پاورپوینت امویان اندلس و رابطه با مسیحیان
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت امویان اندلس و رابطه با مسیحیان دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت امویان اندلس و رابطه با مسیحیان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت امویان اندلس و رابطه با مسیحیان :
مسیحیان دوره امویان اندلس
مسیحیان در نخستین سالهای پس از فتح، اکثریت جمعیت اندلس را تشکیل میدادند؛ ولی هر اندازه از زمان حضور اسلام در این سرزمین میگذشت؛ از تعداد آنها کاسته میشد؛ تا جایی که در اقلیت قرار گرفتند، این مردم اگرچه مسیحی بودند، مجذوب بسیاری از جنبههای تمدن عرب و اسلام نیز بودند؛ اینان به هیچ وجه با حکومت اسلامی خصومت نداشتند، بلکه زبان عربی را آموختند و بسیاری از رسوم عرب را پذیرفتند.
فهرست مندرجات
۱ – مسیحیان اندلس
۱.۱ – مستعربه
۲ – تسامح دینی مسلمانان
۳ – وضع اجتماعی و حقوقی مسیحیان
۴ – عرب گرایی مسیحیان
۵ – زمینه اختلاف و شورش
۶ – عوامل جنبش شهادت طلبی مسیحیان
۷ – شرح جنبش شهادت طلبی مسیحیان
۸ – عناوین مرتبط
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
مسیحیان اندلس
منابع عربی، مسیحیان اندلس را به نامهای مشهوری چون این نامها میخواندند:
نصرانی (جمع آن نصارا، ناصری)، رومی (از روم، بیزانسی، مسیحیان امپراتوری قدیم روم)، مسیحی (پیروان عیسی مسیح)، اهل ذمه (مردم تحت الحمایه، کسانی که رسما تحت حمایت حکومت و مذهب اسلام قرار داشتند، همانند یهودیان که از پیروان دین توحیدی به شمار میرفتند)، یا معاهد (کسانی که با حکومت اسلامی پیمان عهد داشتند.)
مستعربه
مسیحیانی که در اندلس زندگی میکردند، از سوی مورخان امروزی، مستعربه نام گرفتند. mozarabs واژ مزارب از واژ عربی مستعرب گرفته شده که به مفهوم عربی شدن است؛ فردی که مدعی عربی بودن است و حال آنکه عرب نیست؛ این واژه بیشتر از سوی مورخان مسیحی و در منابع ایشان مورد استفاده قرار گرفته و اصطلاحی است تحقیرآمیز در مورد مسیحیانی که مجذوب فرهنگ عربی بودند.
[۱] جیوسی، سلمی خضرا و دیگران، میراث اسپانیای مسلمان، ترجمه عبدالله عظیمایی و دیگران، ج۱، ص۲۶۴، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۰، چ اول.
مسیحیان در نخستین سالهای پس از فتح، اکثریت جمعیت اندلس را تشکیل میدادند؛ ولی هر اندازه از زمان حضور اسلام در این سرزمین میگذشت؛ از تعداد آنها کاسته میشد؛ تا جایی که در اقلیت قرار گرفتند.
[۲] مؤنس، حسین، سپیده دم اندلس، ترجمه حمید رضا شیخی، ص۴۱۹، مشهد، بنیاد پژوهشهای سلامی، ۱۳۷۳، چ اول.
این مردم اگرچه مسیحی بودند، مجذوب بسیاری از جنبههای تمدن عرب و اسلام نیز بودند؛ اینان به هیچ وجه با حکومت اسلامی خصومت نداشتند، بلکه زبان عربی را آموختند و بسیاری از رسوم عرب را پذیرفتند.
[۳] وات، مونتگومری، اسپانیای اسلامی، ترجمه محمد علی طالقانی، ص۳۶، تهران، نشر یلدا، ۱۳۷۱، چ دوم.
تسامح دینی مسلمانان
گشوده شدن اسپانیا به دست مسلمانان سرآغاز عصر نوینی بود و از آن پس تحول عظیمی در زندگی و نظام اجتماعی پدیدار گشت. فتح اسلامی به سلط ستمکاران حکومت گوتها پایان داد؛ مردم بر جان و مال خود ایمنی یافتند.
[۴] عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در اندلس، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۶۶، چ اول، جاول، ص۶۰.
وضعیت حقوقی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی مسیحیان با پیمانی که بین رؤسای مسلمان و مقامات مسیحی منعقد میشد، شکل میگرفت. بر مبنای این پیمان، مقامات مسلمان برای مسیحیان، حقوق فردی اجتماعی، مذهبی و فرهنگی و نیز حق تملک زمین قائل میشدند و از طرف دیگر مسیحیان به عنوان اهل ذمه با پرداخت مالیات و تسلیم شدن در برابر قدرت نظامی مسلمانان، حکومت اسلامی مسلمانان را به رسمیت میشناختند.
[۵] جیوسی، سلمی خضرا و دیگران، میراث اسپانیای مسلمان، ترجمه عبدالله عظیمایی و دیگران، ج۱، ص۲۶۸-۲۶۹.
در باب دین، سیاست اسلام، تسامح و آزادی دین و فکر و عقیده بود. اهل ذمه، چون مسیحیان و یهود برای آنکه حق داشته باشند در دین خود باقی بمانند جزیه میدادند و از آن پس دین و اعتقاد و شعائر دینی و سنتهایشان محفوظ میماند. هر کس اسلام میآورد، جزیه از او ساقط میشد و با دیگر مسلمانان در هم امور حقوق مساوی داشت.
[۶] عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در اندلس، ص۶۱.
مسیحیان اندلس در برگزاری مناسک دینی و مذهبی خود، آزادی کامل داشتند؛ کلیساها در هر جا بر پاماند، نظام کاهنی و قوانین صادره از کلیسای اسپانیای قدیم به حال خود باقی گذاشته شد؛ روحانیان مسیحی وظایف دینی خود را در مسائل مربوط به ازدواج، میراث، غسل تعمید نوزادان و ثبت عقود پیروان خویش انجام میدادند و بدون دخالت دولت، رؤسای خود را انتخاب میکردند.
[۷] نعنعی، عبدالمجید، دولت امویان در اندلس، ترجمه محمد سپهری، ص۲۰۶، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۶، چ سوم.
مسلمانان و مسیحیان با کمال آزادی با همدیگر ازدواج میکردند و گاه به گاه مشترکا در مراسم عیدهای مسیحی یا عیدهای مقدس اسلامی حضور مییافتند. مسیحیان عادی و رجال دین، با نهایت آزادی از هم اقطار اروپای مسیحی به طلب علم یا گردش و سفر به قرطبه و طلیطله و اشبیلیه میآمدند.
[۸] دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه ابوالقاسم طاهری، ج ۴، ص۳۸۲، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۸، چ دوم.
مسیحیان در قرطبه و دیگر جایها، صاحب مناصب و مسئولیتهایی در سپاه یا ادار مملکت بودند و به آنان اعتماد روا میداشتند؛ در بسیاری مواقع با برادران مسلمانشان دوش به دوش بر ضد خصم جنگیده بودند. اغلب آنان به بازرگانی در ثغور و شهرها اشتغال داشتند و عام آنها در مزارع مسلمانان بی هیچ اکراه و زوری کار میکردند و در قرطبه و دیگر شهرها زندگی خوشی داشتند. بسیاری از این مسیحیان را فصاحت زبان عربی خوش آمد و به آموختن آن پرداختند؛ کتابهای خود را به عربی نوشتند و بسیاری از اخلاق و عادات مسلمانان تقلید کردند.
[۹] عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در اندلس، ص۲۸۶.
وضع اجتماعی و حقوقی مسیحیان
در خصوص زندگانی و شیوههای معیشت، باید دانست که مستعربان، قوانین قدیمی خود به نام فویرو را حفظ کردند و در همه کارها و امور شهروندی و محلی خود از آن پیروی میکردند؛ مسلمانان نوعی شوراهای محلی برای انجام دادن امور مستعربان باقی گذاشتند؛ لذا آنان معمولا در محلههای خاص خود زندگی میکردند و یک نفر به نام قومس بر آن حکمرانی و امورشان را اداره میکرد. قومس یک منصب از روزگار رومیان و گوتها بود که مسلمانان با اندکی تعدیل آن را نگه داشتند. در عصر گوتها، پادشاه قومس را از میان نزدیکان خود انتخاب میکرد؛ اما مسلمانان انتخاب او را به اهالی واگذار کردند؛ بنابراین هر یک از جمعیتهای مستعربان میتوانستند قومس خود را انتخاب کنند و حکومت قرطبه قومس اندلس یا حاکم عموم نصارای اندلس را بر میگزید و او در قبال امور پیروان خود و مصالح آنان، در برابر دولت مسئول بود.
[۱۰] نعنعی، عبدالمجید، دولت امویان در اندلس، ترجمه محمد سپهری، ص۲۰۷.
مسلمانان این آزادی را به مسیحیان دادند که بر اساس همان نظام کشوری و اداری خود در روزگار گوتها به ادار امور خویش بپردازند؛ به عبارت دیگر، سردمداران این نظام مسئولیت کلیه امور داخلی رعایای خود را به عهده داشتند: جمع آوری مالیاتها و پرداخت آن به بیت المال به نمایندگی از مردم خود، تعیین قضات که در اختلافها و دعاوی مردم مطابق قوانین گوتی داوری میکردند، سرپرستی کلیساها و نظارت بر کارهای کشیشها، همگی در حوز اختیارات این سران قرار داشت.
[۱۱] مؤنس، حسین، سپیده دم اندلس، ترجمه حمید رضا شیخی، ص۴۲۷.
مستعربان محاکم خاص خود را داشتند و مطابق قوانین و رسوم خویش، در آنجا طرح دعوی میکردند. آنان کم تر به محاکم اسلامی مراجعه میکردند؛ مگر هنگامی که اختلافی بین یک مسلمان و مسیحی اتفاق میافتاد؛ در چنین مواردی به دادگاههای اسلامی مراجعه میکردند. در این موارد مرجع صالح برای حل چنین اختلافاتی قاضی جند بود که بعدها او را قاضی الجماعه نامیدند. بدین ترتیب بر قاضی مسلمانان لازم بود که علاوه بر آگاهی کامل از قوانین اسلامی، از نظام و قوانین قدیم گوتها نیز آگاهی وافی داشته باشد.
[۱۲] نعنعی، عبدالمجید، دولت امویان در اندلس، ترجمه محمد سپهری، ص۲۰۷.
عرب گرایی مسیحیان
پیش از آنکه قرن هشتم میلادی به پایان رسد، مسیحیان اندلس یک عنصر کاملا متمایز از دیگر مردمان اسپانیا را تشکیل میدادند که هم چون مردمان عرب، زبان عربی را به خوبی میدانست و با آن سخن میگفت. برخی از مستعربان آنقدر در عرب گرایی فرو رفتند که دو نام برای خود داشتند؛ یکی عربی که بدان معروف بودند و دیگری که در کلیسا و مراسم رسمی به کار میبردند. برخی از آنان هم چون مسلمانان فرزندانشان را ختنه میکردند؛ یا در خانه خود هم چون پیروان اسلام حریم داشتند.
[۱۳] نعنعی، عبدالمجید، دولت امویان در اندلس، ترجمه محمد سپهری، ص۲۰۷.
زندگانی مرفه و پیشرفتهای حاصله در دولت عرب از یکسو و زیبایی زبان و ادبیات عرب و اینکه این زبان، زبان فرهنگ و علوم در این عصر بود از سوی دیگر آنان را علاقمند و شیفت زبان و فرهنگ عرب نموده بود.
یک نویسنده مسیحی اوضاع را چنین تعریف کرده است: جوانان مسیحی ما با لباسهای فاخر و زبانی فصیح، در پوشاک و گفتار خود نما هستند و در یادگرفتن آثار غیر مسیحی شهرهاند؛ اینان که مست فصاحت عربی هستند؛ کتابهای اسلامی را با ولع دست به دست میگردانند و مشتاقانه میخوانند و مباحثه میکنند و با فصیحترین بیانی آنها را میستایند… این عبارت نشان میدهد که مسیحیان اندلس، حتی در حالی که مسیحی باقی مانده بودند، تا چه حد به تحسین تمدن عربی میپرداختند.
[۱۴] وات، مونتگومری، اسپانیای اسلامی، ترجمه محمد علی طالقانی، ص۶۳.
جوانان مسیحی، فریفت عظمت مادی و معنوی مسلمانان قرطبه شده بودند؛ آنها در عین اینکه به زبان عربی مینوشتند، زبان و ادبیات لاتینی را تحقیر میکردند و این امر برای وطن و دینشان خطر بزرگی بود. علاوه بر این، افکار و مراسم اسلامی نیز میان مستعربان اسپانیا رواج یافته بود. این بی توجهی و اهمال فرهنگ و زبان لاتینی از
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.