پاورپوینت امام‌حسین


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
11 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت امام‌حسین دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت امام‌حسین،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت امام‌حسین :

امام حسین علیه‌السلام

امام حسین (علیه‌السلام) سومین امام شیعیان می‌باشد.

امام حسین علیه‌السلام

حرم امام حسین علیه السلام

نام

حسین بن علی

کنیه

اباعبدالله

ولادت

۳ شعبان، سال ۴ قمری.

زادگاه

مدینه

پدر

امام علی(ع)

مادر

حضرت فاطمه(س)

القاب

زکی، سید الشهدا، ثارالله

نقش

امام سوم شیعیان

همسران

رباب، لیلا، ام اسحاق، شهربانو(اختلافی)

فرزندان

امام سجاد، علی اکبر ، علی اصغر، سکینه، فاطمه، جعفر

مدت امامت

۱۱ سال

طول عمر

۵۷ سال

امامان شیعه
امام علی، امام حسن مجتبی، امام حسین، امام سجاد، امام محمدباقر، امام جعفرصادق، امام موسی کاظم، امام رضا، امام جواد، امام هادی، امام حسن عسکری، امام مهدی

فهرست مندرجات

۱ – احکام مرتبط
۲ – مشخصات
۳ – نام‌گذاری
۴ – کنیه
۵ – القاب
۶ – ولادت
۷ – شهادت
۸ – حوادث قبل از امامت
۸.۱ – در زمان حیات پیامبر
۸.۲ – در زمان عمر بن خطاب
۸.۳ – در زمان عثمان
۸.۴ – در زمان خلافت حضرت علی
۸.۵ – در زمان امامت امام حسن
۹ – امامت
۹.۱ – در دوران خلافت معاویه
۱۰ – شمایل
۱۱ – سیره
۱۲ – دلائل امامت
۱۳ – فضائل و مناقب
۱۳.۱ – امور معجزه‌آسای روز عاشورا
۱۳.۲ – آیاتی از قرآن درباره امام حسین
۱۴ – همسران امام حسین
۱۴.۱ – رَباب
۱۴.۲ – شهربانو
۱۴.۳ – لیلا
۱۴.۴ – امّ اسحاق
۱۴.۵ – سُلافه یا ملومه
۱۵ – فرزندان امام حسین
۱۶ – فضیلت زیارت امام حسین
۱۷ – سخنان
۱۸ – دعاهای امام حسین
۱۹ – روایات
۲۰ – اشعار
۲۱ – راوی
۲۲ – راویان از امام حسین
۲۳ – آثار به چاپ رسیده از سخنان امام حسین
۲۴ – حکم زیارت امام حسین
۲۵ – حکم عزاداری برای امام حسین
۲۶ – حائر امام حسین
۲۷ – حکم سلام بر امام حسین
۲۸ – فضیلت تربت امام حسین
۲۹ – عناوین مرتبط
۳۰ – فهرست منابع
۳۱ – پانویس
۳۲ – منبع

احکام مرتبط

احکام مربوط به آن حضرت به مناسبت در باب‌های صلات و اطعمه و اشربه آمده است.

مشخصات

حسین ‌بن علی، امام سوم از امامان دوازده‌ ‌گانه شیعه امامیه و یکی از چهارده معصوم می‌باشد. به اتفاق همه منابع، نام و نسب او حسین ‌بن علی ‌بن ابی‌طالب ‌بن عبدالمطلب ‌ بن هاشم است. جد مادری‌اش پیامبر اکرم (صلی‌ اللّه علیه‌ و آله‌ و سلم)، پدرش امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) و مادرش فاطمه (سلام‌اللّه‌علیها) دختر رسول خداست.

[۱] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.

[۲] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۱.

[۳] محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، ج۲، ص۲۷.

نام‌گذاری

پیامبر او را به نام پسر دوم هارون، شَبیر، حسین نامید.

[۴] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۵۶ـ۳۵۷.

[۵] ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۹۸.

[۶] ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۱۱۸.

[۷] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۹۹.

[۸] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۶، ص۳۳.

[۹] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۱۲۲، که حسین را مشتق از حسن شمرده‌اند.

بنابر برخی روایات، امام علی دوست داشت که او را حرب بنامد، اما در نام‌گذاری بر پیامبر پیشی نگرفت.

[۱۰] صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵ـ۲۶.

[۱۱] طبرسی، فضل‌ بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۲۷ ۴۲۸.

[۱۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۳، ص۱۴۴.

بنابر روایات دیگر، نخست امام به نام عمویش، جعفر طیار ــکه در آن زمان هنوز در حبشه بودــ جعفر نامیده شده بود، اما پیامبر نام او را به حسین تغییر داد.

[۱۳] ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۵۹، بیروت: دارصادر.

[۱۴] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۹۹.

[۱۵] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۱۲۱.

[۱۶] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۹۸.

اما بنابر روایات شیعی، پیامبر بدواً و پیش از آن‌که نامی برای او انتخاب شود نام حسین را به امر خدا بر آن حضرت نهاد.

[۱۷] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۶، ص۳۳۳۴.

[۱۸] صدوق، محمد بن علی، علل‌الشرایع، ج۱، ص۱۳۷۱۳۸.

[۱۹] طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۳۶۷.

(برای نقد محتوایی روایات دیگر به باقر شریف قرشی رجوع کنید

[۲۰] شریف قریشی، شریف قرشی، ج۱، ص۳۱ـ۳۲.

در برخی روایات تأکید شده است که نام‌های حسن و حسین از اسامی بهشتی بوده و پیش از اسلام سابقه نداشته‌اند.

[۲۱] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۱، ص۳۵۷.

[۲۲] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۱۰۰.

کنیه

کنیه امام حسین در تمام منابع ابوعبداللّه ذکر شده،

[۲۳] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۶۵.

[۲۴] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۱۳.

[۲۵] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۹۴.

[۲۶] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، ج۲، ص۲۷.

اما خصیبی

[۲۷] خصیبی، حسین ‌بن حمدان، الهدایه الکبری، ج۱، ص۲۰۱.

کنیه‌اش را نزد خاصه ابوعلی دانسته است.

القاب

به امام حسین (علیه‌السلام) القاب فراوانی نسبت داده شده که بسیاری از آن‌ها با القاب برادرش، امام حسن (علیه‌السلام)، مشترک است. از القاب خاص امام، زکی، طیب، وفیّ، سید، مبارک،

[۲۸] ابن ابی‌الثلج، تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۸.

[۲۹] شافعی، ابن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل‌الرسول، ج۲، ص۳۷۴.

نافع، الدلیل علی ذات‌اللّه،

[۳۰] ابن ابی‌الثلج، تاریخ الائمه، ج۱، ص۲۸.

رشید، و التابع لمرضاهاللّه

[۳۱] شافعی، ابن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل‌الرسول، ج۲، ص۳۷۴.

بوده است.

[۳۲] برای فهرستی از القاب آن حضرت رجوع کنید به، ابن ‌شهرآشوب، ج۴، ص۸۶، مناقب آل ابی‌طالب.

ابن‌ طلحه شافعی

[۳۳] شافعی، ابن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل‌الرسول، ج۲، ص۳۷۴.

لقب زکی را مشهورتر از دیگر القاب و لقب سید شباب أهل‌الجنه را مهم‌ترین آن‌ها دانسته است. در پاره‌ای از احادیث امامان شیعه نیز امام حسین (علیه‌السلام) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است.

[۳۴] حمیری، عبداللّه ‌بن جعفر، قریب الاسناد، ج۱، ص۹۹۱۰۰.

[۳۵] ابن‌ قولویه، کامل‌ الزیارات، ج۱، ص۲۱۶۲۱۹.

[۳۶] طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۴۹ـ ۵۰.

[۳۷] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۷، ص۹۴۹۵.

در برخی متون ادبی و تاریخیِ متعلق به سده‌های چهارم به بعد برای امام حسین لقب امیرالمؤمنین نیز یاد شده است،

[۳۸] کوفی، ابن‌ اعثم، کتاب‌ الفتوح، ج۱، ص۸۰۲، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی.

[۳۹] کوفی، ابن‌ اعثم، کتاب‌ الفتوح، ج۱، ص۸۴۶، ترجمه محمد بن احمد مستوفی هروی.

[۴۰] ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۷۲ـ۷۵.

[۴۱] ناصرخسرو، سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۸۵.

[۴۲] سنایی، مجدود بن آدم، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه، ج۱، ص۲۶۲.

[۴۳] سنایی، مجدود بن آدم، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه، ج۱، ص۲۶۶.

[۴۴] خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۲.

[۴۵] خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۶.

[۴۶] خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۰۵.

[۴۷] خوافی، مجد، روضه خلد، ج۱، ص۲۷۱.

[۴۸] جنید شیرازی، جنید بن محمود، شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۲.

که با توجه به این‌که آن حضرت هیچگاه خلافت ظاهری نیافت، در خور توجه است.

ولادت

در این‌که زادگاه امام حسین (علیه‌السلام) مدینه است، اختلافی نیست.

[۴۹] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، ج۲، ص۲۷.

[۵۰] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱.

سال تولد او را نیز سال سوم،

[۵۱] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۳.

[۵۲] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱.

[۵۳] ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص۳۹۲.

چهارم،

[۵۴] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.

[۵۵] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۶.

[۵۶] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۶۸.

[۵۷] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۱۲۱.

[۵۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۹۴.

[۵۹] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۱.

[۶۰] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، ج۲، ص۲۷.

پنجم

[۶۱] ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص۳۹۳.

و ششم هجری

[۶۲] حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، المستدرک علی‌الصحیحین، ج۳، ص۱۷۷.

[۶۳] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۱۱۶.

ذکر کرده‌اند. روز ولادت وی، بنابر قول مشهور، سوم شعبان بوده است،

[۶۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۰۱.

اما برخی، زادروز امام را آخر ربیع‌الاول،

[۶۵] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱.

پنجم ماه شعبان

[۶۶] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۱.

[۶۷] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌اللّه علی‌العباد، ج۲، ص۲۷.

[۶۸] شافعی، ابن طلحه، مطالب السؤول فی مناقب آل‌الرسول، ج۲، ص۳۷۲.

یا یکی از نخستین شب‌های ماه شعبان

[۶۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.

[۷۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۵.

[۷۱] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۶۸.

[۷۲] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۱۲۱.

نوشته‌اند. بنابه روایتی، امام در غروب پنج‌شنبه متولد شد.

[۷۳] صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۲.

[۷۴] طبرسی، فضل‌ بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۲۱.

(برای اقوال مختلف درباره روز و ماه و سال تولد امام به این منبع رجوع کنید

[۷۵] مزی، یوسف‌ بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۶، ص۳۹۸ـ۳۹۹.

) فاصله تولد امام حسین و امام حسن را شش ماه و ده روز،

[۷۶] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۶۴.

[۷۷] ابن ابی‌الثلج، تاریخ الائمه، ج۱، ص۸.

ده ماه و بیست و دو روز

[۷۸] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۱۵۸.

و یک سال و ده ماه

[۷۹] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۶۸.

[۸۰] ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص۳۹۳.

[۸۱] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۱۱۶.

گزارش کرده‌اند.
پس از تولد، پیامبر همان آدابی را برای او به جا آورد که درباره حسن‌ بن علی انجام داده بود، مانند گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد و عقیقه کردن. به نوشته ابن سعد، طبقات الکبری،

[۸۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۰ـ۴۰۱.

امّ فضل (همسر عباس ‌بن‌ عبدالمطلب)، به امر پیامبر، دایگی امام را برعهده گرفت و بدین ترتیب امام برادر رضاعی قُثم‌ بن عباس، که او نیز شیرخواره بود، گردید.

[۸۳] کوفی، ابن‌ اعثم، کتاب‌ الفتوح، ج۴، ص۳۲۳.

[۸۴] ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۴۰.

[۸۵] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۱۰۶.

[۸۶] اربلی، علی ‌بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم‌السلام، ج۲، ص۳۰۸.

[۸۷] اربلی، علی ‌بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم‌السلام، ج۲، ص۳۲۰.

(رجوع کنید به کشف الغمه که این موضوع را به امام حسین (علیه‌السلام) نسبت داده‌اند.

[۸۸] اربلی، علی ‌بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم‌السلام، ج۲، ص۳۴۸ـ۳۴۹.

) اما کلینی

[۸۹] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۵.

روایاتی نقل کرده است که بنابر آن‌ها امام حسین (علیه‌السلام) از هیچ زنی، حتی مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام، شیر نخورد.

شهادت

امام حسین (علیه‌السلام) در دهم محرّمِ (روز عاشورا ) سال ۶۱ هجری در سرزمین نینوا ( کربلا ) در عراق به شهادت رسید.

[۹۰] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.

[۹۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۵۱۲.

[۹۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۹۴.

[۹۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص،۳۹۴.

[۹۴] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱۴۲.

(رجوع کنید به طبری که بنابر روایتی شهادت امام را در ماه صفر دانسته است

[۹۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۹۴.

)(همچنین رجوع کنید به تاریخ الآئمه که سال شهادت را شصتم هجری ذکر کرده است

[۹۶] ابن ابی‌الثلج، فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۸.

).
روز شهادت امام را جمعه،

[۹۷] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.

[۹۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۲۲.

[۹۹] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۱.

[۱۰۰] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱۴۲.

شنبه،

[۱۰۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۲۲.

[۱۰۲] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۱.

[۱۰۳] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱۴۲.

یکشنبه

[۱۰۴] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۱۳۳.

و دوشنبه

[۱۰۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۵.

[۱۰۶] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱۴۲.

گزارش کرده

[۱۰۷] طبرسی، فضل‌ بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۲۱، قم ۱۴۱۷.

و در این میان روز جمعه را قول صحیح و مشهور شمرده‌اند.

[۱۰۸] مسعودی، تنبیه، ج۱، ص۳۰۳.

[۱۰۹] ناطق ‌بالحقیحیی ‌بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمه الساده، ج۱، ص۱۱.

ابوالفرج اصفهانی

[۱۱۰] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۴۰۵.

قول شهادت امام در روز دوشنبه را قولی شایع میان مردم دانسته و آن را از نظر محاسبات تقویمی مردود شمرده است.

[۱۱۱] ناطق ‌بالحق، یحیی ‌بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمه الساده، ج۱، ص۱۱.

سن امام را به هنگام شهادت ۵۶ سال و پنج ماه،

[۱۱۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.

[۱۱۳] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۱.

[۱۱۴] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۱۳.

[۱۱۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۵۱۲.

[۱۱۶] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۶.

[۱۱۷] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۱۱۵، سن امام را ۵۶ سال نوشته‌اند.

[۱۱۸] طبرسی، فضل‌ بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۲۱، ۵۷ سال و پنج ماه، قم ۱۴۱۷.

[۱۱۹] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۳، ۵۷سال و چند ماه.

[۱۲۰] ابن ابی‌الثلج، فی تاریخ الائمهج۱، ص۸، ۵۷ سال.

[۱۲۱] مسعودی، ج۱، ص۳۰۳، ۵۷ سال، تنبیه.

و ۵۸ سال

[۱۲۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۴۱.

[۱۲۳] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۱۳.

[۱۲۴] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۹۸ـ۹۹.

[۱۲۵] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۱۰۳.

[۱۲۶] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۱۰۵.

[۱۲۷] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۱۴۲.

ذکر کرده‌اند. (برای اقوال گوناگون درباره سن امام به هنگام شهادت ‌و روز و ماه‌ و سال آن به این منبع رجوع کنید رجوع کنید

[۱۲۸] مزی، یوسف‌ بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۶، ص۴۴۵ـ۴۴۶.

).

حوادث قبل از امامت

در زمان حیات پیامبر

ابن ‌سعد

[۱۲۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۳۹۹.

امام حسین (علیه‌السلام) را در زمره واپسین طبقه (طبقه پنجم) از اصحاب رسول خدا صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم ــکه به هنگام وفات آن حضرت خردسال بودند و در هیچ جنگی او را همراهی نکردندــ یاد کرده است. قریب به هفت سال از زندگانی امام در زمان حیات پیامبر گذشت.

[۱۳۰] ابن ابی‌الثلج، فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۸.

[۱۳۱] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۷۷.

پیامبر او و برادرش را بسیار گرامی می‌داشت، چنان‌که آن دو را بر سینه خود می‌نشاند و در همان حال با مردم سخن می‌گفت

[۱۳۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۱.

و گاهی آن دو را بر دوش خود می‌نهاد،

[۱۳۳] ابن ‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۲۱۶.

[۱۳۴] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۶۵.

بنا به نقلی، روزی پیامبر بر بالای منبر سخنرانی می‌کرد و چون آن دو را دید از منبر پایین آمد و ایشان را در آغوش گرفت.

[۱۳۵] ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۵، ص۳۵۴.

[۱۳۶] ابن ‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ص۱۱۹۰.

[۱۳۷] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن‌ الترمذی، ج۵، ص۳۲۴.

اما مهم‌ترین رخداد دوران کودکی امام، شرکت در مباهله و معرفی او و برادرش به عنوان مصداق «ابناءَنا»

[۱۳۸] آل‌عمران/سوره۳، آیه۶۱.

(برای بیان امام رضا (علیه‌السلام) درباره این آیه به این منبع رجوع کنید

[۱۳۹] صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۳۱ـ۲۳۲.

) بود.

[۱۴۰] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۶ـ۴۰۷.

[۱۴۱] مسلم‌ بن حجاج، الجامع‌ الصحیح، ج۷، ص۱۲۰ـ۱۲۱، بیروت: دارالفکر.

[۱۴۲] صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۸۵.

[۱۴۳] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌العباد، ج۱، ص۱۶۸.

در زمان عمر بن خطاب

بنا به گزارشی، امام حسین (علیه‌السلام) در کودکی به خلیفه دوم، که بر منبر پیامبر نشسته بود، اعتراض کرد و خلیفه نیز خطبه خود را نیمه‌کاره رها کرد و از منبر به زیر آمد.

[۱۴۴] نمیری، ابن‌ شبّه، تاریخ المدینه المنوره: اخبار المدینه النبویه، ج۳، ص۷۹۸ـ۷۹۹.

همچنین روایت شده است که خلیفه دوم سهم بیت‌المال امام حسن و امام حسین (علیهما‌السلام) را، به سبب قرابت آنان با رسول خدا، همانند سهم حضرت علی (علیه‌السلام) و اهل بدر قرار داده بود.

[۱۴۵] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۷.

در برخی منابع تاریخی از حضور امام حسین (علیه‌السلام) به اتفاق برادرش در فتح طبرستان به سال ۲۹ هجری یاد شده است

[۱۴۶] بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح‌ البلدان، ج۱، ص۴۶۷.

[۱۴۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۶۹.

[۱۴۸] دانشنامه جهان اسلام، ذیل حسن بن علی.

در زمان عثمان

در زمان خلافت عثمان، امام حسین به هنگام تبعید ابوذر به ربذه، در کنار پدر و برادرش امام حسن او را مشایعت کرد.

[۱۴۹] مسعودی، المروج، ج۳، ص۸۴.

[۱۵۰] ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۸، ص۲۵۳.

(برای سخن وی خطاب به ابوذر به این منبع رجوع کنید

[۱۵۱] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۲، ص۴۱۲۴۱۳.

) به روایتی، در شورش برضد عثمان، امام حسین، به توصیه امام علی، همراه با برادرش کوشید عثمان را از خطر محفوظ دارد

[۱۵۲] نعیم‌ بن حمّاد، الفتن، ج۱، ص۸۴۸۵.

و به نقلی، در این واقعه مجروح شد

[۱۵۳] نمیری، ابن‌ شبّه، تاریخ المدینه المنوره:اخبار المدینه النبویه، ج۳، ص۱۱۳۱.

[۱۵۴] دینوری، ابن ‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۵۸.

[۱۵۵] دینوری، ابن ‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۶۲.

[۱۵۶] مسعودی، المروج، ج ۳، ص ۸۹، که این مجروح شدن را به امام حسن (علیه‌السلام) نسبت داده‌اند.

در زمان خلافت حضرت علی

امام حسین در جنگ‌های دوره خلافت امام‌علی نیز حضور داشت

[۱۵۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۱۸۷.

[۱۵۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۲۱۳.

[۱۵۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۲۴۶.

[۱۶۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۳۲۳.

[۱۶۱] مسعودی، المروج، ج۳، ص۱۰۴ـ۱۱۴.

[۱۶۲] مسعودی، المروج، ج۳، ص۱۳۶.

و در جنگ صِفّین خطبه‌ای در تحریض به جهاد خواند.

[۱۶۳] نصر بن مزاحم، وقعه صفّین، ج۱، ص۱۱۴۱۱۵.

همچنین امام علی، امام حسین را پس از امام حسن علیهم‌السلام متولی صدقات ( موقوفات ) خود قرار داد.

[۱۶۴] نمیری، ابن‌ شبّه، تاریخ المدینه المنوره:اخبار المدینه النبویه، ج۱، ص۲۲۷.

[۱۶۵] سید رضی، نهج‌البلاغه.

به نقلی، امام حسین به هنگام شهادت پدر، برای انجام دادن مأموریتی که علی (علیه‌السلام) به او داده بود، در مدائن بود و با نامه امام حسن (علیه‌السلام) از موضوع آگاه شد.

[۱۶۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌الاشراف، ج۲، ص۳۵۶.

[۱۶۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۳۵۷.

امام حسین در مراسم تجهیز و خاک‌سپاری پدر حاضر بود.

[۱۶۸] دینوری، ابن ‌قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۱.

[۱۶۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۳۵۵ـ ۳۵۶.

[۱۷۰] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۱، ص۲۵.

[۱۷۱] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۲، ص۲۳۴-۲۳۵.

[۱۷۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۲، ص۲۹۴ ۲۹۵.

در زمان امامت امام حسن

در دوره امامت امام حسن‌ (علیه‌السلام)، که حدود ده سال به طول انجامید،

[۱۷۳] ابن ابی‌الثلج، فی تاریخ الائمه، ج۱، ص۸.

[۱۷۴] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۵۹.

[۱۷۵] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۷۷.

امام حسین همراه و همگام برادر بود. با این‌که طبق برخی منابع تاریخی، امام حسین با واگذاری خلافت به معاویه مخالف بود

[۱۷۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۳۹۳.

[۱۷۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۵۶.

[۱۷۸] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۴، ص۲۸۹ـ۲۹۰.

و حتی پس از صلح امام حسن، با معاویه بیعت نکرد،

[۱۷۹] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۴، ص۲۹۲.

پس از وقوع صلح به این مصالحه ملتزم بود. حتی وقتی برخی شیعیان از او تقاضا کردند پیمان را بشکند و با معاویه بجنگد، به آنان امر کرد که تا زمان مرگ معاویه منتظر بمانند.

[۱۸۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۵۷ـ۴۵۸.

ابن ‌سعد

[۱۸۱] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۰ـ۴۱۵.

از امام باقر (علیه‌السلام) روایت کرده که امام حسن و امام حسین، در نماز به مروان ــکه منصوب از جانب معاویه بودــ اقتدا می‌کردند و حال آن‌که حسین‌ بن‌ علی با وی برخوردهای تند داشت؛ ضمن آنکه، تقیه‌ای هم در کار نبود. اما این روایت با شمار زیادی حدیث در منابع شیعه که از اقتدا به غیر معتقدان به عقاید صحیح و نیز اقتدا به شخص فاسق نهی کرده‌است، سازگار نیست.

[۱۸۲] حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۰۹۳۱۸.

مواجهه قاطع و صریح امام با مروان به هنگام اهانت به مادرش فاطمه سلام‌اللّه‌علیهاسلام نیز گزارش شده است.

[۱۸۳] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۳.

همچنان که در برابر سبّ امام علی (علیه‌السلام) از سوی امویان، به‌شدت واکنش نشان می‌داد

[۱۸۴] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۹ـ۴۱۰.

[۱۸۵] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۵.

(برای گزارش برخورد متفاوت امام حسن (علیه‌السلام) به این منابع رجوع کنید.

[۱۸۶] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۹ـ۴۱۰.

[۱۸۷] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۵.

[۱۸۸] دانشنامه جهان اسلام، ذیل حسن ‌بن علی.

)در کل، گزارش منابع نشان می‌دهد که امام حسین در زمان امامتِ امام حسن آشکارتر از برادر در برابر بنی‌امیه موضع می‌گرفت و علنآ با آنان مخالفت می‌کرد.

[۱۸۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۴ـ۴۱۵.

با این حال، به‌رغم برخی اختلاف‌های ظاهری در رفتار امام حسن و امام حسین (علیهما‌السلام)،

[۱۹۰] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.

[۱۹۱] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۲، ص۱۷۴.

غیر از توضیحی که از منظر عقیده امامتِ منصوص مطرح می‌شود، از نظر تحلیل تاریخی نیز وحدت رویه کلی آن دو قابل اثبات است (نمونه‌ای از این هماهنگی در مراسم خاک‌سپاری امام حسن گزارش شده است.

[۱۹۲] دانشنامه جهان اسلام، ذیل حسن ‌بن علی، امام امام.

).

امامت

امام حسین پس از شهادت امام حسن (علیه‌السلام)، با وجود افرادی که به سن از وی بزرگ‌تر بودند، شریف‌ترین فرد از خاندان هاشم به شمار می‌رفت که از احترام خاص ابن‌ عباس به وی سخن گفته است

[۱۹۳] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۲۶.

[۱۹۴] ، ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۹.

و در امور خویش با او مشورت می‌کردند و نظر او را بر رأی دیگران ترجیح می‌دادند..

[۱۹۵] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۴ـ۴۱۵.

در دوران خلافت معاویه

پس از وفات امام حسن (علیه‌السلام)، مردم کوفه برای قیام برضد معاویه به امام حسین (علیه‌السلام) نامه نوشتند، اما امام ضمن آن‌که مشروعیت حکومت معاویه بر مسلمانان را رد کرد و بر جهاد با ظالمان تأکید نمود، از قیام دوری گزید و آن را به پس از مرگ معاویه موکول کرد.

[۱۹۶] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۲ـ۴۲۳.

[۱۹۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۵۸ـ۴۵۹.

[۱۹۸] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۳۲.

معاویه نیز از قیام امام بیم داشت و پس از شهادت امام حسن از امام خواست که از قیام بپرهیزد و امام پایبندی خود را به عهدنامه صلح به وی یادآوری کرد.

[۱۹۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۲ـ۴۲۳.

[۲۰۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۵۹ـ۴۶۰.

معاویه نیز به تعهد مالی سالیانه خود ادامه داد.

[۲۰۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۶۰.

معاویه خود به‌خوبی از میزان نفوذ امام حسین (علیه‌السلام) در مدینه آگاه بود، چنان‌که به فردی از قریش گفته بود هرگاه حلقه‌ای از جمعیت در مسجدالنبی دیدی که سخن هزلی در آن نیست، آن حلقه حسین است.

[۲۰۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۴.

زمانی که معاویه برای یزید بیعت می‌گرفت، امام از معدود کسانی بود که بیعت با یزید را نپذیرفت و در خطابه‌ای قاطع معاویه را محکوم کرد

[۲۰۳] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۲.

[۲۰۴] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۲۸.

[۲۰۵] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۴، ص۳۳۷ـ۳۳۹.

[۲۰۶] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۴، ص۳۴۲ـ۳۴۳.

[۲۰۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۰۳.

و، برخلاف دیگر افراد بنی‌ هاشم، هدیه معاویه را نیز قبول نکرد.

[۲۰۸] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۴، ص۳۳۹.

معاویه نیز، با توجه به جایگاه امام، به یزید توصیه کرده بود که با امام مدارا کند و در صدد بیعت گرفتن از امام نباشد.

[۲۰۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۲۳.

[۲۱۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۳۲۲.

[۲۱۱] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۴، ص۳۴۹ـ۳۵۰.

[۲۱۲] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۲۱۵۲۱۶.

شمایل

در بیش‌تر منابع حدیثی و تاریخی و رجالیِ کهن از شباهت حسین ‌بن علی به پیامبر اکرم سخن گفته شده

[۲۱۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۳۶۶.

[۲۱۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۵۳.

[۲۱۵] دولابی، محمد بن احمد، الذریه الطاهره، ص۷۱.

[۲۱۶] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۹۵.

[۲۱۷] ناطق ‌بالحق، یحیی ‌بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمه الساده، ج۱، ص۱۱.

[۲۱۸] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌العباد، ج۲، ص۲۷.

و در یک روایت، امام حسین شبیه‌ترین فرد به پیامبر وصف شده است.

[۲۱۹] ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۶۱.

[۲۲۰] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۴، ص۲۱۶.

[۲۲۱] ترمذی، محمد بن عیسی، سنن‌ الترمذی، ج۵، ص۳۲۵.

بنابر روایتی دیگر از امام علی، آن حضرت فرزندش حسین را شبیه‌ترین فرد به خود از نظر خُلق و خو و رفتار، دانسته است.

[۲۲۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.

[۲۲۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۱۲۳.

امام حسین (علیه‌السلام) سپید چهره بود.

[۲۲۴] ناطق ‌بالحق، یحیی ‌بن حسین، الافاده فی تاریخ الائمه الساده، ج۱، ص۱۱.

گاه عمامه‌ای از خز

[۲۲۵] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۱۰۱.

و گاه عمامه‌ای سیاه بر سر می‌گذاشت.

[۲۲۶] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۵.

[۲۲۷] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۴۶.

[۲۲۸] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌ الکبیر، ج۳، ص۱۰۰.

موی سر و محاسن خود را خضاب می‌نمود.

[۲۲۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳ـ ۴۱۷.

[۲۳۰] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۳.

[۲۳۱] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۶، ص۱۵.

نقش دو انگشتری او یکی «لااله‌الّااللّه، عُدَّهٌ للِقاءاللّه» و دیگری «ان‌اللّه بالغٌ اَمْرَه» بود.

[۲۳۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۴۷۳۴۷۴.

[۲۳۳] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۱۹۳.

[۲۳۴] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۱۹۴.

[۲۳۵] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۵۴۳.

سیره

امام حسین (علیه‌السلام) ۲۵ بار، همراه با نزدیکانش، پیاده حج گزارد.

[۲۳۶] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۰.

[۲۳۷] طبرانی، سلیمان ‌بن احمد، المعجم‌الکبیر، ج۳، ص۱۱۵.

[۲۳۸] ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص۳۹۷.

با مسکینان می‌نشست، دعوت آنان را می‌پذیرفت و با آنان غذا می‌خورد و آنان را نیز به خانه خود دعوت می‌کرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمی‌کرد.

[۲۳۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.

دشمنان امام نیز به فضائل او معترف بودند، چنان که معاویه می‌گفت که حسین همچون پدرش علی اهل غدر و حیله نیست

[۲۴۰] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۳، ص۴۰.

و عمرو بن عاص او را محبوب‌ترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان می‌دانست.

[۲۴۱] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۰۸.

[۲۴۲] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۷، ص۲۶۹.

او همواره احترام برادرش، امام حسن (علیه‌السلام)، را پاس می‌داشت و در برابرش سخن نمی‌گفت،

[۲۴۳] اربلی، علی ‌بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم‌السلام، ج۲، ص۴۸۱.

چنان‌که محمد بن حنفیه با امام حسین چنین برخورد می‌کرد.

[۲۴۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۱۹.

[۲۴۵] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۷۴.

امام بسیار بخشنده بود و در مدینه به جود و کرم شناخته شده بود.

[۲۴۶] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۷۳.

اگر سائلی از او درخواست می‌کرد و امام در حال نماز بود، نمازش را کوتاه می‌کرد و هر چه در اختیار داشت، به او می‌داد.

[۲۴۷] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۱۸۵.

او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش‌رفتاریشان آزاد می‌کرد. به نقلی، کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباس‌های فراوانی برایش هدیه فرستاده بود، در ازای خواندن آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسان‌ها آزاد کرد و اموال را بدو بخشید.

[۲۴۸] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۷۰، ص۱۹۶۱۹۷.

[۲۴۹] ابن‌حزم، المُحَلّی، ج۸، ص۵۱۵.

[۲۵۰] اربلی، علی ‌بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم‌السلام، ج۲، ص۴۷۶.

حتی یک‌بار یکی از غلامانش کار ناشایستی کرد که درخور عقاب بود ولی چون غلام آیه «والعافین عن‌الناس» را خواند، او را بخشید، سپس غلام گفت : «واللّه یحب‌المحسنین»، و امام او را در راه خدا آزاد کرد.

[۲۵۱] اربلی، علی ‌بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم‌السلام، ج۲، ص۴۷۸ـ۴۷۹.

دَین اسامه بن زید را، که در بستر بیماری افتاده و از پرداختش عاجز مانده بود، از جانب او پرداخت.

[۲۵۲] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۷۲ـ۷۳.

بنابه روایتی، زمین و اشیایی را که به او ارث رسیده بود، پیش از دریافت آن بخشید.

[۲۵۳] قاضی نعمان، نعمان ‌بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۲، ص۳۳۹.

دیه مردی را در ازای پاسخ به سه پرسش‌ به‌طور کامل پرداخت و انگشتری‌اش را نیز بدو عطا کرد.

[۲۵۴] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۱۹۶.

[۲۵۵] ابن ابی‌الدنیا، مکارم‌ الاخلاق، ج۱، ص۱۴۰.

[۲۵۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۴۷.

(درباره بخشش حسنین (علیهما‌السلام)، به این منبع رجوع کنید

[۲۵۷] صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۳۵۱۳۶.

) کرم او به حدی بود که زن و مردی یهودی به سبب این خلق نیکوی او مسلمان شدند.

[۲۵۸] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۸۳.

او به آموزگار فرزندانش مال و لباس بسیار اعطا کرد و دهانش را از دُرّ پرکرد، در حالی که می‌گفت این جبران‌کننده تعلیم تو نیست.

[۲۵۹] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۷۳ـ۷۴.

درباره حلم امام گفته‌اند که وقتی مردی شامی به او و پدرش ناسزا گفت، از او درگذشت و او را مورد لطف قرار داد.

[۲۶۰] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۳، ص۲۲۴۲۲۵.

گفته شده است اثر انبان آذوقه‌ای که برای ایتام و مساکین بر پشتش حمل می‌کرد، در روز شهادت آشکار بود.

[۲۶۱] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۷۳.

دلائل امامت

نص و تعیین الهی، به اعتقاد شیعه، از جمله شروط اساسی و ضروری برای اثبات امامت هر امامی است. این نص درباه امام حسین (علیه‌السلام) نیز به طرق مختلف وارد شده است. از آن جمله است حدیث مشهوری از پیامبر که بر امامت حسنین دلالت دارد.

[۲۶۲] قاضی نعمان، نعمان ‌بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۳۷.

[۲۶۳] صدوق، محمد بن علی، علل‌الشرایع، ج۱، ص۲۱۱.

[۲۶۴] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۱۱۷.

[۲۶۵] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۳۰.

افزون بر این، احادیثی از پیامبر رسیده است که در آن‌ها به تعداد امامان و امامت امام علی، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام و نُه تن از فرزندان حسین‌ بن علی تصریح شده است.

[۲۶۶] ، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۷۲۵۸.

[۲۶۷] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۱۳۱۴.

[۲۶۸] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۲۳.

[۲۶۹] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۲۸۲۹.

[۲۷۰] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۲۱۷.

(برای روایاتی مشابه از امام علی و امام حسن (علیهما‌السلام) به این منبع رجوع کنید

[۲۷۱] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۲۲۱۲۲۳.

) دلیل دیگر، وصیت امام حسن درباره جانشینی امام حسین پس از وی و سفارش به محمد حنفیه به پیروی از آن حضرت است.

[۲۷۲] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۴، ص۳۱۹.

[۲۷۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۰۱۳۰۲.

[۲۷۴] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۲۲۹.

[۲۷۵] طبرسی، فضل‌ بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۲۲.

[۲۷۶] طبرسی، فضل‌ بن حسن، ج۱، ص۴۲۴، اعلام الوری باعلام الهدی.

مفید

[۲۷۷] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۳۰۳۱.

بر آن است که با توجه به ادله مذکور، امامت امام حسین (علیه‌السلام) ثابت و قطعی است گرچه آن حضرت، به سبب تقیه و التزام به صلح و ترک مخاصمه (هُدْنه)، آشکارا به امامتِ خود دعوت، نکرد؛ اما پس از مرگ معاویه و اتمام دوره ترک مخاصمه، امامت را علنی کرد.

[۲۷۸] طبرسی، فضل‌ بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۲۳۴۲۴.

علم به جمیع شئون و معارف دین به شکل تام و کامل نیز از لوازم امامت است؛ از این‌رو، امام علی (علیه‌السلام) از او، همچنان که از امام حسن، خواست برای مردم سخنرانی کند تا بعدها قریشیان او را به نداشتن علم منسوب نکنند.

[۲۷۹] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۴۲۵.

[۲۸۰] صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۳۰۷۳۰۸.

شاهد آن اقوالی از صحابه درباره مقام علمی آن حضرت و تقاضای افتاء از اوست.

[۲۸۱] صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج۱، ص۸۰.

[۲۸۲] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۱۷۴.

[۲۸۳] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۱۸۰.

[۲۸۴] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۱۸۳۱۸۴.

به برخی سخنان خود امام حسین (علیه‌السلام) درباره امامت خویش

[۲۸۵] صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۶۸.

[۲۸۶] رازی، علی‌ بن محمد، کفایه الاثر فی‌ النص علی‌ الائمه الاثنی‌ عشر، ج۱، ص۲۳۰۲۳۴.

و نیز پاره‌ای معجزات و کرامات که به دست آن حضرت تحقق یافت نیز در اثبات امامت وی استناد شده است.

[۲۸۷] طبرسی، فضل‌ بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۲۴.

[۲۸۸] صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آل محمد (ع)، ج۱، ص۲۹۱.

[۲۸۹] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۳۷.

[۲۹۰] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۵، ص۴۷۰.

[۲۹۱] سعید بن هبهاللّه قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۴۵۲۴۶، قم ۱۴۰۹.

[۲۹۲] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۸۱۱۸۳.

[۲۹۳] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۸۶.

[۲۹۴] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۸۸۱۸۹.

[۲۹۵] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۸۲.

[۲۹۶] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۵۷.

[۲۹۷] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۵۹ـ۶۰.

[۲۹۸] مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۱۸۵۱۸۶.

[۲۹۹] بحرانی، هاشم ‌بن سلیمان، مدینه المعاجز، ج۲، ص۸۳۲۳۰.

[۳۰۰] دانشنامه جهان اسلام، ذیل حبابه والبیه.

گفتنی است گاه در انتساب پاره‌ای از کرامات یا فضایل یا برخی افعال، بین امام حسن و امام حسین (علیهما‌السلام) خلاصه شده است.

فضائل و مناقب

در منابع حدیثی شیعه و سنّی مناقب و فضائلی خاص درباره امام حسین (علیه‌السلام)، از زمان ولادت تا شهادت آن حضرت، نقل شده است. از جمله گفته شده است که دوران «حمل» وی شش ماه بود که نظیر آن پیش‌تر تنها درباره عیسی ‌بن مریم یا یحیی ‌بن زکریا رخ داده بود.

[۳۰۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۵.

[۳۰۲] صدوق، محمد بن علی، علل‌الشرایع، ج۱، ص۲۰۶.

[۳۰۳] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۷۷.

[۳۰۴] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۴۶۱.

[۳۰۵] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۹۲.

هنگام ولادت او جبرئیل به همراه هزار فرشته از آسمان فرود آمدند تا ولادتش را به پیامبر تبریک گویند

[۳۰۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۴.

[۳۰۷] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۲۲۸۴.

[۳۰۸] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۹۰.

[۳۰۹] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۸۲.

و آنگاه جبرئیل پیامبر را از شهادت وی به دست امت مسلمان و نیز تداوم امامت در نسل او آگاه کرد.

[۳۱۰] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۴.

[۳۱۱] صدوق، محمد بن علی، علل‌ الشرایع، ج۱، ص۲۰۵۲۱۰.

[۳۱۲] صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۳۰۵.

[۳۱۳] بحرانی، عبداللّه ‌بن نوراللّه، عوام‌ العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، ج۱۷، ص۱۱۳ـ۱۳۳.

جبرئیل مشتی از خاک کربلا را نیز برای پیامبر آورد و این خاک بعدها نزد امّ سلمه بود و او از تغییر رنگ آن در روز عاشورا، از شهادت نواده پیامبر با خبر شد.

[۳۱۴] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۷ـ۴۱۹.

[۳۱۵] ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۶، ص۲۹۴.

[۳۱۶] قمی، ابن‌ قولویه، کامل‌الزیارات، ج۱، ص۱۳۲.

[۳۱۷] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۶۳.

در روایات فراوانی پیامبر اصحابش را از شهادت فرزندش حسین آگاه کرده بود.

[۳۱۸] صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آل محمد (ع)، ج۱، ص۶۸.

[۳۱۹] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۹.

[۳۲۰] قمی، ابن‌ قولویه، کامل‌الزیارات، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۸.

[۳۲۱] صدوق، محمد بن علی،، الامالی، ج۱، ص۸۹.

به جز پیامبر، امام علی و امام حسن (علیهما‌السلام) نیز از ماجرای شهادت آن حضرت خبر داده بودند.

[۳۲۲] نصر بن مزاحم، وقعه صفّین، ج۱، ص۱۴۲.

[۳۲۳] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۹ـ۴۲۰.

[۳۲۴] قمی، ابن‌ قولویه، کامل‌الزیارات، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۵۶.

[۳۲۵] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۱۷۷۱۷۸.

[۳۲۶] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۱۹۶۱۹۷.

[۳۲۷] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۵۹۲۶۰.

[۳۲۸] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۵۳۲۵۳۵.

[۳۲۹] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۱، ص۳۳۰۳۳۱.

[۳۳۰] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۹۳ـ۹۴.

[۳۳۱] امینی، عبدالحسین، سیرتنا و سنتنا: سیره نبینا صلی‌اللّه علیه وآله و سنته، ج۱، ص۴۹ـ۱۵۰.

چنان‌که خداوند انبیای پیشین را از شهادت امام آگاه ساخته بود.

[۳۳۲] بحرانی، عبداللّه ‌بن نوراللّه، عوام‌ العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، ج۱۷، ص۱۰۱ـ۱۱۲.

امور معجزه‌آسای روز عاشورا

درباره حوادث روز عاشورا و پس از شهادت آن حضرت و نیز عقوبت کسانی که در شهادت امام دست داشتند، نیز امور معجزه‌آسایی نقل شده است. از جمله گفته‌اند خدا در روز عاشورا چهارهزار فرشته‌ای را که در جنگ بدر به یاری پیامبر فرستاده بود، به سوی او فرود آورد و امام مخیر شد که از بین پیروزی و دیدار با پیامبر یکی را برگزیند و او ترجیح داد به لقای پیامبر نایل شود. این فرشتگان به امر خدا تا روز قیامت بر مزارش گریه می‌کنند و برای زائران دعا و طلب بخشش می‌کنند.

[۳۳۳] صدوق، محمد بن علی، کامل‌ الزیارات، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۲.

[۳۳۴] صدوق، محمد بن علی، کامل‌ الزیارات، ج۱، ص۳۵۴.

[۳۳۵] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۲.

[۳۳۶] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۱۷۸.

آیاتی از قرآن درباره امام حسین

در منابع حدیث و تفاسیر شیعه نیز آیاتی از قرآن درباره امام حسین (علیه‌السلام) تأویل یا تطبیق

[۳۳۷] دانشنامه جهان اسلام، ذیل جری و انطباق.

شده است. از جمله آیه ۱۵ سوره احقاف

[۳۳۸] احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.

که در آن از مادر بارداری سخن گفته شده است که با رنج کودک خویش را حمل می‌کند و با درد او را به دنیا می‌آورد. این آیه ناظر به فاطمه زهرا سلام‌اللّه‌علیها دانسته شده که در دوران حمل فرزندش خبر شهادت او را از پیامبر از طریق جبرئیل شنید و غمگین شد.

[۳۳۹] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۴.

[۳۴۰] صدوق، محمد بن علی، کامل‌ الزیارات، ج۱، ص۱۲۲.

[۳۴۱] صدوق، محمد بن علی، علل‌ الشرایع، ج۱، ص۲۰۶.

[۳۴۲] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۵۷.

[۳۴۳] قمی، علی‌ بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۲۹۷.

همچنین حروف مقطعه ابتدای سوره مریم (کهیعص

[۳۴۴] مریم/سوره۱۹، آیه۱.

) در اشاره به واقعه کربلا تأویل شده است که خداوند پس از آن‌که اسامی پنج تن را به زکریای نبی آموخت، رمزش را برای وی آشکار کرد.

[۳۴۵] قمی، علی‌ بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۴۸.

[۳۴۶] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۶۱.

[۳۴۷] صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ج۱، ص۲۲.

[۳۴۸] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۵۱۳۵۱۴.

[۳۴۹] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۷۲ ۲۷۳.

[۳۵۰] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۹۲.

[۳۵۱] طبرسی، فضل‌ بن حسن، مجمع‌ البیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آیه.

گفته شده است زکریا وقتی از ماجرای شهادت امام حسین (علیه‌السلام) آگاه شد از خداوند خواست تا فرزندی به وی عطا کند که سرنوشتی مشابه حسین داشته باشد و خداوند یحیی را به او داد که مدت حملش شش ماه بود و همچون حسین به شهادت رسید.

[۳۵۲] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ص۴۶۱.

[۳۵۳] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۵۱۳۵۱۴.

[۳۵۴] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۷۲ ۲۷۳.

[۳۵۵] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۹۲.

همچنین آیات ۶ سوره احزاب

[۳۵۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۸۷۲۸۸.

[۳۵۷] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۳.

[۳۵۸] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۱۴.

[۳۵۹] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۵۴.

[۳۶۰] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۱، ص۲۵۱.

[۳۶۱] معیاشی، حمد بن مسعود، التفسیر، ج۲، ص۷۲.

و ۲۸ سوره زخرف

[۳۶۲] زخرف/سوره۴۳، آیه۲۸.

[۳۶۳] صدوق، محمد بن علی، علل‌الشرایع، ج۱، ص۲۰۷.

[۳۶۴] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۳.

[۳۶۵] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۵۹.

[۳۶۶] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۱۵.

[۳۶۷] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۱۷.

[۳۶۸] ابن ‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۵۳ـ۵۴.

[۳۶۹] طبرسی، فضل‌ بن حسن، مجمع‌ البیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.

[۳۷۰] طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.

در اشاره به تداوم امامت از نسل امام حسین (علیه‌السلام) تفسیر شده‌اند. برخی از آیات قرآن نیز ناظر به قیام و شهادت آن حضرت دانسته شده‌اند، از جمله آیه ۷۷ سوره نساء،

[۳۷۱] نساء/سوره۴، آیه۷۷.

[۳۷۲] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۳۰.

[۳۷۳] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۱، ص۲۵۸.

[۳۷۴] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۲، ص۲۳۵.

آیه ۳۳ سوره اسراء

[۳۷۵] اسراء/سوره۱۷، آیه۳۳.

[۳۷۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۵۵.

[۳۷۷] قمی، ابن‌ قولویه، کامل‌ الزیارات، ج۱، ص۱۳۵.

[۳۷۸] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۲، ص۲۹۰.

[۳۷۹] کوفی، فرات ‌بن ابراهیم، تفسیر فرات‌ الکوفی، ج۱، ص۲۴۰.

و آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره فجر .

[۳۸۰] فجر/سوره۸۹، آیه۲۷-۳۰.

[۳۸۱] قمی، علی‌ بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۴۲۲.

[۳۸۲] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۴، ص۹۳.

[۳۸۳] صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ج۱، ص۱۲۳.

(رجوع کنید به این منبع که که سوره فجر سوره امام حسین (علیه‌السلام) شمرده شده است

[۳۸۴] طبرسی، فضل‌ بن حسن، مجمع‌ البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۷۳۰.

).

همسران امام حسین

در منابع تاریخی و رجالیِ معتبر، برای حسین ‌بن علی، پنج همسر نام برده شده است.

رَباب

رَباب دختر امرئ القیس بود. ابن ‌سعد

[۳۸۵] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۴۷۵.

نسب کامل او را آورده است. پدرش، امرئالقیس، نصرانی بود که در زمان خلافت عمر اسلام آورد و حضرت علی (علیه‌السلام) از دختر او برای امام حسین (علیه‌السلام) خواستگاری کرد.

[۳۸۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۱۳۹.

[۳۸۷] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۶، ص۱۳۹ـ ۱۴۱.

[۳۸۸] ابن‌ حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۴۵۷.

حاصل این ازدواج پسری به نام عبداللّه و دختری به نام سُکَینه بود.

[۳۸۹] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۹.

[۳۹۰] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۹.

[۳۹۱] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۱۳۵.

رباب از جمله زنان برگزیده و ممتاز بود

[۳۹۲] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۶، ص۱۴۱.

و نزد امام حسین (علیه‌السلام) قدر و منزلت بسیاری داشت

[۳۹۳] ذهنی، محمد، خیرات حسان، ج۱، ص۱۴۱ـ۱۴۲.

تا جایی که بنابر برخی منابع، آن حضرت در شعری علاقه عمیق خود را به او و دخترش سُکینه ابراز کرد.

[۳۹۴] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۹.

[۳۹۵] ابن‌ حبیب، کتاب لمُحَبَّر، ج۱، ص۳۹۶ـ۳۹۷.

[۳۹۶] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۱۳.

[۳۹۷] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱۶، ص۱۳۹.

رَباب در کربلا حضور داشته است، زیرا فرزندش عبداللّه، که در کربلا شهید شد، کودکی شیرخوار بود. به‌علاوه، طبق یک گزارش، امام حسین (علیه‌السلام) قبل از رفتن به میدان جنگ، تک‌تک اعضای خانواده‌اش را به نام صدا زد و با عبارت یا رَباب از وی نیز یاد کرد.

[۳۹۸] ابن‌ طاووس، علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، ج۱، ص۵۰.

ابوالفرج اصفهانی

[۳۹۹] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱۶، ص۱۴۲.

شعری از او در رثای امام حسین (علیه‌السلام) آورده است. بعد از شهادت امام، عده‌ای از بزرگان و اشراف از او خواستگاری کردند، اما او نپذیرفت.

[۴۰۰] ابن‌ حبیب، کتاب لمُحَبَّر، ج۱، ص۳۹۶ـ۳۹۷.

[۴۰۱] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۶۹، ص۱۲۰.

وی در سال ۶۲ درگذشت.

[۴۰۲] سبط ابن‌ جوزی، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۳۸.

[۴۰۳] ابن‌ کثیر، البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۲۹.

شهربانو

نام شهربانو در منابع سِنْدیه، غزاله، سُلافه و شاه زنان نیز آمده‌است. امام‌ سجاد (علیه‌السلام) فرزند اوست.

لیلا

لَیلی، دختر ابی‌مُرَّه بن عروه بن مسعود ثَقَفی بود. در بیش‌تر منابع نام او به همین‌گونه آمده است.

[۴۰۴] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۷.

[۴۰۵] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۶ـ۲۴۷.

[۴۰۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۶.

[۴۰۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۸.

[۴۰۸] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۱۳.

[۴۰۹] قاضی نعمان، نعمان ‌بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج۳، جزء۱۲، ص۱۵۲.

مصعب بن عبداللّه

[۴۱۰] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۷.

نسب کامل او و مادرش را آورده است. جد لیلی، عروه بن مسعود ثقفی، صحابی رسول خدا و مادرش، میمونه، دختر ابوسفیان بود.

[۴۱۱] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۷.

از تاریخِ ازدواج امام حسین (علیه‌السلام) با او اطلاعی در دست نیست. فقط می‌دانیم که علی بن حسین، فرزند او بود.

امّ اسحاق

امّ اسحاق دختر طلحه. پدرش، طلحه بن عبیداللّه، از اصحاب مشهور رسول خدا و مادرش جَرباء دختر قسامه بن حنظله بود.

[۴۱۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۱۴.

[۴۱۳] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۲۸۲.

امّ اسحاق نخست با امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) ازدواج کرد.

[۴۱۴] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۱۴.

[۴۱۵] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۲.

[۴۱۶] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۳.

امام حسن پیش از شهادت، به برادرش حسین سفارش کرده بود که با این بانو ازدواج کند.

[۴۱۷] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲۱، ص۱۱۴.

[۴۱۸] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۱۴.

[۴۱۹] ابن‌ حبیب، کتاب لمُحَبَّر، ج۱، ص۶۶.

حاصل این ازدواج دختری به‌نام فاطمه بود.

[۴۲۰] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۱۴.

[۴۲۱] دینوری، ابن ‌قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۳۳.

[۴۲۲] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲۱، ص۱۱۴.

ام‌اسحاق پس از شهادت امام حسین با عبداللّه‌ بن عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر ازدواج کرد.

[۴۲۳] ابن‌ حبیب، کتاب لمُحَبَّر، ج۱، ص۶۶.

سُلافه یا ملومه

برخی منابع زنی از قبیله قُضاعه را نیز در شمار همسران امام نام برده‌اند که برای امام پسری به‌نام جعفر به‌ دنیا آورد.

[۴۲۴] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۹.

[۴۲۵] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۱۳۵.

[۴۲۶] بیهقی، علی ‌بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، ج۱، ص۳۴۹.

[۴۲۷] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۷۷.

[۴۲۸] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۱۳.

سِبط ابن‌ جوزی

[۴۲۹] سبط ابن‌ جوزی، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۴۹.

نام او را سُلافه و بیهقی

[۴۳۰] سبط ابن‌ جوزی، تذکره الخواص، ج۱، ص۲۴۹.

مَلومه ذکر کرده‌اند. از جزئیات زندگی وی اطلاعی در دست نیست.

فرزندان امام حسین

در منابع تاریخی و رجالیِ معتبر، برای حسین ‌بن علی، شش فرزند نام برده شده است.
منابع متقدم

[۴۳۱] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۷ ۵۹.

[۴۳۲] بخاری، سهل‌ بن عبداللّه، سرّ السلسله العلویه، ج۱، ص۳۰.

[۴۳۳] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌العباد، ج۲، ص۱۳۵.

فرزندان امام را چهار پسر و دو دختر و منابع متأخر

[۴۳۴] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۷۴.

[۴۳۵] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۷۷.

[۴۳۶] شافعی، ابن‌ طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ج۲، ص۶۹.

شش پسر و سه دختر نوشته‌اند :
۱) علی‌اکبر، پسر بزرگ امام حسین، فرزند لیلی.
۲) علی‌اصغر، امام چهارم شیعیان، معروف به زین‌العابدین و سجاد، فرزند شهربانو.
۳) عبداللّه، فرزند خردسال امام. مادرش رَباب بود. تاریخ تولد وی مشخص نیست، ولی بیش‌تر منابع او را به هنگام شهادت، صغیر و شیرخوار دانسته‌اند.

[۴۳۷] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۹.

[۴۳۸] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۹۸.

[۴۳۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۸.

[۴۴۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۸.

[۴۴۱] بخاری، سهل‌ بن عبداللّه، سرّ السلسله العلویه، ج۱، ص۳۰.

در منابع متقدم سنّی و شیعه نام او عبداللّه یاد شده، ولی در منابع متأخر شیعی به علی‌اصغر شهرت یافته است. مقتل‌الحسین اَخطَب خوارزم

[۴۴۲] خوارزمی، موفق‌ بن احمد، مقتل الحسین علیه ‌السلام، ج۲، ص۳۷.

و مناقب آل ابی‌طالب ابن شهر آشوب،

[۴۴۳] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۹.

قدیم‌ترین منابعی هستند که هنگام ذکر کیفیت شهادت فرزند خردسال امام، از او با نام علی یاد کرده‌اند. منابع بعدی نیز، به تبع ایشان، نام طفل شهید را علی‌اصغر ــو غالبآ لقب امام سجاد (علیه‌السلام) را علی اوسط ــ آورده‌اند.

[۴۴۴] اربلی، علی‌ بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص۲۵۰.

[۴۴۵] ابن ‌طقطقی، الاصیلی فی انساب الطّالبیین، ج۱، ص۱۴۳.

[۴۴۶] ابن ‌صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهم‌السلام، ج۱، ص۱۹۶.

[۴۴۷] شَبراوی شافعی، عبداللّه ‌بن محمد، الاتحاف بحب الاشراف، ج۱، ص۱۳۰.

این در حالی است که در این منابع در ضمن ذکر فرزندان امام حسین (علیه‌السلام)، نام عبداللّه را نیز برشمرده‌اند ولی به کیفیت شهادت او اشاره‌ای نکرده‌اند

[۴۴۸] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۹.

[۴۴۹] شافعی، ابن‌ طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ج۲، ص۶۹.

[۴۵۰] اربلی، علی‌ بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص۲۵۰.

[۴۵۱] ابن ‌صباغ، الفصول المهمه فی معرفه احوال الائمه علیهم‌السلام، ص ۱۹۶.

. این موضوع از اختلاف منابع متقدم و متأخر در شمارش فرزندان امام حسین (علیه‌السلام) که علی نام داشته‌اند، نشئت گرفته است.

[۴۵۲] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۹‌.

[۴۵۳] بخاری، سهل‌ بن عبداللّه، سرّ السلسله العلویه، ج۱، ص۳۰.

[۴۵۴] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۱۳۵.

[۴۵۵] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۷۴.

[۴۵۶] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۹.

[۴۵۷] شافعی، ابن‌ طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ج۲، ص۶۹.

[۴۵۸] اربلی، علی‌ بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج۲، ص۲۵۰.

به روایت کلینی

[۴۵۹] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۱۹.

امام حسین در واکنش به اعتراض مروان که چرا حسین ‌بن علی دو تن از فرزندانش را علی نامیده است، اظهار کرد که حتی اگر صد پسر نیز داشته باشد دوست می‌دارد همه آن‌ها را علی بنامد.
امام حسین (علیه‌السلام) در آخرین لحظات، پیش از آن‌که به میدان جنگ برود، عبداللّه را در آغوش گرفت که فردی از قبیله بنی‌اسد به عبداللّه تیر زد و او را به شهادت رساند.

[۴۶۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۸.

[۴۶۱] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۱۰۸.

[۴۶۲] خوارزمی، موفق‌ بن احمد، مقتل الحسین علیه ‌السلام، ج۲، ص۳۷.

نام پرتاب‌کننده تیر حرمله بن کاهل ذکر شده است.

[۴۶۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب‌الاشراف، ج۲، ص۴۹۸.

[۴۶۴] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۱۳۵.

[۴۶۵] خوارزمی، موفق‌ بن احمد، مقتل الحسین علیه ‌السلام، ج۲، ص۳۷.

[۴۶۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۸.

امام گودالی با شمشیر خود حفر کرد و کودک را به خاک سپرد.

[۴۶۷] خوارزمی، موفق‌ بن احمد، مقتل الحسین علیه ‌السلام، ج۲، ص۳۷.

۴) جعفر. مادرش زنی از قبیله قضاعه بود. وی در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند.

[۴۶۸] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۹‌.

[۴۶۹] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۱۳۵.

[۴۷۰] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۹.

۵) فاطمه، دختر بزرگ امام.

[۴۷۱] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۱۴.

[۴۷۲] زبیری، مُصْعَب ‌بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۵۹.

[۴۷۳] ابن‌ حبیب، کتاب لمُحَبَّر، ج۱، ص۴۰۴.

مادرش امّ اسحاق بود. تاریخ دقیق تولد فاطمه مشخص نیست، ولی چون مادرش بعد از شهادت امام حسن (۴۹ یا ۵۰) به همسری امام حسین درآمد، تولد وی بعد از این سال بوده است.
وی بانویی پرهیزکار و سخنور بود و گفته‌اند سیمایش به جده‌اش، فاطمه، دختر رسول خدا، شبیه بوده است.

[۴۷۴] بخاری، سهل‌ بن عبداللّه، سرّ السلسله العلویه، ج۱، ص۶.

[۴۷۵] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۲۲.

[۴۷۶] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۲۵.

بنابر حدیثی از امام باقر (علیه‌السلام)، امام حسین (علیه‌السلام) قبل از شهادت، ودایع امامت و وصایای مکتوب خود را به فاطمه سپرد و او بعدآ آن‌ها را به امام سجاد تحویل داد.

[۴۷۷] صفار قمی، محمد بن حسن، بصائرالدرجات الکبری فی فضائل آل‌محمد (ع)، ج۱، ص۱۸۲۱۸۳.

[۴۷۸] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۰۳.

فاطمه از زنان تابعی و از راویان حدیث بوده و از پدرش و عبداللّه ‌بن عباس و اسماء بنت عُمَیس، روایت کرده است.

[۴۷۹] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۷۰، ص۱۰.

[۴۸۰] مزی، یوسف‌ بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۳۵، ص۲۵۴ـ۲۵۵.

فاطمه نخست با حسن مُثّنی (ابی‌طالب) ازدواج کرد.

[۴۸۱] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۴۷۳.

[۴۸۲] بخاری، سهل‌ بن عبداللّه، سرّ السلسله العلویه، ج۱، ص۶.

او در کربلا حضور داشت و به همراه دیگر اعضای خاندان امام حسین، به اسارت به شام برده شد.

[۴۸۳] مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج‌ اللّه علی‌ العباد، ج۲، ص۱۲۱.

میان او و یزید در دربار سخنانی رد و بدل گردید.

[۴۸۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۴.

[۴۸۵] قاضی نعمان، نعمان ‌بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار، ج۳، جزء۱۳، ص۲۶۸.

احمد بن علی طبرسی

[۴۸۶] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۷۲۹.

احتجاج او با اهل کوفه را آورده است.
فاطمه پس از درگذشت شوهرش، حسن مثنی، با عبدالله ‌بن عمرو بن عثمان ‌ بن عفان ازدواج کرد.

[۴۸۷] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۱۴.

[۴۸۸] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۱۲۲.

پس از مرگ عبداللّه، والی مدینه عبدالرحمان ‌بن ضحاک از او خواستگاری کرد که نپذیرفت.

[۴۸۹] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۸، ص۴۷۴.

ابن‌ حِبّان،

[۴۹۰] اندلسی، ابن حِبّان، کتاب الثقات، ج۵، ص۳۰۱.

بدون اشاره به تاریخ دقیق، از وفات او در حدود نودسالگی سخن گفته است. ابن‌ عساکر

[۴۹۱] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۷۰، ص۱۷.

نیز خبری از درگذشت وی در زمان خلافت هشام ‌بن عبدالملک را آورده است.
۶) سُکَینه، دختر کوچک امام حسین، فرزند رَباب.
به جز این شش فرزند، نام دو پسر و یک دختر دیگر در منابع متأخر دیده می‌شود که عبارت‌اند از: علی‌اصغر، محمد و زینب.

[۴۹۲] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ج۱، ص۷۴.

[۴۹۳] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۰۹.

ابن‌ طلحه شافعی

[۴۹۴] شافعی، ابن‌ طلحه، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، ج۲، ص۶۹.

نیز تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده ولی فقط از نُه تن نام‌برده است. در کتاب‌های تاریخی از جزئیات زندگی ایشان گزارشی در دست نیست. همچنین در برخی کتاب‌های تذکره و مراثیِ متأخر، از دختر چهار ساله امام حسین به نام رقیه سخن به میان آمده است.

[۴۹۵] کاشفی، حسین ‌بن علی، روضه الشهداء، ج۱، ص۳۸۹ـ۳۹۰.

[۴۹۶] امین، ج۷، ص۳۴.

فضیلت زیارت امام حسین

برای زیارت امام حسین فضیلت‌های بسیاری ذکر شده و در احادیث منقول از پیامبر و امامان شیعه بر آن تأکید بسیار گردیده است،

[۴۹۷] علوی‌شجری، محمد بن علی، فضل زیاره الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۲۸۹۴.

[۴۹۸] قمی، ابن‌ قولویه، کامل‌ الزیارات، ج۱، ص۲۲۰.

[۴۹۹] قمی، ابن‌ قولویه، کامل‌ الزیارات، ج۱، ص۴۳۹.

[۵۰۰] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الاحکام، ج۶، ص۴۲ ۶۹.

همچنان‌که برای تربت آن حضرت فضائل بسیاری یاد کرده‌اند.

[۵۰۱] دانشنامه جهان اسلام، ذیل تربت.

سخنان

از امام حسین (علیه‌السلام) سخنان زیادی بر جای نمانده، که مهم‌ترین علت آن، وضع خاص جهان اسلام در آن دوره و تنگناهای شدیدی بوده که نظام حاکم اموی، هم برای عترت پیامبر و هم برای شیعیانشان، ایجاد می‌کرده است. به جز خطبه‌ها و سخنان امام در ماجرای قیام عاشورا،

[۵۰۲] موسوی، مصطفی، روائع الحکمه: بلاغه الامامین‌الحسن و الحسین (ع)، (اعداد)، ج۱، ص۲۷۲ـ۳۱۱.

[۵۰۳] سخنان حسین‌ بن علی (علیهماالسلام) (از مدینه تا کربلا).

برخی سخنان پراکنده از آن حضرت در متون کهن اهل ‌سنّت و شیعه هست، از جمله سخنان حکمت‌آمیزی از امام درباره اصناف خلق.

[۵۰۴] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۲.

[۵۰۵] عطاردی‌قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی‌ عبداللّه‌ الحسین‌ بن علی (علیهما‌السلام)، ج۳، ص۱۴۳ـ۱۵۲.

[۵۰۶] عطاردی‌قوچانی، عزیزاللّه، مسند الامام الشهید ابی‌ عبداللّه‌ الحسین‌ بن علی (علیهما‌السلام)، ج۳، ص۲۶۲ـ۳۱۱.

همچنین است سخن مشهور آن حضرت در تأکید بر آزادگی، خطاب به سپاه اموی هنگامی که قصد حمله به خیام امام را داشتند و آن حضرت توان مقابله نداشت، با این مضمون که اگر دین ندارید، دست کم آزاده باشید.

[۵۰۷] دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۳۰۰.

[۵۰۸] کوفی، ابن‌ اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۷.

[۵۰۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۵۰.

[۵۱۰] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۷۹.

[۵۱۱] ابن ‌طاووس، علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۷۱.

دعاهای امام حسین

برخی از دعاهای امام حسین (علیه‌السلام) در منابع کهن نقل شده است.

[۵۱۲] ابن سعد، طبقات الکبری، ج۶، ص۴۱۳.

[۵۱۳] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۲، ص۲۰۰.

[۵۱۴] ابن ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۷، ص۱۱۳.

[۵۱۵] حمیری، عبداللّه ‌بن جعفر، قریب الاسناد، ج۱، ص۱۵۷ـ ۱۵۸.

از مشهورترین آنها، دعای عرفه است که متنی طولانی دارد و از ادعیه مشهور شیعه به شمار می‌رود و مضامین عرفانی بلندی در آن دیده می‌شود.

[۵۱۶] ابن ‌طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج۲، ص۷۴ـ۸۷.

[۵۱۷] محمدی ریشهری، محمد، حکمت‌نامه امام حسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۵۰۸۵۴۷.

[۵۱۸] محمدی ریشهری، محمد، حکمت‌نامه امام حسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۴۸۶۵۹۲.

روایات

روایاتی از امام در موضوعات اعتقادی، غالبآً در منابع شیعی، نقل شده است، از جمله درباره توحید،

[۵۱۹] صدوق، محمد بن علی، علل‌ الشرایع، ج۱، ص۹.

[۵۲۰] حرانی، ابن‌ شعبه، تحف‌ العقول عن آل الرسول صلی‌اللّه علیهم، ج۱، ص۲۴۴۲۴۵.

[۵۲۱] ابن‌ عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص۱۸۳۱۸۴.

امامت،

[۵۲۲] صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آل محمد (ع)، ج۱، ص۳۲ش.

[۵۲۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۹۸۳۹۹.

مناقب اهل‌بیت،

[۵۲۴] برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۱، ص۶۱.

[۵۲۵] صفار قمی، محمد بن حسن، بصائر الدرجات الکبری فی فضائل آل محمد (ع)، ج۱، ص۴۷۲.

[۵۲۶] محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۲۵۳ـ۲۵۴، قم ۱۴۱۴.

[۵۲۷] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۲۲۳.

غیبت،

[۵۲۸] ابن ‌ابی‌ زینب، الغیبه، ج۱، ص۲۱۳.

[۵۲۹] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۶۴۲۶۹.

[۵۳۰] صدوق، محمد بن علی، کمال‌ الدین و تمام النعمه، ص۳۱۶-۳۱۸.

[۵۳۱] طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ج۱، ص۱۹۰۱۹۱.

ویژگی‌های شیعه

[۵۳۲] برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۱، ص۱۴۷.

[۵۳۳] برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۱، ص۱۶۳۱۶۴.

[۵۳۴] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۱، ص۱۸۵.

و صفات مؤمن.

[۵۳۵] صدوق، محمد بن علی، الامالی، ج۱، ص۲۰۰، قم ۱۴۱۷.

[۵۳۶] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۴.

پاره‌ای مناظرات و احتجاجات نیز از آن حضرت نقل شده که

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.