پاورپوینت برهان انی صدیقین


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت برهان انی صدیقین دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت برهان انی صدیقین،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت برهان انی صدیقین :

برهان إنی صدیقین

برهان صدّیقین، برهانی در اثبات وجود باری که در آن، با بحث از حقیقت هستی، به وجوب و ضرورت ازلی آن سلوک کنند.

فهرست مندرجات

۱ – تفاوت این برهان با سایر براهین
۲ – نام‌گذاری برهان
۳ – تقریر برهان صدیقین
۳.۱ – تقریر ابن سینا
۳.۲ – تقریر ملاصدرا
۳.۲.۱ – مفهوم وجود و حقیقت آن
۳.۲.۲ – اصالت وجود
۳.۲.۳ – تشکیکی بودن وجود
۳.۲.۴ – ارتباط علت و معلول
۳.۲.۵ – حقیقت وجود
۳.۲.۶ – شرح برهان صدیقین
۳.۲.۷ – برهان صدیقین در نگاه ملاصدرا و ابن‌سینا
۳.۳ – تقریر حاج ملاهادی سبزواری
۳.۴ – تقریر علامه طباطبائی
۴ – برهان صدّیقین و برهان هستی‌شناختی
۵ – عقل و نقل در برهان صدّیقین
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع

تفاوت این برهان با سایر براهین

در این برهان، از شیء به خود شیء استدلال می‌کنند و در آن، راهْ عینِ مقصود است. در براهین دیگر از غیر حق پی به حق می‌برند، مثلاً از ممکن به واجب یا از حادث به مبدا قدیم یا از حرکت به محرّک منزّه از حرکت، اما در این برهان چیزی جز حق، حدّ وسط برهان نیست.

[۱] محمد بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیّه الاربعه، ج۶، ص۱۳، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۸۷).

نام‌گذاری برهان

عنوان صدّیقین را نخستین بار ابن سینا به این برهان اطلاق کرده است؛ وی در انتهای نمط چهارم می‌گوید: تامل کن که چگونه بیان ما درباره ثبوت اوّلْ تعالی و وحدانیت او در برائتش از نقص‌ها نیازمند به چیزی جز تامل در نفس وجود نبود و به بررسی مخلوقات و افعال او نیاز نداشت؛ اگر چه آن‌ها نیز دلیلی بر او هستند ولی این نوع استدلال محکم‌تر است و مقام بالاتری دارد. یعنی وقتی حال وجود را در نظر بگیریم، خود وجود از آن جهت که وجود است، ابتدا بر وجود واجب و سپس بر سایر موجودات شهادت می‌دهد؛ و به مثل آنچه گفتیم در کتاب خدا اشاره شده است، آنجا که می‌فرماید: «آیات و نشانه‌های خود را در جهان و انسان بزودی ارائه خواهیم داد تا برای شان روشن گردد که تنها او حق است.» البته اینگونه حکم و استدلال مخصوص طایفه‌ای است. سپس کتاب خدا چنین می‌فرماید: «آیا پرودگار تو که بر هر چیز گواه است خودش بس نیست؟ » اینگونه حکم و استدلال از آنِ صدّیقین است که خدا را بر وجود خدا گواه می‌گیرند نه غیر خدا را

[۲] ابن سینا، الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۶۶، مع الشرح لِنصیرالدین طوسی و شرح الشرحِ لقطب الدین رازی، تهران ۱۴۰۳.

چون در این برهان از حقیقت وجود به ضرورت ازلی آن استدلال می‌کنند، آن را برهان اِنّی دانسته‌اند؛ البته آن قسم برهان انّی که در آن از یکی از دو متلازم به دیگری سلوک می‌کنند. از اینرو کسانی که برهان صدّیقین را لِمّی می‌دانند (که در آن از علت به معلول پی برده می‌شود)، نظرشان نمی‌تواند درست باشد؛ زیرا برهان لمّ در فلسفه الهی راه ندارد.

[۳] محمد حسین طباطبائی، نهایه الحکمه، ج۲، ص۲۷۵، چاپ محمدتقی مصباح یزدی، تهران ۱۳۶۷ ش.

[۴] عبدالله جوادی آملی، شرح حکمت متعالیه اسفار اربعه، ج۶، بخش ۱، ص۱۱۶ـ۱۱۷، ج۶، بخش ۱، تهران ۱۳۶۸ ش.

تقریر برهان صدیقین

برای برهان مذکور تقریرهای متفاتی بیان شده است که در این مبحث به برخی از آنها اشاره می‌شود:

تقریر ابن سینا

ابن سینا موجود را، چنانچه از حیث ذات بدون التفات به غیر منظور شود، به واجب و غیر واجب منحصر می‌داند؛ و موجود غیر واجب را، که به اعتبار ذاتش مقرون به شرط علت یا عدم علت نباشد، ممکن الوجود می‌نامد. او سپس برهان را اینگونه مطرح می‌کند: آنچه حقیقتش فی نفسه امکان باشد نمی‌تواند از جانب ذاتش موجود شود و باید وجودش از جانب غیر باشد. این غیر، خود یا ممکن است یا واجب؛ اگر واجب باشد که، همان مطلوب است و اگر ممکن باشد، دوباره همان سؤال پیش می‌آید و باید در نهایت به واجب منتهی شود، و گرنه یا دور اتفاق می‌افتد و یا تسلسل ممکنات باید تا بی‌نهایت باشد. او با ردّ دور، فرض تسلسل را هم ناگزیر از منتهی شدن به واجب می‌داند و می‌گوید: چون سلسله ممکنات خود نیز ممکن است، به علتی ورای خودش نیازمند است. پس این سلسله (متناهی یا غیر متناهی) یا مشتمل است بر علت نامعلول یا نیست. در حالت اول، این علت نامعلول، یک طرف سلسله خواهد بود، یعنی سلسله به واجب منتهی می‌شود و در حالت دوم، نیازمند علتی خارج از آن مجموعه خواهد شد که این علت باید هم طرف سلسله باشد (چون علت سلسله است) و هم نامعلول، زیرا که اگر معلول باشد، سلسله باز هم ادامه خواهد یافت و تامّ نخواهد بود؛ در حالی که فرض این بود که سلسله تام است. و به این ترتیب، وجودِ ممکن، ما را به وجود واجب می‌رساند.

[۵] ابن سینا، الاشارات والتنبیهات، ج۳، ص۱۸ـ ۲۸، مع الشرح لِنصیرالدین طوسی و شرح الشرحِ لقطب الدین رازی، تهران ۱۴۰۳.

ابن سینا در تبیین برهان صدّیقین، از وجود امکانی موجودات، مثل انسان و درخت و جز آن، استفاده نکرده بلکه به موجود فی حد ذاته و بدون التفات به چیزی غیر از ذاتش توجه کرده، و لذا بحث او درباره این یا آن موجود و یا وجود عالم نیست بلکه درباره موجود فی نفسه است.

تقریر ملاصدرا

برهان صدّیقین با تقریر ملاصدرا جلوه‌ای دیگر یافت. او برهانش را محکم‌تر و روشن‌تر و شریف‌تر از براهین دیگر می‌داند. برهان او مبتنی بر مبانی عقلی فلسفه اوست؛ لذا در توضیح آن، ابتدا‌ به‌ طور اشاره و مختصر به آن مبانی، بدون ذکر استدلال‌های لازم، می‌پردازیم و سپس اصل برهان را مطرح می‌کنیم.

مفهوم وجود و حقیقت آن

وجود معنایی در ذهن و حقیقتی در خارج دارد که در این برهان، بحث درباره حقیقت متمایز از مفهوم آن مطمح نظر است.حقیقت وجود، از لحاظ حضور و کشف، آشکارترین و ذاتش، از لحاظ تصور و درک کُنهِ آن، مخفی‌ترین چیزهاست. زیرا حقیقت آن، عین خارج بودن است و لذا قابل درک نیست

[۶] محمد جعفر لاهیجی، شرح رساله المشاعر ملاصدرا، ج۱، ص۱۲ـ۱۳، چاپ جلال الدین آشتیانی، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۴۳ ش).

و باید به حضورش رفت نه این‌که حضور آن را در ذهن قرار داد. مفهوم وجود ـ که متمایز از حقیقت آن است ـ بدیهی است و با خودش درک می‌شود نه با چیز دیگر؛ و همین مفهوم است که در ذهن بر ماهیت یا وجود عارض می‌شود.

اصالت وجود

آنچه در خارج تحقق دارد حقیقت وجود است نه ماهیت؛ ذهن از حدود و مرز وجودات خارجی، ماهیت را انتزاع می‌کند، و چنین نیست که در خارج ماهیاتی باشند و ذهن از آن‌ها مفهوم وجود را اعتبار کند. پس آنچه حقیقتاً در خارج هست، مثلاً درخت نیست بلکه وجودی است با محدودیت‌هایی که ذهن از این حدود، مفهومی به نام درخت می‌سازد. اصالت وجود از مهمترین مبانی این برهان است.

[۷] محمد حسین طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۲۷ـ۴۲، با مقدمه و پاورقی بقلم مرتضی مطهری، تهران ۱۳۳۲ـ۱۳۵۰ ش.

تشکیکی بودن وجود

حقیقت وجود در همه موجودات، حقیقتی است واحد؛ بدین معنی که این حقیقت در موجودات مختلف یکی بیش نیست؛ در عین حال، موجودات متکثر در همین حقیقت ـ یعنی وجود ـ کثرت دارند؛ لذا حقیقت وجود در عین وحدت، کثرت و در عین کثرت، وحدت دارد. آنچه سبب امتیاز و اختلاف موجودات از یکدیگر می‌شود همان وجود است؛ زیرا بر اساس اصالت وجود، چیزی جز وجود، تحقق ندارد که بتواند وجه تمایز باشد. در عین حال، وجه اشتراک موجودات نیز حقیقت وجود است. لذا وجه تمایز موجودات همان وجه اشتراک آنهاست و بالعکس. این همان تشکیک خاصّی است. پس بازگشت اختلافات موجودات به شدت و ضعف و تقدم و تاخر آنهاست.

[۸] محمد حسین طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۴۵ـ۴۹، با مقدمه و پاورقی بقلم مرتضی مطهری، تهران ۱۳۳۲ـ۱۳۵۰ ش.

ارتباط علت و معلول

در علیت تامه، علتْ هستی بخشِ معلول است، لذا معلول با علت معیت دارد، و نمی‌توان وقوع معلول را در زمانی متاخر از علت در نظر گرفت (این توهّم از خلط میان علّت مُعِدّه ـ که شرط و نه علت است ـ با علت تامه پیش می‌آید)، و به دنبال آن، با توجه به اصالت وجود، به این مطلب می‌رسیم که اگر رابطه علّی و معلولی در جهان وجود داشته باشد (که وجود دارد) نمی‌توان ذات معلول را فرض اول و آنچه را معلول از علت دریافت می‌کند فرض دوم و تاثیر علت را در معلول فرض سوم دانست. پس در معلولات، وجود و موجود و ایجاد یکی است؛ یعنی هویت معلول، عین هویت وجود و عین هویت ایجاد است. لذا وابستگی و نیاز معلول به علت، عین هویت معلول است؛ و اساساً این دوگانگی ساخته ذهن است؛ زیرا در خارج، از این لحاظ، دوگانگی نیست؛ و محال است که چنین دوگانگی در خارج باشد. ذهن انسان به علت انس با ماهیت، به هر یک از ماهیات استقلالی مفهومی می‌بخشد و برای علت و معلول، دو ماهیت متمایز مستقل در نظر می‌گیرد و درصدد یافتن ارتباط میان این دو ماهیت برمی آید؛ در صورتی که ـ بنابر اصالت وجود ـ معلول چیزی جز احتیاج و وابستگی نیست. به عبارت دیگر، معلول، از شئون علت و عین فقر است و ارتباط آن با علت ربط اشراقی یعنی یک جانبه و طرف ساز است، نه ربط مقولی که متوقف به دو طرف باشد. با این وصف، هر معلول مرتبه ضعیفی از علت ایجادکننده خویش است، و علت نسبت به آن کمالی دارد که او ندارد، زیرا این نیاز ذاتی، او را متاخر از علت گردانده است. لذا این هویت تعلّقی، معلول را ـ که عین نیاز است ـ در وضعی قرار داده است که به محض حذف اضافه آن به علت، معدوم است (بلکه دیگر چیزی نیست که معدوم باشد). بدین ترتیب، معلولیّت همراه با محدودیّت است به گونه‌ای که معلول از لحاظ وجودی، در برابر علت، در مرتبه ضعیف‌تری قرار می‌گیرد. معلول موجودیت و وجود تعلّقی را در یک صفت واحد داراست، و چون تعلّقی است، محدودتر از علّت است؛ در نتیجه معلول، حدودی وجودی دارد و حدود همان است که باعث اعتبار ماهیت می‌شود.

[۹] محمد حسین طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۳، ص۱۹۷ـ۲۰۰، با مقدمه و پاورقی بقلم مرتضی مطهری، تهران ۱۳۳۲ـ۱۳۵۰ ش.

حقیقت وجود

حقیقت وجود پذیرای عدم نیست؛ موجود از این حیث که موجود است، هرگز معدوم نمی‌شود و معدوم نیز از این حیث که معدوم است، هرگز موجود نمی‌شود. حقیقت معدوم شدن موجودات عبارت است از تغییر و تغیّر در حدود وجودات خاصّه، نه این‌که وجود، پذیرای عدم گردد.

[۱۰] محمد حسین طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۸۲، با مقدمه و پاورقی بقلم مرتضی مطهری، تهران ۱۳۳۲ـ۱۳۵۰ ش.

اینکه آیا وجود هست، یعنی آیا وجود وجود دارد؟ بی معنی است. پیداست که وجود وجود دارد، ولی تفاوت در نحوه وجود ـ و نه در خود وجود ـ است.
چنانکه پیشتر گفتیم، وجود دارای مراتب تشکیکی است و شدّت و ضعف دارد. ضعفِ آن ناشی از معلولیت است و معلول از این حیث که معلول است و وابسته، از علت ضعیفتر است، و علت در قیاس با معلول، وجود اَقوایِ اوست. البته این ویژگی علت در قیاس با معلولش است و اگر خود، معلولِ علتی دیگر باشد، وجودی ضعیف‌تر از علت خود خواهد بود. حال اگر حقیقت وجود ـ بِما هوَ هو ـ و قطع نظر از هر حیث و جهت و وابستگی که به آن ضمیمه گردد منظور شود، مساوی با کمال و اطلاق و غنا و شدت و فعلیّت و عظمت و جلال و بی حدّی و نوریّت است. اما نقص، تقیّد، فقر، ضعف، امکان، محدودیت و تعیّن، همه از حیث تاخّر در وجود به جهت معلولیت است؛ و موجود از آن جهت متّصف به این صفات می‌گردد که وجودی محدود و تعلّقی است. در نتیجه، تمامی این نقص‌ها از حقیقت محض اولیه وجود منتفی است.

[۱۱] محمد حسین طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۸۳، با مقدمه و پاورقی بقلم مرتضی مطهری، تهران ۱۳۳۲ـ۱۳۵۰ ش.

بنابراین، نقص و ضعف و محدودیّت همه ناشی از معلولیّت است. ازینرو اگر وجودی معلول باشد، در مرتبه متاخّر از علت خود، و طبعاً دارای مرتبه‌ای از نقص و ضعف و محدودیت خواهد بود، زیرا معلول عین تعلّق و اضافه به علت است و نمی‌تواند در مرتبه علت باشد. معلولیت و مفاض بودن، عین تاخّر از علت و عین نقص و ضعف و محدودیت است

[۱۲] محمد حسین طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۸۳، با مقدمه و پاورقی بقلم مرتضی مطهری، تهران ۱۳۳۲ـ۱۳۵۰ ش.

و همین ضعف و محدودیت است که وجود او را بگونه‌ای در تشابک با عدم قرار می‌دهد.
با این توضیحات، این نتیجه حاصل می‌شود که حقیقتِ هستی، موجود است، به معنای این‌که عین موجودیّت است و عدم بر آن محال است؛ و از طرفی، حقیقتِ هستی در ذات ـ یعنی در موجودیت ـ و در واقعیت داشتنِ خود مشروط به هیچ شرط و مقیّد به هیچ قیدی نیست. هستی چون هستی است، موجود است نه به ملاک دیگر و نه به فرض وجودِ دیگر؛ پس هستی در ذات خود مساوی با بی نیازی از غیر و نامشروط بودن به چیز دیگر یعنی مساوی با وجوب ذاتی ازلی است. در نتیجه، حقیقت هستی، در ذات خود ـ قطع نظر از هر تعیّنی که از خارج به آن ملحق شود ـ مساوی با ذات لایزال حق است. پس اصالت وجود، عقل ما را مستقیماً به ذات حقّ رهبری می‌کند نه به چیزی دیگر؛ و غیر حق را ـ که البته جز افعال و آثار و ظهورات و تجلیّات او نخواهد بود ـ با دلیل دیگر باید پیدا کرد نه حق را.

شرح برهان صدیقین

صدرالدین شیرازی

[۱۳] محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیّه الاربعه، ج۶، ص۱۴۱۶، قم (تاریخ مقدمه ۱۳۸۷).

این برهان را چنین آورده است: همچنانکه گذشت، وجود حقیقت واحد عینی بسیطی است که هیچ اختلافی بین افرادش لذاته وجود ندارد، مگر از حیث کمال و نقص و شدت و ضعف…و غایت کمال آن، که تمامتر از آن نباشد، همان است که متعلّق به غیر نباشد و تمامتر از او قابل تصوّر نباشد؛ زیرا هر ناقصی متعلّق به غیر است و نیازمند به تمام شدن خود؛ و پیشتر روشن شده است که تمام قبل از نقص است و فعل قبل از قوّه، و وجود قبل از عدم است، و همچنین تبیین شد که تمام شی خود شی است، نه چیزی افزون بر آن؛ پس وجود یا مستغنی از غیر است و یا نیاز ذاتی به غیر دارد. اولی واجب است و آن صِرفِ وجود است که هیچ چیزی تمامتر از او نیست، و هیچ شائبه عدم یا نقص در او راه ن

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.