری‌، محمد بن جریر، تاریخ‌ طبری، ج۹، ص۲۵۳.

[۳۶] طبری‌، محمد بن جریر، تاریخ‌ طبری، ج۹، ص۳۴۳-۳۴۴.

[۳۷] مسعودی‌، علی‌، مروج‌ الذهب‌، ج۴، ص۵۴ – ۵۵، قم‌، ۱۴۰۴ق‌.

[۳۸] ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۷۶.

از شاعران‌ بنام‌ روزگار

علی‌ بن‌ یحیی‌ یکی‌ از شاعران‌ و ادبای‌ بنام‌ روزگار خود بود برای‌ نمونه اشعارش‌،

[۳۹] محمد صولی‌، اخبار ابی‌ تمام‌، ج۱، ص۴۲، به‌ کوشش‌ خلیل‌ محمود عساکر و دیگران‌، بیروت‌، المکتب‌ التجاری‌.

[۴۰] محمد صولی‌، اخبار ابی‌ تمام‌، ج۱، ص۴۴، به‌ کوشش‌ خلیل‌ محمود عساکر و دیگران‌، بیروت‌، المکتب‌ التجاری‌.

چندان‌ که‌ ادیبی‌ چون‌ صاحب‌ بن‌ عباد از وی‌ در زمره ظریف‌ترین‌ و حاضرجواب‌ترین‌ شعرا یاد کرده‌ است‌.

[۴۱] عبدالملک‌ ثعالبی‌، خاص‌ الخاص‌، ص۵۳، به‌ کوشش‌ حسن‌ امین‌، بیروت‌، دار مکتبه الحیاه.

برخی‌ از برجسته‌ترین‌ شاعران‌ آن‌ دوره‌ در مدح‌، و گاه‌ ذم‌ وی‌، و نیز پس‌ از مرگش‌ در رثای‌ او ابیاتی‌ سرودند.

[۴۲] ابن‌ معتز، عبدالله‌، دیوان‌، ج۱، ص۱۳۲، به‌ کوشش‌ عزیز افندی‌ زند، قاهره‌، ۱۸۹۱م‌.

[۴۳] بحتری‌، ولید، دیوان‌، ج۱، ص۱۶۲۲- ۱۶۲۵، جم، به‌ کوشش‌ حسن‌ کامل‌ صیرفی‌، قاهره‌، ۱۹۷۳م‌.

[۴۴] ابن‌ رومی‌، علی‌، دیوان‌، ج۱، ص۵۷ -۵۹، جم، به‌ کوشش‌ حسین‌ نصار، قاهره‌، ۱۳۹۳ق‌/۱۹۷۳م‌.

[۴۵] ابن‌ ابی‌ عون‌، ابراهیم‌، التشبیهات‌، ج۱، ص۱۸۹، به‌ کوشش‌ محمد عبدالمعید خان‌، کیمبریج‌، ۱۳۶۹ق‌/۱۹۵۰م‌.

[۴۶] محمد مرزبانی‌، معجم‌ الشعراء، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۲، به‌ کوشش‌ عبدالستار احمد فراج‌، بیروت‌، ۱۳۷۹ق‌/۱۹۶۰م‌.

[۴۷] محمد مرزبانی‌، الموشح‌، ج۱، ص۳۵-۳۶، به‌ کوشش‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌، ۱۳۸۵ق‌.

[۴۸] محمد مرزبانی‌، الموشح‌، ج۱، ص۵۳ -۵۴، به‌ کوشش‌ محب‌الدین‌ خطیب‌، قاهره‌، ۱۳۸۵ق‌.

[۴۹] شابشتی‌، علی‌، الدیارات‌، ج۱، ص۲.

[۵۰] حموی، یاقوت‌، معجم الادبا، ج۵، ص۲۰۰۹.

[۵۱] حموی، یاقوت‌، معجم الادبا، ج۱۵، ص۱۴۴- ۱۵۴.

علی‌ با موسیقی‌دانان‌ و خنیاگران‌ برجسته روزگار خود، به‌ ویژه‌ اسحاق‌ بن‌ ابراهیم‌ موصلی‌، موسیقی‌دان‌ مشهور عصر عباسی‌ نشست‌ و برخاست‌ و دوستی‌ داشت‌؛ از اسحاق‌ درس‌ گرفت‌، همدم‌ او شد و رساله اخبار اسحاق‌ بن‌ ابراهیم‌ را درباره او تألیف‌ کرد که‌ پس‌ از رساله حماد بن‌ ابراهیم‌، کهن‌ترین‌ زندگی‌نامه اسحاق‌ موصلی‌ به‌ شمار می‌آید. این‌ رساله‌ و مطالبی‌ که‌ یحیی‌ بن‌ علی‌ و دیگر ادبا و موسیقی‌دانان‌ِ آن‌ روزگار از علی‌ نقل‌ کرده‌اند، از منابع‌ مهم‌ ابوالفرج‌ اصفهانی‌ در الاغانی‌ بوده‌ است‌.

[۵۲] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، علی بن حسین، الاغانی‌، ج۱۴، ص۳۴۵.

[۵۳] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، علی بن حسین، الاغانی‌، ج۵، ص۲۷۰-۲۷۲، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه‌.

[۵۴] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، علی بن حسین، الاغانی‌، ج۵، ص۲۷۵-۲۷۹، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه‌.

[۵۵] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، علی بن حسین، الاغانی‌، ج۵، ص۲۸۶-۲۸۷، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه‌.

[۵۶] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، علی بن حسین، الاغانی‌، ج۷، ص۳۰۰، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه‌.

[۵۷] ابوالفرج‌ اصفهانی‌، علی بن حسین، الاغانی‌، ج۸، ص۸۹، جم، قاهره‌، دارالکتب‌ المصریه‌.

[۵۸] محمد صولی‌، اخبار ابی‌ تمام‌، ج۱، ص۲۲۱، به‌ کوشش‌ خلیل‌ محمود عساکر و دیگران‌، بیروت‌، المکتب‌ التجاری‌.

[۵۹] H G، A History of Arabian Music، London، ۱۹۶۷، ص۱۲۶.

موسس خزانه‌ الحکمه‌

گفته‌اند: متوکل‌ هنگامی‌ که‌ خواست‌ کتاب‌ احمد بن‌ یحیی‌ بلاذری‌ در خصوص‌ اصلاح‌ تقویم‌ و تأخیر خراج‌ را بررسی‌ کند، کسی‌ را شایسته‌تر از علی‌ بن‌ یحیی‌ و محمد بن‌ موسی‌ بن‌ شاکر نیافت‌.

[۶۰] حموی، یاقوت‌، معجم الادبا، ج۱۵، ص۱۴۵ بب.

یاقوت‌

[۶۱] حموی، یاقوت‌، معجم الادبا، ج۱۵، ص۱۵۷.

و ابن‌ طاووس‌

[۶۲] ابن‌ طاووس‌، علی‌ بن موسی، فرج‌ المهموم‌ فی‌ تاریخ‌ علماء النجوم‌، ج۱، ص‌۱۵۷، قم‌، ۱۳۶۳ش‌.

به‌ نقل‌ از نشوار المحاضره ابوعلی‌ محسن‌ بن‌ علی‌ تنوخی‌ – که‌ وی‌ از نزدیک‌ نواده علی‌ بن‌ یحیی‌ را می‌شناخته‌ است‌.

[۶۳] محسن‌ تنوخی‌، نشوار المحاضره، ج۱، ص۱۵، به‌ کوشش‌ عبود شالجی‌، بیروت‌، ۱۳۹۱ق‌/۱۹۷۱م‌.

– آورده‌اند که‌ علی‌ بن‌ یحیی‌ باغی‌، و در آن‌ باغ‌ قصری‌ مجلل‌، و در آن‌ قصر کتابخانه‌ای‌ گران‌قدر داشت‌ که‌ خزانه الحکمه‌ نامیده‌ می‌شد و مردم‌ از هر سرزمینی‌ به‌ این‌ کتابخانه‌ می‌آمدند و یحیی‌ از ثروت‌ خویش‌ بدان‌ها نفقه‌ نیز می‌داد. بر اساس‌ همین‌ حکایت‌، ابومعشر بلخی‌ نیز یکی‌ از این‌ مراجعان‌ بوده‌ است‌، اما بی‌تردید این‌ بخش‌ از روایت‌ (باتوجه‌ به‌ روزگار زندگی‌ ابومعشر) نادرست‌ است‌. در متنی‌ که‌ امروزه‌ از نشوار به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌، این‌ مطلب‌ دیده‌ نمی‌شود و شاید این‌ دو به‌ بخشی‌ از نشوار که‌ امروزه‌ مفقود شده‌ است‌، استناد کرده‌اند. به‌ هر روی‌، در بیش‌تر مآخذ آمده‌ است‌ که‌ علی‌ بن‌ یحیی‌ سرپرست‌ مؤسسه‌ای‌ به‌ همین‌ نام‌ بوده‌ که‌ توسط فتح‌ بن‌ خاقان‌ تأسیس‌ شده‌ بوده‌ است‌. این‌ امر نیز بعید نیست‌ که‌ علی‌ پس‌ از همکاری‌ِ احتمالی‌ در دارالعلم‌ موصلی‌ (نخستین‌ دارالعلم‌ بغداد)، و پس‌ از آن‌ سرپرستی‌ِ خزانه الحکمه فتح‌ بن‌ خاقان‌، خود به‌ تأسیس‌ مؤسسه‌ای‌ مشابه‌ اقدام‌ کرده‌ باشد؛ به‌ویژه‌ آنکه‌ وی‌ در کنار بنی‌ موسی‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ حامیان‌ مترجمان‌ و مؤلفان‌ برجسته آن‌ روزگار بوده‌ است‌. به‌ هر روی‌، حنین‌ علاوه‌ بر ترجمه چند اثر از جالینوس‌ و دیگران‌ برای‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ درخواست‌ وی‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ آثار خود را در خصوص‌ آثار ترجمه‌ شده جالینوس‌ به‌ عربی‌ نوشت‌. اسحاق‌ بن‌ حنین‌ و حبیش‌ نیز، آثاری‌ را به‌ سفارش‌ یحیی‌ به‌ عربی‌ ترجمه‌ کردند. ثابت‌ بن‌ قره‌ نیز افزون‌ بر تألیف‌ رساله‌ای‌ درباره ابواب‌ علم‌ موسیقی‌ در پاسخ‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، کتاب‌ اصول‌ هندسه ارشمیدس‌ را نیز برای‌ وی‌ به‌ عربی‌ درآورد.

[۶۴] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۶۵] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۶۶] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۶۷] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۶۸] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۶۹] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۷۰] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۷۱] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۷۲] حنین‌ بن‌ اسحاق‌، رساله الی‌ علی‌ بن‌ یحیی‌، به‌ کوشش‌ مهدی‌ محقق‌، تهران‌، ۱۳۷۹ش‌.

[۷۳] قفطی‌، علی‌، تاریخ‌ الحکماء، ج۱، ص۱۱۷، اختصار زوزنی‌، به‌ کوشش‌ لیپرت‌، لایپزیگ‌، ۱۹۰۳م‌.

کارهای مهم وی

یکی از مهمترین کارهای او تأسیس مجموعه فرهنگی «خزانه الحکمه» برای فتح بن خاقان، از وزرای متوکل، است که ظاهراً ابومَعشَر بلخی (متوفی ۲۷۲) نیز در همان‌جا کارهای نجومی خود را انجام می‌داده است. ابوالحسن به پزشکی، موسیقی و شعر علاقه داشت و مشوق کارهای علمی بود به طوری که قُسطا بن لوقا بر اثر تشویق‌های او کتاب فی المدخل الی علم الهندسه، و ثابت بن قره کتاب فی ما سأله ابوالحسن علی بن یحیی المنجم مِن ابواب علم الموسیقی را برای او تألیف کردند.

درگذشت

ابوالحسن در ۲۷۵ در شهر سامرا درگذشت و همان‌جا به خاک سپرده شد.

[۷۴] ابن خلّکان، یحیی بن اکثم، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ ۱۹۷۷.

[۷۵] ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج۳، ص۷۳، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳).

وی چهار پسر به نام‌های ابوعیسی احمد، ابواحمد یحیی، ابوالقاسم عبدالله، و ابوعبدالله هارون داشت.

آثار وی

آثار ابوالحسن علی عبارت است از:
۱. اخبار اسحاق بن ابراهیم موصلی.
۲. کتاب الطبیخ.
۳. الشعراء القدماء و الاسلامیین

[۷۶] ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۷۶.

[۷۷] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۶۲، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۷۸] ابن خلّکان، یحیی بن اکثم، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ ۱۹۷۷.

که مهم‌ترین اثر او و درباره سبک‌های شعر عربی بوده است. ابوالحسن شعر نیز می‌سرود و ابن خلّکان

[۷۹] ابن خلّکان، یحیی بن اکثم، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ ۱۹۷۷.

چند بیت از اشعار او را آورده است. چند بیتی نیز به مناسبتِ اِعمال کبیسه در تقویم در زمان خلیفه متوکل (۲۳۲ـ۲۴۷) سروده که ابوریحان بیرونی آن را در آثارالباقیه

[۸۰] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الاثار الباقیه عن القرون الخالیه، ص ۳۳، چاپ ادوارد زاخائو، لایپزیگ ۱۹۲۳.

نقل کرده است. یک بیت از این اشعار را نیز مقریزی

[۸۱] احمد بن علی مقریزی، المواعظ والاعتبار بذکر الخطط و الاثار، ج۱، ص۲۷۵، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره (بی تا).

آورده است.

ابواحمد یحیی بن علی

ابواحمد یحیی بن علی بن یحیی بن ابی‌منصور المنجم الندیم (۲۴۱-۳۰۰ق‌/۸۵۵ -۲۱۲م‌)، یکی از چهار فرزند ابوالحسن علی بود. در ۲۴۱ به دنیا آمد.

[۸۲] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۱۵، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

عمده شهرت او به سبب پرداختن به ادبیات و موسیقی است. او در دربار معتضد و مُکتَفی احترام و منزلت بسیار داشته و مقریزی، ماجرای رایزنی معتضد را با او راجع به اصلاح تقویم در زمان متوکل آورده است.

[۸۳] احمد بن علی مقریزی، المواعظ والاعتبار بذکر الخطط و الاثار، ج۲، ص۴۶.

از ندیمان‌ خاص‌ موفق‌ و خلفای‌ بعدی‌، و در شمار متکلمان‌ِ معتزلی‌ بود. در خانه او جلسات‌ مباحثه‌ با حضور جمعی‌ از متکلمان‌ تشکیل‌ می‌شد.
ابواحمد نخستین فرد از خانواده بنومنجم است که هم کتاب کاملی از وی باقی‌مانده و هم اطلاعات کافی از زندگی وی در دست است. وی پیرو عقاید معتزلی بوده و مجلس بحث و گفتگویی را در مسائل کلامی اداره می‌کرده است. ابیات او در رثای ثابت بن قره، از جمله مشهورترین اشعار اوست.

[۸۴] علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۱۶۹ـ۱۷۰، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.

[۸۵] قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، ج۱، ص۲۰۵، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳).

پژوهش‌های وی در موسیقی، نشان می‌دهد که در این کار مهارت داشته و از جمله نظریه‌پردازان موسیقی بوده، به طوری که ثابت بن قره در باب موسیقی با وی مشورت می‌کرده است. ابواحمد در ربیع الاول ۳۰۰ درگذشت.

[۸۶] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۴۰۵، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۸۷] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۷۵، بیروت ۱۳۸۵۱۳۸۶/ ۱۹۶۵۱۹۶۶.

آثار ابواحمد

آثار او عبارت است از:
۱. الباهر فی اخبار شعراء مُخَضْرَمی الدولتین، زندگی‌نامه شعرای مخضرمی که در دوره انتقال حکومت اسلامی از امویان به عباسیان می‌زیسته‌اند. وی موفق به اتمام این کتاب نشد و پسرش ابوالحسن آن را به پایان رساند.

[۸۸] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.

از این کتاب، جز قسمت‌هایی که ابوالفرج اصفهانی نقل کرده،

[۸۹] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱، ص۱۵.

چیز دیگری در دست نیست.
۲. کتاب دیگر او، رساله إلی قُسطا بن لوقا و حنین بن اسحاق، مجادلات او با قسطا بن لوقا درباره مذهب بوده که آن نیز باقی نمانده است.
۳. مهم‌ترین کتاب او رساله فی الموسیقی است که به کوشش یوسف شوقی در مصر به چاپ رسیده است. به نوشته فارمر شاید کتاب النغم یا کتاب النغمه منسوب به ابواحمد، همان اثری باشد که نسخه‌ای از آن در موزه بریتانیا (ش or 2361) با عنوان رساله فی الموسیقی محفوظ است. شوقی نیز

[۹۰] یوسف شوقی، رساله ابن المنجّم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی: تحقیق و شرح و تعلیق، ج۱، ص۲۵۰ـ۲۶۲، قاهره ۱۹۷۶.

بر یکسانی مطالبی از رساله فی الموسیقی و آنچه ابوالفرج اصفهانی در الاغانی به نقل از کتاب النغم ابواحمد یحیی آورده، تأکید کرده است. هرچند فلایشهامر رساله فی الموسیقی و کتاب النغم را دو اثر مستقل دانسته است، اما با توجه به توضیحات شوقی، رساله مورد نظر ابوالفرج اصفهانی باشد. به نوشته فارمر رساله فی الموسیقی ِ ابواحمد به همراه رساله فی إجزاء خَبَریه الموسیقی تألیف کندی تنها آثاری هستند که جنبه‌های گوناگون موسیقیِ قدیم عرب را توضیح می‌دهند. محمد بهجت الاثری، رساله فی الموسیقی ابواحمد را براساس نسخه لندن با نام کتاب النغم لیحیی بن علی بن یحیی المنجم در ۱۳۲۹ش/ ۱۹۵۰ در بغداد ، زکریا یوسف آن را بر اساس همان نسخه با نام رساله ابی المنجم فی الموسیقی در ۱۳۴۳ ش/ ۱۹۶۴ در قاهره

[۹۱] یوسف شوقی، رساله ابن المنجّم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی: تحقیق و شرح و تعلیق، ج۱، ص۱۰۰۷، قاهره ۱۹۷۶.

و شوقی آن را براساس نسخه موزه بریتانیا و نسخه کتابخانه رضا رامپور در هند (ش ۳۰۹۷) و با تعلیقات و حواشی مفصل، با نام رساله ابن المنجم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی در ۱۳۵۵ش/ ۱۹۶۷ در قاهره به چاپ رسانده‌اند. شوقی، عکس هر دو نسخه خطی را نیز در پایان این کتاب آورده است. وی در ویرایش رساله فی الموسیقی از فصل بندی نسخه کتابخانه رضا رامپور پیروی کرده که عبارت است از: چهار فصل نخست در معرفی کتاب، تعریف نغمه، انواع نغمه، تعریف مجری ” و انواع آن؛ فصل‌های پنجم و هفتم در بررسی آرای ابواسحاق موصلی و نقد عقاید او درباره موسیقی؛ فصل هشتم درباره نغمه‌های غنایی در موسیقی؛ و فصل نهم خاتمه رساله. ابواحمد در اثر خود، ضمن معرفی عناصر موسیقی، مانند نغمه‌های دهگانه و لحن‌ها، آرای اسحاق بن ابراهیم موصلی در مبانی نظری موسیقی را نیز نقد کرده است. در رساله فی الموسیقیِ ابواحمد اصطلاحات موسیقایی بسیاری شرح و تعریف شده و ابواحمد برخی از این اصطلاحات را به همان صورت فارسی به کار برده است؛ اصطلاحاتی چون زیر، بم و دستان. کحاله

[۹۲] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۱۵، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

به اشتباه، چند کتابِ ابوالحسن احمد بن یحیی، پسرِ ابواحمد، را به ابواحمد نسبت داده است.

ابوعبدالله هارون بن علی

ابوعبدالله هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور منجم بغدادی (۲۵۱- ۲۸۸یا۲۸۹ق‌/۸۶۵ – ۹۰۱ یا ۹۰۲م‌)، برادر کوچکتر ابواحمد یحیی بود. در ۲۵۱ به دنیا آمد.

[۹۳] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۲۹، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۹۴] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۶۱، بیروت ۱۹۸۰.

او نیز مانند پدر و برادرانش در دربار خلفای عباسی از ارج و منزلت برخوردار بود. وی در ۲۸۸ درگذشت.

[۹۵] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۲۹، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

آثار وی

آثار او عبارت است از:
۱. البارع فی اخبار الشعراء، که چکیده اثری قدیمتر، و مشتمل بر زندگی‌نامه حدود ۱۶۰ شاعر بوده

[۹۶] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۶۱، بیروت ۱۹۸۰.

و مقدمه و بخش‌هایی از آن باقی‌مانده است.
البارع‌ یا اخبار الشعراء المولدین‌ که‌ گزیده‌ای‌ است‌ از اشعار حدود ۱۶۰ شاعر (از بشار بن‌ برد تا محمد بن‌ عبدالملک‌ بن‌ صالح‌)، بدون‌ اشاره‌ به‌ احوال‌ آنان‌

[۹۷] حموی، یاقوت‌، معجم الادبا، ج۶، ص۲۷۶۳.

ثعالبی‌ کتاب‌ یتیمه الدهر را در ادامه این‌ کتاب‌ و به‌ عنوان‌ ذیلی‌ بر آن‌ نوشت‌ که‌ بعدها با ذیل‌های‌ پی‌درپی‌ چون‌ دمیه القصر باخرزی‌، زینه الدهر حظیری‌ و خریده القصر عمادالدین‌ کاتب‌ تکمیل‌ شد.

[۹۸] ابن‌ خلکان‌، یحیی بن اکثم، وفیات‌ الاعیان، ج۵، ص۱۴۹-۱۵۰.

[۹۹] ذهبی‌، محمد، سیر اعلام‌ النبلاء، ج۲۱، ص۳۴۶، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۴م‌.

این‌ اثر از جمله مآخذ مهم‌ یاقوت‌، ابن‌ خلکان‌ و ذهبی‌ بوده‌ است‌.
۲. کتاب دیگری نیز به او منسوب است که نام آن به نوشته ابن ندیم

[۱۰۰] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.

اخبار (الاختیار) الشعراء الکبیر بوده است. فلایشهامر اصل این کتاب را کتاب البارع یا اثری که کتاب البارع چکیده آن بوده می‌داند. اخبار العشراء الکبیر که‌ به‌ پایان‌ نرسید و تنها مطالبی‌ درباره بشار، ابوالعتاهیه‌ و ابونواس‌ در آن‌ آمد.
۳. کتاب دیگری به نام کتاب النساء و ما جاءَ فیهن من الخَبَر و محاسن و ما قیل فیهن من الشِعر و الکلام الحَسَن نیز به او نسبت داده شده است.

[۱۰۱] ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۷۷.

[۱۰۲] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۲۹ ۱۳۰، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

ابوالفرج اصفهانی بارها از ابوعبدالله هارون نام برده و شعرهای بسیاری از او نقل کرده است.

[۱۰۳] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۴، ص۳۳۴.

[۱۰۴] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۲۷۸.

[۱۰۵] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۳۲۷.

ابوعیسی احمد بن علی

ابوعیسی احمد بن علی بن یحیی بن ابی منصور (د ۳۲۰ق‌/۹۳۲م‌)، برادر دیگر ابواحمد یحیی بود. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. از این جهت که ابن ندیم

[۱۰۶] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۱۷۸، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.

او را پیش از علی بن هارون دانسته، برخی‌ همچون‌ صَفَدی

[۱۰۷] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۷، ص۱۴۹، چاپ احسان عباس، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.

ابن‌ شاکر کتبی‌،

[۱۰۸] ابن‌ شاکر کتبی‌، محمد، عیون‌ التواریخ‌، ج۱، ص‌۵۱، نسخه عکسی‌ موجود در کتابخانه مرکز ازنسخه چستربیتی‌.

ثعالبی‌،

[۱۰۹] عبدالملک‌ ثعالبی‌، یتیمه الدهر، ج۳، ص۲۰۹، به‌ کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، دارالفکر.

[۱۱۰] عبدالملک‌ ثعالبی‌، یتیمه الدهر، ج۳، ص۲۲۷، به‌ کوشش‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، بیروت‌، دارالفکر.

[۱۱۱] تحفه الوزراء، منسوب‌ به‌ عبدالملک‌ ثعالبی‌، ج۱، ص۱۲۷- ۱۲۸، به‌ کوشش‌ حبیب‌ علی‌ راوی‌ و ابتسام‌ مرهون‌ صفار، بغداد، ۱۹۷۷م‌.

یاقوت‌

[۱۱۲] حموی، یاقوت‌، معجم الادبا، ج۱، ص۳۷۲.

[۱۱۳] حموی، یاقوت‌، معجم الادبا، ج۶، ص۲۸۴.

و کحاله

[۱۱۴] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۴، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

به اشتباه او را پسر هارون، یکی از پسران علی بن یحیی بن ابی‌منصور، دانسته‌اند. حاجی خلیفه

[۱۱۵] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

او را یکی از پسران علی بن یحیی دانسته است. وی در حدود ۳۲۰ درگذشت.

[۱۱۶] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۴، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

[۱۱۷] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

آثار ابوعیسی

آثار او عبارت است از:
۱. اثبات‌ نبوه نبینا محمد المصطفی‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من‌ طریق‌ البرهان‌ المنطقی‌، که قسطا بن لوقا (د ح‌ ۳۰۰ق‌/۹۱۳م‌)، ریاضی‌دان‌ و مترجم‌ مشهور، آن را نقد کرده.
۲. تاریخ سِنی العالم، که ابوسلیمان سجستانی قسمت‌هایی از آن را در صِوان الحکمه نقل کرده است.

[۱۱۸] محمد بن طاهر ابوسلیمان سجستانی، صِوان الحکمه، ج۱، ص ۹۴ـ۹۷، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۹۷۴.

ابن‌ ندیم‌ کتاب تاریخ‌ سنی‌ العالم‌ را بدو نسبت‌ داده‌ است‌.

[۱۱۹] ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۷۸.

نام این کتاب را البیان عن تاریخ سِنی زمان العالم علی سبیل الحجه و البرهان نیز نوشته‌اند.

[۱۲۰] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴،بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

[۱۲۱] بیهقی‌، علی‌، تاریخ‌ حکماء الاسلام‌، ج۱، ص۱۱۰، به‌ کوشش‌ محمد کرد علی‌، دمشق‌، ۱۳۶۵ق‌/۱۹۴۶م‌.

[۱۲۲] قفطی‌، علی‌، تاریخ‌ الحکماء، ج۱، ص۲۶۳، اختصار زوزنی‌، به‌ کوشش‌ لیپرت‌، لایپزیگ‌، ۱۹۰۳م‌.

[۱۲۳] ابن‌ ابی‌ اصیبعه‌، احمد، عیون‌ الانباء، ج۱، ص۲۴۴، به‌ کوشش‌ آوگوست‌ مولر، قاهره‌، ۱۲۹۹ق‌/۱۸۸۲م‌.

صفدی

[۱۲۴] خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج۷، ص۱۴۹، چاپ احسان عباس، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.

چند بیت از اشعار او را نیز ذکر کرده است.

ابوالحسن احمد بن یحیی

ابوالحسن احمد بن یحیی بن علی بن یحیی بن ابی منصور (د ۳۲۷ق‌/۹۳۹م‌)، متکلم، فقیه، ادیب و شاعر بود و در ۲۶۲ به دنیا آمد.

[۱۲۵] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

در فقه از مذهب ابوجعفر طبری پیروی می‌کرد

[۱۲۶] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).

و اندیشه‌های معتزلی نیز داشت. ابوالفرج اصفهانی او را فردی مطلع معرفی کرده است. حکایت‌هایی از حضور او در دربار معتضد وجود دارد.

[۱۲۷] ابن خلّکان، یحیی بن اکثم، وفیات الاعیان، ج۶، ص۱۹۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ ۱۹۷۷.

ابوالحسن‌ با خلفای‌ معاصر خود و به‌ویژه‌ الراضی‌ بالله‌ رابطه‌ای‌ نزدیک‌ داشت‌.

[۱۲۸] ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۶۱.

[۱۲۹] ابن‌ مرتضی‌، احمد، طبقات‌ المعتزله، ج۱، ص۱۰۰، به‌ کوشش‌ زوزانا دیوالد ویلتسر، بیروت‌،

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.