پاورپوینت باسواد بودن پیامبر
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت باسواد بودن پیامبر دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت باسواد بودن پیامبر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت باسواد بودن پیامبر :
پاورپوینت باسواد بودن پیامبر
یکی از شبهاتی که اخیراً وهابیها در پاسخ به روایتی که جسارت عمر بن خطاب را که به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفت: «ان الرجل لیهجر» مطرح میکنند، این است که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که خواندن و نوشتن نمیدانستند، چطور شد که در آخرین لحظات عمر شریفش دستور دادند که قلم و دوات بیاورند تا چیزی را بنویسد که مسلمانان هرگز گمراه نشوند؟ در این مقاله این شبهه را با توجه به بررسی و اثبات سواد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پاسخ خواهیم داد.
فهرست مندرجات
۱ – دلایل پاورپوینت باسواد بودن پیامبر
۱.۱ – منابع شیعه
۱.۱.۱ – روایت عبدالرحمن
۱.۲ – منابع اهلسنت
۱.۲.۱ – روایت شب معراج
۱.۲.۱.۱ – دیدگاه آلوسی
۱.۲.۲ – روایات دیگر معراج
۱.۲.۳ – دیدگاه سیوطی
۱.۲.۴ – نوشتن عقدنامه توسط پیامبر
۲ – نتیجه
۳ – پانویس
۴ – منبع
دلایل پاورپوینت باسواد بودن پیامبر
در پاسخ به شبهه بیسوادی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، باید گفت که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دارای علم الهی بوده است و قطعاً هم خواندن میدانستند و هم نوشتن و حتی در طول عمر شریفشان بارها اتفاق افتاده است که ایشان هم خواندهاند و هم نوشتهاند. این مطلب هم از کتابهای شیعه و هم از کتابهای اهلسنت قابل اثبات است.
منابع شیعه
مرحوم شیخ صدوق (رضواناللهتعالیعلیه) در معانی الاخبار مینویسد:
عن جعفر بن محمد الصوفی قال: سالت ابا جعفر محمد بن علی الرضا (علیهمالسّلام) فقلت: یا ابن رسول الله لم سمی النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الامی؟ فقال: ما یقول الناس قلت: یزعمون انه سمی الامی لانه لم یکتب. فقال (علیهالسّلام): کذبوا، علیهم لعنه الله، انی ذلک والله (عزّوجلّ) یقول فی محکم کتابه: ” هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزیکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمه ” فکیف کان یعلمهم ما لا یحسن والله لقد کان رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقرء ویکتب باثنین وسبعین – او قال، بثلاثه وسبعین – لسانا وانما سمی الامی لانه کان من اهل مکه ومکه من امهات القری، وذلک قول الله (عزّوجلّ) ” لتنذرام القری ومن حولها “.
[۱] صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۵۳ – ۵۴.
[۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۶ – ص۱۳۲ – ۱۳۳.
از امام جواد (علیهالسّلام) سؤال کردند:
ای فرزند رسول خدا! چرا به پیامبر اسلام «امی» میگفتند؟ حضرت سؤال کرد: ” مردم (مخالفین شیعه) چه میگویند؟ گفتند: مردم فکر میکنند که آن حضرت به این خاطر امی نامیده شده بود؛ چون نمیتوانست بنویسد. امام جواد در جواب فرمود:
دروغ میگویند! لعن بر آنها باد. چطور نمیتوانستند بنویسند؛ در حالی که خداوند در آیات محکم قرآنش میفرماید:
او خدای است که رسولش را در میان بیسوادان برانگیخت تا برای آنها آیات خداوند را تلاوت و آنها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد.
چطور کسی که نمیتواند بنوسید، میتواند کتاب را به دیگران بیاموزد؟ به خدا قسم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به هفتاد و دو یا هفتاد و سه زبان میخواندند و مینوشتند. به این دلیل به آن حضرت «امی» میگفتند؛ چون او از اهل مکه بود و مکه در آن زمان «ام القری» محسوب میشده است، چنانچه خداوند در قرآنش میفرماید:
ما تو را فرستادیم تا اهل «ام القری» (مکه) را و کسانی که در اطراف آن زندگی میکنند، انذار کنی.
روایت عبدالرحمن
باز نظیر این روایت را عبدالرحمن بن الحجاج از آقا امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند:
قال ابو عبدالله (علیهالسّلام) ان النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کان یقرا ویکتب و یقرا ما لم یکتب.
[۳] صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۴۷.
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم میخواندند و هم مینوشتند و حتی چیزهایی را که هنوز نوشته نشده بود، میخواندند.
با این بیان امام جواد و امام صادق (علیهماالسّلام) شکی باقی نمیماند که رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم خواندن بلد بودند و هم مینوشتند.
منابع اهلسنت
از علمای اهلسنت نیز، عامر شعبی که در نزد اهل سنت جایگاه ویژهای دارد در اینباره مینویسد:
انه قد قرا صحیفه لعیینه واخبر بمعناها.
[۴] ابنعطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج۴، ص۳۲۲.
[۵] قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر القرطبی، ج۱۳، ص۳۵۲.
[۶] ابوحیان اندلسی، محمد بن یوسف، تفسیر البحر المحیط، ج۸، ص۳۶۱.
[۷] احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۹۶.
پیامبر اکرم نامه شخصی به نام عیینه را شخصاً مطالعه کرد و از آنچه در آن نوشته شده بود، خبر داد.
روایت شب معراج
بسیاری از علمای اهل سنت این روایت را نقل کردهاند:
رایت لیله اسری بی علی باب الجنه مکتوبا: الصدقه بعشر امثالها. والقرض بثمانیه عشر.
[۸] قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۸۱۲.
[۹] ابنقدامه مقدسی، عبدالله بن قدامه، المغنی، ج۴، ص۲۳۶.
[۱۰] ابنقدامه، عبدالرحمن بن محمد، الشرح الکبیر، ج۴، ص۳۵۲ – ۳۵۳.
[۱۱] بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۳، ص۳۱۲.
[۱۲] طبرانی، سلیمان بن احمد، مسند الشامیین، ج۲، ص۴۱۹.
[۱۳] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۸۲۸.
[۱۴] متقی هندی، علی بن حسامالدین، کنز العمال، ج۶، ص۲۱۰.
[۱۵] قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر القرطبی، ج۳، ص۲۴۰.
[۱۶] ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر الثعالبی، ج۱، ص۵۲۷ – ۵۲۸.
[۱۷] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور، ج۵، ص۲۱۸.
[۱۸] ابنعدی، عبدالله بن عدی، الکامل، ج۳، ص۱۱.
[۱۹] ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۱۲۷.
[۲۰] حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، ج۲، ص۱۳۵.
متبادر از این «رایت» این است که خود پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرائت فرمودهاند نه این که مضمونش را از طریق خداوند فهمیده باشند.
دیدگاه آلوسی
آلوسی از علمای بزرگ اهل سنت در تفسیرش
[۲۱] آلوسی، محمود بن عبدالله، تفسیر آلوسی، ج۱۱، ص۶.
بعد از نقل این حدیث مینویسد:
والقدره علی القراءه فرع الکتابه… ویشهد للکتابه احادیث فی ” صحیح البخاری “. وغیره کما ورد فی صلح الحدیبیه فاخذ رسول الله صلی الله علیه وسلم الکتاب ولیس یحسن یکتب فکتب هذا ما قاضی علیه محمد بن عبدالله الحدیث،
قدرت بر خواندن، فرع بر کتاب است… روایاتی در صحیح بخاری و… نیز تایید میکند که رسول خدا میتوانستند بنویسند. چنانچه در قضیه صلح حدیبیه خود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شخصاً عقد نامه را گرفت و نوشت:
هذا ما قاضی علیه محمد بن عبدالله.
روایات دیگر معراج
روایات دیگری نیز این مطلب را تایید میکند، از جمله:
الف: عن ابی هریره قال: قال رسول الله (صلی الله علیه وسلم): رایت لیله اسری بی الی السماء علی العرش مکتوبا: لا اله الا انا وحدی لا شریک لی، ومحمد عبدی ورسولی ایدته بعلی. فذلک قوله: (هو الذی ایدک بنصره وبالمؤمنین).
[۲۲] حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۹۲.
[۲۳] سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدر المنثور، ج۴، ص۱۰۰.
ب: عن ابی الحمراء خادم النبی صلی الله علیه وسلم قال سمعت رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول لما اسری بی الی السماء دخلت الجنه فرایت فی ساق العرش مکتوبا لا اله الا الله محمد رسول الله ایدته بعلی ونصرته هلال السلمی الاسلمی.
[۲۴] طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۲۰۰.
[۲۵] زرندی حنفی، محمد بن یوس
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.