پاورپوینت اوصاف مؤمنین


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
7 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت اوصاف مؤمنین دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت اوصاف مؤمنین،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت اوصاف مؤمنین :

پاورپوینت اوصاف مؤمنین

چهره مؤمنان در قرآن و نقش ایمان در دست یابی انسان مؤمن به مقامات عالی انسانی از مباحث پرکاربرد در قرآن کریم می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ – پاورپوینت اوصاف مؤمنین در قرآن
۲ – بیان آیات
۳ – صفات مؤمنین
۳.۱ – عبادت شبانه
۳.۲ – پناه بردن از عذاب شدید
۳.۳ – میانه روی در انفاق
۳.۴ – عدم ارتکاب شرک و کبائر
۳.۵ – جزای ارتکاب کبائر
۳.۶ – تبدیل سیئات به حسنات
۳.۶.۱ – معانی تبدیل
۳.۶.۲ – ماهیت گناه
۳.۷ – توبه و عمل صالح
۳.۸ – دوری از لغو و باطل
۳.۹ – معرفت و بصیرت
۳.۱۰ – پیشوای پرهیزکاران
۳.۱۱ – جزای خیر و خلود بهشتی
۳.۱۲ – سزای تکذیب رسالت
۴ – بحث روایتی
۴.۱ – کثرت اخبار وارده
۴.۲ – تطبیق موردی نه شأن نزول
۴.۳ – روایتی کثیر و مستفیض
۴.۴ – نقل روایت با سند و بدون سند
۴.۵ – قرائتی دیگر در روایت
۴.۶ – ابهام در انطباق آیه و روایت
۵ – پانویس
۶ – منبع

پاورپوینت اوصاف مؤمنین در قرآن

ترجمه بخشی از پاورپوینت اوصاف مؤمنین که در سوره فرقان (آیات ۶۳ تا ۷۷) آمده:
بندگان خاص خدای رحمان آن کسانند که سنگین و با تواضع بر زمین راه می‌روند و چون جهالت پیشگان، خطابشان کنند سخن ملایم گویند (۶۳).

[۱] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳.

و کسانی که شب را با سجده و نماز برای پروردگارشان به روز آرند (۶۴).

[۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۴.

و کسانی که گویند: پروردگارا عذاب جهنم را از ما بگردان که عذاب آن دائم است (۶۵).

[۳] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۵.

که جهنم قرارگاه و جای بدی است (۶۶).

[۴] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۶.

و کسانی که چون خرج می‌کنند اسراف نکنند و بخل نورزند و میان این دو معتدل باشند (۶۷).

[۵] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۷.

و کسانی که با خدای یکتا خدایی دیگر نخوانند و انسانی را که خدا محترم داشته جز به حق نکشند و زنا نکنند و هر که چنین کند به زودی سزا بیند (۶۸).

[۶] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۸.

روز قیامت عذابش دو برابر شود و در آن به خواری جاویدان به سر برد (۶۹).

[۷] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۹.

مگر آنکه توبه کند و مؤمن شود و عمل شایسته کند آنگاه خدا بدی‌های این گروه را به نیکی‌ها مبدل کند که خدا آمرزگار و رحیم است (۷۰).

[۸] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.

و هر که توبه کند و عمل شایسته انجام دهد به سوی خدا بازگشتی پسندیده دارد (۷۱).

[۹] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۱.

و کسانی که گواهی به ناحق ندهند و چون بر ناپسندی بگذرند با بزرگواری گذرند (۷۲).

[۱۰] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۲.

و کسانی که چون به آیه‌های پروردگارشان اندرزشان دهند کر و کور بر آن ننگرند (۷۳).

[۱۱] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۳.

و کسانی که گویند پروردگارا ما را از همسران و فرزندان مان، مایه روشنی چشم ما قرار ده و ما را پیشوای پرهیزکاران بنما (۷۴).

[۱۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۴.

آنها به پاداش این صبری که کرده‌اند غرفه بهشت پاداش یابند و در آنجا درود و سلامی شنوند (۷۵).

[۱۳] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۵.

جاودانه در آنند که نیکو قرارگاه و جایگاهی است (۷۶).

[۱۴] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۶.

بگو اگر عبادتتان نباشد پروردگار من اعتنایی به شما ندارد شما که تکذیب کرده‌اید به زودی نتیجه اش را خواهید دید (۷۷).

[۱۵] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۷.

بیان آیات

این آیات، صفات برجسته و ستوده‌ای از مؤمنین را در مقابل صفات ناستوده‌ای که برای کفار شمرده برمی شمارد، که جامع آن صفات در مؤمنین این است که: مؤمنین پروردگار خود را می‌خوانند، و پیامبر او و کتابی که او بر آن پیامبر نازل کرده تصدیق می‌نمایند، و (آن صفات) در کفار این است که: کفار رسالت پیامبر خدای را تکذیب می‌کنند، و از دعوت او اعراض می‌نمایند و پیروی هوای نفس می‌شوند، و به همین مناسبت آیات مورد بحث با آیه: «قل ما یعبؤا بکم ربی لو لا دعاؤکم فقد کذبتم فسوف یکون لزاما»

[۱۶] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۷.

، ختم می‌شود که ختم سوره نیز هست.

صفات مؤمنین

«و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما».

[۱۷] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳.

تواضع و فروتنی، و برخورد سالم در مقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ایشان بعد از آنکه در آیه قبلی استکبار و خودخواهی کفار بر خدای سبحان و اهانتشان نسبت به اسم کریم و رحمان را ذکر کرد، در این آیه در مقابل آن رفتار مؤمنین را ذکر می‌کند که نه تنها به اسم رحمان اهانت نمی‌کند، بلکه خود را بنده رحمان می‌دانند همان رحمانی که کفار از لفظ آن گریزان بودند و نفرت داشتند.
در این آیه دو صفت از صفات ستوده مؤمنین را ذکر کرده، اول اینکه: الذین یمشون علی الارض هونا – مؤمنین کسانی هستند که روی زمین با وقار و فروتنی راه می‌روند و هون به طوری که راغب گفته به معنای تذلل و تواضع است

[۱۸] راغب اصفهانی، مفردات، ص۵۴۷، ماده هان.

بنابر این، به نظر می‌رسد که مقصود از راه رفتن در زمین نیز کنایه از زندگی کردنشان در بین مردم و معاشرتشان با آنان باشد.
پس مؤمنین، هم نسبت به خدای تعالی تواضع و تذلل دارند و هم نسبت به مردم چنینند، چون تواضع آنان مصنوعی نیست، واقعا در اعماق دل، افتادگی و تواضع دارند و چون چنینند ناگزیر، نه نسبت به خدا استکبار می‌ورزند و نه در زندگی می‌خواهند که بر دیگران استعلاء کنند و بدون حق، دیگران را پائین تر از خود بدانند و هرگز برای به دست آوردن عزت موهومی که در دشمنان خدا می‌بینند در برابر آنان خضوع و اظهار ذلت نمی‌کنند. پس خضوع و تذللشان در برابر مؤمنین است نه کفار و دشمنان خدا، البته این در صورتی است که به گفته راغب کلمه «هون» به معنای تذلل باشد و اما اگر آن را به معنای رفق و مدارا بدانیم معنای آیه این می‌شود که: مؤمنین در راه رفتنشان تکبر و تبختر ندارند.
صفت دومی که برای مؤمنین آورده این است که، چون از جاهلان حرکات زشتی مشاهده می‌کنند و یا سخنانی زشت و ناشی از جهل می‌شنوند، پاسخی سالم می‌دهند، و به سخنی سالم و خالی از لغو و گناه جواب می‌گویند، شاهد اینکه کلمه سلام به این معنا است آیه: «لا یسمعون فیها لغوا و لا تاثیما الا قیلا سلاما سلاما»؛ «بهشتیان در بهشت هیچ سخنی لغو و گناه نمی‌شنوند، هر چه می‌شنوند سلام است و سلام».

[۱۹] واقعه/سوره۵۶، آیه۲۶.

می‌باشد، پس حاصل و برگشت معنای این کلمه به این است که: بندگان رحمان، جهل جاهلان را با جهل مقابله نمی‌کنند.
و این صفت، صفت عباد رحمان در روز است که در میان مردمند و اما صفت آنان در شب همان است که آیه بعدی بیان نموده است.

عبادت شبانه

می‌فرماید: «و الذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما»

[۲۰] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۴.

کلمه بیتوته به معنای ادراک شب است – چه بخوابد یا نخوابد – و کلمه «لربهم» متعلق است به کلمه «سجدا» و دو کلمه سجده و قیام جمع ساجد و قائم است و مراد از این بیتوته در شب در حال سجده و حال ایستاده این است که: شب را به عبادت خدا به آخر می رسانند، که یکی از مصادیق عبادتشان همان نماز است که هم افتادن به خاک جزء آن است و هم به پا ایستادن.
و معنای آیه این است که: بندگان رحمان کسانی هستند که شب را درک می‌کنند در حالی که برای پروردگار خود سجده کنندگان و یا به پا ایستادگانند – یعنی پشت سر هم سجده می‌کنند و برمی خیزند – ممکن هم هست که مراد تهجد به نوافل شب باشد.

پناه بردن از عذاب شدید

«و الذین یقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها کان غراما»

[۲۱] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۵.

کلمه غرام به معنای شدت و مصیبتی است که دست از سر آدمی بر ندارد و همواره ملازم او باشد و بقیه الفاظ آیه روشن است.
«انها ساءت مستقرا و مقاما»

[۲۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۶.

ضمیر در صدر آیه به کلمه جهنم بر می‌گردد و دو کلمه مستقر و مقام دو اسم مکان از استقرار و اقامت هستند و بقیه الفاظ آیه روشن است.

میانه روی در انفاق

«و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما»

[۲۳] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۷.

کلمه انفاق به معنای بذل مال و صرف آن در رفع حوایج خویشتن و یا دیگران است و کلمه اسراف به معنای بیرون شدن از حد است، اما بیرون شدن از حد اعتدال به طرف زیاده روی و در خصوص مساله انفاق، زیاده روی و تجاوز از حدی است که رعایت آن حد سزاوار و پسندیده است، در مقابل، «قتر» – به فتح قاف و سکون تاء – که به معنای کمتر انفاق کردن است،

[۲۴] راغب اصفهانی، مفردات، ص۳۹۲، ماده قتر.

چنانچه راغب گفته، و کلمه «قتر، اقتار و تقتیر» هر سه به یک معنا است.
کلمه «قوام» – به فتح قاف – به معنای حد وسط و معتدل است و همین کلمه به کسره قاف به معنای مایه قوام هر چیز است و جمله «بین ذلک» متعلق است به قوام، و معنایش این است که: بندگان رحمان انفاق می‌کنند و انفاقشان همواره در حد وسط و میان اسراف و اقتار است، پس، اینکه فرمود: «و کان بین ذلک قواما» توضیح و تنصیص همان جمله قبلی است که فرمود: «اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا»، پس صدر آیه، دو طرف افراط و تفریط در انفاق را نفی کرده و ذیل آن، حد وسط در آن را اثبات نموده است.

عدم ارتکاب شرک و کبائر

«و الذین لا یدعون مع الله الها آخر و لا یقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق و لا یزنون و من یفعل ذلک یلق اثاما»

[۲۵] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۸.

این آیه شریفه، شرک در عبادت را از بندگان رحمان نفی می‌کند و شرک در عبادت این است که کسی هم خدای را عبادت کند و هم غیر خدای را و این، با اصول وثنیت و بت پرستی سازگار نیست، برای اینکه اصول وثنیت اجازه نمی‌دهد شخص بت پرست خدای را عبادت کند، نه به تنهایی و نه با عبادت غیر خدا، بلکه انسان را لایق پرستش خدا ندانسته، می‌گوید باید آلهه پایین تر از خدا را بپرستیم تا آنها ما را با شفاعت خود به خدا نزدیک کنند.
بنابر این تعبیر، در آیه مورد بحث (خواندن غیر خدا با خدا)، یا به منظور اشاره به این است که هر چند مشرکین تنها غیر خدا را می‌پرستند و لیکن پرستش شده واقعی آنان نیز به هرحال خداست، چون پرستش خدا مساله‌ای است فطری، چیزی که هست مشرکین راه را گم کرده‌اند، پس، توجه به سوی غیر خدا توجه به خدا و غیر خدا است، هر چند که نامی از خدا به میان نیاورند.
و یا معنای تعبیر مذکور این است که: بندگان رحمان کسانی هستند که با وجود خدا، غیر خدا را نمی‌پرستند، یعنی مشرکین با وجود خدا غیر خدا را می‌پرستند.
و یا تعبیر مزبور، اشاره به این اعتقاد خرافی است که عوام مشرک عرب داشتند که: توجه و توسل به خدایان تنها در خشکی فایده دارد و اما در دریا سودی نمی‌بخشد، چون امور دریاها تنها به دست خداست و آلهه‌ای در آن با وی شریک نیستند.
در نتیجه مراد از خواندن خدا، توسل به خدا است در موردی، یعنی در شداید دریا، و توسل به غیر او در موردی دیگر، یعنی در شداید خشکی. ولی از همه وجوه بهتر وجه وسطی است.
و اینکه فرمود: «و لا یقتلون النفس التی حرم الله الا بالحق» معنایش این است که: در هیچ حالی از احوال، نفس انسانی را که خدا کشتن او را حرام کرده نمی‌کشند، مگر در یک حال و آن حالی است که کشتن وی حق باشد، مثلا به عنوان قصاص و حد بوده باشد.
و اینکه فرمود: «و لا یزنون»، معنایش این است که: عباد رحمان کسانی هستند که هیچ فرج حرامی را وطی نمی‌کنند چون مساله زنا در میان عرب جاهلیت امری متداول و شایع بود و اسلام از ابتدای ظهور دعوتش معروف بود به تحریم زنا و شراب خوری.
و اینکه فرمود: «و من یفعل ذلک یلق اثاما» با کلمه ذلک به مسائل قبل، یعنی شرک و قتل نفس محترمه به غیر حق و نیز زنا اشاره نموده و کلمه اثام به معنای اثم، یعنی وزر و وبال گناه است، که همان کیفر عذابی است که به زودی در روز قیامت با آن برمی خورد، و آیه بعدی آن را بیان می‌کند.

جزای ارتکاب کبائر

در توجیه مخلد بودن مرتکبین قتل، زنا و ربا در عذاب می فرماید:
«یضاعف له العذاب یوم القیامه و یخلد فیه مهانا»

[۲۶] فرقان/سوره۲۵، آیه۶۹.

این آیه بیان لقای اثام در آیه قبلی است و معنای جمله «و یخلد فیه مهانا» این است که: در عذاب واقع می‌شود در حالی که اهانت بر او شده باشد.
مساله خلود در عذاب، برای کسی که شرک ورزیده مسلم است و هیچ حرفی در آن نیست و اما خلود در عذاب، برای کسی که قتل نفس محترمه کرده و یا مرتکب زنا شده باشد که دو تا از گناهان کبیره است و همچنین برای کسی که مرتکب رباخواری شده باشد، که قرآن کریم نسبت به آنها تصریح به خلود کرده و ممکن است به یکی از وجوه زیر توجیه شود:
اول اینکه: بگوییم خصوص این سه گناه طبعی دارند که اقتضای خلود در آتش را دارد، همچنان که چه بسا این احتمال از ظاهر آیه شریفه «ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء»

[۲۷] نساء/سوره۴، آیه۴۸.

نیز استفاده شود، چون فرموده شرک به هیچ وجه آمرزیده نمی‌شود و اما پایین تر از شرک را خدا از هر کس بخواهد می‌آمرزد، یعنی از بعضی اشخاص مانند مرتکب قتل و زنا و ربا نمی‌آمرزد.
دوم اینکه: بگوییم مراد از خلود در همه جا به معنای مکث طولانی است ولی چیزی که هست این است که در شرک این مکث طولانی، ابدی است و در غیر آن بالاخره پایان پذیر است.
سوم اینکه: بگوییم کلمه: «ذلک» در جمله «و من یفعل ذلک» اشاره به همه این سه گناه است، چون آیات مورد بحث که همه در تعریف مؤمنین است، مؤمنین را چنین معرفی می‌کند: اینان کسانی هستند که مرتکب شرک و قتل نفس و زنا نمی‌شوند، پس اگر کسی هر سه این گناهان را مرتکب شود مخلد در آتش است، مانند کفار که به همه آنها مبتلا بودند.
در نتیجه اگر کسی به بعضی از این سه گناه آلوده باشد دیگر از آیه شریفه خلود وی در آتش بر نمی‌آید.

تبدیل سیئات به حسنات

«الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا رحیما»

[۲۸] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.

این آیه شریفه استثنایی است از حکم کلی دیدار اثام و خلود در عذاب که در آیه قبلی گفته شده بود و در مستثنا سه چیز قید شده: اول توبه، دوم ایمان و سوم عمل صالح.
اما توبه: که معنایش بازگشت از گناه است و کمترین مرتبه اش ندامت است، و معلوم است که اگر کسی از کرده‌های قبلی اش ندامت نداشته باشد از گناه دور نمی‌شود و همچنان آلوده و گرفتار آن خواهد بود.
و اما عمل صالح: اعتبار آن نیز روشن است، برای اینکه وقتی کسی از گناه توبه کرد قهرا اگر نخواهد توبه خود را بشکند عمل صالح انجام می‌دهد، یعنی عملش صالح می‌شود، پس توبه مستقر و نصوح آن توبه است که عمل را صالح کند.
و اما ایمان به خدا: از اعتبار این قید فهمیده می‌شود که آیه شریفه مربوط به کسانی است که هم شرک ورزیده باشند و هم قتل نفس و زنا مرتکب شده باشند و یا حداقل مشرک بوده باشند، چون اگر روی سخن در آن، به مؤمنینی باشد که قتل و زنا کرده باشند، دیگر معنا ندارد قید ایمان را نیز در استثناء بگنجاند.
پس آیه شریفه درباره مشرکین است، حال چه اینکه آن دو گناه دیگر را هم مرتکب شده باشند و چه نشده باشند، و اما مؤمنینی که مرتکب آن دو گناه شده باشند عهده دار بیان توبه شان آیه بعدی است.

معانی تبدیل

وجوهی که در معنای تبدیل سیئات به حسنات (فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات) گفته شده:
جمله «فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات» تفریع بر توبه و ایمان و عمل صالح است و آثار نیکی را که بر آنها مترتب می‌شود بیان می‌کند. و آن این است که: خدای تعالی گناهانشان را مبدل به حسنه می‌کند.
و اما اینکه تبدیل گناهان به حسنه چه معنا دارد؟ مفسرین وجوهی ذکر کرده‌اند: بعضی گفته‌اند: خداوند گناهان سابق ایشان را با توبه محو می‌کند و اطاعت‌های بعدی ایشان را می‌نویسد، در نتیجه به جای کفر و قتل به غیر حق و زنا، دارای ایمان و جهاد – یعنی قتل به حق – و عفت و احصان می‌شوند.

[۲۹] ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۱۵.

بعضی دیگر گفته‌اند: مراد از سیئات و حسنات، ملکاتی است که از آن دو در نفس پدید می‌آید، نه خود آنها و خدا ملکه بد آنان را مبدل به ملکه خوب می‌سازد.

[۳۰] کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین، ج۶، ص۴۲۱.

بعضی دیگر گفته‌اند: مراد از سیئات و حسنات، ثواب و عقاب آنها است، نه خود آنها و خدا از چنین کسانی عقاب قتل و زنا را مثلا برداشته ثواب قتل به حق و عفت می‌دهد.

[۳۱] قرطبی، شمس الدین، الجامع لاحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، ج۱۳، ص۷۸.

حسنه یا سیئه بودن عمل منوط به آثار عمل است و تبدیل سیئات به حسنات نیز به معنای تبدیل آثار است لیکن خواننده عزیز خودش به خوبی می‌داند که این وجوه در یک اشکال مشترکند و آن این است که: کلام خدای را از ظاهرش برگردانده‌اند، آن هم بدون هیچ دلیلی که در دست داشته باشند.
زیرا ظاهر جمله: «یبدل الله سیئاتهم حسنات»، مخصوصا با در نظر داشتن اینکه در ذیلش فرموده: و خدا غفور و رحیم است، این است که: هر یک از گناهان ایشان خودش مبدل به حسنه می‌شود، نه عقابش و نه ملکه اش و نه اعمال آینده‌اش، بلکه یک یک گناهان گذشته اش مبدل به حسنه می‌شود، این ظاهر آیه است، پس باید با حفظ این ظاهر چاره‌ای اندیشید.

ماهیت گناه

و آنچه به نظر ما می‌رسد این است که باید ببینیم گناه چیست؟
آیا نفس و متن عمل ناشایست گناه است و در مقابل نفس فعلی دیگر حسنه است و یا آنکه نفس فعل و حرکات و سکناتی که فعل از آن تشکیل شده در گناه و ثواب یکی است و اگر یکی است – که همین طور هم هست – پس گناه شدن گناه از کجا و ثواب شدن عمل ثواب ازکجا است؟ مثلا عمل زنا و نکاح چه فرقی با هم دارند که یکی گناه شده و دیگری ثواب، با اینکه حرکات و سکناتی که عمل، از آن تشکیل یافته در هر دو یکی است؟ و همچنین خوردن که در حلال و حرام یکی است؟ اگر دقتی کنیم خواهیم دید تفاوت این دو در موافقت و مخالفت خدا است، مخالفت و موافقتی که در انسان اثر گذاشته و در نامه اعمالش نوشته می‌شود، نه خود نفس فعل، چون نفس و حرکات و سکنات که یا آن را زنا می‌گوییم و یا نکاح، به هر حال فانی شده از بین می‌رود و تا یک جزئش فانی نشود نوبت به جزء بعدی اش نمی‌رسد و پر واضح است که وقتی خود فعل از بین رفت عنوانی هم که ما به آن بدهیم چه خوب و چه بد فانی می‌شود.
و حال آنکه ما می‌گوییم: عمل انسان چون سایه دنبالش هست، پس مقصود آثار عمل است که یا مستتبع عقاب است و یا ثواب و همواره با آدمی هست تا در روز «تبلی السرائر» خود را نمایان کند.
این را نیز می‌دانیم که اگر ذات کسی شقی و یا آمیخته به شقاوت نباشد، هرگز مرتکب عمل زشت و گناه نمی‌شود، (همان حرکات و سکناتی را که در یک فرد شقی به صورت زنا در می‌آید، انجام می‌دهد، بدون اینکه زنا و کار زشت بوده باشد) پس اعمال زشت از آثار شقاوت و خباثت ذات آدمی است، چه آن ذاتی که به تمام معنا شقی است و یا ذاتی که آمیخته با شقاوت و خباثت است.
حال که چنین شد، اگر فرض کنیم چنین ذاتی از راه توبه و ایمان و عمل صالح مبدل به ذاتی طیب و طاهر و خالی از شقاوت و خباثت شد و آن ذات مبدل به ذاتی گشت که هیچ شائبه شقاوت در آن نبود، لازمه این تبدل این است که آثاری هم که در سابق داشت و ما نام گناه بر آن نهاده بودیم، با مغفرت و رحمت خدا مبدل به آثاری شود که با نفس سعید و طیب و طاهر مناسب باشد و آن این است که: عنوان گناه از آن برداشته شود و عنوان حسنه و ثواب به خود بگیرد و چه بسا ذکر رحمت و مغفرت در ذیل آیه اشاره به همین معنا باشد.

توبه و عمل صالح

«و من تاب و عمل صالحا فانه یتوب الی الله متابا»

[۳۲] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۱.

کلمه متاب مصدر میمی از ماده توبه است و سیاق آیه می‌رساند که در مقام رفع استبعاد از تبدیل سیات به حسنات است و خلاصه: می‌خواهد بفهماند که امر توبه آن قدر عظیم و اثرش آن چنان زیاد است که سیئات را مبدل به حسنات می‌کند و هیچ استبعادی ندارد، چون توبه عبارت است از رجوع خاص به سوی خدای سبحان و خدای تعالی هر چه بخواهد می‌کند.
در این آیه شریفه علاوه بر بیان مزبور، این نکته نیز آمده که توبه شامل تمامی گناهان می‌شود، چه گناهی که توام با شرک باشد و چه آنکه توام نباشد و آیه قبلی – همانطور که اشاره کردیم – این معنا را نمی‌رسانید و دلالتش بر شمول توبه نسبت به گناهان غیر شرک، خفی بود.

دوری از لغو و باطل

مراد از اینکه درباره مؤمنین فرمود: «لا یشهدون الزور و اذا مروا باللغو مروا کراما» چیست؟
می فرماید: «و الذین لا یشهدون الزور و اذا مروا باللغو مروا کراما»

[۳۳] فرقان/سوره۲۵، آیه۷۲.

صاحب مجمع البیان گفته: کلمه زور در اصل، به معنای جلوه دادن باطل به صورت حق است و بنا به گفته وی این کلمه به وجهی شامل دروغ و هر لهو باطلی از قبیل: غنا و دریدگی و ناسزا نیز می‌شود.

[۳۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۱۵.

و نیز صاحب مجمع البیان در معنای کلمه «کراما» گفته است: معنای اینکه بگوییم فلانی از فلان عمل زشت تکرم دارد این است که: از چنین عملی منزه است، و نفس خویش را از آلودگی به امثال آن منزه می‌دارد.

[۳۵] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۱۵.

پس اینکه فرمود: «و الذین لا یشهدون الزور» اگر مراد از زور، دروغ باشد، کلمه مذکور قائم مقام مفعول مطلق می‌باشد و تقدیر کلام چنین می‌شود که: بندگان رحمان آنهایی هستند که شهادت به زور نمی‌دهند، و اگر مراد از زور لهو باطل از قبیل غناء و امثال آن باشد، کلمه زور مفعول به خواهد بود، و معنایش این است که: بندگان رحمان کسانی هستند که در مجالس باطل حاضر نمی‌شوند. از میان این دو احتمال، ذیل آیه با احتمال دومی مناسب

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.