پاورپوینت بنو عقیل
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت بنو عقیل دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت بنو عقیل،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت بنو عقیل :
خاندان بنیعقیل
بنی عُقَیل، خاندان حاکم در موصل از اواخر سده چهارم تا پنجم هجری منسوب به قبیله بنی عقیل میباشد.
فهرست مندرجات
۱ – ریشه بنیعقیل
۲ – حکومت بر موصل
۲.۱ – حمله باذ به موصل
۲.۲ – تصرف موصل توسط ابوذواد
۲.۳ – تصرف موصل توسط حجاج
۲.۴ – تصرف موصل توسط مقلد و علی
۲.۵ – حکومت مقلد بر موصل
۲.۶ – حکومت قرواش بر موصل
۲.۷ – حمله غزها به موصل
۲.۸ – درگیری قرواش با برادر
۲.۹ – قریش بن بدران
۲.۱۰ – حکومت شرفالدوله
۲.۱۱ – حکومت ابراهیم بن قریش
۲.۱۲ – پایان حکومت بنیعقیل بر موصل
۳ – حکومت بنیعقیل بر حدیثه
۴ – حکومت بنیعقیل بر جعبر
۵ – فهرست منابع
۶ – پانویس
۷ – منبع
ریشه بنیعقیل
قبیله بنی عقیل شاخهای از بنی عامر بن صَعصَعه بودند و نسبشان به قیس بن عَیْلان میرسید.
نیای ایشان عقیل بن کعب بن ربیعه بود.
بنوربیعه، بنوعُباده، بنومنتفق و بَنوخَفاجِه از تیرههای این طایفه بودند.
[۱] ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۹۰، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲).
[۲] ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۴۶۹، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲).
[۳] ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۴۸۲، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲).
حکومت بر موصل
بنی عقیل نخست در بحرین میزیستند
[۴] احمد بن علی قلقشندی، صبح الاعشی، ج۱، ص۳۹۵، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/۱۹۶۳).
و به راهزنی روزگار میگذراندند.
با بالاگرفتن کار قرمطیان به ابوسعید جَنّابی رهبر قرمطیان بحرین پیوستند،
[۵] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۳۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۶] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۹۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
سپس به عراق رفتند و در اواخر سده چهارم در میان کشمکشهای خاندان مروانیان و حَمدانیان قدرت یافتند و بر کوفه، سرزمینهای اطراف فرات، جزیره و موصل چیره شدند.
[۷] احمد بن علی قلقشندی، صبح الاعشی، ج۱، ص۳۹۵، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/۱۹۶۳).
حمله باذ به موصل
در ۳۷۷ باذِ کُرد، بنیانگذار سلسله مروانیان، قصد تصرف موصل را کرد.
شرف الدوله ابوالفوارس (امیر بویی، حک: ۳۷۲ـ۳۷۹) برادرش ابونصر خواشاذه را برای مقابله با او فرستاد.
ابونصر که تاب رویارویی با باذ را نداشت، بخشی از آن سرزمین را به بنی عقیل واگذار کرد تا مانع ورود باذ به موصل شوند.
[۸] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۳۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۹] محمد بن حسین ابوشجاع روذراوری، ذیل کتاب تجارب الامم، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶.
تصرف موصل توسط ابوذواد
بار دیگر در ۳۸۰ باذ به شرق موصل آمد.
این بار امیر حمدانی، ابوطاهر، از ابوذوّاد محمد بن مُسَیّب، امیر عقیلی، یاری خواست.
او نیز با گرفتن جزیره ابن عمر، نصیبین و بلد همراه حمدانیان با باذ جنگید.
باذ در این نبرد کشته شد و خواهرزادهاش ابوعلی حسن بن مروان جنگ را ادامه داد.
ابوطاهر شکست خورد و به نصیبین گریخت.
ابوذوّاد او و فرزندش علی را اسیر کرد و کشت و در ۳۸۰ موصل را تصرف کرد.
وی سپس از بهاء الدوله، ابونصر فیروز (حک: ۳۷۹ـ۴۰۳) خواست نمایندهای به آنجا بفرستد، اما حکومت شهر با ابوالدوّاد باشد.
تصرف موصل توسط حجاج
در اواخر ۳۸۱، بهاء الدوله سپاهی به فرماندهی ابوجعفر حجاج بن هرمز به موصل فرستاد و آنجا را گرفت.
تصرف موصل توسط مقلد و علی
ابوذوّاد تا هنگام مرگش در ۳۸۶ فقط بر نصیبین حکومت کرد.
[۱۰] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۴۲ـ۱۴۵، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۱] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۵۷، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
پس از وی، مقلَّد بن مسیب داعیه امارت داشت، اما بزرگان بنی عقیل برادر دیگرش، ابوالحسن علی بن مسیب را که بزرگتر بود، به امیری نشاندند.
مقلد بیدرنگ برای جلب حمایت دیلمیانی که به سرکردگی ابوجعفر حجاج در موصل بودند، به بهاءالدوله نامه نوشت و وعده داد تا سالی دو هزار هزار درهم خراج دهد.
از سوی دیگر به ابوالحسن علی وانمود کرد که به فرمان بهاءالدوله حاکم موصل شده و از او خواست تا در برابر ابوجعفر حجاج از وی حمایت کند.
ابوالحسن علی همراه مقلد به موصل رفت.
ابوجعفر توانایی مقابله با آنان را نداشت و به نزد بهاءالدوله گریخت.
علی و مقلد به شهر وارد شدند.
قرار بود خطبه به نام هر دو خوانده شود، اما با بروز اختلاف میان هوادارانشان، مقلد برادرش را دستگیر کرد.
سرانجام با میانجیگریِ رُهیله، خواهر آنان، از بروز جنگ جلوگیری شد.
[۱۲] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۹، ص۱۳۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۳] ابن خلدون، العبر: تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۳۶۳ـ۳۶۴، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۷۰ ش.
حکومت مقلد بر موصل
مقلد بر موصل چیره شد اما پس از چندی در نبرد با سپاهیان بهاءالدوله برای تصرف شهر، شکست خورد.
بنابر پیمان صلحی که میان آنان برقرار گردید، مقلد ناگزیر شد سالانه ده هزار دینار خراج دهد و خطبه را نیز به نام او بخواند.
بهاءالدوله نیز مقلد را به حسامالدوله ملقب کرد و موصل، کوفه، قصر و جامعین را به او واگذار کرد.
خلیفه قادر بالله (حک: ۳۸۱ـ۴۲۲) نیز بر این شروط صحه گذارد.
مقلد را میتوان بنیانگذار حکومت بنی عقیل بر موصل دانست.
او پس از حدود پنج سال امارت در ۳۹۱ به دست غلامان ترک که از جان خود بیمناک بودند، در انبار کشته شد.
[۱۴] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۸۱ـ۱۸۲، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۵] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۰۹، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
مقلد دوستدار دانش بود و اهل ادب را حمایت میکرد.
حکومت قرواش بر موصل
پس از مقلد پسر بزرگش معتمدالدوله ابومنیع قِرواش به امارت رسید.
[۱۶] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۲۶۱، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
[۱۷] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۲۶۳، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
وی به انبار رفت و اموال پدر را جمع آوری کرد.
قرواش در آغاز حکومت خود با عموهایش، ابوالحسن علی بن مسیب و ابومرح مصعب بن مسیب که داعیه حکومت داشتند درگیر بود، اما با مرگ ابوالحسن علی در ۳۹۲ و ابومرح مصعب در ۳۹۷، بدون مدعی، امارت موصل و اطراف آن را به دست گرفت.
[۱۸] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۰۹ـ۲۱۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۹] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۵، ص۲۶۳، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۳۹۷/۱۹۷۷.
قرواش بیش از چهل سال حکومت کرد.
او برای گسترش و حفظ سرزمین خود با قبایل عرب، دیالمه و ترکان غز در ستیز بود.
وی در ۴۰۱ در قلمرو خود که موصل، انبار، مدائن و کوفه را شامل میشد، به نام حاکم فاطمی مصر خطبه خواند.
قادر بالله، بهاءالدوله را آگاه کرد؛ او نیز سپاهی به جنگ قرواش فرستاد.
پیش از شروع نبرد قرواش از کردهاش پشیمان شد و خطبه به نام خلیفه عباسی خواند.
[۲۰] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۵۳ـ۲۵۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
جنگ با غزها از وقایع مهم دوران امارت قرواش بود.
حمله غزها به موصل
در ۴۳۳، غزها به موصل حمله کردند؛ قرواش که توان مقابله با آنان را نداشت گریخت.
ترکان شهر را غارت کردند و عدهای راکشتند، اما مردم موصل یکباره شورش کردند و غزها را به قتل رساندند.
کوکتاش، رهبر غزها، که شهر را ترک کرده بود چون خبر را شنید بازگشت و مردم را قتل عام کرد.
قرواش به همراه دُبَیس بن مَزیَد به سوی موصل رفت.
غزها چون خبر پیشروی قرواش را شنیدند، عقبنشینی کردند و در نهایت شکست خوردند.
قرواش سرهای کشتگان غز را با کشتی به بغداد فرستاد.
شعرای عرب چون ابن شِبل به سبب این پیروزی او را مدح کردهاند.
[۲۱] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۳۴۱ـ۳۴۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
درگیری قرواش با برادر
در ۴۴۱ بروز اختلاف میان قرواش و برادرش زعیمالدوله ابوکامل برکت بن مقلد، به دسیسه قریش بن بدران (برادرزاده قرواش)، به جنگ میان آن دو انجامید.
از سوی دیگر تصرف انبار به دست بساسیری به تضعیف قدرت قرواش منجر شد و برکت در ۴۴۲ امارت موصل را به دست گرفت.
او قرواش را در دارالاماره ساکن کرد و اجازه دخالت در امور را به او نداد.
برکت در ۴۴۳ درگذشت و قریش بن بدران به امارت رسید.
او قرواش را در قلعه جراحیه زندانی کرد و قرواش در زندان در ۴۴۴ درگذشت.
پیکر او را در نینوا به خاک سپردند.
قرواش شعر نیز میسرود.
[۲۲] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۴۹ـ۵۱، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۲۳] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۵۴، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۲۴] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۶۲ـ۶۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۲۵] ابن خلدون، العبر: تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۳۷۵ـ۳۷۷، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران ۱۳۶۳ـ۱۳۷۰ ش.
قریش بن بدران
پس از مرگ زعیمالدوله ابوکامل در ۴۴۳، علمالدوله ابوالمعالی قریش بن بدران به امارت رسید.
وی از ۴۲۵ بر نصیبین حکومت میکرد.
در ۴۴۶ قریش انبار را از بساسیری گرفت و سپس نمایندهای نزد سلطان طغرل سلجوقی فرستاد و اظهار فرمانبرداری کرد و به نام وی خطبه خواند.
او در ۴۴۸ با کمک قتلمش، پسرعم سلطان طغرل، با بساسیری جنگید اما شکست خورد و موصل به دست بساسیری افتاد.
پس از آنکه طغرل موصل را گرفت، نواحی موصل، نصیبین، تکریت، اَوانا، نهر بیطر، هیت، انبار و مناطقی دیگر را به او واگذار کرد.
[۲۶] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۶۷ـ۶۸، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۲۷] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۷۷ـ۷۸، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
قریش در ۴۵۳ در موصل بیمار شد، پسرش مسلم بن قریش او را به نصیبین برد و قریش در همانجا درگذشت.
حکومت شرفالدوله
پس از مرگ قریش، پسرش شرفالدوله ابوالمکارم مسلم بن قریش با حمایت بزرگان بنی عقیل به امارت رسید.
[۲۸] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۹۱، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
سلطان الب ارسلان در ۴۵۸ انبار، هیت، سن، حربی و بوازیج را به اقطاع به او داد.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.