پاورپوینت انقلاب در قرآن
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت انقلاب در قرآن دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت انقلاب در قرآن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت انقلاب در قرآن :
پاورپوینت انقلاب در قرآن
از منظر اصلاحات قرآنی، انقلاب یکی از شیوههای اصلاح محسوب میشود، برخلاف فرهنگ سیاسی امروز که انقلاب را در تقابل با اصلاحات میداند.
فهرست مندرجات
۱ – اصلاح و پاورپوینت انقلاب در قرآن
۲ – مقدمه
۲.۱ – تکامل نه تقابل
۳ – گونه شناسی واژه اصلاح در قرآن
۳.۱ – کاربرد اصلاح
۳.۲ – ارزش اصلاح در کلام پیامبر
۳.۳ – اصلاح در روابط مؤمنان
۴ – ماده صلاح
۵ – بحث لغوی
۶ – تقابل اصلاح و افساد
۷ – کاربردهای اصلاح
۸ – شیوههای اصلاح در آموزههای قرآنی
۹ – لازمه اصلاح در جامعه دینی
۱۰ – اصلاح وظیفه پیامبران
۱۱ – شیوه برخورد با مفاسد
۱۱.۱ – برخورد سخت برای اصلاح
۱۲ – رابطه انقلاب و اصلاح در قرآن
۱۳ – بایستههای اصلاح طلبی
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
اصلاح و پاورپوینت انقلاب در قرآن
تجربه دو پدیده انقلاب و اصلاحات در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی موضوع قابل پژوهش از ابعاد مختلف است. این نوشتار در پی بررسی گونه شناسی مفهوم و کاربرد واژه اصلاح در قرآن کریم ، روشها و تاکتیکهای اصلاح فرد و جامعه از منظر وحیانی، و نیز بررسی رابطه اصلاح و انقلاب است.
از منظر قرآن کریم، اصلاح، شالوده حرکت سالم سازی فضای زیست آدمی است و در جریان اصلاحی پیامبران ریشه دارد. اصلاح با دو مفهوم آشتی دادن و رفع موانع و مفاسد، به طور مطلق در قرآن به کار رفته و کاربرد روشهای متنوع فرهنگی و غیرفرهنگی، بسته به میزان، نوع و درجات فساد و مفسدین، برای رفع مفاسد و تبدیل نقاط ضعف و کاستیها به نقاط قوت و کمال در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی توصیه شده است و سرانجام این که اصلاح نه یک شیوه تحول در برابر انقلاب است، بلکه انقلاب یکی از روشهای ایجاد اصلاح است.
مقدمه
در حوزه مباحث سیاسی دو مفهوم «انقلاب» و «اصلاح» به عنوان دو روش ایجاد تحول و دگرگونی معمولا در برابر هم قرار میگیرند. اصلاحات به مفهوم ایجاد تغییرات تدریجی، جزء به جزء و مسالمت آمیز و از همه مهمتر ارادی و بر اساس برنامه ریزی است، حال آن که انقلاب به معنای تحولات پرشتاب، فراگیر، با روشهای خشن و غالبا غیرقابل کنترل و پیش بینی است. تا پیش از جنگ سرد و فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم، اصلاح و اصلاح طلبی از سوی روشنفکران چپ گرا و انقلابی مفهوم مذموم و مترادف با سازشکاری به قصد پیش گیری از وقوع انقلاب تلقی میشد، اما از آغاز دهه ۱۹۹۰ به این سو، همچنان که سوسیالیزم هم به عنوان یک نظریه و هم به عنوان روش اداره جامعه در عمل، در برابر فراگیری جهانی لیبرال دموکراسی و سایر عوامل داخلی دیگر، به حاشیه رانده شد، انقلاب و انقلابی گری نیز حتی از سوی انقلابیون پیشین بار معنایی منفی به خود گرفت.
از سوی دیگر و در عرصه داخلی، جامعه ایران در خلال دهههای پایانی قرن بیستم و در آستانه قرن بیست و یکم، هر دو مفهوم را در عرصه حیات اجتماعی و سیاسی خود تجربه کرده و میکند.
انقلاب اسلامی ایران، گر چه با انقلابات سدههای اخیر تفاوتهایی داشت، اما به هر حال یک حرکت پرشتاب و فراگیر و خارج از کنترل و پیش بینی کنشگران موافق و مخالف -اعم از داخلی و خارجی- بود که به سرنگونی رژیم سلطنتی در ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی انجامید و امروز با پشت سر گذاردن مراحل مختلف حیات خویش، رهبران آن به پروسه اصلاحات در راستای تثبیت آرمانها، اهداف و ارزشهای انقلابی و اسلامی نظر دارند. برخی معتقدند طرح مساله اصلاحات در ایران، نشانه بازگشت و عدول از انقلاب است و جنبش اصلاحی امروز را در تقابل با انقلاب ۵۷ تحلیل میکنند و از آن نوعی برداشت تجدید نظر طلبانه را اراده میکنند. برخی دیگر نیز اصولا با تصوری غلط از انقلاب، اصلاحات را بر نمیتابند و آن را به معنای نفی ماهیت اسلامی انقلاب تفسیر میکنند. به نظر میرسد دست کم در مورد انقلاب اسلامی و جامعه مسلمان ایرانی، هر دو انگاره به خطا و غلط، اصلاحات و انقلاب را در تقابل با هم میانگارد.
تکامل نه تقابل
در یک نگاه عمیق و برخاسته از منظر دینی، هر دو میتوانند مکمل یکدیگر باشند. آموزههای قرآنی در این زمینه، به همسویی انقلاب و اصلاح نظر دارد.
این مقاله در راستای نشان دادن این همسویی و عدم تقابل است و بر اثبات خاستگاه و همچنین جایگاه انقلاب و اصلاح در آموزههای قرآنی میپردازد. درک همسویی اصلاح و انقلاب از منظر قرآن کریم، به مثابه یک رویکرد نظری در این مقاله مطلوب بوده است و از سوی دیگر، میتواند به تحلیل واقعیات امروز جامعه ایران در عرصه عملی نیز کمک کند. بنابراین و بر اساس این رویکرد قرآنی به مقوله اصلاح و انقلاب بر خلاف باور همه کسانی که امروز اصلاح را در برابر انقلاب قرار میدهند، انقلاب بهمن ۵۷ و اصلاحات آغاز شده در ایران از دهه هفتاد به بعد، به صورت رشتههای محکمی به هم پیوند خوردهاند. اشتباه بزرگ کسانی که جنبش اصلاحی ایران را با اصلاحات گورباچف در شوروی مقایسه میکنند، در عدم فهم دقیق و عمیق از ماهیت و ذات دو جنبش انقلابی و اصلاحی در ایران اسلامی نهفته است؛ به عبارت ساده تر، اینان نه انقلاب ایران را که انقلابی برخاسته از آموزههای دینی و قرآنی مردم است خوب شناختهاند، نه جنبش اصلاح طلبی ایرانیان را که بر رفع موانع حرکت انقلاب اسلامی تا رسیدن به آرمانهای متعالی خویش تاکید دارد، به درستی درک کردهاند.
گونه شناسی واژه اصلاح در قرآن
«اصلاح» کلمهای عربی و از ریشه « صلح » است و به دو معنا به کار میرود: یکی از ماده «صلح» و دیگری از ماده «صلاح» است. اصلاح از ماده صلح به معنای آشتی دادن، رفع اختلاف و دعوا و مشاجره بین دو فرد یا دو گروه است.
کاربرد اصلاح
برخی موارد استعمال اصلاح از ماده صلح، در قرآن به شرح ذیل است:
«وان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما من اهله وحکما من اهلها ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما ان الله کان علیما خبیرا
[۱] نساء/سوره۴، آیه۳۵.
به هنگام اختلاف میان زن و شوهر اگر از جدایی و شکاف و قهر میان آن دو هراس یافتید، داوری از سوی مرد و داوری از سوی زن به این مساله اختلافی رسیدگی کنند و اگر واقعا اهل سازش و آشتی باشند، خداوند بین آنها سازش برقرار میکند.»
«وان امراه خافت من بعلها نشوزا او اعراضا فلا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحا والصلح خیر…»
[۲] نساء/سوره۴، آیه۱۲۸.
این آیه در مورد ناخرسندی زن از شوهر در انجام تعهدات زناشویی است و در این مورد خداوند به صلح و آشتی میان آن دو توصیه میکند و میفرماید: آشتی بهتر است: «فاتقوا الله واصلحوا ذات بینکم واطیعوا الله ورسوله ان کنتم مؤمنین»
[۳] انفال/سوره۸، آیه۱.
در این آیه که ابتدای آن در مورد انفال است، به تقوای الهی و رفع اختلافات میان مسلمانان و مؤمنان تاکید شده و حتی آن را در ردیف اطاعت از خدا و رسول و نشان ایمان ذکر کرده است. اصولا بر مبنای این آموزه قرآنی اصطلاح «اصلاح ذات البین» در فرهنگ اسلامی و در نصوص دینی و روایی، جایگاه خاص خود را به لحاظ اخلاق فردی و اجتماعی باز کرده است.
ارزش اصلاح در کلام پیامبر
حضرت علی علیهالسّلام به نقل از پیامبر اکرم آن را والاتر از یک سال نماز و روزه ذکر میکنند:
«… و صلاح ذات بینکم فانی سمعت جدکما صلیاللهعلیهوآلهوسلّم یقول صلاح ذات البین افضل من عامه الصلاه و الصیام».
[۴] نهج البلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، (تهران: بی ناشر، ۱۳۹۲) نامه ۴۷، ص۹۷۷.
اصلاح در روابط مؤمنان
«انما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم واتقوا الله لعلکم ترحمون»
[۵] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.
حوزه صلاح ذات البین و برقراری آشتی میان مؤمنان در این آیه مورد توجه قرار میگیرد و ضمن اعلام برادری مؤمنان بر رفع اختلاف میان آنان توصیه دارد و به نحوی آشتی میان مؤمنان را نیز از اسباب لطف و رحمت الهی به آنان ذکر کرده است.
«وان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امر الله فان فاءت فاصلحوا بینهما بالعدل واقسطوا ان الله یحب المقسطین»
[۶] حجرات/سوره۴۹، آیه۹.
هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به ستیزه برخاستند میان آنها آشتی برقرار کنید و در صورتی که یکی از این دو گروه بر ادامه ستیزه اصرار ورزد با آن پیکار کنید تا به حکم خدا (آشتی) گردن نهد و اگر چنین نمود میان آنان را آشتی دهید و به عدالت حکم نمایید.
«ولا تجعلوا الله عرضه لایمانکم ان تبروا وتتقوا وتصلحوا بین الناس والله سمیع علیم»
[۷] بقره/سوره۲، آیه۲۲۴.
«فمن خاف من موص جنفا او اثما فاصلح بینهم فلا اثم علیه ان الله غفور رحیم»
[۸] بقره/سوره۲، آیه۱۸۲.
این دو آیه در باب وصیت است و به اصلاح میان کسانی که در تعدد آنان وصیتی میشود، ناظر است.
ماده صلاح
اما استعمال دیگر اصلاح، از ماده صلاح است و عمدتا مورد بحث این مقاله است، یعنی صلاح در مقابل فساد که در فارسی معمولا صلاح را به شایستگی ترجمه میکنند. بدین ترتیب عمل صالح یعنی عمل شایسته و صالح و صالحان یعنی افراد شایسته. با این توصیف، اصلاح در برابر افساد قرار میگیرد و به معنای انجام دادن کار شایسته یا بر طرف کردن فساد است و به کسی که در صدد است کار شایستهای انجام دهد و فسادها و نقصها و عیبها را بر طرف کند، مصلح و کسی را که در صدد بر هم زدن کارها و ایجاد فساد در جامعه است، مفسد مینامند و تعبیر « مفسد فی الارض » نیز از همین مفهوم ناشی شده است.
بحث لغوی
در فرهنگ لغات نیز اصلاح را به همین معنا آوردهاند، یعنی «سامان دادن، بهینه ساختن و به نیکی و شایستگی در آوردن»
[۹] راغب اصفهانی، مفردات، ماده صلح.
و یا گفتهاند: «الصلاح استقامه الحال و الاصلاح جعل الشی ء علی الاستقامه؛
[۱۰] محمد بن حسن طوسی، تفسیر تبیان، ج۱، ص۷۵.
صلاح، درست بودن وضعیت چیزی است و اصلاح در وضعیت درست قرار دادن چیزی».
بنابراین اصلاح و فساد دو صفت متقابل و متضادند.
مرحوم علامه طباطبایی مینویسد: «فان الصلاح و الفساد شانان متقابلان».
[۱۱] محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۰، ص۱۱۰.
شهید مطهری نیز میگوید:
افساد و اصلاح از زوجهای متضاد قرآن است. زوجهای متضاد، یعنی واژههای اعتقادی و اجتماعی که دو به دو در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و به کمک یکدیگر نیز شناخته میشوند، از قبیل توحید و شرک ، ایمان و کفر ، هدایت و ضلالت، عدل و ظلم ، خیر و شر ، طاعت و معصیت ، تقوا و فسوق، استکبار و استضعاف و… که یکی باید نفی شود تا دیگری جامه تحقق بپوشد، اصلاح و فساد از این قبیل است.
[۱۲] مرتضی مطهری، نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، ص۶.
تقابل اصلاح و افساد
تقابل این دو صفت در قرآن نیز به صراحت آمده است از جمله در آیات زیر:
«ام نجعل الذین آمنوا وعملوا الصالحات کالمفسدین فی الارض
[۱۳] ص/سوره۳۸، آیه۲۸.
آیا ما مؤمنان و شایستگان را در ردیف و همانند تبهکاران و ناشایستگان قرار میدهیم؟»
«والله یعلم المفسد من المصلح
[۱۴] بقره/سوره۲، آیه۲۲۰.
خداوند فساد کننده را از اصلاح کننده باز میشناسد.»
«الذین یفسدون فی الارض ولا یصلحون
[۱۵] شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۲.
آنان که در زمین فساد میکنند و اهل شایستگی و کار شایسته کردن نیستند.»
این معنای از اصلاح مربوط به آشتی دادن میان دو فرد یا دو گروه از انسانها نیست، کسی که میخواهد فسادی را بر طرف کند یا کار شایستهای انجام دهد با فرد خاصی رو به رو نیست. پس این اصلاح -که از ماده صلاح است- دو مصداق دارد: یکی به معنای کار شایسته انجام دادن و دیگری به معنای بر طرف کردن فساد و تبهکاری یا جلوگیری از بزهکاری است و هر دوی این مصداق در قرآن کریم به کار رفته است که نمونههایی را ازاین دو میخوانیم:
«الا الذین تابوا واصلحوا وبینوا فاولئک اتوب علیهم وانا التواب الرحیم»
[۱۶] بقره/سوره۲، آیه۱۶۰.
«الا الذین تابوا واصلحوا واعتصموا بالله واخلصوا دینهم لله فاولئک مع المؤمنین وسوف یؤت الله المؤمنین اجرا عظیما»
[۱۷] نساء/سوره۴، آیه۱۴۶.
«واللذان یاتیانها منکم فآذوهما فان تابا واصلحا فاعرضوا عنهما ان الله کان توابا رحیما»
[۱۸] نساء/سوره۴، آیه۱۶.
«واصلح لی فی ذریتی»
[۱۹] احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.
«واصلح ولا تتبع سبیل المفسدین»
[۲۰] اعراف/سوره۷، آیه۱۴۲.
«وان تصلحوا وتتقوا فان الله کان غفورا رحیما»
[۲۱] نساء/سوره۴، آیه۱۲۹.
«وکان فی المدینه تسعه رهط یفسدون فی الارض ولا یصلحون»
[۲۲] نمل/سوره۲۷، آیه۴۸.
«یصلح لکم اعمالکم ویغفر لکم ذنوبکم ومن یطع الله ورسوله فقد فاز فوزا عظیما»
[۲۳] احزاب/سوره۳۳، آیه۷۱.
«والذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضل اعمالهم سیهدیهم ویصلح بالهم»
[۲۴] محمد/سوره۴۷، آیه۴.
[۲۵] محمد/سوره۴۷، آیه۵.
«فاستجبنا له ووهبنا له یحیی واصلحنا له زوجه…»
[۲۶] انبیاء/سوره۲۱، آیه۹۰.
«الا الاصلاح ما استطعت…»
[۲۷] هود/سوره۱۱، آیه۸۸.
«ولا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها…»
[۲۸] اعراف/سوره۷، آیه۵۶.
[۲۹] اعراف/سوره۷، آیه۸۵.
«انا لا نضیع اجر المصلحین»
[۳۰] اعراف/سوره۷، آیه۱۷۰.
«وما ترید ان تکون من المصلحین»
[۳۱] قصص/سوره۲۸، آیه۱۹.
«ویسالونک عن الیتامی قل اصلاح لهم خیر»
[۳۲] بقره/سوره۲، آیه۲۲۰.
همچنان که ملاحظه میشود، در آیات مزبور گاه اصلاح به معنای انجام کار شایسته آمده است. مانند موارد ۱، ۲، ۳، ۶، ۱۳، ۱۴، ۱۵ و گاه به معنای برطرف کردن فساد و تبهکاری و جلوگیری از بزهکاری است، مانند بقیه موارد.
کاربردهای اصلاح
از مجموع آیات قرآنی و آنچه گفته شد چنین بر میآید که گاه در قرآن، اصلاح و شایستگی به عمل نسبت داده شده (عمل صالح)، گاه معطوف به خود انسان هاست (صالحین و صالحات)، در مواردی نیز ناظر به روابط میان دو فرد است (اصلاح ذات البین)، گاه ناظر بر روابط خانوادگی و زناشویی است (حکمیت و داوری در رفع اختلاف میان زن و شوهر)، گاهی در مورد اصلاح فرد یعنی خودسازی و سازندگی درونی و مبارزه با هواهای نفسانی و خواستههای شیطانی درونی است -که آیات مربوط به تزکیه ، توبه ، تقوا… در این جهت قابل تحلیل است- و گاه در مورد محیط بزرگ تر زیست آدمی یعنی جامعه انسانی به کار رفته که مورد اصلی بحث و بررسی در این مقاله است.
نکته قابل توجه آن است که در نگرش قرآنی به صلاح و اصلاح و با توجه به مفهوم وسیع و تقابلی این واژه با کلمه افساد و فساد، هر گونه خروج از حالت سلامت و اعتدال، فساد تلقی و عامل آن مفسد نامیده میشود و تلاش برای رفع هر گونه فساد در هر حوزهای، وظیفه واجب هر فرد و نظام اسلامی قلمداد میشود. بنابراین هر اندازه دامنه فساد وسیع میشود، دامنه اصلاح نیز وسیع تر میگردد. قرآن کریم با عبارت وسیع «فساد فی الارض» فساد را یک کلی مشکک میداند که به تبع آن، اصلاح نیز چنین است.
شیوههای اصلاح در آموزههای قرآنی
براساس تعالیم آسمانی، آرمان والای انبیا و رسولان خداوند، برقراری جامعهای سالم و عاری از مفاسد اخلاقی ، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و در تعبیر قرآنی « حیاه طیبه » است. در حیات طیبه و جامعه سالم قرآنی، منافع و مصالح ابنای بشر بدون آن که با یکدیگر در تضاد و تزاحم قرار گیرند، بر آورده خواهد شد، به شرط برقراری چنین زندگی سالمی ساختن انسانها و اصلاح و تغییر ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه انسانی، و به عبارت دیگر سازندگی، در دو بعد فردی و اجتماعی حیات انسان است. قرار گرفتن فرد و جامعه در مسیر الهی و طرح و برنامه تکامل خداوندی، محور اصلاحات در اندیشه وحیانی و از جمله قرآن کریم است. با دقت در آموزههای قرآن کریم به روشنی در مییابیم که در راه تحقق این هدف بلند و متعالی در زندگی انسانها -که مقدمه حیات جاوید اخروی است- یک استراتژی مهم اساسی به نام دعوت وجود دارد و در راه پیگیری این استراتژی از سوی مصلحان حقیقی تاکتیکهای متعددی نیز پیش بینی و توصیه شده است که اینک این استراتژی و تاکتیک را در خلال آیات قرآنی مرور میکنیم.
شاید رساترین و شفافترین آیهای که در آن استراتژی بزرگ دعوت به خیر و اصلاح و تاکتیکهای مهم آن بیان شده این آیه است:
«ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه وجادلهم بالتی هی احسن…»
[۳۳] نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.
از فعل امر «ادع» در این آیه به روشنی به دست میآید که اراده الهی بر فراخوانی عمومی انسانها به راه خویش که همانا راه صلاح و خیر و عدل و رستگاری است، میباشد و پیامبر اسلام به عنوان مصلح بزرگ انسانها موظف به انجام دادن این فراخوان گشته است. از این عبارت دانسته میشود که برای اصلاح فرد و جامعه، مصلحان موظف به حرکت به سوی جامعه و تلاش برای رفع موانع هدایتند و انتظار کشیدن برای آمدن انسانها به سوی مصلحان و آن گاه آغاز مسؤولیت اصلاح گری در استراتژی اصلاحات قرآنی جایی ندارد؛ از این روست که پیامبر را «طبیب دوار بطبه» مینامند. پزشکی که بر بالین بیماران حاضر میشود و به معالجه آنان میپردازد و این امر یکی از نقاط بسیار مهم در موفقیت مصلحان اجتماعی است. کسانی که در لاک مباحث روشنفکری فرو رفته و با مردم بیگانهاند و هر گاه سخن از مردم میگویند جز استفاده ابزاری از آنان هدف دیگری ندارند، به تعبیر قرآنی از صف مصلحان خارجند. به تعبیر زیبای قرآن، در موارد متعدد، مصلح حقیقی باید از مردم با مردم و برای مردم باشد، با آنان زندگی کند و دردهای آنان را احساس کند، برای خیر آنان تلاش نماید و از میان خود آنان برخاسته باشد.
لازمه اصلاح در جامعه دینی
هدف استراتژی بزرگ دعوت نیز در همین آیه و با تعبیر «سبیل ربک» بیان گردیده است، یعنی این که تمام تلاشهای اصلاحی باید به هر چه نزدیک تر شدن انسان به خدا و الهیتر شدن جهت روابط میان اف
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.