پاورپوینت برخورد اصحاب القریه با انبیا (قرآن)


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
12 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت برخورد اصحاب القریه با انبیا (قرآن) دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت برخورد اصحاب القریه با انبیا (قرآن)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت برخورد اصحاب القریه با انبیا (قرآن) :

پاورپوینت برخورد اصحاب القریه با انبیا (قرآن)

مردم انطاکیه رسولان الهی را شوم و بدبخت دانسته، یه ایشان تهمت دروغ‌گویی می‌زدند. اینان از روی غفلت و حسرت رسولان الهی را به استهزا گرفته، تکذیب می‌کردند.

فهرست مندرجات

۱ – اتهام
۱.۱ – تهمت دروغ‌گویی به رسولان
۱.۱.۱ – بیان آیه
۱.۱.۲ – مراد از آیه
۱.۲ – تهمت پیام‌آور شومی به رسولان
۱.۲.۱ – تفسیر آیه
۱.۲.۲ – معنای عذاب الیم
۱.۲.۳ – بیان آیه
۲ – استهزا
۲.۱ – استهزای مستمر رسولان
۲.۱.۱ – تفسیر آیه
۲.۲ – استهزای رسولان به سبب حسرت
۲.۲.۱ – مراد از حسرت
۲.۲.۲ – مراد از عباد
۳ – تکذیب
۳.۱ – تکذیب رسولان به سبب اسراف‌کاری
۳.۲ – مراد از ان انتم الا تکذبون
۳.۲.۱ – مراد از طائرکم معکم
۳.۲.۲ – مراد از بل… مسرفون
۳.۲.۳ – مراد از ائن ذکرتم
۳.۲.۴ – نکته
۳.۳ – تکذیب رسولان به سبب غفلت
۳.۳.۱ – بیان آیه
۴ – تهدید
۴.۱ – تهدید رسولان به سنگسار و شکنجه
۴.۱.۱ – تفسیر آیه
۴.۱.۲ – نکته
۵ – فال بد زدن
۵.۱ – به فال بد گرفتنِ رسولان الهی
۶ – پانویس
۷ – منبع

اتهام

تهمت دروغ‌گویی به رسولان

مردم انطاکیه رسولان الهی را به دروغ‌گویی متهم می‌کردند:
• «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ؛ و براى آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامى که فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند».

[۱] یس/سوره۳۶، آیه۱۳.

• «إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ؛ هنگامى که دو نفر از رسولان را به‌سوى آنها فرستادیم، اما آنان رسولان (ما) را تکذیب کردند؛ پس براى تقویت آن دو، شخص سومى فرستادیم، آنها همگى گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوى شما هستیم!».

[۲] یس/سوره۳۶، آیه۱۴.

بیان آیه

کلمه (عززنا) از تعزیز است که مصدر باب تفعیل از ماده (عزت) است، و عزت به معناى نیرو و شوکت و آسیب‌ناپذیرى است؛ و جمله ((اذ ارسلنا الیهم) بیان تفصیلى جمله (اذ جاءها المرسلون) است.
و معناى آیه این است که براى آنها مثل بزن اصحاب قریه را که در زمانى مى‌زیستند که ما دو تا از رسولان خود را به سویشان فرستاده بودیم و مردم آن دو را تکذیب کرده بودند و ما آن دو را به رسول سوم تقویت کردیم، و این سه رسول گفتند: اى مردم ! ما از جانب خدا به سوى شما فرستاده شده‌ایم.

[۳] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۱۰۶، ترجمه موسوی همدانی.

مراد از آیه

قرآن می‌فرماید: دو نفر از رسولان را به‌سوى آنها فرستادیم؛ اما آنها رسولان ما را تکذیب کردند؛ لذا براى تقویت آن دو شخص سومى ارسال نمودیم، آنها همگى گفتند ما فرستادگان به سوى شما از طرف پروردگاریم (اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث فقالوا انا الیکم مرسلون).
به این ترتیب سه نفر از رسولان پروردگار (دو نفر در آغاز و یک نفر در اثنا براى تقویت آنها) به سوى این قوم گمراه آمدند.
در اینکه این رسولان چه کسانى بودند در میان مفسران گفت‌وگوست، جمعى گفته‌اند: نام آن دو نفر شمعون و یوحنا بود و نام سومین بولس و بعضى نام‌هاى دیگرى براى آنها ذکر کرده‌اند.
و نیز در اینکه آنها پیامبران و رسولان خداوند بودند و یا فرستادگان حضرت مسیح (علیه‌السلام) (و اگر خداوند می‌فرماید ما آنها را فرستادیم به خاطر آن است که رسولان مسیح هم رسولان او هستند) باز در میان مفسران گفت‌وگو است؛ هرچند ظاهر آیات فوق موافق تفسیر اول است، گرچه تفاوتى در نتیجه‌اى که قرآن مى‌خواهد بگیرد نمى‌کند.

[۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۴۱.

تهمت پیام‌آور شومی به رسولان

مردم انطاکیه به رسولان الهی، شومی و بدبختی را نسبت می‌دادند:
• «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ؛ و براى آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامى که فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند».

[۵] یس/سوره۳۶، آیه۱۳.

• «قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفته‌ایم (و وجود شما را شوم مى‌دانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکى از ما به شما خواهد رسید!».

[۶] یس/سوره۳۶، آیه۱۸.

تفسیر آیه

ممکن است مقارن آمدن این پیامبران الهی بعضى مشکلات در زندگى مردم آن دیار بر اثر گناهانشان و یا به عنوان هشدار الهى حاصل شده باشد؛ چنان‌که بعضى از مفسران نیز نقل کرده‌اند که مدتى نزول باران قطع شد؛ ولى آنها نه تنها عبرتى نگرفتند، بلکه این حادثه را به دعوت رسولان پیوند دادند.
باز به این هم قناعت نکردند؛ بلکه با تهدیدى صریح و آشکار نیات شوم و زشت خود را ظاهر ساختند، و گفتند: (اگر از این سخنان دست برندارید مسلما شما را سنگسار خواهیم کرد، و مجازات دردناکى از ما به شما خواهد رسید)!

[۷] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۴۳.

معنای عذاب الیم

آیا مجازات دردناک (عذاب الیم) تأکیدى است بر مسئله سنگسار کردن (رجم) و یا مجازاتى افزون بر آن است؟ دو احتمال وجود دارد:
احتمال دوم نزدیک‌تر به نظر مى‌رسد؛ چرا‌که سنگسار کردن که یکى از بدترین انواع عذاب و شکنجه‌هاست که گاهى منتهى به مرگ می‌شود، ممکن است ذکر عذاب الیم اشاره به این باشد که سنگسار نمودن شما را آن‌قدر ادامه مى‌دهیم تا مایه مرگ شما شود، یا اینکه علاوه بر سنگسار کردن انواع دیگرى از شکنجه‌ها (مانند میله‌هاى داغ در چشم فرو کردن یا فلز گداخته در حلق ریختن و امثال اینها) را که جنایت‌کاران پیشین انجام مى‌دادند، در‌باره شما انجام خواهیم داد.
بعضى از مفسران این احتمال را نیز داده‌اند که سنگسار کردن عذاب جسمانى بوده؛ اما عذاب الیم عذاب معنوى و روحى بوده است.
اما تفسیر اول نزدیک‌تر به نظر مى‌رسد.
آرى طرف‌داران باطل و حامیان ظلم و فساد چون منطق قابل عرضه‌اى ندارند، همیشه تکیه بر تهدید و فشار و خشونت می‌کنند، غافل از آنکه رهروان راه الله هیچ‌گاه در برابر این تهدیدها تسلیم نخواهند شد؛ بلکه بر استقامتشان خواهد افزود، آن روز که آنها پا به این میدان گذاشتند، جان خود را بر کف گرفتند و آماده ایثار گشتند.
اینجا بود که رسولان الهى با منطق گویاى خود به پاسخ هذیان‌هاى آنها پرداختند، و گفتند: شومى شما از خود شماست و اگر درست بیندیشید. به این حقیقت واقف خواهید شد (قالوا طائرکم معکم أَئِن ذکرتم).

[۸] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۴۴.

• «قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِن ذُکِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛ (رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است اگر درست بیندیشید؛ بلکه شما گروهى اسراف‌کارید!».

[۹] یس/سوره۳۶، آیه۱۹.

بیان آیه

و کلمه (طائر) در جمله ((طائرکم معکم) در اصل طیر (مرغى چون کلاغ) است که عرب با دیدن آن فال بد مى‌زد، و سپس مورد استعمالش را توسعه دادند و به هر چیزى که با آن فال بد زده مى‌شود، طیر گفتند، و چه‌بسا که در حوادث آینده بشر نیز استعمال مى‌کنند، و چه‌بسا بخت بد اشخاصى را طائر مى‌گویند، با اینکه اصلا بخت امرى است موهوم، ولى مردم خرافه‌پرست آن را مبدأ بدبختى انسان و محرومیتش از هر چیز مى‌دانند.
و به هر حال اینکه فرمود: (طائرکم معکم) ظاهر معنایش این است که: آن چیزى که جا دارد با آن فال بد بزنید، آن چیزى است که با خودتان هست، و آن عبارت است از حالت اعراضى که از حق دارید و نمى‌خواهید حق را که همان توحید است بپذیرید، و اینکه به سوى باطل یعنى شرک تمایل و اقبال دارید.

[۱۰] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۱۰۹، ترجمه موسوی همدانی.

بعضى از مفسرین گفته‌اند: (معنایش این است که طائر شما یعنى بهره و نصیب شما از خیر و شر با خود شماست، و آن اعمال نیک و بد شماست، اگر خیر باشد، به ره شما خیر مى‌شود، و اگر شر باشد، شر مى‌شود). (دقت فرمایید) که این مفسر طائر را به معناى دوم (حوادث آینده) گرفته؛ ولیکن جمله بعدى آیه که مى‌فرماید: (ائن ذکرتم بل انتم قوم مسرفون) با معناى اول مناسب‌تر است.

[۱۱] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۱۰۹، ترجمه موسوی همدانی.

استهزا

استهزای مستمر رسولان

مردم شهر انطاکیه، رسولان الهی را به‌طور مستمر استهزا می‌کردند:
• «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ؛ و براى آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامى که فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند».

[۱۲] یس/سوره۳۶، آیه۱۳.

• «یَا حَسْرَهً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون؛ افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبرى براى هدایت آنان نیامد؛ مگر اینکه او را استهزا مى‌کردند!».

[۱۳] یس/سوره۳۶، آیه۳۰.

تفسیر آیه

در آخرین آیه مورد بحث با لحنى بسیار گیرا و مؤثر بر خورد تمام سرکشان تاریخ را با دعوت پیامبران خدا یکجا مورد بحث قرار داده، مى‌گوید: وا حسرتا بر این بندگان که هیچ پیامبرى براى هدایت آنها نیامد، مگر اینکه او را به باد استهزا گرفتند (یا حسره على العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزؤن).
واى بر آنها که دریچه‌هاى رحمت خدا را به روى خود بستند! اسفا بر آنها که چراغ‌هاى هدایت خویش را شکستند!
بیچاره و محروم از سعادت آن گروهى که نه‌تنها گوش هوش به نداى رهبران ندهند، بلکه به استهزا و سخریه آنها بر‌خیزند، سپس آنها را از دم شمشیر بگذرانند؛ درحالى‌که آنها سرنوشت شوم طغیانگران بى‌ایمان را قبل از خود دیده بودند و سرانجام دردناکشان را با گوش شنیده یا در صفحات تاریخ خوانده بودند اما کم‌ترین عبرتى نگرفتند، و درست در همان وادى گام نهادند و به همان سرنوشت گرفتار شدند!
روشن است این جمله گفتار خداست؛ چون تمام این آیات از سوى او بیان مى‌شود، ولى البته جمله حسرت به معنى ناراحتى درونى در برابر حوادثى که کارى از دست انسان در مورد آن ساخته نیست درباره خداوند معنى ندارد؛ همان‌گونه که خشم و غضب و مانند آن نیز به مفهوم حقیقى در مورد او وجود ندارد؛ بلکه منظور این است که حال این تیره‌روزان چنان بود که هر انسانى از وضع آنها آگاه مى‌شد متأسف و متأثر می‌گشت که چرا با این همه وسایل نجات در این گرداب هولناک غرق شوند؟!.
تعبیر به (عباد) (بندگان خدا) اشاره به این است که تعجب از این است که بندگان خدا که غرق نعمت‌هاى او هستند، دست به چنین جنایاتى زدند.

[۱۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۵۸ ۳۵۹.

استهزای رسولان به سبب حسرت

مردم شهر انطاکیه، رسولان الهی را استهزا کرده، دچار حسرت و افسوس می‌شدند:
• «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ؛ و براى آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامى که فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند».

[۱۵] یس/سوره۳۶، آیه۱۳.

• «یَا حَسْرَهً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون؛ افسوس بر این بندگان که هیچ پیامبرى براى هدایت آنان نیامد؛ مگر اینکه او را استهزا مى‌کردند!».

[۱۶] یس/سوره۳۶، آیه۳۰.

مراد از حسرت

یعنى اى حسرت و ندامت بر بندگان؛ و این تعبیر بلیغ‌تر از آن است که ندامت را براى آنان اثبات کند؛ مثلاً بفرماید: مردم قریه دچار ندامت و حسرت شدند؛ و اما سبب حسرت و اینکه چرا دچار آن شدند، در جمله (ما یاءتیهم من رسول …) آمده و مى‌فرماید: (به علت این دچار حسرت شدند که هرچه رسول به سویشان آمد، به استهزایش پرداختند).

[۱۷] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۱۱۸، ترجمه موسوی همدانی.

مراد از عباد

از این سیاق به خوبى برمى‌آید که مراد از (عباد)، عموم مردم است، و خواسته حسرت را بر آنان تأکید کند؛ مى‌فرماید: چه حسرتى بالاتر از این که اینان بنده بودند و دعوت مولاى خود را رد کرده، تمرد نمودند، و معلوم است که رد دعوت مولا شنیع‌تر است از رد دعوت غیر مولا و تمرد ا

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.