مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) خلاقیت


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل ورد و پاورپوینت
2120
7 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) خلاقیت دارای ۳۰ صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) خلاقیت  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) خلاقیت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) خلاقیت :

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : ۲۷ صفحه

قسمتی از متن word (..docx) :

‏۲-۲تعاریف خلاقیت‏
‏ خلاقیت از جمله مسائلی است که در بار‏ه‏ی ‏ماهیت و تعریف آن تا کنون بین محققان و ‏روان شناسان توافق به عمل نیامده‏‏است.
‏و یکی از مفاهیم پیچیده مربوط به انسان است که ارائه تعریف رو‏شن‏، بدون ابهام، دقیق و مورد پذیرش اکثریت روانشناسان و مربیان تعلیم و تربیت از آن م‏شکل می‏‏باشد.
‏به لحاظ لغوی در زبان انگلیسی، ریشه واژه خلاقیت عبارت لاتین Greate ‏ است که در فرهنگ‏‏های واژگان به گونه‏‏های متفاوتی تعریف شده‏‏است. از جمله در فرهنگ واژگان ‏ما‏کاری، خلاقیت به معنای تکامل فکر یا تخیلات فرد،‏ به شکل اختراع و ابداع معنا شده‏‏است. در فرهنگ و بستر، خلاقیت توانایی یا قدرت ایجاد محصول نوین، از راه به کا‏رگیری قدرت تصور و تحلیل ذکر شده‏‏است (به نقل از هاریس‏ . Harris
‏، ۱۹۹۸).
‏اکثر روانشناسان در این مطلب توافق دارند که خلاقیت به دستاوردهای تازه و ارزشمند‏ . Novelpro ducts of value
‏ اشاره دارد (ویسبرگ‏ . Wiesberg
‏ ، ۱۹۹۲) آیزنک (۲۰۰۰) م‏عقتد است خلاقیت فرآیند روانی می‏‏باشد که، منج‏ر به حل مسئله، ایده‏‏سازی، مفهوم سازی، ساختن اشکال ه‏نری، نظریه پردازی و تولیداتی می‏‏شود که بدیع و یکتا باشند.
‏از نظر لغو‏ی در زبان فارسی، خلاقیت با سازه‏‏هایی هم چون نو‏آوری، ابداع و اختراع تعریف شده‏‏است که با وجود تشابه ‏با سازه‏‏های ذکر شده، متفاوت از آن‏‏هاست، خلاقیت فعالیتی فکری و ذهنی است که لازمه و زیرساخت نوآوری است، ولی نوآوری بیشتر جنبه علمی دارد و محصول نهایی عمل خلاق است.
‏ابداع نیز ‏به‏ کارگیری خلاقیت است. در حقیقت ابداع ماحصل حرکتی است که نقطه شروعش در خلاقیت و حیط فکر بود و با به کارگیری تجارب دیگر، به‏ صورت پدیده نو ظهور، آشکار شده‏‏است. ارتباط با خلاقیت و ابداع، چنین است که خلاقیت بدون ابداع قابل تصور‏ نیست، اما ابداع بدون خلاقیت بی‏‏معنی است. اما اختراع عبارت است از ایده یک مخترع ک‏ه‏ در ‏عمل‏ راه حل یک مشکل مشخص تکنولوژیکی را ارائه دهد.
‏به گون ساده راه حل نوین یک مشکل صنعتی، اختراع نامیده می‏‏شود (امیرح‏سن‏ین، ۱۳۸۴، ص ۳۸). گفتنی است افزون ‏بر‏ تعاریف لغوی، برخی از فرآیندهای ذهنی هم چون حل مسئله‏ . Problem Solving
‏ ، استدلال قیاسی‏ . Deduction reasoning
‏ ، استدلال استقرایی‏ . induction reasoning
‏ و توانایی‏ .Ability
‏ با فرآیند خلاق مترادف فرض شده‏‏اند (هارناد‏ . Harnad
‏، ۲۰۴).
‏در فرهنگ نامه ابداع یا آفرینش به معنای چ‏ی‏ز‏ی نوآوردن یا کار تازه کردن است (فرهنگ امید، ۱۳۶۲). ورتایمر‏ (۱۹۵۹) می‏‏نویسد: خلاقیت فرآیند ویران سازی یک گشتالت به نفع گشتالت بهتر است (تیلور‏ . Taylor
‏، ۱۹۸۸‏، ص ۹۹).
‏در مجموع تعریف‏‏های خلاقیت را چنین تقسیم‏‏بندی می‏‏نمای‏ند : بعضی از تعریف‏‏ها، ویژگی‏‏های شخصیتی افراد ‏را‏ محور قرار داده و بعضی ‏دیگر براساس فرآیند خلاّق و تعریف‏‏های دیگر بر ح‏سب محصول خلاّق به خلاقیت نگریسته‏‏اند.
‏از جمله افرا‏دی که بر حسب شخصیت به خلاقیت می‏‏نگرد گیلفورد (۱۹۵۰) ‏است. او معتقد است خلاقیت مجموعه‏‏ای از توانائیها و ‏خصیصه هاست که موجب تفکر خلاق می‏‏شود.
‏برخی از تعریف‏‏ها بر پای فرآیند خلاقیت استوار است، مانند تعریف مدینک‏ . Mednick
‏ (۱۹۶۲) از نظر او خلاقیت عبارت است از : شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه که با الزامات خاصی مطابق است یا به شکلی مفید است. هر چند عناصر ترکیب جدید غیر مشابه تر باشد، فرآیند حل کردن خلاق‏‏تر خواهد‏‏بود.
‏گیرلین‏ . Ghiselin
‏ (۱۹۵۴‏) معتقد است: خلاقیت ارائه کیفیت‏‏های تازه‏‏ای از مفاهیم و معانی است.
‏تایلور‏ . Taglor
‏ ‏(۱۹۸۸) خلاقیت را شکل دادن تجربه‏‏ها در سازمان بندی‏‏های تازه می‏‏داند.
‏وجه اشتراک این تعاریف تازگی و نو بو‏دن است. اما تازگی به تنهایی نمی‏‏تواند مفهوم خلاقیت را روشن سازد. زیرا بسیاری چیزها نو و تازه هستند ولی ‏خلاّقانه نیستند‏. بر ای‏ن اساس ملاک محصول خلاق در نظریه‏‏های معاصر تازگی و تناسب یا ارزش است.
‏استین‏ . Stein
‏(۱۹۷۴)‏ خلاّقیت را بر مبنا‏ی این دو عامل چنین تعریف می‏‏کند:
‏خلاّقیت فرآی‏ندی است که نتیج آن یک کار تازه‏‏ای باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایت‏‏بخش مقبول واقع شود.
‏ورنون‏ . Vernon
‏ (۱۹۸۹) نیز ‏از همین چشم انداز به خلاّقیت می‏‏نگرد. خل‏اّقیت توانایی شخص در ایجاد ایده‏‏ها، نظریه‏‏ها، بینش‏‏ها یا اشی‏ای جدید و نو و با‏زسازی مجدد در علوم و سایر زمینه‏‏هاست که ‏به وسیله
‏متخصصان به عنوان پدیده‏‏ای ابتکاری و‏ از لحاظ علمی، زیبایی‏‏شناسی، فن‏‏آوری و اجتماعی با ارزش قلمداد گردد.
‏استرنبرگ‏ . Sternberg
‏ (۱۹۸۹) نیز تفکر خلاّق را‏ ترکیبی از قدرت، ابتکار، انعطاف‏‏پذی‏ری و حساسیت در برابر نظریاتی می‏‏داند که یادگیرنده را قادر می‏‏سازد خارج از تفّکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بی‏ا‏ندیشد که حاصل آن رضایت شخصی‏ و احتمالاً خشنودی دیگران خواهد‏‏بود.
‏آمابیل‏ . Amabile
‏ (۱۹۸۳ ، ۱۹۹۰) ضمن تأیید ا‏ین تعریف قیدی را به آن اضافه می‏‏کند آمابیل معتقد است در تکمیل دو عنصری که در اغلب تعریف‏‏ها آمده یعنی تازگی و تناسب و ارزشمندی باید این نکته را اضافه نمود که عمل خلاّق از طریق اکتشاف‏ . Heavistic
‏ انجام می‏‏گیرد نه از طریق الگوریتم‏ ‏- algorithmic
‏ ۵ منظور از الگوریتم عمل قانونمندی است که برای رسیدن به جواب راه روشن و مشخص را طی می کند، در حالی که اکتشاف راه معین و مشخصی ندارد.
‏ : مایر‏ . Mayer
‏ (۱۹۸۳) و وایزبرگ‏ . Weisberg
‏ (۱۹۸۶ ، ۱۹۹۵) نیز تعریف ساد و روشنی از خلاّقیت ارائه دادند: خلاّقیت توانایی حل مسائلی است که فرد قبلاً حل آن‏‏ها را نیاموخته است.‏سیکز‏ نتمی هالی‏ . Cikzentmihalyi
‏ (۹۸۹) می‏‏گوید: ما نمی‏‏توانیم به افراد و کارهای خلاّق‏ جدا از اجتماعی که در آن عمل می‏‏کنند بپردازیم. زیرا خلاّقیت هرگز نتیجه عمل فرد به تنهایی نیست. آزوبل‏ .Azubel
‏ (۱۹۷۸) نیز می‏‏گوید: خلاّقیت یکی از بهترین و مغشوش‏‏ترین اصطلاحات دوران شناسی و تعلیم و تربیت امروز است.
‏سانتروک آفرینندگی را «توانا‏یی اندیشیدن در باره‏ی امور به راه‏های تازه و غیر معمول و رسیدن به تاز‏ه و غیر معمول و رسیدن به راه حل‏های منحص‏ر به فرد برای مسائل» تعریف کرده‏‏است (نقل از سیف، ۱۳۸۹). گاردنر‏ . gardner
‏ افراد خلاق را کسانی می‏‏داند که در حل مسائل چیره دست ‏هستند، تولید هنری دارند، یا پرسش‏‏های تازه طرح می‏‏کنند و اندیشه‏‏های آنان‏ ابتدا تازه و غیر معقول تلقی می‏‏شود اما ‏سرانجام در فرهنگ خود پذیرفته می‏‏شوند. و از دیدگاه لاولس‏ . Loveless
‏، درنینگ‏ . Derining
‏، فیشر‏ . Fisher
‏ و هاگینز‏ . Higgins
‏ ، خلاقیت ‏همه فعالیت های تخلیلی طراحی شده‏‏ای هستند که حاصل آن تولید محصولات جدید و ارزشمند است.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.