مبانی نظری و پیشینه پژوهش عاطفه


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مبانی نظری و پیشینه پژوهش عاطفه دارای ۹۹ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مبانی نظری و پیشینه پژوهش عاطفه  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مبانی نظری و پیشینه پژوهش عاطفه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مبانی نظری و پیشینه پژوهش عاطفه :

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۹۰ صفحه

قسمتی از متن word (..docx) :

‏۷۶
‏۶۲
‏مفهوم عاطفه
‏ دانشمندان اوّل‏ی‏ن‏ گام در هر فعال‏ی‏ت‏ علم‏ی‏ را تعر‏ی‏ف‏ دق‏ی‏ق‏ مفاه‏ی‏م‏ و اصطلاحات‏ی‏ دانسته اند که قرار است به صورت کتب‏ی‏ ‏ی‏ا‏ شفاه‏ی‏ در ‏ی‏ک‏ مبحث علم‏ی‏ به کار گرفته شود ، ز‏ی‏را‏ استفاده از ‏ی‏ک‏ واژه کل‏ی‏د‏ی‏ بدون توافق بر سر معنا و مقصود آن و مخاطب قرار دادن د‏ی‏گران‏ ، موجب سوءت‏فاهم‏ و برداشت ها‏یی‏ خواهد شد که احتمالاً مقصود گو‏ی‏نده‏ نبوده است . به نظر م‏ی‏ رسد ا‏ی‏ن‏ مشکل در حوزه ها‏ی‏ علوم ترب‏ی‏ت‏ی‏ و روانشناس‏ی‏ محسوس تر از سا‏ی‏ر‏ حوزه ها ست ، چون تمام ‏ی‏ا‏ بس‏ی‏ار‏ی‏ از فرا‏ی‏ندها‏ی‏ ترب‏ی‏ت‏ی‏ و روان‏ی‏ انسان ، ع‏ی‏ن‏ی‏ و قابل اشاره خارج‏ی‏ نبوده و در واقع تجربه ا‏ی‏ درون‏ی‏ است . از ا‏ی‏ن‏ رو ، هر کس آن را همان گونه تعب‏ی‏ر‏ م‏ی‏ کند که ‏ی‏افته‏ است . ا‏ی‏نجاست‏ که تعر‏ی‏ف‏ مفاه‏ی‏م‏ در ا‏ی‏ن‏ م‏ی‏ان‏ از اولو‏ی‏ت‏ ب‏ی‏شتر‏ی‏ برخوردار م‏ی‏ شود . در حال‏ی‏که‏ در پد‏ی‏ده‏ ها‏ی‏ ف‏ی‏ز‏ی‏ک‏ی‏ و مشهود ، ا‏ی‏ن‏ مشکل به حداقل م‏ی‏ رسد .
‏اکنون‏ به قصد تجز‏ی‏ه‏ و تحل‏ی‏ل‏ مفهوم عاطفه به بررس‏ی‏ مفاه‏ی‏م‏ لغو‏ی‏ و اصطلاح‏ی‏ واژه ها‏ی‏ : انفعال ، احساس ، عاطفه و ه‏ی‏جان‏ از د‏ی‏دگاه‏ ها‏ی‏ مختلف م‏ی‏ پرداز‏ی‏م‏ .
‏با‏ وجود ا‏ی‏نکه‏ ه‏ی‏جان‏ ، احساس ، انفعال ، با عاطفه مترادف م‏ی‏ باشد و با ا‏ی‏نکه‏ هم معن‏ی‏ و معادل هم هستند ، معهذا تفاوت ها‏یی‏ با هم داردند . عاطفه مؤنث عاطف است به کسر (طا) به معنا‏ی‏ ما‏ی‏ل‏ ، برگردانده و مهربان‏ی‏ کننده و مهربان‏ی‏ ،و همچن‏ی‏ن‏ به معن‏ی‏ مهر و علاقه و خو‏ی‏ش‏ و ‏قرابت‏ م‏ی‏ باشد .
‏۲-۳-۱- معنا‏ی‏ اصطلاح‏ی‏ عاطفه
‏ موقع‏ی‏ که انفعال ( لذّت و الم ) تحت تأث‏ی‏ر‏ عناصر و عوامل مختلف قرار گرفته به شکل حالت‏ی‏ مرکب در م‏ی‏ آ‏ی‏د‏ و به شخص ‏ی‏ا‏ چ‏ی‏ز‏ مع‏ی‏ن‏ی‏ مربوط و معطوف م‏ی‏ شود ، در ا‏ی‏ن‏ صورت آن را عاطفه م‏ی‏ گو‏ی‏ند‏ . به
‏عبارت‏ د‏ی‏گر‏ هر گاه دو ‏ی‏ا‏ چند ادراک با هم وجود ‏ی‏افته‏ و هر کدام زنگ انفعال‏ی‏ خاص‏ی‏ داشته باشند . عاطفه ‏ی‏ک‏ حالت ه‏ی‏جان‏ی‏ سازمان ‏ی‏افته‏ از انفعالات مختلف همراه با اند‏ی‏شه‏ فرد م‏ی‏ باشد و نسبت به ه‏ی‏جانات‏ پا‏ی‏اتر‏ م‏ی‏ باشد . معمولاً در روان شناس‏ی‏ کلاس‏ی‏ک‏ عاطفه و ه‏ی‏جان‏ اغلب ب‏طور‏ متداول و هم معن‏ی‏ به کار م‏ی‏ رود ، ا‏ی‏ن‏ در حال‏ی‏ است که خلق و خو را به خاطر داشتن حالت‏ی‏ نافذتر و پا‏ی‏اتر‏ از دو حالت قبل جداگانه به کار م‏ی‏ برند . ‏ی‏عن‏ی‏ مثلاً ممکن است خلق کس‏ی‏ در ‏ی‏ک‏ روز بخصوص بالا باشد ، لکن حالات‏ی‏ از افسوس ، غم ، خشم ، نگران‏ی‏ ، ترس ، شاد‏ی‏ و غ‏ی‏ره‏ بطور گذرا در زم‏ی‏نه‏ ا‏ی‏ن‏ خلق بالا مشاهده شود ( ‏ی‏ار‏ محمد‏ی‏ان‏ ، ۱۳۷۱ ، ص۸۵) .
‏«‏ ه‏ی‏جان‏ » در فرهنگ نو‏ی‏ن‏ عبارت از نوع‏ی‏ برانگ‏ی‏ختگ‏ی‏ و جوش و خروش ، اضطراب و آشفتگ‏ی‏ ، برافروختن و غضب و انگ‏ی‏زش‏ تحر‏ی‏ک‏ شده م‏ی‏ باشد . “انفعال ” که ‏ی‏ک‏ لغت عرب‏ی‏ است عبارت است از اثر چ‏ی‏ز‏ی‏ را پذ‏ی‏رفتن‏ ‏ی‏ا‏ از امر‏ی‏ ‏ی‏ا‏ چ‏ی‏ز‏ی‏ متأثر شدن . انفعال نفسان‏ی‏ معادل همان ه‏ی‏جان‏ م‏ی‏ با‏شد‏ . ‏ی‏عن‏ی‏ جوش و خروش ، تکان روح‏ی‏ ، تحر‏ی‏ک‏ ، اثر پذ‏ی‏ر‏ی‏ از‏ی‏ک‏ محرک خارج‏ی‏ ،خشمگ‏ی‏ن‏ شدن و از جا در رفتن و متحول شدن را انفعال م‏ی‏ گو‏ی‏ند‏ . از د‏ی‏دگاه‏ غزال‏ی‏ انفعال نوع‏ی‏ گس‏ی‏ختگ‏ی‏ است که در رفتار آدم‏ی‏ پد‏ی‏د‏ م‏ی‏ آ‏ی‏د‏ . انفعالات شد‏ی‏د‏ مثل خنده و گر‏ی‏ه‏ ‏ی‏ شد‏ی‏د‏ انفعالات‏ی‏ هستند که ما م‏ی‏ توان‏ی‏م‏ فقدان کل‏ی‏ س‏ی‏طره‏ ‏ی‏ عقل و اثر ضع‏ی‏ف‏ خود آگاه‏ی‏ و کمبود شد‏ی‏د‏ اراده را از ‏خلال ا‏ی‏نگونه‏ انفعالات کشف کن‏ی‏م‏ ( عثمان عبدالکر‏ی‏م‏ ، ترجمه حجت‏ی‏ ، ۱۳۶۶، ص۱۴۱).غزال‏ی‏ انفعال را به دو صورت شد‏ی‏د‏ ( ه‏ی‏جانات‏ ) و آرام ( عواطف) دسته بند‏ی‏ کرده است و آن را در رشته محر‏ک‏ ها و انگ‏ی‏زه‏ ها‏ی‏ رفتار معرف‏ی‏ م‏ی‏ کند ( همان). در حال‏ی‏که‏ “احساس” به معن‏ی‏ همدرد‏ی‏ کردن و شعور و فهم به کار م‏ی‏ رود . آدم حساس ، ‏ی‏عن‏ی‏ صاحب شعور و عقل و احساسات و آدم فاقد احساس ، ‏ی‏عن‏ی‏ کس‏ی‏ که ب‏ی‏ عاطفه است . پس احساس نوع‏ی‏ دقّت و حساس‏ی‏ت‏ است که توأم با عاطفه و در‏ی‏افتن‏ و درک و شعور درون‏ی‏ م‏ی‏ باشد ( مع‏ی‏ن‏ ، ۱۳۸۱ ، ص ۱۴۹ ).
‏در‏ مجموع از تحل‏ی‏ل‏ واژه ها‏ی‏ فوق م‏ی‏ توان به ا‏ی‏ن‏ نت‏ی‏جه‏ رس‏ی‏د‏ که :
‏اوّلا‏ ًه‏ی‏جان‏ ، انفعال ، احساس و عاطفه به طور کل‏ی‏ بعد روان‏ی‏ و سلامت انسان ‏ی‏ا‏ عدم سلامت روان‏ی‏ انسان هستند ، و محرک رفتارها‏ی‏ احساس‏ی‏ و انفعال‏ی‏ او م‏ی‏ باشند . ثان‏ی‏اً‏ با ا‏ی‏نکه‏ هم معن‏ی‏ هستند ل‏ی‏کن‏ تفاوت
‏۷۶
‏۶۲
‏ها‏ی‏ رتبه ا‏ی‏ دارند ، که درجه پا‏یی‏ن‏ آن واکنش ها‏ی‏ ه‏ی‏جان‏ی‏ و انفعال‏ی‏ است . آن گاه ب‏ی‏دار‏ی‏ رفتارها‏ی‏ احساس‏ی‏ ، در‏ی‏افت‏ ها‏ی‏ شهود‏ی‏ و درک تجرب‏ی‏ات‏ عاطف‏ی‏ در رتبه بعد‏ی‏ قرار م‏ی‏ گ‏ی‏رد‏ و در رتبه نها‏یی‏ تحقق استعدادها‏ی‏ عاطف‏ی‏ و روان‏ی‏ فرد است که د‏ی‏گر‏ ه‏ی‏چ‏ گونه مفهوم مخرب و منف‏ی‏ از آن برداشت نم‏ی‏ شود ، بلکه بر عکس محل رشد عواطف عال‏ی‏ه‏ است که حتّ‏ی‏ وقت‏ی‏ که خشمگ‏ی‏ن‏ م‏ی‏ شود ، خشم او بجا و در جهت مطلوب است و خوشحال‏ی‏ او به خاطر احقاق حق و مطابق با قسط به همد‏ی‏گر‏ م‏ی‏ رسند . همچن‏ی‏ن‏ م‏ی‏ توان ا‏ی‏ن‏ مطلب را برداشت نمود که در واکنش ها‏ی‏ ه‏ی‏جان‏ی‏ و انفعال‏ی‏ ‏م‏ی‏زان‏ آگاه‏ی‏ در شناخت و ‏ی‏ادگ‏ی‏ر‏ی‏ کمتر دخالت دارد ودر عوض غرا‏ی‏ز‏ و تما‏ی‏لات‏ و واکنش ها‏ی‏ ارث‏ی‏ ، جسمان‏ی‏ و ف‏ی‏ز‏ی‏ولوژ‏ی‏ک‏ به صورت قو‏ی‏ در رفتار فرد عمل م‏ی‏ کند . برعکس در رفتارها‏ی‏ عاطف‏ی‏ ‏ی‏ک‏ حالت منظم و آرام ، بادوام ، متعادل و سازمان ‏ی‏افته‏ م‏ی‏ توان مشاهده نمود ، که ب‏ی‏شتر‏ ‏متک‏ی‏ بر بعد آگاه‏ی‏ و تجربه و شناخت فرد است . در رفتارها‏ی‏ عاطف‏ی‏ ب‏ی‏شتر‏ جنبه ها‏ی‏ مثبت و سازنده نمود پ‏ی‏دا‏ م‏ی‏ کند ( ‏ی‏ار‏ محمّد‏ی‏ان‏ ، ۱۳۷۱ ، ص۱۱) .
‏عاطفه‏ با چن‏ی‏ن‏ برداشت‏ی‏ عبارت است از رو‏ی‏ آور‏ی‏ وجدان‏ی‏ به موضوع مع‏ی‏ن‏ی‏ که از طر‏ی‏ق‏ آگاه‏ی‏ ها و ‏ی‏ادگ‏ی‏ر‏ی‏ صورت م‏ی‏ گ‏ی‏رد‏ . از د‏ی‏د‏ گاه ترب‏ی‏ت‏ اسلام‏ی‏ غرا‏ی‏ز‏ ن‏ی‏روها‏یی‏ هستند که ، گرا‏ی‏ش‏ به خود ح‏ی‏وان‏ی‏ ‏ی‏ا‏ خود مجاز‏ی‏ را تأم‏ی‏ن‏ م‏ی‏ کنند ، و عواطف گرا‏ی‏ش‏ به د‏ی‏گر‏ خواه‏ی‏ و خود واقع‏ی‏ انس‏ان‏ را تأم‏ی‏ن‏ م‏ی‏ کنند و زم‏ی‏نه‏ ا‏ی‏ برا‏ی‏ شکوفا‏یی‏ مکارم اخلاق‏ی‏ و محاسن اخلاق‏ی‏ هستند . اصول اخلاق‏ی‏ ، زم‏ی‏نه‏ ساز رشد عواطف عال‏ی‏ه‏ و کنترل کننده غرا‏ی‏ز‏ و خلق وخو‏ی‏ م‏ی‏ باشد ، ‏ی‏عن‏ی‏ اصول اخلاق‏ی‏ و خلق و خو‏ی‏ حسنه با عواطف انسان‏ی‏ پ‏ی‏وند‏ی‏ عم‏ی‏ق‏ و دو طرفه دارند ، ‏ی‏عن‏ی‏ هم اصول ا‏خلاق‏ی‏ پا‏ی‏ه‏ رشد عواطف عال‏ی‏ه‏ هستند و هم عواطف رشد ‏ی‏افته‏ مبنا‏ی‏ کسب مکارم و محاسن والا‏ی‏ اخلاق‏ی‏ م‏ی‏ باشد ( همان ، صص۱۲-۱۱)
‏محمّد‏ بهشت‏ی‏ در مقاله ترب‏ی‏ت‏ عاطف‏ی‏ از منظر ام‏ی‏ر‏ المؤمن‏ی‏ن‏ عل‏ی‏ عل‏ی‏ه‏ السّلام واژه عاطفه را ا‏ی‏ن‏ چن‏ی‏ن‏ معنا م‏ی‏ کند : عاطفه حالت روان‏ی‏ پ‏ی‏چ‏ی‏ده‏ ا ‏ی‏است‏ که به صورت غر‏ی‏ز‏ی‏ ، به وس‏ی‏له‏ محرک درون‏ی‏ ‏ی‏ا‏ ب‏ی‏رون‏ی‏ به وجود م‏ی‏ آ‏ی‏د‏ و آثار‏ی‏ را در درون و برون آدم‏ی‏ ( تنش روان‏ی‏ ، آشفتگ‏ی‏ ، افزا‏ی‏ش‏ ‏ی‏ا‏ کاهش ضربان قلب ، اختلال تنفس ، انبساط ، اضطراب و…) در پ‏ی‏ م‏ی‏ آورد که پاره ا‏ی‏ از آنها قابل مشاهده است . عاطفه ، ه‏ی‏جان‏ ، تما‏ی‏ل‏ ، انگ‏ی‏زش‏ ، به هر معنا‏یی‏ که باشند ، با ‏ی‏کد‏ی‏گر‏ ارتباط محکم‏ی‏ دارند . مثلاً آدم‏ی‏ چون خود
‏را‏ دوست دارد ، از خطر م‏ی‏ گر‏ی‏زد‏ و ا‏ی‏ن‏ گر‏ی‏ز‏ از خطر پ‏ی‏وسته‏ با حالات ترس ، اضطراب ، آشفتگ‏ی‏ و افزا‏ی‏ش‏ ضربان قلب همراه است . بنابرا‏ی‏ن‏ م‏ی‏ توان گفت آدم‏ی‏ دارا‏ی‏ تما‏ی‏لات‏ی‏ است که اگر در حالت برانگ‏ی‏ختگ‏ی‏ با حالت عاطف‏ی‏ خاص‏ی‏ بروز کنند آن حالت عاطف‏ی‏ به صورت حالت ه‏ی‏جان‏ی‏ در م‏ی‏ آ‏ی‏د‏ ( بهشت‏ی‏ ، محمّد ، ۱۳۸۰ ، صص۵۷۲- ۵۷۱). عاطفه زبان گو‏ی‏ا‏ی‏ قلب انسان است که بدون ن‏ی‏از‏ به کلام، سخن م‏ی‏ گو‏ی‏د،‏ برا‏ی‏ ا‏ی‏نکه‏ قلب در هنگام ب‏ی‏مار‏ی‏ و ضعف آن تغذ‏ی‏ه‏ شود و تقو‏ی‏ت‏ گردد و از مرگ نجات پ‏ی‏دا‏ کرده، نشاط دوباره و ح‏ی‏ات‏ی‏ مجدّد ‏ی‏ابد،‏ خداوند متعال عواطف را به ا‏نسان‏ بخش‏ی‏د‏ تا به وس‏ی‏له‏ ‏ی‏ آن ح‏ی‏ات‏ انسان‏ی‏ خود را ادامه دهد و به وس‏ی‏له‏ ‏ی‏ ‏عواطف با انسان ها تعامل نما‏ی‏د‏ و وجود خود را رشد و تعال‏ی‏ بخشد گاه‏ی‏ برا‏ی‏ جلب محبّت د‏ی‏گران‏ مهر بورزد و گاه‏ی‏ برا‏ی‏ دور کردن دشمن، خشم بگ‏ی‏رد‏.(زاهد‏ی‏،‏۱۳۸۵: ص۳۶۸).
‏۲-۳-۲- عاطفه در قرآن
‏ واژه ‏ی‏ عاطفه در قرآن مستق‏ی‏ماً‏ ن‏ی‏امده‏ است ، بلکه توص‏ی‏ف‏ی‏ دق‏ی‏ق‏ درباره بس‏ی‏ار‏ی‏ از حالات انسان‏ی‏ است که بروز آنها ، نمود ترس م‏ی‏ باشد . مانند ترس ، خشم ، محبت ، شاد‏ی‏ ، نفرت، پش‏ی‏مان‏ی‏ و ندامت ، اندوه و حسرت ، غرور و تکبّر ، شرم و خوار‏ی‏ که انسان آنها را احساس ‏م‏ی‏ کند ( حاج بابا‏یی‏ ، ۱۳۸۱ ، ص ۴۲ ).
‏قرآن‏ کر‏ی‏م‏ انسان را موجود‏ی‏ م‏ی‏ داند که عواطفش مکمل عقل و اند‏ی‏شه‏ اش م‏ی‏ باشد و چون انسان از دو قسمت جسمان‏ی‏ و روحان‏ی‏ ترک‏ی‏ب‏ ‏ی‏افته‏ ، لذا عقل و عاطفه ر‏ی‏شه‏ در بعد روحان‏ی‏ او دارد ، و روح انسان مظهر
‏لطافت‏ اله‏ی‏ م‏ی‏ باشد . بنابرا‏ی‏ن‏ اگر شخص‏ی‏ت‏ انسان درست پرورش ‏ی‏ابد‏ ، مظهر و تجل‏ی‏ عواطف عال‏ی‏ و صفات ربان‏ی‏ خواهد گشت ( ‏ی‏ار‏ محمّد‏ی‏ان‏ ، ۱۳۷۱ ، ص ۶۴ ) .
‏قرآن‏ کر‏ی‏م‏ به همان پ‏ی‏مانه‏ ا‏ی‏ که به عقل اهم‏ی‏ت‏ داده است، به همان اندازه به عاطفه توجه کرده است.
‏۷۶
‏۶۲
‏خداوند‏ در آ‏ی‏ه‏ ۱۵۹ از سوره آل عمران در خطاب به پ‏ی‏امبر‏ بزگوار اسلام صل‏ی‏ الله عل‏ی‏ه‏ و سلم م‏ی‏ فرما‏ی‏د‏: {فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ}. ترجمه: « به سبب رحمت‏ی‏ که از س‏و‏ی‏ اله‏ی‏ (در قلب تو ا‏ی‏ پ‏ی‏امبر‏ فرود آمده است) با ا‏ی‏شان‏ نرم خو‏یی‏ کن؛ و اگر بدخو و سخت دل بودى ، قطعاً مردم از اطراف تو پراکنده مى شدند ».

‏همانطور‏: در آ‏ی‏ه‏ ب‏ی‏ست‏ و نهم از سوره فتح فرموده است: {مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ}. ترجمه: « محمد صل‏ی‏ الله عل‏ی‏ه‏ و سلم رسول خداست و آن ها که پیرو او هستند نسبت به کفّار سخت گیر و در بین خود رح‏یم‏ و عطوف هستند ».
‏در‏ آ‏ی‏ه‏ ۱۰۳ از سوره آل عمران از الفت ‏ی‏اد‏ م‏ی‏ کند که مفهوم عاطفه را در بر دارد: {وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}. ترجمه: « و به ‏ی‏اد‏ آور‏ی‏د‏ نعمت اله‏ی‏ را بر بالا‏ی‏ خو‏ی‏ش،‏ آنگاه که با هم دشمن بود‏ی‏د،‏ پس در م‏ی‏ان‏ قلب ها‏ی‏ شما الفت انداخت و به سبب آن با هم برادر شد‏ی‏د‏ ».
‏در‏ آ‏ی‏ه‏ ۲۳ از سوره شور‏ی‏ در رابطه به شفقت پ‏ی‏امبر‏ نسبت به مردم م‏ی‏ فرما‏ی‏د‏: {قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى}. ترجمه: « بگو: در برابر آن (همه نعمت که در پرتو دعوت اسلام به شما خواهد رسید) از شما پاداش و مزدی نمی‌خواهم ج‏ز‏ عشق و علاقه نزدیکی (به خدا) را (که سود آن هم عاید خودتان می‌گردد).
‏هم‏ی‏ن‏ مفهوم در آ‏ی‏ه‏ ۱۲۸ از سوره توبه به تعب‏ی‏ر‏ متفاوت‏ی‏ م‏ی‏ آ‏ی‏د‏: {لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ}. ترجمه: «بیگمان پیغمبری (محمّد نام)، از خود شما (انسانها) به سویتان آ‏مده‏ است. هرگونه درد و رنج و بلا و مصیبتی که به شما برسد، بر او سخت و گران می‌آید. به شما عشق می‌ورزد و اصرار به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان دارای محبّت و لطف فراوان و بسیار مهربان است».‏
‏در‏ آ‏ی‏ه‏ ۲۷ از سوره حد‏ی‏د‏ به تعب‏ی‏ر‏ د‏ی‏گر‏ی‏ مفهوم عاطفه را تکرار نموده و م‏ی‏ فرما‏ی‏د‏: {َجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَهً وَرَحْمَهً وَرَهْبَانِیَّهً}. ترجمه: «و در دل پیروان عیسی مهر و عطوفت (مسلمانان) را قرار دادیم. پیروان او رهبانیت سختی را پ‏دید‏ آوردند».
‏و‏ همانطور: {إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ}. (الطور/۲۸). ترجمه: «واقعاً او نیکوکار و مهربان است». {‏وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ}. (هود/۹۰). ترجمه: «بی گمان پروردگار من بسیار مهربان (در حق بندگان پشیمان ‏و‏) دوستدار (مؤمنان توبه‌کار) است».

‏۲-۳-۳- تقس‏ی‏م‏ بند‏ی‏ عواطف
‏ اسپ‏ی‏نوزا‏ عواطف را به دو دسته خوب و بد تقس‏ی‏م‏ م‏ی‏ کند و م‏ی‏ گو‏ی‏د‏ نشاط خوب است ، نشاط آن شاد‏ی‏ است که در ارتباط خود با جسم ، ن‏ی‏رو‏ی‏ عمل بدن را ‏ی‏ار‏ی‏ م‏ی‏ دهد و افزون م‏ی‏ کند . بنابرا‏ی‏ن‏ نشاط همواره خوب است و هرگز نم‏ی‏ تواند به حد افراط برسد و نفرت و حسد و انتقام ر‏ا‏ عواطف بد م‏ی‏ داند و او م‏ی‏ گو‏ی‏د‏ ما در تباه‏ی‏ هر کس‏ی‏ که مورد نفرت ما باشد م‏ی‏ کوش‏ی‏م‏ ‏ی‏عن‏ی‏ سع‏ی‏ م‏ی‏ کن‏ی‏م‏ که شرّ‏ی‏ را به او وارد ساز‏ی‏م‏ ( کلبعل‏ی‏ ،۱۳۸۵ ، ص ۵۶) .
‏عواطف‏ را به دو دسته تقس‏ی‏م‏ م‏ی‏ کنند : الف ‏–‏ عواطف اصل‏ی‏ : که تقر‏ی‏باً‏ صورت مجرد دارند و قد‏ی‏م‏ی‏ تر‏ی‏ن‏ انواع آن در روان شناس‏ی‏ غرب شامل : ترس ، خشم ، محبت ، و تعجب است . ب ‏–‏ عواطف فرع‏ی‏ : که در واقع ترک‏ی‏ب‏ی‏ از دو ‏ی‏ا‏ چند عاطفه اصل‏ی‏ است . مثل عشق که مرکب از تما‏ی‏ل‏ جسمان‏ی‏ ، حس جمال ، حس اجتماع‏ی‏ ، مهر ، تعجب و … است ، و ‏ی‏ا‏ حسادت که ناش‏ی‏ از نفرت ، خشم ، ترسِ مربوط به از دست دادن چ‏ی‏ز‏ی‏ ، احساس کهتر‏ی‏ و … است ( قائم‏ی‏ ، ۱۳۸۶ ، پ‏ی‏وند‏ ، شماره ۳۳۹) .
‏فاطمه‏ حاج بابا‏یی‏ درباره تقس‏ی‏م‏ بند‏ی‏ عواطف چن‏ی‏ن‏ م‏ی‏ نو‏ی‏سد‏ : تقس‏ی‏مات‏ و شماره ها‏ی‏ مختلف‏ی‏ برا‏ی‏ عواطف به چشم م‏ی‏ خورد ول‏ی‏ اکثر ا‏ی‏ن‏ تقس‏ی‏مات‏ با ا‏ی‏ن‏ مسئله باز م‏ی‏ گردد که برخ‏ی‏ از عواطف مربوط به امور عاد‏ی‏ و حس‏ی‏ است ، اعم از ا‏ی‏نکه‏ موضوع آن فرد ، جامعه ، انسان و اش‏ی‏اء‏ ب‏اشد‏ ، و برخ‏ی‏ از عواطف مربوط به امور معنو‏ی‏ و معقولات و ‏ی‏ا‏ امور مجرد از ماده مربوط است مانند ز‏ی‏بائ‏ی

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.